حسین ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

سلام وخسته نباشید.
اینجانب متاهل می باشم وباهمسرم بابت یک موضوع اعتقادی مشکل دارم ایشون حجاب شونورعایت نمی کنن ومن هم درقران چیزی ازمسئله حجاب جیزی نخوندم وایشون فقط قران روقبول دارن ونه احادیث ونه مرجع تقلیدو...لطفا برای قانع کردن ایشون من رومجاب وراهنمایی کنید.


مشاور ( )

با عرض سلام. به این موارد توجه و سپس به آدرس های زیر مراجعه فرمایید: در كنار هم و به ترتیب نزول آوردن آیات و دقت و درنگ روى آنها، نشان خواهد داد كه حكم حجاب،یك باره اعلام نشده،بلكه كم كم و با گذشت زمان و آماده شدن زمینه و… بر قلب مبارك پیامبر(ص) نازل شده است. ابتدا، در روزهاى پایانى سال پنجم هجرى، در جریان ولیمه ازدواج پیامبر(ص) با زینب بنت جحش(همسر طلاق داده شده زیدابن حارثه) آیه حجاب همسران پیامبر(ص) بر آن حضرت نازل شد. همه مردان برابر دستور این آیه شریفه مى بایست از پس پرده با همسران پیامبر(ص) سخن بگویند. در مرحله دوم، خویشاوندان نسبى از دایره این حكم بیرون شدند و آنان اجازه یافتند با همسران پیامبر(ص) بى آن كه پرده اى در بین باشد، سخن بگویند. در مرحله سوم، جلباب (چادر) به عنوان حقى براى همسران و دختران پیامبر(ص) و زنان مؤمن قرار داده شد. در مرحله چهارم، آیات سوره نور احكام حجاب بانوان را روشن ساخت. در مرحله پنجم، اجازه گرفتن براى ورود به محل استراحت بانوان محرم، مطرح شد. ترتیب نزول آیات حجاب نخستین مرحله: تا پیش از سال پنجم هجرى، بر زنان مسلمان، واجب نشده بود كه حجاب داشته باشند.آنان با همان لباس معمول و مرسوم آن زمان، در جامعه حاضر مى شدند،با مردان سخن مى گفتند و حتى با آنان بر سر یك سفره مى نشستند و از یك ظرف غذا مى خوردند;تا این كه در سال پنجم هجرى، پس از ازدواج پیامبر(ص) با زینب بنت جحش،خداوند حجاب را بر زنان حضرت قرار داد و به مؤمنان دستور داد، هرگاه از همسران پیامبر(ص) چیزى خواستید، از پشت پرده بخواهید: (واذا سألتموهن متاعاً فاسئلوهن من وراء حجاب.) سپس دلیل این دستور را چنین بیان مى فرماید: (ذلكم اطهر لقلوبكم و قلوبهن.)1 نكته: پیش از نازل شدن آیه حجاب،در همین سوره شریف، آیات دیگرى نازل شده كه در آنها، شأن همسران پیامبر(ص) در صورت نگهداشت تقواى الهى، از شأن دیگر زنان برتر دانسته شده است و به همسران پیامبر(ص) دستور داده شده كه از حجره ها،مگر براى كارهاى ضرورى،خارج نشوند و با ناز و كرشمه،با مردان سخن نگویند و بسان دوران جاهلیت نخستین، خود را نیارایند: (یا نساء النبى لستن كاحد من النساء ان اتّقیتنّ فلا تخضعن بالقول فیطمع الّذى فى قلبه مرض وقلن قولاً معروفا. وقرن فى بیوتكن ولا تبّرجن تبّرج الجاهلیة الاولى.)2 دومین مرحله: در پى نازل شدن حكم حجاب درباره همسران رسول خدا(ص) و بازداشته شدن مردان از مستقیم سخن گفتن با آنان و دستور به نگاه نكردن به ایشان، كه گویا این حكم،همه، حتى پدران، برادران و خویشان همسران رسول خدا را در بر مى گرفت، این پرسشها مطرح شد: آیا پدران همسران رسول خدا(ص) از دیدن دختر خود بازداشته شده اند؟ آیا برادران همسران رسول خدا(ص) حق دیدن خواهران خود را ندارند؟ آیا پسران همسران پیامبر(ص) كه از شوى پیشین خود داشتند، دیگر اجازه ندارند مادران خود را ببینند؟ آیا زنان مؤمن،بسان مردان مؤمن باید از پس پرده با همسران پیامبر(ص) سخن بگویند؟3 ییعنى آیا همان گونه كه (یا ایها الذین آمنوا) زنان و مردان با ایمان را در بر مى گیرد و تنها از بابِ (تغلیب)ضمیرها مذكر آمده است، در (اذا سألتموهن)ضمیر مخاطب از باب (تغلیب)به صورت مذكر آمده است;ولى در واقع زنان را هم در بر مى گیرد و برابر این حكم زنان مؤمن نیز باید از پَس پرده با همسران رسول خدا(ص) سخن بگویند; یا خیر، این حكم ویژه مردان است؟ در پى این پرسشهاى گوناگون و شبهه ها، این آیه شریفه بر قلب مبارك رسول خدا(ص) فرود آمد: (لاجناح علیهنّ فى آبائهنّ ولاابنائهن ّولااخوانهنّ ولاابناء اخوانهنّ ولاابناءاخواتهنّ ولانسائهنّ ولاماملكت ایمانهنّ واتقین اللّه انّ اللّه كان على كلّ شىء شهیدا.)4 سومین مرحله: (یا ایها النبى قل لازواجك و بناتك ونساء المؤمنین یدنین علیهنّ من جلابیبهن، ذلك ادنى ان یعرفن فلایؤذین وكان اللّه غفوراً رحیماً.)9 اى پیامبر! به همسران و دختران خود و زنان مؤمن بگو: چادرهاى خود را بردوش گیرند. این نزدیك تر است، براى این كه شناخته و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند و خدا آمرزنده مهربان است. تاكنون روشن شد كه همسران پیامبر مى باید خود را در پَسِ پرده نگه دارند و تنها با خویشان نسبى و زنان مؤمن و بردگان مى توانند بدون پرده روبه رو شوند. از دیگر سو، این وظیفه، شرافت ویژه اى نیز بود كه شامل زنان پیامبر(ص) شده بود; همان گونه كه پیش از این نیز شرافتها و وظیفه هاى دیگرى نیز پیدا كرده بودند، از جمله: ام المؤمنین: (وازواجه امهاتهم)10 و مساوى نبودن با دیگر زنان مسلمان در كیفر و پاداش، البته به شرط داشتن تقوا: (یا نساء النبى لستن كأحد من النساء ان اتّقیتنّ.)11 و از جمله وظیفه هایى كه بر همسران پیامبر مقرر شده، به ناز و كرشمه سخن نگفتن با مردان و پسندیده سخن گفتن: (فلاتخضعن بالقول… وقلن قولا معروفاً) و خارج نشدن از خانه: (قرن فى بیوتكن) به گونه دوران جاهلى خود را نیاراستن: (لاتبّرجن تبّرج الجاهلیة الاولى.) به هر حال، بخشیدن شرافت، بدون قرار دادن وظیفه و تكلیف ویژه نبوده است. حال پس از فرا خواندن (امهات المؤمنین) به حجاب كه هم شرافت و امتیازى بوده و هم تكلیف و وظیفه اى، همین وظیفه را و امتیاز را به دیگر زنان مؤمن نیز بخشیده است; تا آنان از شرافت بهره مند شوند و قدر و منزلت آنان شناخته شود و جوانان و ولگردان، با آنان برخورد به دور از ادب، و آزار دهنده نداشته باشند و دریابند كه اینان زنان با شخصیت و از خاندان شریف و پاك هستند و نباید به هیچ روى، آزرده و اذیت شوند. از این روى حجاب، جایگاه ویژه اى دارد و شرافتى به شمار مى آید براى زنان مؤمن. چنین بود كه زنان مدینه از این دستور خداوند استقبال كردند و به سرعت مقنعه ها و چادرهاى سیاه تهیه كردند و با آنها خود را پوشاندند. ام سلمه مى گوید: (لما نزلت هذه الآیه: (یدنین علیهن من جلابیبهنّ) خرج نساء الانصار كأنّ على رؤسهن الغربان من اكسیة سود یلبسنها.)12 وقتى كه آیه شریفه: (خود را با چادرها فروپوشانید) نازل شد، زنان انصار از خانه ها خارج شدند، به گونه اى كه گویا كلاغهاى سیاه بر روى سر آنان نشسته اند; به خاطر لباسهاى سیاهى كه پوشیده بودند. مرحله چهارم: (قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ ویحفظن فروجهنّ ولایبدین زینتهنّ الا ما ظهر منها ولیضربنّ بخمرهنَّ على جیوبهنّ ولایبدین زینتهنّ الاّ لبعولتهنّ او آبائهنّ او آباء بعولتهنّ او ابنائهنّ او ابناء بعولتهنّ او إخوانهنّ او بنى اخوانهنّ او بنى أخواتهنّ او نسائهنّ او ما ملكت ایمانهنّ أو التابعین غیر اولى الاربة من الرجال او الطفل الّذین لم یظهروا على عورات النساء ولایضربن بارجلهنّ لیعلم مایخفین من زینتهنّ وتوبوا الى اللّه جمیعاً ایها المؤمنون لعلّكم تفلحون.) خداوند در این مرحله، به زنان پارسا و مؤمن فرمان مى دهد: چشمان خود را از نگاههاى ناروا فرو گیرند، اندام خود را بپوشانند، زینت و آرایش خود را به جز آن جا كه ناگزیر آشكار مى شود، بر بیگانه آشكار نسازند، سینه و دوش خود را به مقنعه بپوشانند، زینت و جمال را نن مایانند، جز براى محرمهاى سببى و نسبى و یا زنان و كنیزكان و كودكان ناآگاه بر عورت زنان، چنان پا به زمین نكوبند كه خلخال و زیورشان بیرون آید و آشكار شود. مرحله پنجم: از آیاتى كه پیش از این، از آنها سخن گفته شد، روشن شد كه زنان قسمتهایى از بدن خود را كه پیش از نازل شدن آیه حجاب نمى پوشانده اند، لازم نیست آنها را در برابر خویشاوندان دوازده گانه مطرح شده در آیه 30 سوره نور، بپوشانند. ولى از آیات به دست نیامد كه حكم آن جاهایى را كه پیش از آیه حجاب مى پوشانده اند، اكنون چیست و در برابر این دوازده گروه چه باید بكنند؟ در مثل، آیا مادر مى تواند تمامى بدن غیر از عورت را در برابر فرزند بالغ خود نمایان كند؟ آیاخواهر مى تواند تمامى بدن، غیر از عورت را در برابر برادر بالغ خود نمایان كند؟ از آیات مورد بحث، روا بودن آشكار ساختن سینه، شكم، كمر، ساق پا و رانها و مانند آن در برابر مَحْرَمْها به دست نیامد. اكنون مى خواهیم بگوییم: از ظاهر قرآن مجید، به دست مى آید كه حاضر شدن زن، با لباس نامناسب و نمایاندن، شكم، سینه، ران و… در برابر خویشان نسبى، بى چون و چرا، حرام است. خداوند در آیه 58 ـ 59 سوره نور مسأله را مطرح فرموده و حتى ورود بدون اجازه به اتاق پدر و م ادر را، ممنوع فرموده است: (یا ایها الذین آمنوا لیستأذنكم الذین ملكت ایمانكم والذین لم یبلغوا الحلم منكم ثلث مرّات من قبل صلوة الفجر وحین تضعون ثیابكم من الظهیرة ومن بعد صلوة العشاء ثلث عوراتٍ لكم لیس علیكم ولاعلیهم جناح بعدهنَّ طَوّافون علیكم بعضكم على بعض كذلك یبین اللّه لكم ال آیات واللّه علیكم حكیم.) اى آنان كه ایمان آورده اید، غلامان و كنیزان زر خرید شما و كودكان نابالغ، [براى وارد شدن به اتاق شما] باید سه وقت از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، هنگامى كه لباسهاى خود را هنگام ظهر در مى آورید و پس از نماز عشا. این سه وقت، عورت است از براى شما. برشم ا و بر آنان، غیر از این سه وقت، گناهى نیست. شمارى از شما بر شمارى دیگر وارد شونده و گردش كننده اند این چنین خداوند آیات خود را براى شما بیان مى كند و خداوند، داناى حكیم است. (واذا بلغ الاطفال منكم الحُلُم فلیستأذنوا كما استأذن الذین من قبلهم كذلك یبین اللّه لكم آیاته واللّه علیم حكیم.) هنگامى كه كودكان شما به سن بلوغ رسیدند، باید از شما اجازه بگیرند، همان گونه كه پیشینیان آنان اجازه مى گرفتند. این چنین خداوند آیات خود را براى شما، بیان مى كند. خداوند داناى حكیم است. http://www.aviny.com/News/84/02/03/03.سیرى در آیات حجابنویسنده:احمدعابدینى منبع:نشریه فقه ، شماره 234 http://rasekhoon.net/Article/Show-4944.«حجاب» از منظر قرآننويسنده:سهيل تقوى http://rasekhoon.net/Article/Show-20313.aspxحجاب و قانون‏مندى روابط زن و مرد در قرآننويسنده :عباس رجبى http://rasekhoon.net/Article/Show-32190.aspxدختران و مسئله حجاب نتیجه: حجاب و چادر مى تواند هم حق بشرى باشد و هم حق الهى. یعنى اگر كسى خواست از آن حق بهره ببرد و به این پایه از رشد و عقل رسید كه پوشش را مصونیت دانست، نه محدودیت، شرافت دانست، نه پستى و… از حق خود كه همان استفاده از چادر است، به خوبى بهره مى برد نیازى به امر و نهى ندارد، بلكه حجاب را سرمایه خود مى داند و از آن دفاع مى كند. ولى اگر كسى به این پایه نرسیده است، شرع به عنوان دوستار و خیرخواه او، او را به داشتن حجاب وا مى دارد.