سلام . امیدوارم حالتون خوبه باشه . من طلبه ی...
م ( تحصیلات : سطح ، 19 ساله )
سلام .
امیدوارم حالتون خوبه باشه .
من طلبه ی پایه ششم هستم .توی تهران درس میخونم.واقعا از زندگی زده شدم . خسته ام . انگیزه ای ندارم .پدرم اعتیاد داره .همیشه هم با مادرم اختلاف دارن .واین صحنه ها رو من از بچگی مشاهده میکنم .
از دروس حوزه و دین و همه ی این مسائل زده شدم.تابستون تا خودکشی رفتم ولی ناقص بود
خواهشم اینه کسی رو به من معرفی کنید . یا حداقل مشکلم حل بشه
با سپاس از شما
مشاور (سید حبیب الله احمدی)
باسلام. گاهی در اثر شرایط دشواری که در زندگی به انسان تحمیل می شود، نظام خلقی انسان کاملاً آسیب می بیند به طوریکه خلق، بسیار پایین می آید (خلق غمگین حاکم می شود)، احساس بی انرژی بودن ایجاد می شود، ناامیدی بی سابقه ای تمام جهان بینی انسان را پر می کند، تمام چیزهایی که قبلاً جذابیت داشته جذابیت خود را از دست می دهند، خواب و اشتها به هم می ریزد، فکر خودکشی به طور جدی مطرح می شود و... . همه ی این علائم، مربوط به یکی از اختلالات مهم روانشناختی یعنی افسردگی، مربوط می شود. البته توجه داشته باشید که اگرچه این اختلال، بسیار جدی و توانکاه است اما غیرقابل درمان و بهبودی نیست. یکی از مهمترین مولفه های این اختلال، ناامیدی است. به همین دلیل وقتی که فردی به آن مبتلا می شود، حتی نسبت به درمان و بهبودی هم امیدی ندارد، اما امروزه این اختلال با پیگیری جلسات مستمر با متخصصین روانپزشکی و روانشناسی بالینی، قابل درمان و بهبود است. البته من به طور حتم نمی توانم بگویم که شما مبتلا به افسردگی هستید، اما نشانه هایی که بیان کردید به احتمال زیادی می تواند گویای این اختلال باشد. در رابطه با علت احتمالی ایجاد افسردگیتان هم می توان گفت مخصوصاً با توجه به شرایط خانوادگی دشواری که در گذشته داشته اید، و نیز دشواری شرایط تحصیلیتان با ورود به پایه ی ششم، شرایط مساعدی برای بروز افسردگی بوجود آمده است. علی رغم اینکه با شرایط دشوار حال حاضرتان همدلی می کنم، بازهم تأکید دارم که این مسئله، مسئله ی غیرقابل حلی نیست. توصیه ی اکید دارم که در اسرع وقت، به یک روانشناس بالینی یا یک روانپزشک مجرب مراجعه فرمایید و درمان خود را با جدیت هرچه تمام تر تا بهبودی مطلوب، پیگیری نمایید.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}