مائده ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

سلام.خسته نباشيد
امكان داره آدم وقتی زنده اس برزخ اخروی خودش رو تجربه كنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


مشاور (sayed mojtaba navab)

با عرض سلام و آرزوی احساس سبک بالی پس از ماه نور وقرآن و شهرالله خدمت کاربر گرامی! خواهر گرامی ! باید ابتدا تعریفی از برزخ بیان نماییم وسپس به پاسخ شما: نخست واژه هاي قبر و برزخ را تفسير و معنا می کنیم . واژه دو معنا دارد, 1- قبر عبارت است از گودي كه جسد مردگان را در آن به خاك مي سپارند كه در عرف عام قبر بدين معنا است ; و در قبرهاي متعددي كه در يك جا هستند, قبرستان گفته مي شود. 2- گاهي واژه قبر به معناي عالم برزخ است كه در روايات به آن اشاره شده است .(1) واژه به چيزي اطلاق مي شود كه ميان دو شي حايل شو. سپس اين معنا توسعه يافته و به هر چيز وهر امري كه در ميان دوچيز يا دو مرحله قرار گيرد, اطلاق شده است .(2) واژه اصطلاحا برجهاني اطلاق مي شود كه ميان دنيا و آخرت قرار دارد; يعني هنگامي كه روح از بدن جدا مي شود, پس از آن كه در قيامت به بدن اصلي باز گردد, به آن عالم برزخ اطلاق مي شود.(3) اگر مقصود از قبر معناي دوم باشد, با عالم برزخ تفاوت ندارد, چنان كه در روايتي اما صادق فرمود: راوي سوال كرد: برزخ چيست ؟ فرمود: .(4) امام سجاد7فرمود; (5) (پـاورقي 1 ـ پيام قرآن , ج 5 ص 447 (پـاورقي 2 ـ پيام قرآن , ج 5 ص 443مرتضي مطهري , مجموعه آثار, ج 2 ص 514 (پـاورقي 3 ـ همان . (پـاورقي 4 ـ همان , ص 447 (پـاورقي 5 ـ همان . ---------------- عالم برزخ‏ اگر چيزى ميان دو چيز ديگر حائل و فاصله باشد، آن چيز را «برزخ» مى‏نامند. قرآن كريم از زندگى پس از مرگ تا قيامت كبرى با كلمه «برزخ» تعبير كرده است. در سوره مؤمنون آيه 99 و 100 مى‏فرمايد: (حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ. لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ.): تا آنگاه كه يكى از آنها را مرگ فرا مى‏رسد، مى‏گويد: پروردگارا! مرا بازگردان، باشد كار شايسته‏اى در زمينه‏هايى كه نكرده‏ام انجام دهم. ابداً، اين صرفاً سخنى است كه او گوينده آن است و از جلو آنها (از حين مرگ) تا روزى كه مبعوث شوند برزخ و فاصله‏اى است. اين آيه تنها آيه‏اى است كه فاصله ميان مرگ و قيامت را «برزخ» خوانده است. علماى اسلام از همين جا اقتباس كرده و نام عالم بعد از دنيا و قبل از قيامت كبرى را «عالم برزخ» نهاده‏اند. در اين آيه از ادامه حيات بعد از مرگ، همين قدر سخن آمده است كه انسانهايى پس از مرگ اظهار پشيمانى مى‏كنند و درخواست بازگرداندن به دنيا مى‏نمايند و به آنها پاسخ منفى داده مى‏شود. اين آيه كاملًا صراحت دارد كه انسان پس از مرگ داراى نوعى حيات است كه تقاضاى بازگشت (رجوع) مى‏كند ولى تقاضايش پذيرفته نمى‏شود. آياتى كه دلالت مى‏كند كه انسان در فاصله مرگ و قيامت از نوعى حيات برخوردار است و در آن حال شديداً احساس مى‏كند، گفت و شنود دارد، لذت و رنج و سرور و اندوه دارد و بالاخره از نوعى زندگانى سعادت‏آميز [يا شقاوت‏آلود] برخوردار است، زياد است. مجموعاً در حدود 15 آيه است كه در قرآن كريم به نحوى از انحاء يك جريان حياتى را ياد كرده است كه مى‏رساند انسان در فاصله بين مرگ و قيامت از يك حيات كامل برخوردار است. اين آيات بر چندگونه است: 1. آياتى كه جريان يك سلسله گفت و شنودها ميان انسانهاى صالح و نيكوكار و يا انسانهاى فاسد و بدكار را با فرشتگان الهى ياد مى‏كند كه بلافاصله بعد از مرگ صورت مى‏گيرد. اين‏گونه آيات زياد است. آيه 97 از سوره نساء و آيه 100 از سوره مؤمنون- كه قبلًا هر دو آيه را نقل و ترجمه كرديم- از اين‏گونه آيات است. 2. آياتى كه علاوه بر مضمون آيات بالا رسماً مى‏گويند كه فرشتگان پس از آن گفت و شنودها به صالحان و نيكوكاران مى‏گويند از اين پس از نعمتهاى الهى بهره گيريد؛ يعنى آنها را در انتظار رسيدن قيامت كبرى نمى‏گذارند. دو آيه ذيل مشتمل بر اين مطلب است: الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «نحل/32»: آنان كه در حالى كه پاكيزه‏اند فرشتگان آنان را تحويل مى‏گيرند و فرشتگان به آنها مى‏گويند: درود بر شما! همانا به موجب كردارهاى شايسته‏تان وارد بهشت گرديد. قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ. بِما غَفَرَ لِي رَبِّي وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ «يس/26 و 27»: (پس از مرگ) به او گفته شد: داخل بهشت شو! او گفت: اى كاش مردم من كه سخن مرا نشنيدند اكنون مى‏دانستند كه چگونه پروردگارم مرا آمرزيد و مرا جزء بندگان مكرّم خويش قرار داد. در آيات قبل از اين آيه جريان محاوره اين مرد مؤمن (مؤمن آل يس) با قومش نقل شده كه مردم را به پيروى رسولانى كه در شهر انطاكيه مردم را به ترك پرستش غير خدا و پرستش مخلصانه خدا مى‏خواندند دعوت مى‏كند و سپس ايمان و اعتقاد خويش را اظهار مى‏دارد و از آنها مى‏خواهد كه سخن او را بشنوند و به راه او بروند. در اين آيات مى‏گويد: ولى آن مردم سخن او را نشنيدند تا آنگاه كه او به جهان ديگر رفت. در آن جهان در حالى كه مغفرت و كرامت الهى را درباره خويشتن مشاهده كرد، آرزو كرد كه اى كاش قوم من كه هنوز در دنيايند از وضع سعادتمندانه من در اين جهان آگاه مى‏شدند. بديهى است كه همه اين جريانها قبل از قيامت كبرى است، زيرا در قيامت كبرى همه اولين و آخرين جمع‏اند و كسى در روى زمين باقى نيست. ضمناً اين نكته را بايد بدانيم كه آنچه پس از مرگ براى اهل سعادت آماده شده، بهشتهاست نه بهشت؛ يعنى انواع بهشتهاست. بهشتها در آخرت به حسب مقامات قرب الهى متفاوت‏اند. بعلاوه همان طور كه در اخبار و روايات اهل بيت عليهم السلام رسيده است، بعضى از اين بهشتها مربوط به عالم برزخ است نه عالم قيامت. عليهذا اين‏كه در دو آيه فوق كلمه بهشت آمده است نبايد سبب اشتباه شود كه مربوط به قيامت است. 3. دسته سوم آياتى است كه در آن آيات سخنى از گفت و شنود فرشتگان با انسانها در ميان نيست بلكه مستقيماً از حيات انسانهاى سعادتمند و نيكوكار يا انسانهاى بى‏سعادت و بدكار و تنعم دسته اول و عذاب و رنج دسته دوم در فاصله مرگ و قيامت ياد شده است. دو آيه ذيل از اين گونه است: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ. فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ «آل‏عمران/169 و 170»: گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شده‏اند مرده‏اند، بلكه نزد پروردگار خويش زنده‏اند و روزى داده مى‏شوند. بدانچه خدا از فضل و رحمت خويش به آنها عنايت كرده شادمان‏اند و آرزو مى‏كنند كه بشارت شهادت دوستان دنياشان به آنها برسد تا آنها را با خود در اين شهادت شريك ببينند. وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ. النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ «مؤمن/45 و 46»: عذاب ناراحت‏كننده، آتش، بر فرعونيان احاطه كرد، هر بامداد و شامگاه بر آن عرضه مى‏شوند. آنگاه كه قيامت بپا شود (گفته مى‏شود) فرعونيان را در شديدترين عذاب داخل نماييد. اين آيه كريمه دو نوع عذاب براى فرعونيان ذكر مى‏كند: يكى قبل از قيامت كه از آن به «سوء العذاب» تعبير شده است و آن اين است كه روزى دو بار بر آتش عرضه شوند بدون آنكه وارد آن گردند، دوم بعد از قيامت كه از آن به «اشدّ العذاب» تعبير شده است كه فرمان مى‏رسد كه آنها را داخل آتش نماييد. در مورد عذاب اول، از بامداد و شامگاه نام برده شده است برخلاف عذاب دوم. همان‏طور كه اميرالمؤمنين على عليه السلام در توضيح و تفسير اين آيه فرموده است، بدين جهت است كه عذاب اول مربوط است به عالم برزخ و در عالم برزخ به تبع عالم دنيا صبح و شام و هفته و ماه و سال هست، برخلاف عذاب دوم كه مربوط به عالم قيامت است و در آنجا صبح و شام و هفته و ماه و غيره وجود ندارد. در روايات و اخبارى كه از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين على عليه السلام و ساير ائمه اطهار عليهم السلام رسيده است، درباره عالم برزخ و حيات اهل ايمان و اهل معصيت در اين دوره، فراوان تأكيد شده است. رسول خدا در جنگ بدر پس از فتح مسلمين و كشته شدن گروهى از سران متكبران قريش و انداختن بدنهاى آنها در يك چاه حوالى بدر، سر به درون چاه برد و به آنها رو كرده، گفت: ما آنچه را خداوند به ما وعده داده بود محقق يافتيم، آيا شما نيز وعده‏هاى راست خدا را به درستى دريافتيد؟ بعضى از اصحاب گفتند: يا رسولَ‏اللَّه! شما با كشته‏شدگان و مردگان سخن مى‏گوييد! مگر اينها سخن شما را درك مى‏كنند؟! فرمود: آنها اكنون از شما شنواترند. از اين حديث و امثال آن استفاده مى‏شود كه با آنكه با مرگ ميان جسم و جان جدايى واقع مى‏شود، روحْ علاقه خود را با بدن كه سالها با او متحد بوده و زيست كرده بكلى قطع نمى‏كند. امام حسين عليه السلام در روز دهم محرم پس از آنكه نماز صبح را با اصحاب به جماعت خواند، برگشت و خطابه كوتاهى براى اصحاب و ياران ايراد كرد. در آن خطابه چنين گفت: اندكى صبر و استقامت؛ مرگ جز پلى نيست كه شما را از ساحل درد و رنج به ساحل سعادت و كرامت و بهشتهاى وسيع عبور مى‏دهد «معانى‏الاخبار، ج 3/ ص 289؛ اعتقادات صدوق، باب يازدهم». در حديث است كه: مردم خوابند، همين كه مى‏ميرند بيدار مى‏شوند «المحجّة البيضاء، ج 7/ ص 42». مقصود اين است كه درجه حيات بعد از مردن از پيش از مردن كاملتر و بالاتر است. همان طور كه انسان در حال خواب از درجه درك و احساس ضعيفى برخوردار است، حالتى نيمه زنده و نيمه مرده دارد و هنگام بيدارى آن حيات كاملتر مى‏شود، همچنين حالت حيات انسان در دنيا نسبت به حيات برزخى درجه‏اى ضعيف‏تر است و با انتقال انسان به عالم برزخ كاملتر مى‏گردد. لازم است دو نكته را در اينجا يادآورى كنيم: الف. مطابق آنچه از روايات و اخبار پيشوايان دين رسيده است، در عالم برزخ فقط مسائلى كه انسان بايد بدانها اعتقاد و ايمان داشته باشد مورد پرسش و رسيدگى واقع مى‏شود؛ رسيدگى به ساير مسائل موكول به قيامت است. ب. كارهاى خير بازماندگان مردگان كه به نيت اينكه ثواب و اجرش از آنها باشد صورت مى‏گيرد، براى آنها موجب خير و رفاه و سعادت مى‏شود. مطلق صدقات، اعم از صدقات جاريه (يعنى تأسيس مؤسسات خيريه كه سودش براى خلق خدا جريان دارد و باقى مى‏ماند) و يا صدقات غير جاريه كه يك عمل زودگذر است، اگر به اين قصد صورت گيرد كه اجر و پاداشش براى پدر و يا مادر و يا دوست و يا معلم و يا هر كس ديگر كه از دنيا رفته، بوده باشد، مانند هديه‏اى براى رفتگان محسوب مى‏شود و موجب سرور و شادمانى آنها مى‏گردد و همچنين است دعا و طلب مغفرت و حج و طواف و زيارت به نيابت از آنها. ممكن است فرزندانى در زمان حيات پدر و مادر خداى ناخواسته آنها را ناراضى كرده باشند ولى بعد از درگذشت آنها طورى عمل كنند كه رضايت آنها را به دست آورند، همچنان كه عكس آن نيز ممكن است. منبع: مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏2، از صفحه 520 الى 526 ---------------- وقتی که انسان می میرد 1- آیا مانند خواب گذشت زمان را تا رسیدن به قیامت متوجه نمی شود؟ یا اینکه در عذاب یا نعمت است؟ 2- آیا انسان مومن گنهکار در برزخ عذاب می بیند که پاک شود؟ 3- آیا ممکن است مومن به جهنم وارد شود؟ 4- آیا مومن گنهکار برای همیشه در جهنم خواهد بود یا پس از گذشت زمانی به بهشت می رود؟ 5- آیا اگر دو نفر یک گناه مشخص را انجام دهند عذاب و بار گناه هر دو یکسان است یا بسته به موقعیت آن فرد فرق می کند؟ لطفا به هر سوال جداگانه پاسخ داده شود. با تشکر پاسخ : باسلام. روح انسان پس از مرگ و انقطاع از بدن مادی به عالم بالاتر (برزخ) عروج می كند و تا روز قیامت و رستاخیز برپا نشده در عالم برزخ است قران كریم می فرماید : و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون. برزخ به فاصله میان دو چیز میگویند. به عنوان مثال در قرآن آمده « مرج البحرین یلتقیان ، بینهما برزخ لا یبغیان ؛ اوست كه دو دریا(آب شور و شیرین)را به هم در آمیخت و میان آن دو فاصله ایست كه تجاوز به حدود همدیگر نمی كنند». و علت اینكه عالم پس از مرگ تا روز قیامت برزخ نامیده شده ، این است كه فاصله میان دنیا و آخرت است. عالم برزخ ، عالمی حقیقی و از نظر وجودی قوی تر از عالم مادی است. عالم برزخ دارای قوانین و نظام مخصوص خود است از جمله این كه حقایق در آن ، در كسوت قالبها ، حدود ، اندازه ها و اشكال و در عین حال مجرد از ماده هستند . بنابراین قالب برزخی(مثالی) از لوازم وجودی روح انسان در عالم برزخ است و روح پس از مفارقت از قالب مادی (بدن) در قالب برزخی ظهور می كند و در برزخ یا در بهشت برزخی است و یا در جهنم برزخی گرفتار عذاب است. در روایات داریم قبر یا گودالی از گودالهای جهنم است یا باغی از باغهای بهشت است این اشاره به عذاب و پاداش برزخی است. وضعیت انسانها پس از مرگ یکسان نیست از لحظات جان دادن تا قیام قیامت عقبه ها و منازلی را انسان طی می کند که از جهت سختی و راحتی بسته به افراد متفاوت است و در قیامت هم بهشت و جهنم به تفاوت افراد دارای مراتب و درجات است. ركن اصلی در سعادت اخروی در درجه ی اول ایمان (اعتقاد و باور قلبی به اصول دین و مذهب ) و رکن دوم عمل صالح است. كسی كه مسلمان باشد(یعنی ایمان و باور قلبی و حقیقی به خدا و پیامبر و معاد دارد و بر این اساس شهادتین را بر زبان جاری کرده است ) ، بالاخره بهشتی خواهد شد لیكن بدین صورت كه : اگر مرتكب گناه نشده باشد مستقیما وارد بهشت می شود. اما مسلمانی كه مرتكب گناه شده ، متناسب با نوع و مقدار گناه متحمل مرتبه ای از كیفر و جزا خواهد شد ، گاهی گناه به لحاظ نوع و مقدار آن سبك تر است و شخص كیفر عملش را در همین دنیا میبیند و پاك میشود ؛ گاه گناه بیشتر از این مرتبه است و شخص علاوه بر كیفر دنیوی هنگام جان كندن با سختی جان كندن كیفر دیده و گناهش پاك میشود و گاه از این مرتبه هم فراتر است و شخص با عذاب و كیفر برزخی پاك میشود و گاه از این هم فراتر است و حساب شخص به قیامت كشیده میشود و با تحمل سختی و اهوال مواقف طولانی حشر و حساب پاك میشود و گاه از این هم فراتر است و گناه او به حدی است كه وارد جهنم میشود كه میزان و مدت تحمل عذاب جهنم خود وابسته به نوع و مقدار گناهان متفاوت است ممكن است پس از تحمل مدتی عذاب جهنم پاك شود و بهشتی شود و ممكن است مدتهای طولانی در عذاب جهنم بسوزد و پس از آن نجات یابد اما در مورد كافران یعنی كسانی كه ركن اصیل را كه ایمان است ندارند از نجات به دورند ، در قرآن كریم مكرر و به صراحت در مورد كفاری كه با لجاجت و عناد حق را نپذیرفتند آمده كه در جهنم همیشگی اند و هیچگاه از آن خارج نمی شوند و الذین كفروا … اولئك اصحاب النار هم فیها خالدون . روایات فراوان از ناحیه ی معصومین در این زمینه وارد شده است به عنوان نمونه : امام صادق علیه السلام می فرماید « كسانی كه حد و كیفر الهی بر آنان لازم آمده است مسلمان فاسقند و در جهنم همیشگی و ابدی نیستند بلكه روزی از جهنم خارج میشوند » بحار الانوار / جلد 8 /ص 40 / حدیث 22 و 23 . بله ممکن است دو نفر که یک گناه را انجام می دهند بسته به وضعیت و شرایط هر یک بار گناهشان متفاوت باشد.موفق باشید. ----------------- آیا ممکن است چهره واقعی انسان ها را دید؟تشخیص آن از بیماری روانی چگونه است‌؟در صورتی که انسان به چنین دیدی دست یابد چه استفاده‌هایی از آن بکند؟ از آیات و روایات متعددی استفاده می‌شود که اعمال انسان‌ها افزون بر چهره ظاهری خود، یک چهره واقعی نیز دارد که در این جهان از نظر انسان ها به جز عده کمی پنهان است‌، اما این چهره‌های درونی‌، در جهان دیگر ظاهر می‌شوند که از آن به تجسم اعمال تعبیر می‌شود. قرآن کریم می‌فرماید:"اِن‌َّ الَّذین‌َ یَکتُمون‌َ ما اَنزَل‌َ اللّه‌ُ مِن‌َ الکِتـَب‌ِ ویَشتَرون‌َ بِه‌ِ ثَمَنـًا قَلیلاً اُولغ‌کَ ما یَأکُلون‌َ فی بُطونِهِم اِلآ النّارَ؛ (بقره‌، 174) کسانی که آیات خدا را کتمان می‌کنند و به وسیله آن درآمد ناچیزی فراهم می‌نمایند آنان جز آتش چیزی نمی‌خورند." همچنین در آیه 100 سورة نسأ خوردن مال یتیم را بسان خوردن آتش دانسته و تاکید کرده است که آنان که مال یتیم می‌خورند گرچه چهره ظاهری عملشان بهره‌گیری از غذاهای لذیذ و رنگین است اما چهره واقعی این غذاها آتش سوزان است‌. و همین چهره است که در قیامت آشکار می‌شود. در روایتی نیز آمده است که روزی حضرت امام سجاد به زهری در عرفات هنگام حج فرمود چند نفر حاجی در این جا می‌بینی‌، زهری گفت چند صد هزار نفر... حضرت فرمود نزدیک شو. حضرت به صورت زهری دستی کشید و فرمود حال به مردم نگاه کن‌. زهری می‌گوید همه را جز عده کمی به شکل بوزینه دیدم‌.(مستدرک الوسایل‌، محدث نوری‌، ج 10، ص 39، موسسه آل البیت‌.) از نکات یاد شده معلوم می‌شود که دیدن چهره واقعی انسان ها با چشم برزخی ممکن است‌. منتهی هر کس به این مقام نمی‌رسد. افرادی که خود را تهذیب کرده‌اند ممکن است به این بینش برسند. تشخیص بیماری روانی چنین صورتی به عهده پزشک متخصص است و معمولاً افرادی که با تزکیه به این دید می‌رسند به اختیار خودشان و درخواست از خداوند این دید از آن‌ها گرفته می‌شود. بر عکس بیماران روانی که نیاز به گذراندن دوره‌های خاصی دارند با اختیار معمولاً زندگی با این دید بسیار سخت و طاقت فرسا است‌؛ چرا که دیدن چهره واقعی پدر، مادر، خواهر، همسر و دوستان و زندگی با آنان با این چهره‌، غیر ممکن است‌. از این رو است که می‌بینیم افرادی که گاهی به این بینش دست می‌یافتند بلافاصله از خداوند در خواست می‌کردند که آنان را به حالت عادی برگرداند. ان شاء الله خوشبخت و سعادتمند شوید. موفق ، موید و پیروز و سربلند باشید!