( تحصیلات : لیسانس ، 29 ساله )

با سلام. سالهاست که مبتلا به وسواس فکری و عملی هستم. البته قبلا خیلی زیاد بود در طهارت و غسل و افکار و... اما حالا فقط در غسل کردن و برخی افکار وسواس دارم. بارها به روانپزشک مراجعه کردم و حالا هم تحت درمان یک متخصص اعصاب و روان هستم ولی احساس می کنم داروها و مشاوره هایی که تا حالا داشته ام، فایده ای نداشته یا کم فایده بوده. واقعا خسته شدم. لطفا به من کمک کنید. در ضمن غالب مسائلی که در مشاوره ها می گویند را نیز بلدم و به آنها اعتقاد هم دارم ولی در عرصه عمل قادر به مقابله نیستم.


مشاور (hasan najafi)

دوست عزیز وسواس عبارت است از افكار و انديشه‏ها يا اعمال و رفتارهاى ناخواسته و غيراختيارى كه پى ‏در پى و بدون اراده شخص به ذهن او مى‏آيد و نمى‏تواند به سادگى آن فكر يا عمل را از خود دور كند. اين حالت باعث ايجاد اضطراب شده و شخص جهت خنثى كردن آن و رسيدن به آرامش، به اعمال يا افكارى روى مى‏آورد و مكررا در عمل يا در ذهن خود آن را تكرار مى‏كند و خود را در برابر آن اعمال و يا افكار مجبور احساس مى‏كند؛ مثل: تكرار افكارى اذيت ‏كننده در ذهن يا تكرار آب كشيدن دست خود يا ترديد در طهارت و نجاست لباس يا بدن خود و نظاير آن. بنابراين دقت در طهارت و نجاست اگر از حد عادى خارج شود و بدون اختيار فرد دست يا ظرفى را آب ب‏كشد و اين عمل به گونه‏اى تكرار شود كه غير متعارف باشد، وسواس است و بايد درمان شود. گام اول براى غلبه بر اين بيمارى، شناخت آن به عنوان يك روند مزاحم است كه بحمدا...‏ شما اين مرحله را به خوبى پشت سر گذاشته‏ايد. اكنون نوبت آن است كه با اقدام‏هاى جدى، براى هميشه خود را از اين مهلكه نجات دهيد. براى از بين رفتن حالت وسواس راههايى وجود دارد كه از جمله آنها مى‏توان عوامل زير را برشمرد: 1. يادگيرى مسائل شرعى به نحو صحيح. 2. توجه به مفاسدى كه وسواس به دنبال دارد؛ مانند: از بين رفتن تمركز فكرى و اختلال در امور زندگى و بازماندن از انجام تكاليف شرعى. 3. مطالعه كتابهايى كه در اين زمينه نوشته شده است؛ مانند: كتاب «وسواس» تأليف مرحوم مصطفى زمانى. 4. توجه داشته باشيم كه گمان به نجاست تكليف آور نيست بلكه در صورتى اجتناب لازم است كه انسان يقين به نجاست داشته باشد. 5. همان طور كه مى‏دانيم در زمان پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) با اينكه آب لوله‏كشى و امكانات بهداشتى فعلى موجود نبوده است مسلمانان به طور عادى زندگى مى‏كردند و در خصوص طهارت و نجاست مشكل خاصى نداشتند. 6. توجه به اينكه يقين شخص وسواس براى وى معتبر نيست بلكه در پاك شدن و نجس شدن اشياء بايد به نظر عرف مراجعه كند و در آب كشيدن اشياء و انجام غسل به طور عادى و مانند عرف عمل كند. 7. شما مى‏دانيد كه خداوند تكليف شاق براى بندگان خود معين ننموده است؛ بنابراين عزم خود را جزم نماييد و تصميم بگيريد كه براين دشمن درونى غلبه نماييد. برنامه‏هاى زير را عمل كرده و به حصول نتيجه يقين داشته باشيد: الف) ذكر «لا اله الا ا...» و «لا حول ولا قوه الا با...» را بسيار بگوييد. ب ) شب‏ها موقع خوابيدن و آرامش بدن در بستر بارها اين جملات را با خود بگوييد: من به خواست خداوند قطعا خواهم توانست براين بيمارى وضعف غلبه نمايم. من براى غلبه براين وسوسه‏ها كاملا نيرومندم. من از ضعف و زبونى بيزارم و بر ترك اين عادت ناپسند مقتدرم. اميد است با عمل به مضامين فوق به زودى سلامت كامل رفتارى خود را بازيابيد. استعاذه و پناه بردن به خداوند را با خواندن سوره‏هاى فلق و ناس و نيز تكرار «اعوذ با...‏ من الشيطان الرجيم» و «لا حول ولا قوة الاّ با...‏» فراموش نكنيد. يكى از دوستان خوب و مورد اعتمادتان را براى مشورت برگزينيد. ايشان نيز دائما ضرورت تغيير رويه را به شما يادآور شود تا مقدارى از بايدهاى ناخواسته شما كاهش يابد. ج ) به دليل اين كه معمولاً وسواس‏هاى عملى ملازم با وسواس فكرى است سعى كنيد فكر خود را كنترل نماييد. براى كنترل فكر راهكارهاى زير را به كار گيريد: 1. از تنهايى و قرار گرفتن در محيط‏هاى خلوت اجتناب كنيد. 2. هيچ‏گاه بيكار نباشيد و همواره با برنامه‏ريزى صحيح اوقات خود را با مطالعه، تفريح، ورزش و ساير كارها پركنيد. 3. در كارهاى دسته‏جمعى بيشتر شركت كنيد. 4. با دوستان خوب، با نشاط و اجتماعى بيشتر معاشرت كنيد و كلاً در جلسات جشن و جلسات مذهبى بيشتر شركت كنيد. 5. هرگاه فكر مزاحمى به ذهنتان خطور كرد با پرداختن به كارى مانند: مطالعه يا كارهاى ديگر، فكر خود را آزاد كنيد. 6. هر روز حدود نيم الى يك ساعت به ورزش مورد علاقه خود بپردازيد و سعى كنيد ورزش را به عنوان يك كار بسيار ضرورى و مفيد هيچ‏گاه ترك نكنيد. با توجه به آنچه ذكر شد، آگاهى و باور داشتن مسائل و مطالب زير به حل مشكل شما كمك مى‏كند: اولاً: نمى‏توان چيز نجس را پاك فرض كرد، اما بر طبق فتواى مراجع عظام تقليد تا به نجاست چيزى يقين پيدا نكرده‏ايم آن چيز پاك است. ثانياً: راه نجس شدن چيزهاى پاك آن است كه چيز پاك با چيز نجس برخورد بكند و يكى از آنها و يا هر دو به قدرى مرطوب باشند كه رطوبت اولى در دومى اثر كند؛ در اين صورت مى‏شود گفت شى‏ء پاك نجس شده است. ثالثاً: اين تأثير را يا بايد خود ما به عينه مشاهده كنيم يا از شهادت دو شخص عادل، به نجس شدن اشياء پاك اطمينان حاصل كند. پس با اين اوصاف به ندرت اتفاق مى‏افتد كه اشياء پاك نجس شوند و پاك نگهداشتن اشيايى كه ما با آنها سر و كار داريم بسيار ساده و بى‏زحمت است؛ بنابراين تا شما با چشم خود نديده‏ايد كه مثلاً پيچ تلويزيون با دست مرطوبى كه آن نيز با شى‏ء نجسى مثلاً ادرار يا خون تماس پيدا كرده و از اين طريق مرطوب شده است نمى‏توانيد بگوئيد پيچ تلويزيون نجس است. بنابراين خيلى چيزها كه فكر مى‏كنيد نجس مى‏باشند در حقيقت نجس نيستند و محكوم به طهارت مى‏باشند و اگر اين مسأله را به خانواده هم بياموزيد و آنها هم متوجه شوند كه پاك نگهداشتن اشياء چندان مشكل نيست، قطعاً با شما همكارى خواهند كرد. همه اشياء به خودى خود پاكند، مگر با چيز نجس تماس حاصل كند و آن چيز به قدرى مرطوب باشد كه اين چيز هم ‏تر شود و يا خود آن چيز تر باشد و شى‏ء نجس را تر كند. همچنين تا با چشم خود نديده‏ايم و يا دو نفر انسان عادل براى ما شهادت ندهند نمى‏توانيم چيزى را كه پاك بوده نجس فرض كنيم. آنچه در بالا بيان شد کلياتي بود در زمينه وسواس فکري و عملي و برخي راهکارهاي مقابله با آن، ولي از آنجا كه اين گونه مشکلات همان طور که به تدريج دامنگير شما شده است به تدريج نيز (البته اگر عمل به راهکارهاي انجام شود) از فکر و عمل شما دور خواهد شد و انتظار نداشته باشيد يک شبه درمان خواهد شد. بلکه نيازمند جلسات مکرر حضوري با متخصصين و کارشناسان اين امر نظير روانپزشکان يا روانشناسان باليني است؛ پس چه بهتر است مشکل خود را حضورا با اين گونه متخصصيني در ميان گذاشته و در پي درمان آن برآييد و اگر هم خواستيد موضوع را با کارشناسان اين مرکز به نتيجه نهايي برسانيد. بايد ضمن عمل به راهکارهاي ارائه شده در مکاتبات بعدي ما را در جريان ميزان پيشرفت درمان قرار دهيد تا راهکارهاي بعدي را خدمتتان عرض کنيم. در پايان اين بخش از جواب شما را به مطالعه و دقت در دو نکته زير جلب مي کنيم: الف) از نظر شرعى وسوسه از شيطان است و نبايد از آن پيروى كرد. در روايت هست كه: «شيطان دوست دارد شما از او پيروى نماييد». پس سعى كنيد مثل همه مردم غسل كنيد. پيامبر اكرم(ص) فرموده است: «مقدار آب لازم براى وضو حدود يك كيلو و براى غسل حدود سه كيلو است». بعد مى‏فرمايد: «مردمى بعد از من مى‏آيند كه اين مقدار را كم مى‏شمارند، اين‏ها از امت من نيستند». ب ) اسلام يك دين سهل و آسانى است كه خود پيامبر(ص) مى‏فرمايد: «من براى شما يك دين آسان آورده‏ام» آن وقت اگر بنا باشد يك وضو و يا غسل اين قدر وقت انسان را بگيرد و به اين اندازه مشكل باشد، اين چه دين آسانى خواهد بود؟ از طرفى اگر كسى خلاف آنچه كه پيامبر(ص) و ائمه(ع) دستور داده‏اند عمل نمايد، اين دهن كجى به آنان محسوب مى‏شود و گناه بزرگى است؛ مثلاً پيامبر(ص) مى‏فرمايد: «چيز نجس را بعد از برطرف شدن عين نجاست يك مرتبه كه زير آب جارى شستيد پاك است»، آن وقت اگر شما بيشتر از اين آب مصرف كرديد اين هم دهن كجى به پيامبر(ص) است (زيرا معنايش اين است كه آنچه پيامبر(ص) فرموده درست نيست و اين كار من صحيح است) و از طرفى مصرف بيشتر از مقدار لازم آب اسراف است كه از گناهان كبيره محسوب مى‏شود. با توجه به آنچه گفته شد بايد بگوييم كه طهارت کردن به آن كيفيتى كه شما نوشته‏ايد لازم نيست و هيچ مجتهدى چنين كارى را اجازه نداده است؛ بنابراين سعى كنيد از اين به بعد به طور معمولى و مثل ديگران طهارت انجام دهيد. مثلا مراحل اصلى غسل (كه در چند دقيقه به پايان مى‏رسد) عبارت است از: 1. نيت؛ براى نيت كردن هم لازم نيست گوش‏ها را بگيريد و به زبان چيزى بگوييد؛ بلكه همين‏قدر كه قلبا مى‏دانيد براى چه كارى به حمام آمده‏ايد و نيت شما انجام غسل است، كفايت مى‏كند. 2. بعد از نيت سر و گردن را بشوييد. 3. بعد تمام طرف راست و سپس تمام طرف چپ را بشوييد. پس اين دقت‏هايى كه شما دارید هيچ لزومى ندارد و وظيفه شما اين است كه به طور معمولى غسل كنيد و به شك‏هاى خود اعتنا ننماييد؛ زيرا شك آدم وسواس هيچ اعتبارى ندارد و اصلاً بالاتر از سياهى كه رنگى نيست، شما ولو به نظر خودتان غسل باطل انجام مى‏دهيد، باز اعتنا نكنيد و از اين به بعد به طور معمولى غسل نماييد و مسؤوليت آن را نيز ما به عهده مى‏گيريم. اما در رابطه با نماز لازم نيست وسواس نشان دهيد، بلکه همين قدر که اهل زبان عربي بگويند حروف را صحيح اداء مي کنيد کافي است. براي رفع وسواس تا آنجا که ممکن است نماز را به جماعت بخوانيد و قضاي نماز در صورتي لازم است که يقين به بطلان آن داشته باشيد. دوست عزيز! مبادا شما در مسئله ريا دچار افراط و زياده روي شويد و ترس از ريا شما را دچار وسواس و گرفتاري به دام هاي بدتر از ريا کند. مواظب باشيد به خاطر ترس از افتادن در چاه ريا به چاله وسواس و بيماري هاي ديگر نيفتيد. دام هاي شيطان رنگارنگ و جورواجور است. براي مومن دامي و براي بي بند و بار دامي ديگر دارد. دام، دام است و فرقي نمي کند از چه نوع باشد و مومن زيرک و باهوش نبايد در دام اين دشمن مکار و قسم خورده گرفتار آيد. شيطان ملعون عده اي را با رياي در عمل گرفتار مي سازد و عده اي را با سلب توفيق به خاطر ترس افراطي از ريا. گاهي با ريا سبب بي ارزش شدن و هدر رفتن اعمال انسان مي گردد و گاهي به خاطر ترس از آن انسان را از بسياري از عبادات و دستورات ديني و کارهاي خير و نيک باز مي دارد. اگر انسان در کاري به اين نتيجه رسيد (ولو به اندازه فهم خودش) که قصد نشان دادن کار خير و رياي در آن ندارد، بايد با توکل به خداوند بزرگ مشغول آن کار عبادت گردد و به قضاوت و سخن مردم اعتنائي نداشته باشد و به اين دلخوش باشد که اين کار ان شاءا... مورد خوشنودي و رضاي حق تعالي مي باشد و نيز در مورد کار يا عبادتي که شک داريد ريائي است يا خير، به وسوسه شيطان ملعون اعتنا نکنيد. بلند «بسم ا... الرحمن الرحيم» را بگوئيد و خود را در درياي بي کران لطف حق رها سازيد. خداوند متعال با رحمت بي انتهايش به انساني که اين چنين ترسان و لرزان از ريا است توفيق عنايت مي کند و اگر اندکي ريا نيز در اعمالش باشد، با دقت و تمرين به تدريج برطرف مي گردد و اعمال و عباداتش يکسره براي خداوند مي شود. توصيه مي شود از وجود چنين خوف و ترسي نگران نباشيد و خدا را شکر کنيد و از آن پاسداري کنيد، چون اين نگراني يکي از عوامل مبارزه با ريا است ولي مهم اين است که نگذاريد از حد تعادل و توازن خارج شود و به عکس العمل منفي بينجامد؛ به عبارت ديگر نبايد ترس از ريا موجب شود انسان اعمال صالح را کنار گذارد که اين خود از دام هاي شيطان است و وسوسه اي انحرافي است. بنابراين همواره از اين عامل استفاده مثبت کنيد؛ يعني در نيات خود دقيق شويد و نگذاريد ريا در آن داخل شود ليکن هرگز براي گريز از ريا دست از اعمالي که در نزد خودتان درست و بدون ريا مي باشد نکشيد، هرچند ديگران آن را ريائي بدانند. اگر احساس کرديد اين خوف از حد طبيعي تجاوز کرده و آزار دهنده است سعي کنيد نسبت به آن بي تفاوت باشيد؛ يعني با خود بگوئيد عيبي ندارد بگذار اين عملم ريائي باشد و ديگران ببينند و تعريف کنند، سپس با خود بگوئيد: خوب، حالا تعريف و تمجيد ديگران چه دردي از من دوا مي کند؟ در اين صورت پوچي آن به خوبي برايتان روشن مي شود و به آن بي اعتنا مي شويد. اما كتاب هايي كه مي توانيد مطالعه كنيد: 1. وسواس و درمان آن از آيت الله مظاهري 2. وسواس و درمان آن از زماني 3. درمان رفتاري وسواس از گيل استكتي، ترجمه بخشي پور رودسري و علي لو، نشر روان پويا 4. شناخت و درمان وسوسه و وسواس در اسلام از محمود ارگاني بهبهاني، مجمع ذخاير اسلامي