من نمیتوانم خود ارضایی را رها کنم میخواستم بپرسم اینکار را با دست انجام بدهم یا با ابزار های مخصوص.لطفا...
( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )
من نمیتوانم خود ارضایی را رها کنم میخواستم بپرسم اینکار را با دست انجام بدهم یا با ابزار های مخصوص.لطفا از مضراتشنگیداز مشاورا پرسیدم گفتن الکی میگین .فقط سوالمو جواب بدین.و اینکه ازدواج موقت الان جایی هست واسه بی پولا؟
مشاور (salamat salamat)
دوست گرامی این کار گناه بزرگ و اشتباهی جبران ناپذیر است . مبادا به حرف آن مشاور گوش کنید چرا که خلاف دستور خدا البته گناه بزرگی است . خودارضایی به هر صورتی که باشد ضرر های فراوان دارد و اعتیاد به آن آنقدر خطرناک است که شاید به سختی بتوان آن را ترک کرد . دغدغه هائی را از سر درد و احساسات پاک جوانی مطرح نموده اید که در جواب، نکاتی را بیان می کنیم. اینها همه صحبت های درستی است که دغدغه خود ما به عنوان مرکزی که روزانه بطور مستقیم با ده ها جوان، دختر و پسر ارتباط دارد و مشکلات آنها برای آن بسیار ملموس است، نیز هست. همه مشکلات فردی و اجتماعی ما از زمانی شروع می شود که از خدای عزیز و مهربان و از دستورات سراسر نورانی و راهگشای پیغمبر اکرم (صلوات الله و سلامه علیه) و امامان عزیزمان (صلوات الله علیهم اجمعین) فاصله گرفتیم. این شروع سقوط ما است!!! یکی از این دستورات همان ازدواج موقت است که البته در حال حاضر فقط برای کسی کاربرد دارد که در خط مماس حرام است و لاغیر؛ اسلام عزیز برای آنکه چنین شخصی مرتکب عمل حرام نشود (که در اینصورت بدبختی و اثرات بسیار منفی آن دامن خود او و جامعه را خواهد گرفت) دستور ازدواج موقت را صادر فرموده است؛ اما باید در چارچوب شرعی، منطقی و قانونی خود انجام شود. به نظر می رسد از طریق مسئولین عزیز و محترم دولتی و حوزه های بسیار عزیز و گرانقدر باید فکری و راه علاجی برای این قضیه اندیشیده شود، ما نیز در حد توان صحبت ها و مشکلات جوانان عزیز را منتقل کرده و می کنیم. از خدای متعال می خواهیم که خود به فضل و کرمش همه راه ها را برای رسیدن به جامعه ای صد در صد اسلامی مفتوح فرماید. ازدواج موقت از نظر تئوری کاملاً پذیرفته شده است و نه تنها در اسلام بلکه برخی متفکران بزرگ غربی، مانند راسل نیز یکی از راه های حل مشکل ازدواج دائمی دیر رس در دنیای کنونی را، پناه بردن به ازدواج موقت می دانند، از نظر قانونی نیز در نظام جمهوری اسلامی این مساله مقبول افتاده، لیکن دید اجتماعی در این رابطه خطاست. به عبارت دیگر متعه و یا ازدواج موقت نیز نوعی ازدواج است، بنابراین هر فرد واجد شرایط می تواند از شخص دیگری که او هم شرایط ازدواج موقت را داراست خواستگاری کند و برای مدتی موقت مانند چند سال دوران تحصیل با وی ازدواج نماید. آنچه در این جا مشکل ایجاد نموده آن است که غالب افراد، ازدواج موقت را با کامیابی آنی اشتباه گرفته اند و همین مساله سبب شده که این موضوع نتواند در جامعه ما جایگاه حقیقی خود را باز یابد. پس ازدواج موقت نه تنها از نظر شرعی اشکال ندارد بلکه راه حل مشکل بزرگ بسیاری از انحرافات جامعه کنونی ما نیز می باشد که ابتدا باید درست انجام گیرد و دید اجتماعی نسبت به آن تغییر کند. به عبارت دیگر فعلاً در جمهوری اسلامی محلی برای این کار نیست چون مسئله از چند جهت دچار مشکل است: 1. از نظر فرهنگی جامعه ما هنوز ظرفیت پذیرش این حکم الهی را به نحو شایسته پیدا نکرده است. 2. از نظر بهداشتی و سیستم قانونی، پیش بینی های لازم برای آن صورت نگرفته است. برای حل این مشکلات می بایستی تلاش فرهنگی و اجتماعی به صورت گسترده صورت پذیرد تا این که جوانان از آسیب شیاطین مصون بمانند. از طرفی همانطور که ذکر شد در جامعه امروز ما نیز متعه هم قابل اجراست و هم مورد نیاز ولی متأسفانه نسبت به شیوه های اجرایی و چگونگی انجام صحیح آن برنامه ریزی درستی انجام نگرفته است. در عین حال این به معنای آن نیست که با متعه بتوان مشکل جنسی جوانان را حل نمود و چه بسا یک هزارم آن هم از این طریق جبران پذیر نباشد. بنابراین لازم است بیش از هر چیز نسبت به مساله ازدواج دائم سرمایه گذاری جدی شود و مشکلات آن برطرف گردد. به هر حال اولین و مهمترین توصیه ما به یک جوان ازدواج دائم است. اگر جوان از سن و بلوغ مناسب برای ازدواج برخوردار باشد اما شرایط ازدواج را نداشته باشد باید اگر امکان دارد ازدواج موقت کند و با راهکارهائی میل جنسی خود را کنترل کند. امروزه چشم وهم چشمی، زرق و برق های زندگی، تشریفات، سخت گیری خانواده دختر دست و پای جوانان را برای ازدواج بسته. عوض شدن این فرهنگ به رفتار جامعه، دولت مردان و نظام حوزه و دانشگاه و همت عمومی مردم بستگی دارد. پس تا زمان مناسب برای ازدواج به نکات زیر توجه کنید: 1. سعی کنید از وضعیت های محیطی که در آن محرک های شهوت زا وجود دارد در حد مقدور دوری نمائید. 2. پرداختن بیشتر به عبادات دینی و توکل به خدا برای غلبه بر امیال جنسی بسیار کارساز است. 3. کنترل وضعیت تغذیه (مثلاً مصرف کم پیاز، زعفران، فلفل، موز، هویج) و پرداختن به فعالیت های جایگزین مثل ورزش و مطالعه مفید است. 4. سعی کنید هنگام هجوم افکار و تمایلات جنسی بسرعت به فعالیت دیگر ذهنی بپردازید تا بتدریج اثر این افکار کاهش پیدا کند مثلاً شمارش اعداد از یک تا بیست یا تغییر محیط در آن لحظه. 5. شرکت در فعالیت های مذهبی و اجتماعی. 6. انتخاب دوستان مؤمن و سالم. 7. حتی الامکان در جای گرم نخوابید. 8. به یاد خدا بودن در همه اوقات. 9. از مشاهده صحنه های مهیج و تحریک کننده دوری کنید. 10. سعی کنید هیچگاه تنها نشوید.همانطور که خودتان خوب می دانید تنهائی مثل سمی مهلک برای شما مضر است پس از آن بگریزید. 11. با آب سرد در فصول مناسب استحمام کنید. 12. برنامه منظم مطالعاتی برای خود قرار دهید، فرصت های خود را با تفکر و مطالعه مناسب پر کنید. 13. سوره یوسف را زیاد بخوانید و در آن تدبر کنید. 14. به هیچ وجه به نامحرم یا صحنه های تحریک کننده نگاه نکنید دقت کنید کنترل نگاه بسیار موثر خواهد بود. 15. به هیچ وجه مطالب عشقی و مهیج نخوانید. اگر جوانی احساس کرد در اثر فشار غریزه به گناه می افتد باید ازدواج موقت کند و خودش را درگیر صحبت های جامعه ننماید و از مسیر درست وارد این حیطه شود. البته همانطور که ذکر شد بهتر است جوان ازدواج دائم کند چرا که ازدواج موقت عواقب خاص خودش را دارد. (استمنا) يا (خودارضايي) يكي از راه هاي انحرافي در ارضاي ميل جنسي است كه نسل جوان را در معرض آسيب هاي جدي قرار ميدهد. از همين رو ميتوان آن را نوعي انحراف جنسي يا بيماري ناميد كه با جديت بايد در درمان آن كوشيد. آسيب هاي ناشي از خودارضايي به گونه هاي مختلفي تقسيم پذير است كه به اختصار به برخي از آنها اشاره ميشود: يك. آسيب هاي جسماني يكي از روش هاي شناخت پيشرفت بيماري ها در پزشكي، مرحله بندي علايم بيماري است. براين اساس، برحسب عوارض ايجاد شده در بيمار مبتلا به خودارضايي، سه مرحله بيان شده است كه به علت طولاني بودن پاسخ اين عوارض را پشت سر هم ذكر مي كنيم: الف. خستگي و كوفتگي ب. عدم تمركز حواس ج. ضعف حافظه د. استرس و اضطراب ه. نوسان خلق يا تغييرات سريع خلقي و. حساسيت بيش از حد و زودرنجي ز. كمردرد ح. نازك شدن موها ط. ناتواني جنسي زودرس در جواني ي. بيخوابي يا بدخوابي و مشكلات مشابه س. ريزش شديد موها ع. تارشدن ديد چشم ها ف. وز وز گوش ظ. انزال زودرس و غيرارادي يا خروج مني به صورت قطره قطره ق. درد كشاله ران و ناحيه تناسلي ر. دردهاي قولنجي در ناحيه لگن و استخوان دنبالچه نحوه پيدايش عوارض در دانش پزشكي، روند پيدايش علايم يك بيماري و چگونگي بروز عوارض و نشانه هاي كلينيكي، در شناخت هر چه بيشتر يك بيماري بسيار مهم است و ميتواند پزشك را در تشخيص و درمان بهتر بيماري و مريض را در پيشگيري كمك كند. به اين دليل مناسب است درباره نحوه پيدايش برخي از عوارض خود ارضايي كه به آن اشاره شد بيشتر توضيح داده شود تا با روند پيدايش اين عوارض، آشنا شويد. 1. خستگي و كوفتگي: انقباض شديد و يك مرتبه تمام عضلات بدن در جريان انزال (ارگاسم يا اوج لذت جنسي)، باعث مصرف سريع مواد غذايي ذخيره شده در عضلات و به طور عمده كاهش گليكوژن (ماده اصلي لازم براي توليد انرژي عضلاني) ميشود. خستگي عضلاني تقريباً با سرعت تهي شدن عضلات از گليكوژن رابطه مستقيم دارد و هرچه اين سرعت بيشتر باشد، خستگي بيشتر است. در خودارضايي، به علت انقباض هاي مكرر عضلات بدن، ذخاير گليكوژن عضلات به سرعت تمام ميشود و خستگي و كوفتگي هميشه از عوارض بديهي آن است. 2. ريزش مو: خودارضايي به تدريج با تغييرات هورموني و شيميايي كه در بدن ايجاد ميكند، باعث افزايش هورمون جنسي مردانه؛ يعني، تستوسترون به دي هيدرو تستوسترون ميشود كه از عواقب بالا بودن ماده DHT در خون، ريزش موها و تاسي و بزرگ شدن پروستات در مردها و عوارض ناشي از آن در پيري است. 3. خود ارضايي مكرر باعث تحريك بيش از حد سيستم عصبي پاراسمپاتيك و افزايش تخليه اَسِتيل كولين از انتهاي اين رشته ها در مغز ميگردد كه اين خود باعث پارهاي از عوارض جسماني و رواني، چون حواسپرتي كمي حافظه عدم تمركز حواس، سياهي رفتن چشم و در نهايت تاري ديد ميشود. تمام اين علامت ها ناشي از تغيير تعادل ميزان مواد شيميايي موجود در مغز است كه بين سلول هاي عصبي رد و بدل ميشود و انتقال پيام هاي مختلف را بر عهده دارد. 4. برخي نيز بر اين عقيدهاند كه علت بروز اختلالات مغزي (مانند حواس پرتي، عدم تمركز حواس و كاهش حافظه) ناشي از ظرفيت عظيمي از انرژي بدن است كه در هر بار انزال، تخليه شده و هدر ميرود؛ اين ذخاير عظيم انرژي -كه بايد در بدن براي رشد و تقويت بخش هاي مختلف مورد استفاده قرار گيرد- بيهوده و به طور مكرر از بدن خارج ميشود و هر كدام عوارضي را به دنبال ميآورند. براي مثال از آنجا كه سلول هاي خوني و پلاكت ها در مغز استخوان ها توليد ميشود و به تكامل نهايي ميرسد و براي توليد آنها نيز انرژي بسيار زيادي مورد نياز است؛ در افراد گرفتار خودارضايي، تكامل مغز استخوان و در نتيجه توليد سلول هاي خوني با مشكل مواجه شده و منشأ كم خوني، ضعف و خستگي در اين افراد است. نيز دفع فسفر و ليستين بيش از حد از طريق انزال هاي مكرر، باعث كاهش ذخاير اين مواد ميشود كه مواد حياتي براي سلامتي سلول هاي عصبي هستند و در نتيجه اختلال عملكرد سيستم عصبي، مانند حواس پرتي، عدم تمركز حواس و ... بروز خواهد كرد. دو. آسيب هاي روحي و رواني ضعف حافظه و حواسپرتي، اضطراب، منزوي شدن و گوشهگيري، افسردگي، بينشاطي و لذت نبردن از زندگي، پرخاشگري، بداخلاقي و تندخويي، كسالت دائمي و ضعف اراده، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، احساس گناه و عذاب وجدان، بروندادهاي رواني و روحي خودارضايي است. شرح پارهاي از اين موارد در مباحث گذشته روشن شد. سه. آسيب هاي اجتماعي ناسازگاري خانوادگي، بيميل شدن به همسر و ازدواج، ناتواني در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزّت، پاكي، شرافت و جايگاه اجتماعي، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگي مشترك. چهار. آسيب هاي معنوي و اخروي هيچ يك از آسيب هاي پيش گفته، به اهميت آسيب هاي معنوي نيست؛ زيرا آسيب هاي معنوي، جان و دل و به عبارت ديگر كنه حقيقت وجود آدمي را تباه ميسازد. خودارضايي از نظر دين يك گناه است و به تعبير قرآن زنگار بر دل مينهد: (كَلاَّ بَلْ رانَ عَلي قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ)؛ (چنين مباد! بلكه اعمال (ناشايست) دل هاي آنان را زنگار زده است).مطففين (83)، آيه 24. زنگ يا زنگار در اشياي مادي، همان چيزي است كه روي فلزات و اشياي قيمتي مينشيند و معمولاً نشانه پوسيدن و از بين رفتنِ شفافيت و درخشندگي آن و در نهايت ضايع شدن و از بين رفتن آن است. علامه طباطبايي در تفسير الميزان ميفرمايد: از آيه شريفه سه نكته استفاده ميشود: 1. اعمال زشت، نقش و صورتي به نفس و روح انسان ميدهند؛ 2. اين نقش و صورت خاص، مانع آن است كه نفس آدمي حق و حقيقت را درك كند؛ 3. نفس آدمي به حسب طبع اوليهاش صفا و جلايي دارد كه با داشتن آن، حق را آن طور كه هست درك ميكند. همچنين آسيب هاي معنوي جهان گذران را در مينوردد و اگر اصلاح نگردد، حيات جاودان آدمي را در معرض تباهي و شوربختي قرار ميدهد. از اين رو نصوص ديني نسبت به آن هشدارهاي لازم را داده اند. پيامبر اكرمصلي الله عليه وآله وسلم در اين باره ميفرمايد: (ناكح الكف ملعون)؛ (ملعون است كسي كه خودارضايي كند) امام صادق (عليه السلام) نيز ميفرمايد: (با سه گروه خداوند در روز قيامت سخن نميگويد و پاكشان نميخواند و عذابي دردناك دارند، از آن سهاند، خودارضايي كننده و كسي كه لواط دهد)در روايات ديگري امام صادق (عليه السلام) خودارضايي را گناه عظيم و مورد نهي الهي معرفي فرموده است. راه هاي درمان 1. نخستين گام براي درمان اين عادت شوم، اعتقاد و ايمان به درمانپذيري آن و دوري از يأس و نااميدي است. اما رسيدن به نتيجه و ايجاد هرگونه تغيير و دگرگوني نيازمند گذشت زمان، انتخاب راه صحيح و به كارگيري دقيق دستورها است. البته ترك عادتِ نامطلوب، در زمانِ كوتاه بدون راهنماي كارآزموده و دلسوز، امكان ندارد. از همه اينها مهمتر، اراده و خواست فرد، نقش كليدي و محوري را ايفا ميكند. درمان و چاره جويي بايد منطبق بر خواست فرد باشد؛ زيرا تا وقتي كه او نخواهد، ميتوان با قاطعيت گفت كه درمان نخواهد شد. بنابراين بيمار اگر بخواهد، ميتواند بر بيماري اش غلبه كند و جمله معروف (خواستن توانستن است)، عين حقيقت است. اراده همچون نهالي است كه بايد آن را پرورش داد تا به مرحله خودشكوفايي و ثمردهي برسد؛ به عبارت ديگر، اراده تقويت شدني و پرورش يافتني است و راه پرورش و تقويت آن اين است كه برخلاف ميل خود، اندك اندك به مقابله با اين عادت شوم برخيزد تا پس از مدتي لذت توانستن را بچشد 2. تلاش براي تقويت اراده از گام هاي مهم در امر بهبود است. نگوييد اراده از ما سلب شده است! ممكن است اراده انسان ضعيف شود؛ ولي هيچ گاه از بين نميرود. نشانه اينكه هنوز اراده باقي است، اين است كه شخص اين عمل را در حضور ديگران و در هر شرايطي انجام نميدهد. براي تقويت اراده، راه هاي زيادي پيشنهاد شده كه از جمله آنها تلقين به خود است ويكتور پوشه -روان شناسِ فرانسوي- ميگويد: افراد مبتلا به اين عادت شوم، هر روز به دفعات مختلف با تمركز فكر به خود بگويند: (من به خوبي قادرم اين عادت بد را از خود دور كنم، من قادرم.) تكرار اين عبارت ساده، اثر عجيبي در تقويت اراده و روحيه دارد. پل ژاگو بر آن است كه: (تلقين، قبل از خواب نيز مؤثر است.) 3. سعي شود شكم به هنگام خواب، بيش از حد معمول پر نباشد. 4. از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان اجتناب گردد. 5. از نگاه كردن به مناظر، فيلم ها و تصاوير تحريك كننده، خودداري شود و شخص به محض مواجهه با اين امور، چشم خود را بسته و يا به زمين و يا آسمان نگاه كند. 6. از شنيدن و خواندن مباحث و مطالب جنسي و حتي شوخي هاي تحريككننده و فكر كردن در اين امور، دوري شود. 7. از خوردن مواد غذايي محرك، مانند خرما، پياز، فلفل، تخممرغ، گوشت قرمز و غذاهاي پرچربژ، اجتناب و به ميزان ضرورت اكتفا شود. 8. قبل از خواب مثانه تخليه شود. 9. از نوشيدن افراط گونه آب و مايعات پرهيز شود (به خصوص شب ها و قبل از خوابيدن).10. هيچگاه نبايد به بدن عريان خود نگاه كرد. 11. از دست ورزي با اندام جنسي، بايد اجتناب نمود و در هيچ شرايطي، نبايد دست ورزي كرد! 12. هرگز نبايد به رو خوابيد. 13. به منظور تخليه انرژي -زايد بدن، به طور منظم و زياد بايد ورزش كرد. 14. هيچگاه نبايد بيكار بود؛ شخص بايد براي اوقات فراغت خود، برنامه داشته باشد و آن را با مطالعه، ورزش، زيارت، عبادت و ... پر كند. 15. هرگز در مكاني خلوت و تنها و دور از نظر ديگران نبايد ماند. 16. هرگاه شخص مورد هجوم افكار جنسي واقع شد، بايد بلافاصله از مكان خلوت و دور از نظر ديگران خارج شود و خود را به كاري سرگرم كند. در اين زمينه گفت و گو با دوستان، مشاركت در عبادت هاي جمعي (مانند جلسات دعا، نماز جماعت و...) بسيار مفيد است. 17. هفتهاي يكي دو روز، روزه مستحبي مفيد است و اگر شخص توان آن را ندارد، ميزان صَرف غذا را كاهش و فاصله هر وعده غذا را افزايش دهد و يا تعداد دفعات غذا را كاهش داده و به حداقل خوراك اكتفا كند. 18. از سخن گفتن ملايمتآميز، شوخي و خنده با نامحرمان خودداري كرده واز نرمي و لينت در كلام بايد اجتناب ورزيد. 19. هيچگاه نبايد با نامحرم و جنس مخالف، در مكان خلوت و دور از نگاه ديگران باقي ماند (حتي براي آموزش و ...). 20. قرآن زياد بخواند و درباره معاني آيات آن فكر كند. 21. بايد هميشه براي ذهن فكر خود محتواي مطلوب و موضوع مناسب داشت. 22. منشأ اين مشكل، عدم پاسخ صحيح و مناسب به يكي از نيازهاي واقعي انسان است كه بايد به طور طبيعي و صحيح (ازدواج) ارضا و تأمين شود. اما اگر به شكل صحيح تأمين نشود، شخص دچار خطا و گناه خواهد شد كه عواقب سوء آن نيز دامنگير او ميشود. بنابراين در صورت امكان با كم كردن سطح توقعات و انتظارات، بايد براي ازدواج اقدام كرد؛ چرا كه بهترين راه حل ازدواج است. 23. از كردارهاي پيشين خود بايد توبه كرد. خداوند توبه كاران را ميبخشد. توبه و اطمينان از قبول توبه، بزرگترين عامل تقويت و دلگرمي براي آغاز حركتي نو است. گناه هر چه باشد، نبايد احساس بيارزشي و نا اميدي به فرد دست دهد. بله! گناه ناراحتي و عذاب وجدان دارد؛ لكن به مفهوم پايان فرصت ها و انتهاي راه و نابودي نيست. كسي كه از صميم دل رجوع كند و تصميم قاطع بر جبران لغزش بگيرد، محبوب درگاه خداوند است: (إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ)؛ بقره (2)، آيه 222. چه عاملي از اين كارسازتر كه شخص گنه كار احساس كند در صورت توبه، خداوند او را دوست ميدارد و در نظر خداوند چنان است كه گويي گناهي مرتكب نشده است. امام باقر (عليه السلام) در اين باره ميفرمايد: (التائب من الذنب كمن لاذنب له)؛ اصول كافي، ج 2، ص 435.؛ (توبه كننده مانند كسي است كه اصلاً گناه نكرده است). (توبه) يعني شروع زندگي پاك و سازنده و حركت در نور و روشنايي. اگر شخص از گناه خويش ميترسد، بايد از بالاترين گناه (يأس و نوميدي) بترسد.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}