ناشناس ( تحصیلات : کم سواد ، 20 ساله )

با سلام دانشجویی 20 ساله هستم.یکی از همکلاسی هام بهم گفت که یه پسری از تو خوشش اومده از من میخواد که شماره خونتونو بهش بدم و گفته به خودت چیزی نگم.منم اون موقع که یکی دو سالی عقلم کمتر بود!!!گفتم نه به هیچ وجه بهش نده بگو باید با خودم صحبت کنه.دلیلمم این بود که اون موقع با خانوادم رودربایستی شدید داشتم و دوست نداشتم اونا بدونن.تا قبل از اون،اون آقا با من هیچ حرفی نزده بود یه روز اومد گفت برای این که بی ادبی نشه اومدم واگرنه طبق تحقیقات فهمیدم شما از نظر مالی از ما بالاترید و تا چند وقت حالم گرفته بود و ... من گفتم برای من پول خیلی مسئله نیست ولی به خاطر این گفتم ببینمتون که بگم من الان قصد ازدواج ندارم و اگه میخواید اقدامی انجام بدبد برای بعد از لیسانس و رفتم .چند وقت بعد اومد گفت من درست جواب شمارو نفهمیدم منم جوابمو تکرار کردم گفت یعنی من مطمئن باشم که اگه تا اون موقع خواستگار بهتری نبود منم به عنوان یکی از خواستگارا در نظر دارید.منم گفتم بله مطمئن باشید.
هیچی دیگه این خریت من بود وگرنه من با مستقیم خواستگاری کردن شدیدا مخالم و آدم محجبه و مذهبی هستم ولی خوب از سر جوانی یه خبطی کردیم.حالا همش عذاب وجدان دارم که اگه اگه یادش نره بچه بازی بازی نبوده باشه و بیا خواستگاری و من نخوامش فک نمیکنه سر کارش گذاشتم؟!چون من تو فکرم این بود که بعد از لیسانس فقط میتونه بیاد خواستگاری نه این که من باهاش ازدواج میکنم.در ضمن قابل ذکره که اون شخصم آدم مذهبی بود و حتی با خانوادش مطرح کرده بود اونا هم گویا موافقت کرده بودن.دیگه بعد از این قضایا هم هیچ ارتباطی نداشتیم حالا سوال من اینه که من باید چی کار کنم ؟! اون بنده خدا که از اول راه درستو در پیش گرفته بود اشتباه از من بوده هر وقت تو دانشگاه میبینمش عذاب وجدان میگیرم...


مشاور (خانم مریم مردانی)

باسلام دوست عزیز به نظر نمیرسد فعلا نیاز به اقدامی از سوی شماباشد.اما اگر اینبار پیشنهادی برای تماس تلفنی خانواده ها دادندبهتر است قبول کرده و اجازه دهید تا فعلا خانواده ها در حد تماس تلفنی باهم صحبت کنند که اگر اختلاف خاصی وجود دارد که می تواند از همین ابتدامنجربه اتمام این رابطه شود از اکنون مشخص گردد. ضمنا بهتر است که فعلا در. هیچ مورد پیش قدم نباشید. تا شٱن و منزلتتان حفظ شود. اگرچه بهتر بود که به شیوه سنتی اقدام می کردند اما در شرایط حاضر نیز به این خاطر که.خواستید مستقیما به شما پیشنهاد دهند احساس گناه و ضعف نداشته باشید و اجازه ندهید این مسئله به عنوان یک نقطه ضعف در آید.چراکه خطای بزرگی نبوده که پیامدهای بسیار نامطلوبی به همراه داشته باشد. پس هیچگاه درمورد این مسئله از نقطه ضعف صحبت نکنید. بهتر است در شرایط حاضر به فکر درس و تحصیل خود باشید و همزمان با کمک کارگاهها و کتابهایی که در مورد ازدواج برگزار و نوشته می شود مهارتها و اطلاعات خود را ارتقاء بخشیده به ازدواج جدی فکر کنید و زمینه تصمیمات عاقلانه و با تدبیر را در خود افزایش دهید.