ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 21 ساله )

سلام میخواستم منو راهنمایی کنید چکار کنم بااین که زندگی پدر ومادر باهم خوب نبوده زندگی من خوب باشه وبتونم به همسرم اطمینان کنم .من زندگی خوب رو از پدر ومادرم ندیدم برای همین مدام دارم از ترس اختلاف خواستگار ها را رد میکنم.کمکم کنید تا اشتباه نکنم


مشاور (سیدحبیب الله احمدی)

باسلام. نگرانی و حساسیت شما نسبت به این مسئله، قابل درک است. زیرا این طبیعی است که اگر فرزند، در طول دوران کودکی و نوجوانی خود، در معرض الگوی روابط سالم و مطلوب پدر و مادر با یکدیگر قرار بگیرد، به راحتی می تواند این الگو را یاد بگیرد و در زندگی زناشویی خود نیز به کار ببرد. همچنین اگر فردی در طول دوران کودکی و نوجوانی خود، در معرض الگوی روابط نامطلوب پدر و مادر با یکدیگر قرار بگیرد، این احتمال هست که این الگوی مخرب تأثیرات منفی بر فرزند و زندگی زناشویی او داشته باشد. اما به این نکته توجه داشته باشید که این موضوعات، به هیچ وجه، مطلق نیستند. هستند خانواده هایی که در آن ها پدر و مادر، رابطه ی بسیار خوبی با یکدیگر داشته اند و زندگی زناشویی موفقی را داشته اند اما فرزندانشان در امر ازدواج و روابط زناشویی، با شکست های ناتوان کننده ای مواجه شده اند. همچنین هستند مواردی که در طول دوران کودکی و نوجوانی خود، شاهد روابط معیوب پدر و مادر با یکدیگر بوده اند ولی خودشان توانسته اند روابط زناشویی موفقی را برقرار کنند. در واقع، آنچه که اصل است و می توان آن را با اطمینان بیان کرد، این است که تنها کسی که مسئولیت موفقیت یا عدم موفقیت رابطه ی زناشویی شما را دارد، خودتان هستید. در واقع این خودتان هستید که می توانید انتخاب کنید که چه رابطه ی زناشویی داشته باشید. این انتخاب با انتخاب مناسب همسر، پیش از ازدواج شروع می شود و تا انتخاب الگوهای مناسب ارتباطی با همسر پس از ازدواج و ... تداوم می یابد. نگرانی شما قابل درک است و احتمال تحقق این نگرانی بود، اگر شما بینش فعلی را نداشتید. یعنی اگر شما اشتباهات الگوهای ارتباطی پدر و مادرتان را نمی دانستید و شناسایی نکرده بودید و نسبت به تأثیر مخرب آن ها بر یک رابطه ی زناشویی، آگاهی نداشتید، این احتمال وجود داشت که خودتان هم به طور ناهشیار و ناخودآگاه، این الگوها را در زندگی مشترک آینده ی خودتان به کار ببندید. ولی شما الان به این جنبه های آسیب زا آگاهی کامل دارید و نسبت به آن ها حساس هستید. بنابراین این آگاهی و بینش مناسب، مانع این می شود که این الگوها به طور ناهشیار، توسط شما به کار گرفته شود. حتی این تجربه می تواند برای شما به عنوان یک نقطه ی قوت هم محسوب شود. چون شما الان دقیقاً به الگوهای مخرب یک ارتباط زناشویی و عوامل موثر در شکست یک رابطه، آگاهی دارید و می توانید برای پیشگیری از وقوع این الگوها تمهیدات لازم را در رفتار خودتان به کار بگیرید. در واقع این حالت، مصداق دقیق این گفتار زیبا است که : «ادب از که آموختی ... از بی ادبان!». فرق شما با فردی که تجربه ی شما را نداشته است، مثل تفاوت فردی است که دست اندازها و چاله های یک مسیر را یک بار تجربه کرده با فردی که این تجربه را نداشته است. فرض کنید این مسیر، همان ازدواج است. فردی که هیچ شناختی نسبت به دست اندازها و مشکلات احتمالی در یک زندگی مشترک ندارد، بیش از شما که به این مسائل، وقوف دارید احتمال دارد که در مواجهه با این مشکلات، غافلگیر شود و نتواند با تدبیر عمل کند. ولی شما می توانید با حذف الگوهای ارتباطی و رفتاری غلطی که در والدینتان دیده اید از رفتار خودتان، از بسیاری از این مسائل، جلوگیری کنید.