دیگه خسته شدم نمی دونم چیکار باید بکنم بیکاری داره...
رضا ( تحصیلات : لیسانس ، 28 ساله )
دیگه خسته شدم نمی دونم چیکار باید بکنم بیکاری داره کلافم می کنه از فکر بیکاری شب ها خوابم نمی بره وقتی هم خوابم می بره بعد از نماز صبحه خانواده ام هم فکر می کنند از بس بی خیالم تا دیر وقت می خوابم.
بعد از چند ماه هم یه کار در یکی از بیابان های شهر های مجاور گیرم اومد ولی نتونستم برم علتش هم اینه که دور از شهر نمی تونم باشم دلم می گیره وقتی هم دلم می گیره تو خودم می رم ، غذا نمی خورم.
شاید مشکل اصلی من دلتنگیه و اینه که نمی تونم تو شهر دیگه ای کار کنم. نمی دونم من فقط این مشکل را دارم یا کسایی دیگه هم هستند که نمی تونند دور از خونه کار کنند.
خیلی دوست داشتم وارد سپاه بشم ولی همین دلتنگی و فکر دوری از خونه باعث شد که نَرَم ثبت نام کنم تا اینکه قانون شرط معدل اومد و معدلم نیم نمره کم بود . مادرم خیلی بهم گفت برو ثبت نام کن ولی من همیشه بهونه می آوردم بهونه های مختلف اما روم نمی شد مشکل اصلیم رو بهش بگم روم نمی شد بهش بگم نمی تونم دور از خونه کار کنم وقتی شانس سپاه رو از دست دادم مادرم خیلی از دستم ناراحت شد ولی هنوز که هنوزه به روی من نمی یاره فقط گاهی اوقات به اون اشاره می کنه.
نمی دونم این حس دلتنگی رو چطور باید از خودم دور کنم. جدای از اینکه کار به سختی پیدا میشه یکی از دلایلی که تا حالا سر یه کار درست و حسابی نرفتم همین حس دلتنگی شدیده
چگونه می تونم این حس رو از خودم دور کنم ؟
موفقیت من در گرو دور کردن این حسه
مشاور (سیدحبیب اله احمدی)
باسلام. بینش شما نسبت به مسئله ی اصلی که مانع کار شما می شود و انگیزه ی بالای شما برای حل این مسئله، نوید دهنده ی احتمال بالای موفقیت شما برای غلبه بر این محدودیت است؛ البته به شرطی که به طور اصولی و مناسب در جهت حل آن گام بردارید. مسئله ای که مطرح کردید، در نگاه اول، بسیار کلی و مبهم است. این مشکل می تواند ریشه های مختلفی داشته باشد که بدون یک ارزیابی دقیق روانشناختی نمی توان در مورد آن ها اظهار نظر کرد. معمولاً دلتنگی ها و وابستگی های اینچنینی ریشه در مسائل هیجانی و اجتماعی عمیقی دارند که حتی گاهی می توان سرنخ های آنها را تا بعضی از مشکلات و مسائل حل نشده در طول دوران کودکی و نوجوانی دنبال کرد. بنابراین این مسئله، عمیق تر از آن است که بتوان در قالب یک مشاوره ی اینترنتی و ارائه ی چندنکته ی کلی آن را حل نمود. توصیه ی اکید من این است که حتماً به صورت حضوری به یک روانشناس مراجعه نمایید. این را بدانید که حرفه ی روانشناسی، فقط خاص افراد دارای اختلالات روانی نیست بلکه روانشناسی قرن بیست و یکم، بیش از اینکه مخصوص افراد دارای اختلالات روانی باشد، مخصوص افراد سالمی است که دربعضی از حیطه های رفتاری، هیجانی و اجتماعی زندگی خود با مسائل ریز و درشتی رو به رو شده اند و نیاز به کمک یک فرد متخصص در این حیطه ها دارند. در جریان جلسات مشاوره ی حضوری، ابتدا مسئله ی شما به طور دقیق، مورد بررسی و سنجش قرار می گیرد و ریشه ها و ابعاد مختلف آن در سطوح مختلف، شناسایی می شوند. سپس برای حل هریک از این ابعاد، برنامه های تخصصی خاصی طراحی و اجرا می شوند و در نهایت تدابیری برای کنار آمدن و سازگار شدن هرچه بهتر شما با محیط کاری که مدنظرتان هست، مورد آموزش و تمرین قرار می گیرد.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}