ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

من الان به مدت 3ماه هست نامزد کردم اخانواده نامزدم خیلی از ما سر تر هستن همه به من میگن چه شانسی اوردی که من به این زشتی هستم وخانواده خیلی بیفرهنگی دارم که همچین شوهری گیرم اماده خیلی دارم زجر میکشم چیکار کنم دیگه از زندگی خسته شدم


مشاور (خانم مریم مردانی)

با سلام دوست عزیز در زندگی به دنبال رسیدن به چه چیز هستید و هدف شما از زندگی چیست؟ چرا صحبتهای دیگران تا این حد در زندگی برای شما ارزشمند است که حتی موجب ناراحتی و نارضایتی شما از زندگیتان شده؟ حرف دیگران به شما در مسیر رسیدن به اهدافتان چه کمکی خواهد کرد جز اینکه انگیزه ادامه راه را از شما می گیرد؟ زیبایی ظاهر مهم تر است یا زیبایی درون؟زندگی با زنی مهربان و با کمالات بهتر و لذت بخشتر است یا زنی زیبا که زیبایی او نه تنها موجب دردسر است بلکه زشتی درون او را نمی پوشاند؟ زیبایی ظاهر نعمتی خدادادی است که انسان دخالتی در آن ندارد. خداوند همه انسانها را با سیرتی پاک آفرید و زمینه پرورش صفات نیک در همه افراد وجود دارد. پس بهتر است به دنبال زیبایی سیرت باشید که زیبایی ظاهر را هم جبران می کند. همسر خوب نعمتی الهی بوده که به شماعطا شده و شما با آفریدن لحظات خوش در زندگی می توانید قدردان این نعمت الهی باشید. با حفظ اعتماد به نفس از افکار منفی دوری کنید و تلاش کنید با خلق خوش لحظات خوبی را برای خود و همسرتان و خانواده ایشان فراهم کنید. بدون شک حسن خلق می تواند بسیاری از عیوب ظاهری را از بین ببرد. این درحالی است که افکار منفی مانع از حسن خلق شده و با پایین آوردن خلقتان موجب افزایش تنش و ناراحتی در شما می گردد. بهتر است برنامه زندگیتان را مرور کنید. برای خود مشخص کنید که چه چیزهایی به عنوان ارزش در زندگی شماست و برای رسیدن به این ارزش ها چه اهدافی را برای خود در زندگی در نظر دارید. پس از تعیین اهداف، اعمالی را که به شما کمک می کند به این اهداف دست یابید مشخص کرده و از هم اکنون برای رسیدن به آنها تلاش کنید. در طی این تلاشها دیگران با حرفها و برخورد های خود ناراحتی ها و افکار منفی بسیاری را برای شما ایجاد خواهند کرد. مهم نیست . شما به کار خود بپردازید این افکار هم در ذهن شما موج می زند اما این افکار نباید مانع از فعالیتهای شما شود. همانگونه که در طول روز هزاران فکر منفی و مثبت به ذهنتان خطور می کند و از کنار خیلی از آنها به راحتی می گذرید از کنار این افکار نیز به راحتی عبور کنید. مسلما این کار به آسانی امکان پذیر نیست اما با تلاش و مداومت امکان پذیر خواهد بود. اهداف خود را در زندگی مشخص کنید و در راه رسیدن به این اهداف تلاش کنید در عین حال بگذارید این افکار بیایند و بروند. شما به فعالیتهای خود بپردازید. به تدریج این افکار نیز اهمیت خود را از دست می دهد. جنگ با این افکار و دیگران و یا بها دادن به آنها موجب طغیان بیشتر آنها خواهد شد. مثلا اگر رسیدن به خوشبختی برایتان یک ارزش در زندگی است و در راه رسیدن به این ارزش هدف ازدواج را دنبال کرده اید و در کنار این هدف به دنبال خوشبخت کردن خود و همسرتان هستید پس از هم اکنون برای رسیدن به این هدف برنامه ریزی کنید. یعنی هر عملی که موجب نزدیکی تان به این هدف می شود را در برنامه خود بگنجانید و از هم اکنون انجام آن کار ها را شروع کنید. افکار منفی هم به ذهنتان هجوم می آورد اما همچنان درگیر کارهای خود باشید. مثلا در برنامه امروز خود کاری را قرار داده اید که با انجام آن همسرتان یا خانواده او خوشحال می شود. از جا برخیزید و از هم اکنون آن را آغاز کنید این افکار هم در ذهنتان در حال رفت و آمدند. شما به تلاش خود ادامه دهید. به تدریج این افکار کمرنگ تر شده و با بها ندادن به آنها و با گذشت زمان به تدریج از زندگی شما رخت می بندد. دیگران هم با درک ویژگی ها مثبت در وجود شما به تدریج صحبت های ناراحت کننده خود را کمتر می کنند. هرچند اگر هم این صحبتها را کم نکنند باز هم با بی اعتنایی شما به این حرف ها و پرداختن به اهدافتان ، زندگی تان به روند عادی و مورد نظر نزدیکتر می شود. دیگران در طی برخورد های روزانه خود هزاران فکر منفی و مثبت در ما ایجاد می کنند. این افکار منفی همانند گدایی هستند که در خانه ذهنتان را می زنند. اگر در را باز کرده و از آنها استقبال کنید فردا هم دوباره به خانه شما مراجعه خواهند کرد. اما عدم پاسخگویی به آنها موجب می شود از شما دلسرد شده و دیگر به سراغ خانه ذهنتان نیایند. هربار که فکر منفی به ذهنتان خطور کرد آن را گدایی بدانید که نباید از او پذیرایی کرد. به او بی اعتنایی کنید و به کار های خود بپردازید. پذیرایی از این گدا یعنی بها دادن به فکر منفی. عدم پذیرایی از این افکار یعنی استقبال گرم از همسر، یعنی برخورد خوب و همراهی با خانواده همسر، یعنی دعوت همسر به یک شام خیلی خوب، یعنی بیان اینکه عزیزم خیلی دوست دارم، عزیزم خوشحالم که دارم باهات زندگی می کنم یعنی ... .