ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

باسلام
من۱سال هست که با همسرم عقدکردیم و ۲ماه پیش زندگی مشترک را شروع نمودیم. همسرم فردی بسیار مذهبی و متدین است و محاسن اخلاقی فوق العاده ای دارد اما مسئله ای که من را بسیار ناراحت کرده توجه او به خانم های دیگر است. هنگامی که در خیابان راه میرویم مدام به افراد نگاه میکند. حتی وقتی باهم در حال حرف زدن هستیم نگاه او به دیگران و به خصوص خانم هاست با این وجود مانع حواس پرتی او و نفهمیدن حرف های من نمیشود اما با وجود اینکه رابطه گرمی داریم و من نیز چهره زیبایی دارم به طور مثال هیچگاه در رستوران مانند اغلب آقایان با هیجان به چهره من نگاه نمیکند و مانند یک زوج قهر مینشینیم و او اطراف را بررسی میکند حتی وقتی باهم حرف میزنیم و من تمام سعیم را برای پیش آوردن مباحث جذاب و خنده دار میکنم. بار اول که این موضوع را فهمیدم چند شبانه روز گریه کردم و با عصبانیت موضوع را به او گفتم. او فقط عصبانی شد و بمن گفت که اشتباه میکنم و نگاه های او کاملا بی منظور است و به همه جا مینگرد نه فقط خانم ها.چندبار سر این موضوع دعوا کردیم کمی بهتر شد و من سعی کردم دیگر به او خرده نگیرم و بفهمانم که چقدر اعتمادم به او زیاد است.اما هنوز هم نگاه های خیره اش در خیابان مرا به شدت آزار میدهد همیشه اشک های پنهانی میریزم.تنها نکاتی که مرا کمی آرام میکند این است که هیچگاه به خواست او به خیابان و مکان های شلوغ نرفتیم و تمایلی به این کار ندارد و اینکه ذاتا روحیه بشدت کنجکاوی دارد. اما من هرچقدر سعی میکنم نمیتوانم با این موضوع کنار بیایم و با وجود همه تلاش او برای زندگی مشترکمان احساس میکنم هیچ علاقه ای به من ندارد. خواهش میکنم مرا راهنمایی بفرمایید. باسپاس


مشاور (خانم سعیده صفری)

باسلام. خواهر عزیزم از متن سؤالتان اینگونه بر می آید که گمان می کنید همسرتان با شما طوری رفتار می کند که دیگران را بر شما ترجیح می دهد و شما را بی اهمیت می انگارد. اصلا مایل نیستم بر عقیده و نظر شما صحه بگذارم اما می خواهم نکاتی را خدمتتان عرض کنم. عمل همسر شما عملی است ناشایست و به دور از احترام. من چنین رفتاری را (هدر دادن انرژی زناشویی ) می نامم . برخی از مردان با این عادت ممکن است در عمل کار خاصی نکنند اما در در ذهن خود شهوت رانی کرده و چه بسا در این زمینه پیشروی هم بکنند... هنگامی که هر انسانی فرد زیبایی را ببیند، یک بخش دیدن زیبایی اوست و بخش دیگر لذت بردن از آن زیبایی و بخش سوم هم شهوت رانی در ذهن و خیال. این سه حالت با هم فرق می کنند. بخش اول دیدن زیبایی و ستایش آن است،و بخش دوم و سوم به نوعی زیر پا گذاشتن موقتی تعهد جنسی نسبت به همسر است. توصیه ی اول من این است که اگر این شکایت به دلیل حساسیت زیاد خودتان نیست و حتی افراد دیگری نیز غیر از خودتان متوجه این موضوع شده اند باید بگویم که در درجه ی اول برای تغییر این رفتار عادتی همسرتان لازم است که در برابر اتهاماتی که به شما زده می شود مبنی بر اینکه زیادی بدگمانید و حسود نیز هستید مقاومت کنید. این شعار روز برخی از افرادی است که می خواهند با استفاده از این شعارها بر همسر خود تسلط کافی داشته باشند تا بدین وسیله بتوانند احساسات او را نادیده بگیرند و کاری کنند که طرف باورش شود که مشکل از خودش است. در دام این اشتباه نیفتید و اجازه ندهید زشتی کاری را که می کند کوچک جلوه دهد. از طرف دیگر ممکن است همسرتان مرد خوبی باشد و به جز این مورد ویژگی منفی دیگری نداشته باشد، اما به خوبی تربیت نشده باشد و متوجه نباشد که این رفتارش چگونه باعث ناراحتی شما می شود. پس اگر این طور باشد هیچ وقت حتی به طور کوتاه مدت این رفتارش را نادیده نگیرید و قاطعانه بر تغییر رفتارش اصرار ورزید و از احساس بدی که پیدا می کنید صحبت کنید . اما لازم نیست غر بزنید و خودتان را کوچک جلوه دهید یا برایش دلیل بیاورید که چرا نباید این کار را بکند چون در برابر دلایل شما همسرتان می تواند دلایل قاطع تری بیاورد و شما را مجاب کند و با کوتاه آمدن شما حتی جری تر شود. به همسرتان بگویید می توانید هر کمبودی را در زندگیتان تحمل کنید ولی هیچ وقت نمی توانید ببینید مرد زندگیتان طوری رفتار می کند که شما را کم اهمیت جلوه دهد و منحصر به او نباشد. به عبارتی سعی کنید نظر و طرح های خود را در این زمینه با او در میان بگذارید تا بفهمد رفتار و اعمالش چه طور شما را رنجانده است . اما از سوی دیگر (البته امیدوارم این طور نباشد)، اگر با توجه به سابقه ی پیشین همسرتان احساس می کنید که ایشان از این جهت پایبند به تعهدات اخلاقی نیست و برایش مهم نیست که با عادات و رفتارهایش چه طور شما را ناراحت می کند توصیه می کنم همراه با ایشان به یک مشاور خانواده مراجعه کنید تا از نزدیک ایشان را بررسی کنند و میزان تعهد فردی به رابطه تان را بسنجند.