م ( تحصیلات : دبیرستان ، 18 ساله )

من یه برادر 13 ساله دارم که از صبح تا شب به بازی رایانه ای مشغول است و با من نمیاد تا بیرون فوتبال بازی کنیم و در گذشته با من بسیار خوب بود و حرف مرا هم گوش میداد اما الان بسیار به من کم محلی میکند و بامن حرف نمی زند و تا با او میخوام حرف بزنم فوری به اتاقش میرود و در را قفل میکند و اگر هم او را ببینیم و باهاش حرف بزنیم فوری هندزفریش رو توی گوشاش میذاره من در گذشته به همراه داداشم به این ور واونور و با رفیقامون به بازی فوتبال میرفتیم اما الان او با من به بازی نمی اید و من هم توانایی جمع کردن دوستانم برای بازی کردن را ندارم و از این گار به شدت میترسم در ضمن خودم هم به تنهایی جرات رفتن به زمین بازی و بازی با بچه های دیگر رو ندارم و از بچگی ازاین کار میترسم میخوام ترسم رو کنار بذارم اما اراده کافی برای این کار را ندارم و این تابستون بر من حروم شده از شما میخوام که کمکم کنید که چگونه ترسم رو کنار بذارم و مستقل بشم و چه کار کنم تا برادرم را راضی کنم که فقط برای یه امسال با من به بازی بیاید من رو راهنمایی کنید


مشاور (خانم سعیده صفری)

باسلام، برادر گرامی با اینکه رفتار برادرتان را تصدیق نمی کنم اما به هر حال برادرکوچکتان به هر دلیلی انتخاب کرده اند که نوع بازی شان را تغییر دهند و نخواهند فوتبال بازی کنند. و احتمالا با وجود اصرار و صحبت های شما و خانواده هم راضی به این کار نشده اند. به همین دلیل می خواهم اتفاقا به این موضوع به عنوان یک فرصت نگاه کنید به این معنی که اگر برادرتان در این تابستان هم مسئولیت اداره بازی ها را برعهده می گرفتند، اگر چه برای شما راحت تر بود، ولی هیچ وقت به فکر این نمی افتادید که به جای همراهی کردن دیگران کاری برای ترستان انجام دهید. پس اگر موافق باشید به جای اینکه کاری کنیم که برادرتان مانند سابق باشما فوتبال بازی کنند کاری کنیم که خودتان این توانایی را به دست بیاورید و بتوانید با وجود ترس و اضطرابی که در این مورد دارید آن را انجام دهید. در اینجا مختصری در مورد شرایط تان توضیح داده اید ، اما می خواهم اگر موافقید که مشاوره هایتان را پیگیری کنید در مکاتبات بعدی حتما در مورد خودتان جدای از این موضوع توضیح بیشتری دهید و به این نکته اشاره کنید که آیا ترس و نگرانی شما تنها به این موضوع مربوط می شود یا در کارهای دیگر مثل رابطه با سایر دوستانتان و حضور در مدرسه و جاهای دیگر نیز شما را با محدودیت هایی مواجه کرده است ؟، و نکته سوم اینکه زمانی که ترس بر شما غلبه می کند و باعث می شود از کاری که می خواهید انجام دهید پشیمان شوید همان موقع به خودتان چه می گویید و چه افکار و احساساتی از ذهنتان می گذرد؟ در مورد این سؤالات توضیح بیشتری دهید تا با به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد شما بتوانیم کار مشاوره در کنار آمدن با ترستان را راحت تر جلو ببریم.