ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 28 ساله )

با سلام و خسته نباشید . من زیاد با شما مشاوره کردم. یک ساله که ازدواج کردم و دو سال عقد بودم شوهرم خیلی به پدر و مادرش وابستس و این وابستگی افراطی مرا خیلی آزار می دهد . شرایط طوری است که مادر و پدرش دقیقا واحد کناری ما اقامت دارند هر روز و هر دقیقه باید به پدر و مادرش سر بزند تا لحظه ای که می خواهد به رختخواب برود پیش اوناست انگار من هیچ نقشی تو زندگیش ندارم احساس می کنم مرا فقط برای مسائل جنسی می خواد . وقتی می خوام خونه بابام اینا برم با ناراحتی میاد میگه مامان بابام تنها هستند . وقتی یه بحثی بینمان پیش میاد مدام این موضوع را می گه که خوابیدن پیش پدر مادرما و غذا خوردن پیش اونا را ازم گرفتی . معنی استقلال و زندگی مشترک را نمی فهمه . مادر شوهر و پدر شوهرم هم بهش نمیگن برو پیش زنت . از صبح تا عصر سر کارم وقتی میام اینجوری باهام رفتار میکنه . می خوام بهم کمک کنید که از وابستگیش نسبت به خانوادش کم کنم . به خدا خسته شدم . ممنون


مشاور (خانم مریم مردانی)

با سلام و عرض ادب دست یابی به استقلال از ملاکهای لازم برای ازدواج است و تا زمانی که هر یک از دختر و پسر نتوانند از خانواده اولیه خود مستقل شوند نمی توانند زندگی مشترک خوبی داشته باشند. به خصوص در جامعه امروز که خانواده ها از شکل گسترده خود در آمده و به شکل خانواده های هسته ای در آمده است. اگر تا پیش از تصمیم گیری برای ازدواج به این گزینه فکر نکردید بهتر است از هم اکنون به دنبال راه حلی برای این مسئله باشید. اگر همسرتان این همه وابستگی را عیب و مشکل نمی داند پس بهتر است از طریق افراد دیگر برای اصلاح این شرایط اقدام کنید. به نظرم در اولین گام با پدر و مادرش صحبت کنید. در مورد نگرانی و ناراحتی خود با کلامی خوش با آنها سخن بگویید و از آنها بخواهید که در این زمینه به شما کمک کنند. برای آنها توضیح دهید که به هیچ عنوان قصد جدا کردن پسرشان را از آنها ندارید اما می خواهید که همسرتان توجه بیشتری به شما داشته باشد و زمان بیشتری را برای شما صرف کند. همدلی را در آنها بر انگیزید و از آنها بخواهید خود را به جای شما بگذارند و در مورد این شرایط قضاوت کنند. به هیچ عنوان با آنها بر سر رفت و آمد ها بحث و مجادله نکنید یا از نیش و کنایه خودداری کنید. از آنها بخواهید با همسرتان صحبت کنند و برای گرم شدن زندگی مشترک پسرشان به شما کمک کنند. بهتر است در کنار این تلاش های از یک روانشناس مرد با صلاحیت که در زمینه مسایل خانوادگی تخصص دارد کمک بگیرید تا با همسرتان صحبت کند و احساس نیاز به تغییر را در ایشان ایجاد کند. البته بهتر است در ابتدا برای مراجعه به روانشناس به گونه ای صحبت یا از او درخواست کنید که احساس نکند مشکل از جانب اوست و در نتیجه از مراجعه خودداری کند. لازم است شما و نیز همسرتان در زمینه برخی مسایل زناشویی و ارتباطات زناشویی مهارت هایی را بیاموزید. دقت داشته باشید که گاهی برخی کمبود هایی که در زندگی مشترک وجود دارد باعث گریز یکی از زن و شوهر یا هر دو آنها از یکدیگر می شود و اگر این کمبود ها در جای دیگری تأمین شود فرد به سوی آن مکان کشیده می شود. پس با دقت بیشتری به زندگیتان نگاه کنید و بررسی کنید که آیا کمبودی در این زندگی وجود دارد که در منزل پدری این آقا تأمین می شود. در این صورت بهتر است به دنبال رفع این کمبود باشید. البته در این زمینه نیز ترغیب پدر و مادر این آقا بسیار به شما کمک خواهد کرد. اگر همسرتان از سوی والدینش نیز ترغیب به رسیدگی بیشتر به شما شود به احتمال زیاد مسئولیت پذیریش نسبت به این زندگی نیز بیشتر خواهد شد. سعی کنید برخی از اوقات شما نیز به دیدن پدر و مادر ایشان بروید و از این طریق با نشان دادن حسن نیتتان در ارتباط با آنها زمینه این نگرانی را در همسرتان از بین ببرید که احساس کند شما می خواهید او را از خانواده اش جدا کنید. در این صورت احساس می کند شما نیز از خانواده او حمایت می کنید و در صورتی که اعتدال را پیشه کند با او همراه خواهید بود.