راحله ( تحصیلات : دیپلم ، 25 ساله )

به نام خدا فوری
سلام
من قبلا هم پیام دادم ولی جواب ندادین من دارای فرزند دوقلوی دختر به نام سارا و ستاره شدم هر دو جگرپاره من هستند اما شوهرم به شدت از سارا متنفره و چندین بار به او فحش داده هنوز فرزندم چهارماه نشده که شوهرم گفت باید ازماه بعد سارا رو به خاطر گریه اش تنبیه کنم اصلا او را نوازش نمی کنه در آغوش نمی گیره و حتی زمانی که داشت سرکار می رفت گفت الهی سارا بمیره مگه ممکنه پدری آرزوی مرگ فرزندش رو کنه ؟ گفتم چرا این حرف رو می زنی مگه اون دخترت نیست گفت ستاره رو فقط دوست دارم همین... چون شبیه منه این حرف رو مادرش بهش یاد داد اونقدر بهش گفتن ستاره شبیه توست که از سارا رو برگردون شده الان سارای من چهار ماه داره و انگار وقتی پدرش خواهرش رو درآغوش می کشه بانگاهی غمبار بغض می کنه و من کاملا می فهمم.. همسرم نه به من علاقه داره و نه به فرزندم به او خیلی محبت می کنم اما صد افسوس که قدر زندگی اش رو نمیدونه همش منتظر بهانه می گرده که با من جرو بحث کنه ولی من به راحتی که بهانه دستش نمی دم ولی هروقت میاد به خونه استرس و غم تموم وجودم رو می گیره قبلا جوابمو ندادین خواهش می کنم اینبار جواب بدین نمی خوام زندگیم از بین بره . حاضر هم نمی شه مشاوره بیاد واقعا نمی دونم چیکار کنم تو کار خونه هم کمک حالم نیست خانواده ام بخصوص مادرم شبها با من بیداره و کمک حالم هست خواهران و برادرام کلی به من و شوهرم محبت کردند اما چه فایده که شوهرم قدرشناس نیست و همش نمک به زخم می پاشه تو رو خدا کمکم کنین


مشاور (hassan najafi)

دوست عزیز قبلاً در تاریخ 16/5/89 سوالی مشابه این سوال ارسال کرده بودید که ما پاسخ آن را در تاریخ 27/5/89 برایتان ارسال کردیم. مجدداً پاسخ قبلی و مطالب جدیدی برایتان ارسال می کنیم. در ابتدا خوب با خودتان فکر کنید و ببینید که مشکل شما و شوهرتان از کجا آغاز شده. از چه موقع اینقدر به هم رفتارهای نامناسب نشان می دهید. رفتار شما دو نفر با هم اصلاً خوب نیست. فشارها و مشکلات بچه داری روی رفتار هر دوی شما تأثیر گذاشته. مضافاً به اینکه قبل از اینکه شناخت کافی از یکدیگر پیدا کنید بچه دار شده اید و خود بچه ها الان مشکلات بیشتری را برای شما به وجود آورده است. رفتارهای همسرتان حاکی از این است که چندان به شما اعتماد ندارد و شاید شما در مقابل این بی اعتمادی به جای سعه ی صدر و تلاش برای جلب اعتماد او جبهه ی منفی گرفته و بیشتر به او سرکوفت زده اید. مثل حرف هایی که خودتان مطرح نموده اید. این حرف ها برای یک مرد توهین محسوب می شود و احتمالاً در جای جای زندگی شما چنین مکالماتی رد و بدل می شده و همین سبب شده به لج و لجبازی کلامی کشیده شوید. راه حل شما این است که سعی کنید به خواسته ها و نیازهای شوهرتان بیشتر حساس باشید. سعی کنید در مقابل همسرتان هم که شده بیشتر به کارها و امور بچه ها رسیدگی کنید. زیاد با او جر و بحث نکنید. نمی گوییم همه ی رفتارهای او درست است. قطعاً اشتباهاتی دارد ولی جر و بحث شما باعث حساس تر شدن و جری تر شدن او می شود. سعی کنید به او بیشتر محبت کرده و در مقابل پرسش ها و سوال های او جبهه نگیرید و با آرامش به او جواب بدهید. سعی کنید خیلی با او مخالفت نکنید. ایراد بر سر کوچک ماندن یکی از بچه های شما و بحث در این مورد یک بهانه است. ببینید شوهرتان از چه چیزی اینقدر ناراضی است که در جاهای دیگر خود را نشان می دهد. شما و همسرتان حتماً باید مشاوره ی حضوری داشته باشید تا مشکلاتتان ریشه ای تر بررسی شود. حتی اگر ایشان همراه شما به مشاوره نمی آیند حتما خودتان به مشاوره بروید. سعی کنید خیلی در مورد خانواده تان و وظایف شوهرتان در قبال آنها با وی صحبت نکنید. چون قطعاً با شما مخالفت می کند. فعلاً مدتی بگذارید روابط شما و شوهرتان اصلاح شود تا بعد به خانواده ها برسیم. ریشه مشکل شما چیزی است که باید بررسی و حل شود. در حال حاضر مواظب رفتارهای خود باشید. بیشتر به همسرتان رسیدگی کنید. بیشتر برای او وقت بگذارید. حرف هایتان فقط در مورد خودتان و نه هیچ کس دیگری، باشد. زندگی ارزشش بیشتر از آن است که به خاطر مسائل تقریباً غیر مهم زوجین همدیگر را تحقیر کرده و نداشته هایشان را به رخ هم بکشند. اینها قطعاً سردی و بی تفاوتی می آورد. شوهرتان را بفهمید تا او هم شما را بفهمد. فعلاً این نکات را رعایت کنید تا در جلسات حضوری بیشتر اوضاعتان بررسی شود. می توانید با حرف زدن با او از نیازها و خواسته هایش هم مطلع شوید. شوهر شما با فرزندانش هیچ مشکلی ندارد او فقط از موضوعی که برای ما ناشناخته است رنج می برد وناراحتیش را بر سر مسائل بچه ها تخلیه می کند. مهارت هایی که برای بهتر شدن روابط شما و همسرتان لازم است را در چند نکته بیان می کنیم: 1. مهارت گوش دادن همدلانه در زندگی مشترک: باید با شوهرتان درست صحبت کنید و کلام او را به خوبی بشنوید. هم زن و هم مرد توقعاتی از یکدیگر دارند، هر کدام از آن ها نیازها و خواسته هایی دارند که باید برآورده کنند. ما باید یاد بگیریم که به حرف های طرف مقابل مان گوش کنیم. خودمان را جای طرف مقابل قرار دهیم و با تمام وجود سخنانش را بشنویم و تا آنجائی که برایمان امکان دارد در جهت انجام وظایف و رفع نیاز همسرمان تلاش کنیم. پس قدم اول اینکه به صحبت ها، نیازها و توقعات همسرتان خوب گوش کنید و تا آنجائی که امکان دارد در جهت رفع نیاز او تلاش نمائید. 2. توجه همدلانه: زن و شوهر باید بدون قید و شرط به یکدیگر علاقه داشته باشند و بتوانند رفتار فرد را از شخصیتش جدا کنند. متأسفانه برخی زنان رفتارهای ناشیانه و نامطلوبی در مقابل همسر خود دارند. مثلاً اگر روزی همسرشان دیر به سر وعده رسید بدون مقدمه و با زبانی سرشار از نیش و کنایه به شوهرشان می گویند: (تو آدم وظیفه نشناسی هستی، تو به من اهمیت نمی دهی، تو برای من ارزش قائل نیستی و ...) با این نگرش شخصیت همسر و شوهر خود را خرد می کنند. اگر زنی شخصیت همسرش را خرد کند دیگر نمی تواند روی اصلاح رفتار شوهرش امیدوار باشد. پس باید بین رفتار و شخصیت فرد تمایز قائل شویم. برای این منظور اگر انتقادی از همسرتان دارید با زبانی نرم و لیّن صحبت کنید، از او و سایر صفاتش تعریف کنید و با لحنی آرام و متین مثلاً به او بگوئید (من احساس می کنم این رفتار نابجا بود) 3. گفتگوهای شما باید صمیمانه باشد. گله، شکایت و خواسته های خود را قشنگ بیان کنیم. صمیمانه صحبت کنیم و صحبت های ما بر مبنای احترام متقابل باشد. نباید در حرف زدن ها شخصیت طرف مقابل را خرد کنیم. چنانچه در زندگی انتقادی از همسر خود داشته باشیم می توانیم سه راهکار در پیش بگیرید: راهکار اول اینکه اصلاً این انتقاد را با همسرمان در میان نگذاریم. با این روش به مرور زمان نسبت به طرف مقابل خود احساس دلخوری کرده و کم کم و با انباشته شدن موارد دیگر ناگهان در یک موقعیت نامناسب مثل یک آتشفشان فوران می کنیم و اطرافیان خود را آتش می کشیم. پس راه اول مناسب نیست. راهکار دوم اینکه با لحنی تند و تهدید آمیز به طرف مقابل خود حرف بزنیم و با این کار شخصیت او را خرد می کنیم. وقتی شخصیت او خرد شد او به لاک دفاعی می رود و دیگر هیچ گونه نمی توانیم رفتارش را تغییر دهیم و بنای لج و لجبازی آغاز می شود که این هم مناسب نیست. اما راهکار سوم اینکه رفتار ما روان شناسانه، قاطعانه و با رعایت احترام متقابل باشد. با این روش هم انتقاد خود را با شیوه ای مناسب بیان کردیم و هم شخصیت و احترام شوهرمان را حفظ نمودیم. دوست عزیز شکل گیری یک ارتباط صحیح میان شما و همسرتان زمان می برد. شما تازه ازدواج کرده اید. صبور باشید، کتاب هائی که در انتهای پاسخ معرفی می کنیم را مطالعه کنید و در صحبت کردن ها و گفتگوهائی که با همسرتان دارید با زبان احساستان حرف بزنید نه بر مبنای شخصیت طرف مقابل. اگر شخصیت همسر شما زیر سؤال رفت او به لاک دفاعی فرو می رود. اما اگر از مسئله ای ناراحت بودید و ناراحتی خود را به این شیوه بیان کردید و گفتید (من احساس می کنم اگر به من پیامک نزنی یا تماس تلفنی نداشته باشی کمتر منو دوست داری) یا بگویید (من از اینکه به من پیامک نمی زنی نگران و ناراحت می شم و فکر می کنم به فکر من نیستی - من به توجه وابراز علاقه تو نیاز دارم) با این طرز بیان فرد مقابل منفعل می شود و روی صحبت های شما حساس شده و کاملاً به حرف هایتان گوش خواهد دارد. پس لحن حرف زدن خود را تغییر دهید و در زمان و وقت معین و مناسب صحبت کنید. نکته مهم اینکه مردها به دنبال اقتدار هستند و زن ها دوست دارند محبوب دیگری باشند. اگر دوست دارید محبوبیت شما بیشتر شود به همسرتان بیشتر اقتدار ببخشید و حتماً از مشاوره حضوری بهره ببرید. انتظار نداشته باشید که بتوانید رفتار شوهرتان را تغییر دهید. اگر شما در رفتار خود تغییر ایجاد کنید مطمئن باشید رفتار همسرتان تغییر خواهد کرد. کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی، عشق هرگز کافی نیست، آئین همسرداری، زن مثبت را بخوانید. بر روی مراودات جنسی خود حساس باشید. او به شما، احساس و علاقه تان نیاز دارد پس او را از این نعمت محروم نکنید ولی خواسته های خود را شفاف و با لحنی خوب بیان نمائید. باید برای همیشه تکلیف این مشاجرات را معلوم کنید. اگر بچه ها بزرگتر شوند دیگر تاب تحمل شنیدن این مشاجرات و دعواها را ندارند. اين سوال توسط فرهنگسراي پرسش پاسخ داده شده است . www.porsesh.ir