( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

سلام خيلي احساس دلتنگي مي كنم نسبت به همه چيز و همه كس ،(خيلي اوقات بدون دليل )اين حالت از وقتي كه رفتم خدمت اوج گرفت خيلي اوقات حالت بغض دارم، روم نميشه گريه كنم و گرنه گريه مي كنم قبل از خدمت ازاين حالت خودم خوشم مي اومدولي حالا ديگه خسته شدم واقعا خسته شدم از اين غمگين بودن بي قرار بودن ،تحمل حتي يك دقيقه موندن تو پادگان رو ندارم با وجود اينكه تو شهر خودم خدمت مي كنم هفته اي پنج روز هم بعد از ساعت اداري ميام خونه با اين وجود اين حالت غمگينيوافسردگي هميشه با هامه.
بعضي وقت ها اونقدر ناراحتم كه شروع ميكنم به گريه كردن بعد از چند دقيقه به اين حالت چند دقيقه پيشم خندم ميگيره
كمكم كنيد اين حالت افسردگي و زود رنجي رو از خودم دور كنم .


مشاور (hasan najafi)

دوست عزیز نگران نباشید به منافع آینده و موقعیتی که بعدها با پایان خدمت و تحصیلات خود کسب می کنید فکر کنید. چه حالتی پس از اتمام خدمت دارید؟ آیا این حالات برایتان ارزشمند نیست؟ حس موفقیت و پشت سر گذاشتن یک مرحله از مراحل مهم زندگی قطعاً به شما امید و سرزندگی می دهد. شما می توانید با پیامک، حرف زدن با تلفن، ایمیل و ... با خانواده در ارتباط باشید. در جمع دوستان خوب خود شرکت کنید. طوری برنامه ریزی کنید تا کمتر در اوقات شبانه روز خود تنها باشید. به کلاس های آموزشی و تفریحی نظیر شنا، زبان، ورزش رزمی و کامپیوتر بروید. اگر هر هفته یا هر دو هفته یک بار به خانواده سر بزنید. دیگر تنهایی آزارتان نخواهد داد. مطمئن باشید اگر کسی به موفقیت رسید، حتماً قبل از این مرحله شرایط سختی را تجربه کرده. سعی کنید در نماز جماعت شرکت کنید و نمازهای خود را اول وقت بخوانید. روزانه مقداری قرآن تلاوت کنید و ارتباط خود را با خداوند بیشتر نمایید. ارتباط خدا به شما انس و آرامش خاصی هدیه می کند. از خانواده بخواهید در برخی آخر هفته ها به شما سر بزنند و در نظر داشته باشید که: نابرده رنج گنج میسر نمی شود/مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.