mahsa ( تحصیلات : لیسانس ، 30 ساله )

من مشکلم اینه که نمی دونم چی می خوام و کی به دردم می خوره من سر ازدواج کلاً مشکل دارم خیلی آدم ایرادگیری شدم کلاً با شخصیت خودمم مشکل دارم ظاهراً همه فکر می کنن خیلی اعتمادبه نفس دارم چون نمی خوام جلو کسی کم بیارم کلاً حرف مردم خیلی برام مهمه دست خودم نیست نظرشون رو من تأثیر میزاره البته در رابطه با ضعفهام.حتی به ظاهر می خوام نشون بدم اصلاً برام مهم نیست اما در باطن دلم آشوبه موردهایی که برام پیش می یاد خیلی ایراد میگیرم احساس می کنم در حد من نیستن اون چیزی که من می خوام نیستن جالب اینه که کسی رو که دوست داشتم خیلی موقعیتش معمولی یود اما من دوسش داشتم نمی دونم از چیش خوشم اومد کلاً اونم قبول نداشتم اما به دلم نشسته بود.اصلاً دوست ندارم کلاسم پایین بیاد.من آدم مغروری نیستم یا اینکه بخوام فخر بفروشم اما نمی دونم چرا نمی خوام جلو کسی کم بیارم همه میگن خیلی مهربون و خاکی هستم اما برام مهمه خودم و طرف مقابلم تو جامعه و اطرافیان بهترین باشیم.دوست دارم زودتر تکلیف ازدواجم مشخص بشه.دچار سردرگمی شدم.بعضی وقتها فکر می کنم در همین حدم.بهتر از این برام مورد پیش نمی یاد.
قیافه،اخلاق،تیپ،خانواده،کلاس اجتماعی،پرستیژ،تحصیلات و...
کلاً از تک تک حرفهای طرف ایراد می گیرم.از کسی که خوشم نیاد تا آخرش همینم تازه بهم محبت کنه بدتر هم میشم.
دلم می خواد آرامش داشته باشم
همش فکر می کنم
همش نگرانم و استرس دارم
دلم می خواد الکی به آدمها آلرژی نداشته باشم از کوچکترین حرف طرف ایراد می گیرم و هی خودمو می خورم
اگه با طرف راحت باشم که یه دفعه قاطی می کنم و عکس العمل نشون می دم سریع بهم بر می خوره
اگه راحت نباشم که خودخوری می کنم
اگه یکیو قبول داشته باشم
همش حواسم هست ازم ایراد نگیرن و من بهترین باشم
حتی حواسم به راه رفتنو و نشستنم هم هست
من همش دارم فکر میکنم که همه چی خوب باشه برام مهمه که طرف مقابلم بهترین باشه
جلو دیگران باعث افتخارم باشه
اگ یکی کافیه یه نظری بده شاید به رو خودم نیارمو کم نیارم و وابشو بدم
اما هی فکر می کنم و خودمو اذیت میکنم
اونقدر انرژی منفی می دم که نتونم طرف مقابلو تحمل کنم
بعد حتی به صدای طرفم حساسیت نشون بدم
مثلاً این همکارم که دوستم داره
هم می ترسم از دستش بدم
چون پسر خوبیه
هم یلی چیزاشو قبوا ندارم
احساس می کنم همه منو مسخره می کنن اگه باهاش ازدواج کنم
همین فکرا باعث میشه که حتی نتونم باهاش حرف بزنم
هر 2 3 روز یکبار زنگ می زنه
با اونکه زیاد ارتباط ندارم
اما وقتی شمارشو رو گوشیم می بینم عصبی میشم
از یه طرف دیگه هم می گم آخه چرا باید این آدمو از دست بدم
واقعاً فکر می کنم به سن من و اون توقعاتی که من دارم دیگه کسی نیست
پسر خوب کم پیدا میشه
شاید پیشنهاد دوستی داشته باشم
یا ازم کوچیکترن
یا اصلاً قصد ازدواج ندارن


مشاور (خانم مریم مردانی)

با سلام و عرض ادب به نظر می رسد آنچه که شما از آن رنج می برید کمال گرایی منفی است. کمال گرایی به خودی خود یک ویژگی مطلوب است اما در صورتی که در حد کمال گرایی مثبت باشد اما در صورتی که برخی ویژگی ها در فرد شدت یابد باعث می شود ویژگی های کمال گرایی منفی در فرد شدت بافته و شرایطی هم چون شما را ایجاد کند. کمال¬گرای منفی کسی است که مجموعه¬ای از استاندارهای سخت، غیرواقعی و بالا را برای خود ایجاد کرده و دائماً خود را برای رسیدن به این اهداف و معیارها تحت فشار قرار می دهد. همه چیز را با ایده آلی که در ذهن دارد مقایسه می کند و اگر حتی ذره ای با آن تفاوت داشته باشد برایش قابل قبول نیست. بسیاری از افرادی که در انتخاب همسر مشکل دارند و با وجود سن بالا هنوز ازدواج نکرده اند به همین دلیل است که ایده آلی بسیار دست نیافتنی را در ذهن خود ایجاد کرده و همه کیس های مورد نظر را با آن مقایسه می کند. اگر حدر چند مورد با ایده آلش متفاوت باشد او را رد خواهد کرد. افراد کمال گرای منفی معمولاً بسیار حساس و زودزنج بوده و نیز نسبت به انتقاد بسیار حساسند. چراکه همیشه سعی می کنند به گونه ای رفتار کنند که بهترین باشند و انتقاد از سوی دیگران به معنی اشتباه بودن از جانب اینگونه افراد درک می شود در این صورت معمولاً این افراد مدتها به یک انتقاد فکر می کنند و از آن ناراحتند و به قول معروف خود خوری می کنند. کمال گرایی منفی معمولاً با افسردگی ، اضطراب و وسواس همراه است و برای فرد شرایط دشواری را ایجاد می کند. از آنجایی که کمال گرایی تا حد زیادی ناشی از شیوه تربیتی است ، معمولاً علایم مربوط به آن از همان کودکی به تدریج در فرد شکل می گیرد و تبدیل به یک الگوی رفتاری می شود. از این رو ویژگی که در طول چندین سال شکل گرفته در طول چند روز یک هفته یاذیک ماه نیز تغییر نخواهد کرد و نیاز به گذر زمان، صبر و حوصله و تلاش و پشتکار شما دارد. وجود این شرایط بسیار ناخوشایند است و به تدریج تحمل این شرایط نیز برای شما دشوار تر خواهد شد پس بهتر است از هم اکنون به فکر تغییر بوده و تلاش خود را برای بهبود این شرایط بکنید. از آنجایی که این تغییرات نیاز به زمان و انگیزه دارد بهتر است از کمک یک روانشناس بالینی با صلاحیت در این زمینه بهره مند شوید تا راه های مواجهه و نیز اصلاح این ویژگی ها را به شما نشان داده و گام به گام همراه شما در این فرایند باشد. معمولاً برای درمان این اختلال از روش شناختی ¬رفتاری استفاده می شود . این روش از مواجهه و ممانعت از پاسخ برای شما استفاده خواهد کرد. یعنی به شما کمک می کند که با معیار هایی پایین تر از آنچه در ذهن دارید سازگار شده و از آن در رنج و عذاب نباشید. همچنین ترس شما از مواجهه با اشتباه ونیز علایم اضطراب و افسردگی را کاهش و احساس رضایت از زندگی را افزایش خواهد داد. همچنین به شما کمک خواهد کرد تا اهدافی متناسب با شرایط و ویژگیهایی که دارید انتخاب کنید و نیز معیارهای خود را برای ازدواج تا حدی تغییر دهید که در عین رضایت از ازدواج، انتخاب را نیز برای شما آسانتر کند.