ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 30 ساله )

سلام
با خانومی قراره ازدواج کنم که خانومی با اعتقاد نماز خوان و همه چی تکمیله
اما متاسفانه حجاب (موی سر) رو نمیگیره
قرآن رو قبول داره و میگه اگه آیه ای برام آوردی که گفته موهای خودتون رو بپوشونید من قبول میکنم
کلا میخوام بعد از نشان دادن این آیه یه عدله درست با دلیل و مدرک داشته باشم
نه اینکه از فواید حجاب واسش بگم
لطفا منو راهنمایی کنید
سپاسگزارم


مشاور (حجة الاسلام منتظمی)

کاریر محترم : از حسن اعتمادتان به مشاوره راسخون، تشكر مي‌كنيم: لطفا به لینک زیر مراجعه کنید حدود 300 مقاله در زمینه حجاب آمده حتما میتوانید مطلب مورد نظر خودتان را از بین آنها گلچین نمایید. http://www.rasekhoon.net/article/588/ راسخون - مقالات موضوعی / خانه و خانواده / زنان / حجاب برتر ____________________________________________________ در قرآن كريم براى پوشش بانوان، دو نوع لباس مطرح شده است: 1. خمار يا مقنعه[1]. 2. جلباب يا چادر.[2] در گذشته دو نوع روسرى براى زنان معمول بود: روسرى هاى كوچك كه آن ها را «خِمار» يا «مقنعه» مى ناميدند و معمولاً در خانه از آن استفاده مى كردند؛ و روسرى هاى بزرگ كه مخصوص بيرون خانه به شمار مى آمد. زنان با اين روسرى بزرگ، كه «جلباب» خوانده مى شد و از «مقنعه» بزرگ تر و از «رداء» كوچك تر است و به چادر امروزين شباهت دارد، مو و تمام بدن خود را مى پوشاندند. درباره «جلباب» گفته اند: آن روسرى خاصى كه بانوان هنگامى كه براى كارى به خارج از منزل مى روند، سر و روى خود را با آن مى پوشند: «الجلبابُ خمارُ المرأة الذى يغطّى رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة»[3] معمولاً موى دختران و زنان، جذّاب و دلرباست. در روايتى از رسول اكرم (صلّى الله عليه و آله و سلّم) وارد شده است كه به هنگام خواستگارى، مى توان از زن درباره موهايش پرسيد كه يكى از دو زيبايى مهم زن است.[4] يكى از نشانه هاى اهميت مو براى زنان اين است كه شركت هاى تبليغى از اين زيبايى نهايت بهره را برده، و كالاى خود را با اين جذابيت تبليغ مى كنند!! واژه حجاب هفت بار در قرآن كريم آمده؛ چنان كه درباره زنان پيامبر (صلّى الله عليه و آله و سلّم) در قرآن مجيد مى خوانيم: «وَ إِذا سَألْتمُوهُنَّ مَتاعا فَسألوهُنَّ مِن وَراءِ حجابٍ...»[5]؛ «اگر از زنان چيزى خواستيد از پشت پرده درخواست كنيد». البته ناگفته نماند؛ پوشش اسلامى بانوان به معناى محدود كردن زنان آن پشت پرده و عدم مشاركت اين گروه عظيم در فعاليت هاى اجتماعى نيست؛ چه اين كه مشاركت سياسى زنان در اسلام، به رسميت شناخته شده و آنان در كنار مردان در بيعت با رسول اكرم (صلّى الله عليه و آله و سلّم) قرار گرفتند[6]؛ بديهي است حجاب و پوشش زمانى مطرح است كه زن در اجتماع حضور مى يابد اما به جهت اينكه استفاده ابزارى از او نشود و از مزاحمت ها در امان باشد لازم است حريم را رعايت كند و از خودنمايى دوري كند. چه اين كه در كتاب مقدس مسيحيان نيز، آياتى درباره لزوم عفّت، حيا، پرهيز از آرايش با جواهرات و بافتن مو و هم چنين پوشاندن موى سر، دورى گزيدن از هر چيز تحريك آميز و... آمده كه احكام فقهى كليسا مي باشد.[7] تمام اين موارد نشان مى دهد كه گرايش به پوشش امرى فطرى است و سابقه طولانى دارد. قرآن مجيد نيز به آن تصريح كرده است و روايات بسيارى بر وجوب آن گواهى مى دهند. به همين جهت، فقيهان شيعه و سنى به اتفاق، به آن فتوا داده اند. در تفسير مجمع البيان چنين مى خوانيم: «زنان مدينه اطراف روسرى هاى خود را به پشت سر مى انداختند و سينه و گردن و گوش هاى آنان آشكار مى شد. بر اساس اين آيه، آنان موظف شدند اطراف روسرى خود را به گريبان ها بيندازند؛ تا اين مواضع نيز مستور باشد».[8] فخر رازى چنين مى نويسد: «خداوند متعال با به كارگرفتن واژه هاى «ضَرب» و «عَلى» در پى بيان لزوم پوشش كامل اين نواحى است».[9] ابن عبّاس مى گويد: «زن، مو و سينه و دور گردن و زير گلوى خود را بپوشاند».[10] يعنى چنان نباشد كه چادر يا روپوش هاى بزرگ مانند مانتو، تنها جنبه تشريفاتى داشته باشند و همه پيكرشان را نپوشاند و از مصاديق «كاسيات عاريات» (يعنى زنانى كه ظاهراً پوشيده هستند؛ ولى در واقع، برهنه اند.) باشد.!! خداوند متعال روحيه زنان را با تنوّع طلبى و زيبايى دوستى بيش تر آميخته است. اين ويژگى زنان، به خودى خود بسيار پسنديده و زيباست، با اين تفاوت كه در چارچوب خانواده به لطافت زندگى و گرمى كانون خانواده كمك مى كند و در خارج از چارچوب خانواده به جلب نظر ديگران و گاهى مزاحمت ها و يا تنوّع طلبى مردان و به هم ريختگى خانواده ها كشيده خواهد شد. از اين رو خداوند متعال «تشنگى و رغبت» به جنس مخالف را در مراحل ابتدايى در مردان بيشتر قرار داده است تا انگيزه پذيرش مسئوليت خانواده با يك نيروى تحريك كننده درونى بيشتر فراهم آيد و اين ويژگى مردان نيز به خودى خود بسيار زيباست. بنابراين شدّت ميل مردان به جنس مخالف از نشانه هاى حكمت خداوند و زيبايى هاى نظام آفرينش است. البته اين زيبايى تا هنگامى تداوم دارد و از عوارض منفى به دور خواهد بود كه با رعايت حريم ها و پوشش زنان در جامعه همراه باشد. در نتيجه پوشش زنان از يك سو «بازدارندگى» نسبت به مزاحمت ها را به دنبال دارد و از سوى ديگر «تشنگى و رغبت» را به ارمغان مى آورد. در حالى كه عدم رعايت حريم ها گاهى به عادى سازى روابط زن و مرد و بى ميلى نسبت به جنس مخالف كشيده مى شود و گاهى بى بند و بارى و ابتذال را به دنبال خواهد داشت و در هر دو صورت به ناپايدارى نظام خانواده كشيده خواهد داشت. نبود جاذبه هاى جنسى زن و مرد، به سستى و تزلزل روابط خانوادگى و اجتماعى و بحران در كانون خانواده مى انجامد، اما عدم مديريت صحيح نسبت به نحوه مواجهه دو جنس با يكديگر اين وضع را بحرانى تر مى كند و حجاب يكى از راهكارهاى مديريت جنسى در روابط بين زن و مرد است. وظيفه مشترك زن و مرد اين است كه چشم خويش را از نگاه به نامحرم بپوشانند و از نگاه شهوت آميز بپرهيزند؛ اما زنان - به خاطر جاذبه هاى بيش تر - وظيفه خاصى دارند و آن اينكه بدن خود را از مردان بيگانه بپوشانند و در اجتماع با آرايش هاى تحريك آميز، ظاهر نشوند و به جلوه گرى و دلربايى نپردازند تا زمينه انحراف مردان و به ويژه جوانان فراهم نشود و اين نه به خاطر آن است كه مردان ضعيف آفريده شده اند و تاوان دل هاى مريض را، زنان بايد بپردازند بلكه از اين رو است كه ساختار خلقت و زن و مرد و ويژگى هاى روانى آنان با هم متفاوت است به طوري كه مرد «طالب» و زن «مطلوب» مرد عاشق است و زن معشوق و ... ؛ از اين رو زن مانند آن است كه كسى درّ گران بهايى داشته باشد و آن را در معرض ديد همگان قرار دهد. بديهى است كه ممكن است مورد سوء قصد و سرقت قرار گيرد، لذا اين حريم گرفتن و احتياط در واقع يك مصونيت و حفظ خود از گزند حوداث و آسيب هايى است كه احتمال دارد از سوى افراد بى ادب و بى انضباط و هنجارشكن به آنها وارد آيد. عنصر حجاب و پوشش اسلامى، نه تنها زن را از صحنه اجتماع و فعاليت هاى اجتماعى دور نمى كند، بلكه زمينه هاى حضور مستمر و فعال زنان را در عرصه اجتماع - به همراه حقوق اجتماعى برابر - تضمين مى كند و شخصيت خدادادى زن را از دستبرد نگاه ابزارى ديگران، مصونيت مى بخشد. بنابراين، خداوند، زينت و خودآرايى را نهى نمى كند؛ آن چه در شرع مقدس ممنوع شده، تبرّج و خودنمايى و تحريك و تهييج به وسيله آشكار ساختن زينت، در محافل اجتماعى است؛ چنان كه قرآن مى فرمايد: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى»[11] و نيز مى فرمايد: «وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ»[12]. اين آيه، زنان عرب را كه معمولاً خلخال به پا مى كردند و براى اين كه بفهمانند خلخال گرانبها دارند، پاى خود را محكم به زمين مى كوفتند، از اين كار، نهى مى كند. شهيد مطهرى مى گويد: «از اين دستور، مى توان فهميد هر چيزى كه موجب جلب توجّه مردان مى گردد، مانند استعمال عطرهاى تند و همچنين آرايش هاى جالب نظر در چهره، ممنوع است. به طور كلى، زن در معاشرت، نبايد كارى بكند كه موجب تحريك و تهيج و جلب توجّه مردان نامحرم گردد. خداوند در آيه 31 سوره نور مى فرمايد: «وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها»؛ «زنان مؤمن، زينت هاى خود را در مقابل نامحرم، آشكار نمى سازند؛ مگر زينت هايى كه به خودى خود، آشكار هستند»؛ ولى بايد دانست كه در مقابل افراد محرم، مانند شوهر و فرزند و پدر و برادر و ساير محرمان، اين محدوديت، وجود ندارد. علامه طباطبائى در تفسير آيه 32 سوره اعراف مى فرمايد: خداى متعال در اين آيه، «يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ. قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ»؛ «اى فرزندان آدم! زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود برداريد و بخوريد و بياشاميد و زياده روى مكنيد كه او، اسرافكاران را دوست نمى دارد. [اى پيامبر!]بگو: زيورهايى را كه خدا براى بندگانش پديد آورده و [نيز] روزى هاى پاكيزه را چه كسى حرام گردانيده؟ بگو: اين [نعمت ها] در زندگى دنيا، براى كسانى است كه ايمان آورده اند و روز قيامت [نيز] خاصّ آنان مى باشد. اين گونه، آيات [خود] را براى گروهى كه مى دانند، به روشنى بيان مى كنيم». حسّ زيبايى دوستى، سرچشمه پيدايش انواع هنرها در زندگى بشر شمرده مى شود. اين گرايش طبيعى، افزون بر آن كه آثار مثبت روانى در ديگران پديد مى آورد، به تحقق آثار گران بهاى روانى در شخص آراسته نيز مى انجامد. آراستن خود و پرهيز از آشفتگى و پريشانى، در نظام فكرى و ذوق سليم انسان ريشه دارد. بر اين اساس، پوشيدن جامه زيبا، بهره گيرى از مسواك و شانه، روغن زدن به مو و گيسوان، معطر بودن، انگشتر به دست كردن و سرانجام، آراستن خويش هنگام عبادت و معاشرت با محرمان، از مستحبات مؤكد و برنامه هاى روزانه مسلمانان است. امام حسن مجتبى عليه السلام بهترين جامه هاى خود را در نماز مى پوشيد و در پاسخ كسانى كه سبب اين كار را مى پرسيدند، مى فرمود: «اِنَّ اللَّهَ جَميلٌ وَ يُحِبُّ الْجَمالَ فَاَتَجمَّلُ لِرَبّى»[13]؛ خداوند، زيباست و زيبايى را دوست دارد؛ پس خود را براى پروردگارم زيبا مى سازم». بنابر آنچه گفته شد خانم ها مظهر زيبايى و لطافت و ظرافت در خلقت هستند و دُرّها و مرواريدهايى گران بها و زيبايند كه خداوند براى هنرنمايى خود، خلق نموده است و هيچ گاه نمى خواهد از ارزش آنها كاسته شود. اين مخلوق، هر چه پرده نشين و داراى ناز و كناره گير از بازارهاى عمومى باشد، بر قدر و منزلتش افزوده مى شود. به همين جهت، خداى سبحان، پوشيدن تمام بدن او را واجب دانسته و در هر حال، احترامش را واجب شمرده است و حتى وقتى خداوند مى خواهد از خصوصيات و اهميت و ارزش حورى هاى بهشتى بگويد و از آنها تعريف كند، مى فرمايد: «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ»[14]؛ «حورانى پرده نشين در خيمه ها»؛ يعنى ارزش آنها به اين است كه اختصاصى و پرده نشين هستند و در دسترس عموم نمى باشند. حال با توجه به اين خصوصيات حيرت آور و منحصر به فرد، به خوبي آشكار مي شود احترام و متانت و وقار خانم ها به خويشتن داري و رعايت حجاب در بيرون خانه و خودآرايي و لطف و لطافت در كانون گرم خانواده است. پي نوشت ها: -------------------------------------------------------------------------------- [1] نور (24)، آيه 31. [2] احزاب (33)، آيه 59. [3] شيخ طوسى، التبيان فى تفسير القرآن، ج 8، ص 361 ؛ فضل بن حسن طبرسى، مجمع البيان، ج 7و 8، ص 578. [4] بحارالانوار، ج 100، ص 238، ح 36. [5] احزاب (33)، آيه 53. [6] ممتحنه (60)، آيه 12. [7] انجيل رساله پولس، باب 2، آيه 9 تا 11. [8] مجمع البيان، ص 217. [9] فخر رازى، التفسير الكبير، ج 23، ص 179. [10] مجمع البيان، ص 217. [11] احزاب (33)، آيه 33. [12] نور (24)، آيه 31. [13] مجمع البيان، ج 3 - 4، ص 673. [14] الرحمن (55)، آيه 72. به بیان دیگر در سوره نور، آیه 31 در مورد حجاب خداوند می‏فرماید: «و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ماظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن...؛ و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که از آن پیداست و باید روسری خود را بر گردن خویش [فرو اندازند]...». (این آیه در چند بخش به وظیفه زنان در زمینه نگاه، پوشش و... پرداخته است). 1- آیه درباره احکام نگاه کردن بانوان به مردان است. 2- آیه: [ولا یبدین زینتهن الا ماظهر منها...] درباره احکام حفظ و رعایت حجاب شرعی در مقابل نامحرم است. واژه «ابداء» که در آیه شریفه آمده است به معنای اظهار و آشکار نمودن است و مراد از «زینت» در آیه شریفه مواضع و جایگاه‏های زینت است؛ مانند: محل زینت‏های گوناگون از بدن که ابداء و آشکار نمودن آنها جایز نیست مگر مواردی که استثناء شده است؛ مانند: محل انگشتری (که انگشتان دست و خود دست است) و محل سرمه کشیدن (که چشمان است). واژه «خُمُر» که در آیه شریفه وارد شده است لباس و جامه‏ای است که بانوان با آن سر خود را می‏پوشانند و بر سینه خود آویزان می‏نمایند و معنای این قسمت از آیه چنین است که با اطراف خمر و مقنعه خود سرها و موها و شانه و سینه خود را بپوشانند.[1] دانشمندان و فقیهان نیز در بحث از آیه شریفه، روایات وارده را متذکر شده و مورد بحث قرار داده‏اند؛ از جمله مرحوم آیت‏اللّه‏حکیم می‏گوید: در روایت صحیحه فضیل از امام صادق(ع) می‏گوید: «از حضرت درباره نگاه به ساق دست زنان پرسیدم که آیا از جمله زینتی است که خدای سبحان در قرآن می‏فرماید: «ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن»؟ حضرت فرمود: «آری آنچه به زیر خمار و مقنعه است زینت است و آنچه زیر دستبند است زینت است».[2] (به نقل از وسائل‏الشیعه، کتاب نکاح، ابواب مقدمات نکاح، باب 109، ح 1) مقصود این است که صورت و دو کف جزء زینتی که باید پوشیده شود نیست و سر و گردن و ساق جزو زینتی است که باید پوشیده شود (خلاصه فرمایش آقای حکیم) در روایت موثقه زرارة از امام صادق(ع) در آیه شریفه که فرمود: «الا ما ظهر منها» می‏فرماید: «زینت ظاهر و آشکار سرمه و انگشتری است» (به نقل از همان منبع حدیث 3) و این دو در صورت و در کف می‏باشند (و هم‏چنین به حدیث 4 و 5 باب نیز که مضمون مشابه دارند استدلال نموده است) نتیجه: بیشتر فقها از این بخش آیه استفاده کرده‏اند که پوشش برای زن به جز صورت و کفین در صورتی که باز بودن منشأ فساد و انحراف نشود در مقابل نامحرم واجب است. 3- ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن...حکم مواردی را که زنان می‏توانند در آنجا حجاب خود را برگیرند و زینت پنهان خود را آشکار سازند بیان کرده است. 4- ولایضربن بارجلهن...برای حفظ عفت عمومی و دور نگه‏داشتن افراد جامعه از عوامل شهوت‏زا، به زنان دستور داده شده است حتی از رساندن صدای خلخالی را که در پای دارند به گوش مردان بیگانه خودداری کنند. می‏دانید که تصریح به خلخال پا، تخصیص را نمی‏رساند بلکه هر چیزی را که سبب شعله‏ور شدن آتش شهوت است شامل می‏شود. پس آنچه در قرآن و روایات به آن پرداخته شده اصل پوشش است و تصریحی به چادر یا مانتو نشده. هر پوششی که موجب جلب نظر نامحرم و مفسده نباشد از نظر اسلام پذیرفته است و معلوم است که پوشش های جائز همه در یک سطح نیستند و بعضی بهتر می باشند و آنها که چادر را معرفی می کنند از جهت بهتر بودن آن نسبت به بقیه پوشش ها است.ضمنا در آیه دیگر در قرآن کریم نیز به حجاب اشاره شده است :" ای پیامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که چادر خود را بر خود فرو پوشند. این مناسب‏تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده و مهربان است. "[3] برای آگاهی بیشتر ر.ک: 1- المیزان، ج 16، ص 339 2- تفسیر نمونه، ج 14، ص 434 - 454 3- مسأله حجاب، شهید مطهری -------------------------------------------------------------------------------- [1] برای آگاهی بیشتر ر.ک: المیزان، ج 15، ص 111 و 112. [2] مستمسک العروة‏الوثقی، ج14، ص 27 [3] احزاب/59 من الله توفیق