م ( تحصیلات : لیسانس ، 22 ساله )

سلام
راه درست زندگی چیست ؟
چه اهدافی باید داشته باشم ؟
به کجا باید برسم ؟
لیسانس حسابداری دارم اما هیچ جا مرا نمیخواهند ...
نه واسه کار ...
نه عشق ...
نه خانواده ...
واقعا چرا ؟ دلیلش چیست ؟


مشاور (سید حبیب الله احمدی)

باسلام. مطمئناً اگر بخواهید برای سه سوال اولتان به پاسخ هایی که از جانب دیگران دریافت می کنید، متکی باشید، همیشه در حس ناکامی خواهید ماند. زیرا این ها سوالاتی هستند که فقط خودتان باید به پاسخ آن ها برسید. البته این سوالات، در این سنین، نشانه ی خوبی محسوب می شوند. زیرا سنینی که شما در آن قرار دارید، سنین بسیار حساسی برای تثبیت نهایی هویت است. وقتی این فرآیند، به خوبی به پایان می رسد که بتوانید اولاً ارزش های کلی و اهداف بلندمدت و فراگیری را در زندگی خود پیدا کنید و ثانیاً خود را تماماً وقف آن ارزش ها و اهداف و متعهد به آن ها نمایید. درست است که مفاهیمی همچون موفقیت های حرفه ای، تحصیلی، دین، اخلاقیات، ادبیات و... سر منشأهای خوبی برای یافتن چنین ارزش ها و اهدافی هستند، اما در نهایت، این خودتان هستید که باید این ارزش ها را بیابید و خود را از درون به آن ها متعهد نمایید. در مورد سؤال آخرتان هم باید بگویم که شاید بهترین پاسخ برای این سوال، پاک کردن خود سوال از ذهنتان باشد. البته این به معنای پاک کردن صورت مسئله نیست بلکه به معنای پاک کردن خود مسئله است. زیرا این سوال، نشان می دهد که شما اعتقاد دارید که فقط در صورتی که در محیط کار یا خانواده یا روابط عاشقانه، شما را بخواهند، فردی با ارزش خواهید بود و در غیر اینصورت،‌زندگی دیگر هیچ معنایی ندارد و شما دیگر هیچ هدف و ارزشی برای زنده ماندن ندارید. در واقع یکی از ناسالم ترین و مخرب ترین اهداف و ارزش هایی که یک فرد می تواند در این سنین حساس، انتخاب نماید و به آن متعهد شود، میل مفرط به تأیید جویی اطرافیان و جلب نظر مثبت آن ها نسبت به خود است. این امور، خیلی خوب است اما نه به عنوان یک هدف، بلکه به عنوان یک ترجیح. اهداف و ارزش های سالم و سازنده و کمک کننده به سلامت روانی و رفتاری، اهداف و ارزش هایی هستند که شما کنترل کامل روی آن داشته باشید. یعنی تحقق آن ها وابسته به فرد دیگری نباشد. ویژگی های چنین اهدافی به خوبی در نظریه ی یکی از بزرگترین چهره های علم روانشناسی به نام ویکتور فرانکل، توصیف شده است. برای آشنایی بیشتر با این مبحث، پیشنهاد می کنم فصل مربوط به نظریه ی فرانکل را در کتاب «روانشناسی کمال» تألیف دکتر دوان شولتز، مطالعه فرمایید.