بنده وقتی زمانی که خانمم باردار بود ایشان را طلاق دادم...
ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 35 ساله )
بنده وقتی زمانی که خانمم باردار بود ایشان را طلاق دادم وقتی فرزندم به دنیا آمد از بیمارستان به منزل آوردم و الان فرزندم سال چهارم ابتدایی و 9 ساله است هنوز از طلاق مادرش اطلاع ندارد و سردرگم و ما هم به ایشان نگفتیم و مادرش هم ازدواج کرده حال لطفا راهنمایی فرمایید که به ایشان بگوییم مادرش کیست و... لطفا راهنمایی بفرمایید.
مشاور (خانم سعیده صفری)
باسلام. برادر گرامی فروپاشی خانواده همیشه فرآیند سخت و عذاب آوری است و شما بهترین کسی هستید که می توانید به فرزندتان کمک کنید تا این فرآیند را به نحو شایسته ای پشت سر بگذارد، مهارت های لازم را برای کنار آمدن با طلاق کسب کند و نظر بهتری درباره خودش و خانواده اش داشته باشد. اگر فرزندتان در این مقطع سنی مشکل رفتاری خاصی ندارد پس می توان گفت تا حد زیادی توانسته اید نیازهای او که مهمترینش شکل گیری اعتماد و دلبستگی است را برآورده کنید. با این حال فرزند شما در این سنی می تواند درک صحیحی از طلاق داشته باشد. و مطمئناً تا به حال سؤالات زیادی در این مورد از شما پرسیده است که مادرش کجاست؟ و بهتر بود اشاره می کردید که چه پاسخی به او داده اید؟ فرزند شما با توجه به توضیحاتی که داده اید تا به حال حتی یک بار هم مادرش را ندیده و مانند بچه ای است که مادرش را در حین زایمان از دست داده پس دقیقا مانند بچه ای که شاهد فرآیند مرگ والد بوده برخورد می کردید و چه بسا ازدواج دوم در آن مرحله و سازگاری با مادر دوم و البته حساس به نیازهای فرزندتان برای او بسیار راحت تر بوده . با این حال یکی از مهم ترین مداخلات این است که شما متناسب با سطح رشد فرزندتان اطلاعات صادقانه ای در مورد جدایی و طلاق به او بدهید. اکثر کودکان می توانند با حقایق کنار بیایند ولی تحمل پنهان کاری و ابهام را ندارند. اگر چه جزئیات اطلاع رسانی به سن و شرایط خانوادگی ربطی ندارد کودکان تخیلات عجیبی دارند و گاهی اوقات جدایی پدر و مادر را هولناک تر از آنچه هست، می پندارند. به همین دلیل باید دلایل جدایی پدر و مادر خود را بدانند تا ضمن سلب نشدن اعتمادشان با حقیقت کنار بیایند، و شنیدن ماجرا از زبان دیگران برایشان گران تمام نشود. البته لازم نیست شما فرزند خود را در جریان جزئیات جداییتان بگذارید چون گاهی بچه ها با این جزئیات اشتغال ذهنی وسواسی پیدا می کنند. آنها فقط باید کلیات را بدانند . برای مثال اگر مادر عاشق مرد دیگری شده باشد باید کودک را در جریان بگذارید و لازم نیست و فایده ندارد جزئیات قضیه را نیز شرح بدهید(برای مثال لازم نیست کودک بداند مادرش چه موقع و چرا عاشق آن مرد شده است) همچنین بسیار مهم است که به پسرتان اطمینان خاطر بدهید که همیشه سرپناه و خانه خواهند داشت ، مراقبت و همچنین دوست داشتن شما را از دست نخواهد داد. بهترین راه این است که خودتان پسرتان را از ماجرا مطلع کنید، چون به گفته های دیگران به اندازه گفته های شما نمی تواند اعتماد کند. پس در یک خلوت دونفره این کار را انجام دهید. اگر خودتان نمی توانید کودک را در جریان بگذارید از یک روانشانس یا پدر بزرگ و مادربزرگش کمک بگیرید. شاید بعد از مطرح کردن این موضوع پسرتان خودش و یا شما را مقصر جدا کردن از مادرش بداند اما به تدریج این موضوع حل خواهد شد. احتمال دیگری نیز مطرح است و آن اینکه ممکن است پسرتان تمایل داشته باشد مادرش را ببیند، اگر این خواسته را داشت به هیچ وجه عصبانی نشوید و مادرش را بی شخصیت جلوه ندهید در عوض سعی کنید با هماهنگ کردن مادر و یا خواهرتان با همسر سابقتان این دیدار صورت گیرد. تا از زبان مادر نیز دلیل جدایی را بشنود و این معمای نبود مادر در ذهنش کامل شود و به صورت یک موضوع ناتمام آزارش ندهد.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}