ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 30 ساله )

با سلام و احترام
مدت نه ماه است که ازدواج کرده ام البته با شرایطی متفاوت ! با همسرم سه سال تفاوت سنی داریم و ایشان از من کوچکتر هستند . زمان اشنایی ایشان به من گفت که از بضاعت مالی کافی برخوردار نیست و من به ایشان اطمینان دارم که کمکش می کنم ولی متاسفانه با این دید وارد زندگی من شده است که کلیه مشکلات مالی اش را به من و خانواده ام بسپارد و زیر بار مشکلات نمی رود ضمن اینکه ذهنیتش در مورد خانواده من نیز خراب شده و فکر می کند آنها نیز باید همه کمکی به ما بکنند . خواهش می کنم به من راهنمایی کنید . آیا باید به همه خواسته های ایشان پاسخ مثبت بدهم ؟ در مورد خانواده ام چطور؟.


مشاور (خانم سعیده صفری)

باسلام. خواهر عزيزم همانطور كه خود نيز اشاره كرده ايد شرايط شما كمي متفاوت است، از آنجا كه از لحاظ سني از همسرتان بزرگتر هستيد در درجه ي اول نبايد طوري رفتار كنيد كه اين حس به او منتقل شود كه شما قابليت بيشتري براي اداره ي زندگي داريد مخصوصا اگر انتظارات مالي و اقتصادي زندگي را نيز بر عهده بگيريد اين حس به او بيشتر منمتقل خواهد شد. فداكاري در زندگي و قانع بودن زن در صحنه هاي سخت زندگي، مرد را اميدوار مي كند ولي اينكه شما از ابتدا به او قول داده ايد كه كمكش خواهيد كرد و فداكاري شما اكنون به وظيفه ي شما و خانواده تان براي حمايت اقتصادي تبديل شده است به هيچ وجه پسنديده نيست. چون تنها انتظاراتش به تدريج از شما بيش از حد توانتان خواهد شد و در ذهنش به جاي اينكه همسرش باشيد نقش مادر را پيدا خواهيد كرد، و هيچ مردي به مادرش تمايلات زناشويي نخواهد داشت و اين عمل به تدريج باعث سرد شدن روابطتان خواهد شد و در نهايت به جايي خواهيد رسيد كه خود را يك قرباني تلقي مي كنيد يعني با خود فكر مي كنيد شما كه هيچ چيز براي او كم نگذاشتيد حتي از خانواده تان نيز كمك گرفتيد پس چرا با من اينطور رفتار مي كند؟ پس از همين ابتدا بهتر است به جاي تامين مالي او، نقش پشتيبان و حامي را برايش داشته باشيد ، او را اميدوار كنيد و آرامشش را فراهم كنيد نه ايكه به هر دري بزنيد تا مايحتاج اقتصادي اش را فراهم كنيد.