پرسش :
چرا پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در فتح مکه بر ابوسفيان منت نهاده و او را آزاد گذاشت؟
شرح پرسش :
پاسخ :
فتح مکه در سال هشتم روي داد،[1] این فتح بزرگ يکي از حوادث مهم و سرنوشت ساز تاريخ اسلام بود که پيروزي داخلي پيامبر اسلام در اين فتح رقم زده شد، و دين اسلام پس از فتح مکه در جزيرة العرب از گسترش چشمگيري برخوردار گرديد، و در همين ايام بود که خداوند، مژده پيروزي و فتح کامل را به پيامبرش داد.[2]
يکي از اساسي ترين عناصر پيروزي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و گسترش دين مبين اسلام اخلاق و سعه صدر پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بود، اين ويژگي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مورد تأييد قرآن کريم نيز بوده است.[3]
اخلاق و ويژگي هاي فردي و سابقه ديرين، برتري اخلاقي و شهرت به امانت حضرت در بين مردم مکه، در پيشبرد اهداف عاليه آن حضرت نقش بسزايي داشت. نيروهاي مهاجري که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ قبل از هجرت در مکه دراطراف خود جمع کرده بودند بيشتر آنها مجذوب و شيفته اخلاق و درستکاري آن حضرت شده بودند ودر طول دوره حياتشان دروغي از آن حضرت نشنيده بودند.[4]
قرآن به صراحت آن حضرت را حامل رحمت الهي دانسته و او را مصداق واقعي تجلي رحمت الهي معرفي کرده و از نرمش و خوي پسنديده آن حضرت تعريف و تمجيد مي کند: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِک فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَکلِينَ[5].
پس به سبب رحمت الهي که در وجود تو جلوه گر است با آنان به نرمي برخورد کرده و آنان را شيفته خود گردانيدي، اگر خشن و سخت دل بودي هرگز به گرد تو فراهم نمي آمدند و از دور تو پراکنده مي شدند، اي پيامبر در حق آنان از خداوند طلب بخشش کن و با آنان در امور حکومت مشورت کن و به آنان شخصيت بده.
ابوسفيان در مقابل اين ويژگي هاي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با آن حضرت به دشمني برخاست و مقابله کرد . تا زمان فتح مکه که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با سپاهي گسترده به سوي مکه روان بود در سال هشتم هجرت با ديدن گسترش بلا مانع دين پيامبر با تحريک عباس عموي پيامبر پس از 21 سال مقاومت و مبارزه با پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ايجاد چندين جنگ و انجام دشمني هاي بسيار تصميم گرفت تسليم شود.، آن هنگام که سپاه اسلام در شرف ورود به مکه بود با وساطت عباس عموي پيامبر ابوسفيان به حضور آن حضرت رسيده و تظاهر به مسلماني کرده و شهادتين را گفت و مسلمان شد.[6]
پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پس از اسلام آوردن ابوسفيان به وي ابلاغ کرد که هر کس به خانه تو جمع شود در امان خواهد بود.[7] هدف پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از اين نرمش در مقابل فردي که عمري در مقابل او ايستاده و از پيشرفت اسلام جلوگيري کرد اين بود که:
1. با اين حرکت نشان دهد که دين اسلام دين رحمت و رأفت است و خداوند گذشته را به شرط اصلاح مي بخشد و هر کس به سوي او روي بياورد عزيز مي شود.
2. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ هميشه راه های فرهنگی را برای رونق دین در پیش می گرفتند. و حضرت در صورت امکان از درگيري نظامي دوري مي کرد؛ چنانکه در دستورات خود به سپاهش فرمود: حتي المقدور از درگيري نظامی دوري کرده و با صلح و آرامش مکه را تصرف کنيد و فقط هر کس قصد رويارويي با شما را داشت با او مقابله کنيد. از اينروي رفتار پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بهترين دليل بر اثبات فرهنگي بودن و محوري بودن حرکت هاي فرهنگي بر ساير اسباب بود.
3. آن حضرت علاوه بر اينکه بر تمام تاکتيک هاي فرهنگي مسلط بود، به تاکتيک هاي نظامي نيز اشراف کامل داشت. به جهت اینکه که مکه شهر دشمنان او بود و امکان داشت آنها در خانه ها کمين کرده و به سپاه اسلام از بالای پشت بام ها هجوم برده و خانه ها را سنگر قرار دهند با اين حرکت پیامبر طرفداران ابوسفيان را با این تاکتيک و نرمش غافلگير نمود تا آنها به جاي پايداري و جنگ به آن حضرت ايمان آورده و اسلام را بر کفر ترجيح دهند و این چنين نيز شد، چون بسياري از اين طرح استقبال کرده و به خانه ابوسفيان روي آوردند.
4. به ابوسفيان و تمام مشرکان منّت نهاد و آنان را پس از تسليم و اسارت آزاد کرد که تا آخر عمر خود آزاد شده ناميده شوند چنانکه حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ در مقابل يزيد او را خطاب به «يابن طلقا» کرد «اي پسر آزاد شدگان» تا به او بفهماند که اسلام آوردن اجدادش، به خاطر آزادي و از روي اکراه کامل بوده نه از روي رغبت، چون جمعي از مسلمانان، مهاجرين ناميده شدند، چون با رغبت اسلام آوردند، و جمعي از اهل مدينه انصار نامیده شدندچون پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را با ميل و رغبت ياري کرده و در پيروزي حضرت نقش اساسي داشتند، و افرادی که اين گونه مثل ابوسفيان ايمان آوردند «طلقا» یعنی آزاد شدگان ناميده شدند، يعني اسلام آنان به اسارت و آزادي بود.
5. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با اين روش مي خواست دشمني و کينه هاي ديرين را از دل آنان پاک کرده و آنان را با رغبت خودشان به دين دعوت کند، چنانکه براي تحقق همين هدف بود که از اموال و غنايم به آنان به عنوان «مؤلفة القلوب» بخشيد تا در ايمانشان ثابت قدم شده و در گسترش اسلام شريک باشند و از کارشکني در راه پیشرفت اسلام خودداری کنند.
6. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي خواست به او و مشرکان بفهماند تصوری که در گذشته درباره دين خدا و آن حضرت، داشتند نادرست بوده، و اینکه از گذشته خود سخت پشيمان شده و توبه نمايند و با رغبت به آن حضرت و دينش ايمان بياورند، عده اي از آنان متحول شدند، اما برخي مثل ابوسفيان دلی از سنگ داشتند و هیچ گاه از سر رغبت به اسلام ایمان نیاوردند.
7. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با اين روش با آنان اتمام حجت کرده تا راهي براي برگشت و بهانه اي براي ستيز مجدد نداشته باشند، و اگر فرداي قيامت قصوري انجام دادند در مقابل خداوند وآيندگان شرمسار باشند. که چرا با چنين رأفت و رحمتي از سوي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مخالفت کردند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ سيره صحيح پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ، جعفر مرتضي عاملي.ترجمه سپهری
2ـ سيره پيامبر، باقر شريف القرشي.
پی نوشتها:
[1]. يعقوبي، تاريخ، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات 1413ق، ج1، ص376.
[2]. سوره فتح؛ ابن هشام، سيره، بيروت، دارالکتب العربي، 1418ق، ج3، ص266.
[3]. قلم / 4.
[4]. ر.ک: عاملي، مرتضي، جعفر، الصحيح من سيرة النبي الاعظم.
[5]. آل عمران / 159.
[6]. يعقوبي، همان، ج1، ص377،
[7]. همان.
منبع: اندیشه قم
فتح مکه در سال هشتم روي داد،[1] این فتح بزرگ يکي از حوادث مهم و سرنوشت ساز تاريخ اسلام بود که پيروزي داخلي پيامبر اسلام در اين فتح رقم زده شد، و دين اسلام پس از فتح مکه در جزيرة العرب از گسترش چشمگيري برخوردار گرديد، و در همين ايام بود که خداوند، مژده پيروزي و فتح کامل را به پيامبرش داد.[2]
يکي از اساسي ترين عناصر پيروزي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و گسترش دين مبين اسلام اخلاق و سعه صدر پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بود، اين ويژگي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مورد تأييد قرآن کريم نيز بوده است.[3]
اخلاق و ويژگي هاي فردي و سابقه ديرين، برتري اخلاقي و شهرت به امانت حضرت در بين مردم مکه، در پيشبرد اهداف عاليه آن حضرت نقش بسزايي داشت. نيروهاي مهاجري که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ قبل از هجرت در مکه دراطراف خود جمع کرده بودند بيشتر آنها مجذوب و شيفته اخلاق و درستکاري آن حضرت شده بودند ودر طول دوره حياتشان دروغي از آن حضرت نشنيده بودند.[4]
قرآن به صراحت آن حضرت را حامل رحمت الهي دانسته و او را مصداق واقعي تجلي رحمت الهي معرفي کرده و از نرمش و خوي پسنديده آن حضرت تعريف و تمجيد مي کند: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِک فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَکلِينَ[5].
پس به سبب رحمت الهي که در وجود تو جلوه گر است با آنان به نرمي برخورد کرده و آنان را شيفته خود گردانيدي، اگر خشن و سخت دل بودي هرگز به گرد تو فراهم نمي آمدند و از دور تو پراکنده مي شدند، اي پيامبر در حق آنان از خداوند طلب بخشش کن و با آنان در امور حکومت مشورت کن و به آنان شخصيت بده.
ابوسفيان در مقابل اين ويژگي هاي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با آن حضرت به دشمني برخاست و مقابله کرد . تا زمان فتح مکه که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با سپاهي گسترده به سوي مکه روان بود در سال هشتم هجرت با ديدن گسترش بلا مانع دين پيامبر با تحريک عباس عموي پيامبر پس از 21 سال مقاومت و مبارزه با پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ايجاد چندين جنگ و انجام دشمني هاي بسيار تصميم گرفت تسليم شود.، آن هنگام که سپاه اسلام در شرف ورود به مکه بود با وساطت عباس عموي پيامبر ابوسفيان به حضور آن حضرت رسيده و تظاهر به مسلماني کرده و شهادتين را گفت و مسلمان شد.[6]
پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پس از اسلام آوردن ابوسفيان به وي ابلاغ کرد که هر کس به خانه تو جمع شود در امان خواهد بود.[7] هدف پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از اين نرمش در مقابل فردي که عمري در مقابل او ايستاده و از پيشرفت اسلام جلوگيري کرد اين بود که:
1. با اين حرکت نشان دهد که دين اسلام دين رحمت و رأفت است و خداوند گذشته را به شرط اصلاح مي بخشد و هر کس به سوي او روي بياورد عزيز مي شود.
2. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ هميشه راه های فرهنگی را برای رونق دین در پیش می گرفتند. و حضرت در صورت امکان از درگيري نظامي دوري مي کرد؛ چنانکه در دستورات خود به سپاهش فرمود: حتي المقدور از درگيري نظامی دوري کرده و با صلح و آرامش مکه را تصرف کنيد و فقط هر کس قصد رويارويي با شما را داشت با او مقابله کنيد. از اينروي رفتار پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بهترين دليل بر اثبات فرهنگي بودن و محوري بودن حرکت هاي فرهنگي بر ساير اسباب بود.
3. آن حضرت علاوه بر اينکه بر تمام تاکتيک هاي فرهنگي مسلط بود، به تاکتيک هاي نظامي نيز اشراف کامل داشت. به جهت اینکه که مکه شهر دشمنان او بود و امکان داشت آنها در خانه ها کمين کرده و به سپاه اسلام از بالای پشت بام ها هجوم برده و خانه ها را سنگر قرار دهند با اين حرکت پیامبر طرفداران ابوسفيان را با این تاکتيک و نرمش غافلگير نمود تا آنها به جاي پايداري و جنگ به آن حضرت ايمان آورده و اسلام را بر کفر ترجيح دهند و این چنين نيز شد، چون بسياري از اين طرح استقبال کرده و به خانه ابوسفيان روي آوردند.
4. به ابوسفيان و تمام مشرکان منّت نهاد و آنان را پس از تسليم و اسارت آزاد کرد که تا آخر عمر خود آزاد شده ناميده شوند چنانکه حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ در مقابل يزيد او را خطاب به «يابن طلقا» کرد «اي پسر آزاد شدگان» تا به او بفهماند که اسلام آوردن اجدادش، به خاطر آزادي و از روي اکراه کامل بوده نه از روي رغبت، چون جمعي از مسلمانان، مهاجرين ناميده شدند، چون با رغبت اسلام آوردند، و جمعي از اهل مدينه انصار نامیده شدندچون پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را با ميل و رغبت ياري کرده و در پيروزي حضرت نقش اساسي داشتند، و افرادی که اين گونه مثل ابوسفيان ايمان آوردند «طلقا» یعنی آزاد شدگان ناميده شدند، يعني اسلام آنان به اسارت و آزادي بود.
5. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با اين روش مي خواست دشمني و کينه هاي ديرين را از دل آنان پاک کرده و آنان را با رغبت خودشان به دين دعوت کند، چنانکه براي تحقق همين هدف بود که از اموال و غنايم به آنان به عنوان «مؤلفة القلوب» بخشيد تا در ايمانشان ثابت قدم شده و در گسترش اسلام شريک باشند و از کارشکني در راه پیشرفت اسلام خودداری کنند.
6. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي خواست به او و مشرکان بفهماند تصوری که در گذشته درباره دين خدا و آن حضرت، داشتند نادرست بوده، و اینکه از گذشته خود سخت پشيمان شده و توبه نمايند و با رغبت به آن حضرت و دينش ايمان بياورند، عده اي از آنان متحول شدند، اما برخي مثل ابوسفيان دلی از سنگ داشتند و هیچ گاه از سر رغبت به اسلام ایمان نیاوردند.
7. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با اين روش با آنان اتمام حجت کرده تا راهي براي برگشت و بهانه اي براي ستيز مجدد نداشته باشند، و اگر فرداي قيامت قصوري انجام دادند در مقابل خداوند وآيندگان شرمسار باشند. که چرا با چنين رأفت و رحمتي از سوي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مخالفت کردند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ سيره صحيح پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ، جعفر مرتضي عاملي.ترجمه سپهری
2ـ سيره پيامبر، باقر شريف القرشي.
پی نوشتها:
[1]. يعقوبي، تاريخ، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات 1413ق، ج1، ص376.
[2]. سوره فتح؛ ابن هشام، سيره، بيروت، دارالکتب العربي، 1418ق، ج3، ص266.
[3]. قلم / 4.
[4]. ر.ک: عاملي، مرتضي، جعفر، الصحيح من سيرة النبي الاعظم.
[5]. آل عمران / 159.
[6]. يعقوبي، همان، ج1، ص377،
[7]. همان.
منبع: اندیشه قم
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}