ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

با سلام. چند روزه متوجه شدم همسرم از طریق اینترنت با چهار دختر غریبه چت می کنه که سه تاشون ساکن شهری که توش زندگی می کنیم هستن و تمام اتفاق روزمره زندگیشو براشون تعریف می کنه و چون مهارت زیادی در کامپوتر داره و اعتمادی که من بهش داشتم تا حالا متوجه نشده بودم.اما به طور اتفاقی متوجه شدم و تمام نوشته هاشونو خوندم. که تو صحبتهاشون مسایل غیراخلاقی هم زیاد بوده! حالا که فکر می کنم همه اوقاتی که ما کنار هم تو یه اتاق بودیم اون مشغول چت کردن بوده و من متوجه نمیشدم! ما فرزندی نداریم و همیشه وقتی از سر کار میاد تو اتاق پشت لپتاپش هست و احتمالا داره چت میکنه! تو زندگیمون هم هیچ مشکلی با هم نداریم و خیلی به هم علاقه داریم و زندگیمون هم روز به روز بهتر میشه و تغییری تو زندگیمون حس نکردم! اما الان که فهمیدم خیلی بهم فشار اومده و هنوز هیچ چیز بهش نگفتم. متاسفانه وقتایی که راجع به دخترهای دیگه و دوست های دوران دانشگاهش صحبت میکرد من هیچ عکس العملی نشون نمیدادم چون خیلی بهش اعتماد داشتم. خودم جامعه شناسی خوندم و واسه رشته مشاوره امتحان دادم اما الان نمیدونم چکار کنم و چطور این موضوع رو حل کنم. خواهش می کنم زودتر منو راهنمایی کنید چون تحمل این موضوع و دونستن اینکه الان شوهرم داره با یه دختر غریبه چت میکنه سخت عذابم میده.میترسم بهش بگم و دیگه علنا این کارو جلوی خودم بکنه و یا جوری کارشو ادامه بده که اصلا متوجه نشم!! با تشکر


مشاور (خانم سعیده صفری)

باسلام. خواهر عزیزم شما شاهد اتفاقی بوده اید که پشت سر گذاشتن آن برای هیچ زنی خوشایند نیست. اما خوشبختانه شما قبل از این اتفاق رابطه ی خوبی داشته اید و همین موضوع پیش آگهی خوبی برای بازگرداندن همسرتان است. ولی ای کاش از همان ابتدا وقتی شاهد آن بودید که همسرتان از روابطی صحبت می کنند که حتی به اندازه ی کم شما را ناراحت می کرده است، ناراحتی خود را به طریقی نشان می دادید، که می توانست به صورت یک سکوت معنادار یک تذکر کوتاه، بی میلی به گوش دادن این مباحث و .. باشد. وقتی شما احتمالا بر خلاف میلتان با رویی گشاده به این گونه صحبت ها گوش داده اید او را جری تر ساخته اید و وقتی به ایشان اجازه داده اید بدون اینکه مزاحمشان شوید ساعت ها پشت کامپیوترشخصی شان بنشینند و حتی یکبار در حضور خودش سرزده به سمتش نرفته اید، خیلالشان را خاطر جمع کرده اید که با این وضعیت مشکلی ندارید. البته الآن هم دیر نیست در یک فرصت مناسب در یک خلوت دو نفره که البته از قبل ناراحتی خود را نشان می دهید، موضوع را با او درمیان بگذارید، بگویید دوستش دارید و هنوز باورتان نمی شود او چنین کاری کرده باشد، بگویید در زندگی مشترکتان حاضر هستید هر کمبودی را تحمل کنید ولی با این موضوع به هیچ وجه نمی توانید کنار بیایید، و حتی خاطر نشان کنید که او می تواند با مهارتی که در کامپیوتر دارد مجددا این روابط را از سر بگیرد ، ولی اگر بار دیگر متوجه شدید با او زندگی نخواهید کرد. و توجه باشید که صحبتتان کاملا قاطعانه باشد و در آن شرایط پذیرفتن و قانع شدن شما به وسیله دلایلشان می تواند مجوزی باشد برای ادامه ی کارشان. و در نهایت بگویید به دلیل این حادثه شرایط روحی سختی برای شما پیش آمده که اعتماد مجدد را برایش سخت کرده و از او بخواهید با هم به یک مشاور خانواده مراجعه کنید تا به کمک او بتوانید مجددا رابطه تان را ترمیم کنید. و اگر حاضر شد لازم است بعد از پیگیری جلسات مشاوره تعهد جدیدی بینتان برقرار کنید، تعهدی که محکم تر از تعهد اول زندگیتان است. و این نکته را نیز در نظر داشته باشید که فراترتر رفتن یکی از زوجین از رابطه ی زناشویی همیشه به معنای ترک و جدایی نیست بلکه گاهی تلنگری است که باعث می شود دلیل این خیانت آشکار شود. ممکن است احساس کرده باشید به ظاهر مشکل خاصی نداشته اید ولی این رفتار دلیلی داشته است که می توانید به رفع آن اهتمام ورزید. و بیشترین کمکی که مشاور خانواده می تواند به شما بکند این است که با بررسی هر دوی شما این دلایل را بیابد.