س ( تحصیلات : لیسانس ، 20 ساله )

من دانشجوی کارشناسیم.از لحاظ تحصیل و خانواده وضعم خوبه.خانواده مذهبی دارم.خودمم خیلی به خدا اعتقاد دارم و باحضور او زندگی میکنم.خانواده خیلی خوبی دارم.ولی تنهام.یه برادر پونزده ساله دارم.نه دختر از اقوام ونه دوستی که بشه باهاش درد و دل کرد.روابطم با بقیه خوبه.معمولا همه دوستم دارم.تو خوابگاه با هم اتاقیام صمیمی ام ولی مسائل شخصیمو نمیتونم بهشون بگم.راستش نمیتونم اعتماد کنم.تفاوت سنیم با مادرم هم کمه ولی گفتن بعضی چیزا هم پرده ی بینمونو از بین میبره هم مامانمو ناراحت میکنه و نمیخوام نگرانم باشه.
باهمه رابطه دارم و دوستم ولی در حدی و تهش تنهام.خیلی مسائله که دوست دارم دربارشون با کسی حرف بزنم تا سبک شم یا تحملشون برام راحت تر شه.تو دوره راهنمایی دوستی داشتم که زیاد باهم صمیمی بودیم و همه مسائل همو میدونستیم ولی تغییر شخصیت کلی داد و خیلی منحرف شد.هنوز گاهی همو میبینیم یا باهم تماس داریم.درباره پسرایی که باهاشون رابطه داره یا مجالس گناهش حرف میزنه.نمیدونم انگیزش چیه.کلا بیشتر رو اعصابه تا دوست باشه ولی به خاطر چیزایی که از هم میدونیم هنوز نتونستم باهاش کاملا کات کنم و بهش بگم برو.به خاطر همین موضوع تا کلی وقت باکسی دوست نشدم الانم اصلا صمیمی نمیشم.البته به خاطر رفتارم معمولا بقیه هستن که میان طرفم و باهام دوست میشن.روحیه ام هم مثل دخترای اطرافم نیست.بیرون رفتن و چرخیدن و به خودم رسیدنو زیاد دوس ندارم. در حد معقول مهمه برام اراسته و شیک باشم اما نه در حد یه دختر.لطفا کمکم کنید از تنهایی دربیام......


مشاور (سیدحبیب الله احمدی)

باسلام. احساس شما کاملاً‌ قابل درک است. شما در دوره ی سنی حساسی قرار دارید که نیاز روانشناختی مخصوص آن، نیاز به صمیمیت است. صمیمیت هم چیزی نیست که صرفاً‌ با روابط اجتماعی و بین فردی خوب، تحقق یابد. بلکه نیازمند داشتن چند دوست صمیمی و روابط صمیمانه ی عمیق است و اوج ارضای این نیاز هم در بافت ازدواج،‌ قابل تحقق خواهد بود. اینکه دیگران برای دوستی به شما رو می آورند یک فرصت طلایی است و پنجاه درصد مسیر شما را برای دستیابی به تحقق نیاز به صمیمیت، کوتاه می کند. اما باید توجه داشته باشید که یکی از مؤلفه های اساسی دوستی های صمیمانه، خودفاش سازی تدریجی است. یعنی به موازات گذشت زمان دوستی و افزایش تعاملات، دو طرف بیشتر راجع به خودشان، شخصیتشان و هرچیزی که مربوط به درونیاتشان است صحبت می کنند و عمق این صحبت ها را هردوطرف به تدریج بیشتر می کنند. تا زمانیکه این خودفاش سازی تدریجی شکل نگیرد، دوستی ها درحد سطحی باقی خواهد ماند و نیاز به صمیمیت شما را ارضا نخواهد کرد. البته به این نکته هم باید توجه داشته باشید که همه ی مسائل مخصوصاً‌ تمام رازهای مهم و مسائل زندگی گذشته نیز قابل بازگو کردن در بافت دوستی های صمیمانه نیستند. اگر شما در حال حاضر با مسائل خاصی روبه رو هستید که ذهن شما را مشغول کرده و ماهیت مسائل هم به گونه ای نیست که بتوانید در مورد آن ها با کسی صحبت کنید، می توانید این موضوعات را با یک مشاور یا روانشناس در میان بگذراید. اگر دانشگاه محل تحصیلات دارای مرکز مشاوره است، می توانید به یکی از مشاوران مرکز مشاوره ی دانشگاه، مراجعه نمایید.