پرسش :
در رابطه با عصمت حضرت زهرا (س) توضيح بدهيد و اينکه نظر اهل تسنن در اين رابطه چيست و شيعه چگونه اين شبهه را رد مي کند؟
شرح پرسش :
پاسخ :
کسي که متون وارده در قرآن و سنت شريف درباره اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و از جمله فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ را مورد بررسي قرار دهد جز اقرار به عصمت و بلندي مقام و عظمت ايشان در دوري از گناه و معصيت ، راه ديگري در پيش پاي خود نمي بيند.[1] در مورد حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ بايد معتقد بودکه ايشان، صاحب ولايت کبري است. يعني همان طور که بايد به ولايت رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و اميرالمومنين علي ـ عليه السلام ـ و حسنين ـ عليهم السلام ـ ايمان داشت، مي بايست به ولايت حضرت صديقه طاهره ـ سلام الله عليها ـ نيز همان گونه اعتراف کرد و معتقد بود.[2] اين نوع ديدگاه جزء با عصمت ايشان نمي سازد و اينکه آن حضرت ـ سلام الله عليها ـ همچون ديگر ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ از هر گونه گناه و پليدي به دور است و حتي به سهو هم دچار نمي شوند. همان گونه که ما معتقديم، ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ حجت بر ما هستند، امامان ما، حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ را حجت برخود خوانده اند، يعني ايشان حجت خداوند بر حجج الهي است، لذا همان گونه که حجج الهي بايد از هر گونه رجس و پليدي بدور باشند، حجت خداوند بر حجج الهي، به طريق اولي بايد از رجس و پليدي بدور باشد و در سطح بالاتري از تقرب به مقام ربوبي باشد. سخن در مورد عصمت حضرت زهرا و بررسي تفصيلي آن، در گفتار کوتاه ما نمي گنجد، زيرا آيات و رواياتي که در مورد مناقب و شأن معصومين ـ عليهم السلام ـ خصوصا حضرت زهرا وارد شده است، فراوان اند، لذا جهت رعايت اختصار، مواردي از آنها را ذکر مي کنيم.
آيات: آيات و سوره هاي فراواني در قرآن در مورد حضرت زهرا نازل شده است جهت اختصار از يکي از اين آيات در اثبات عصمت حضرت زهرا استفاده مي کنيم. «انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا» « خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند. ».[3]
عامّه و خاصه مسلمين، معتقدند که اين آيه در حق اهل بيت پيامبر اکرم ـ در منزل امّ سلمه، و در حق پنج تن آل عبا نازل شده است و هيچ يک از زنان پيغمبر اکرم داخل اين قضيه نيست، و اين مطلب از مسلمات است. وقتي که اين آيه نازل شد، پيامبر اکرم و علي و فاطمه و حسنين ـ عليهم السلام ـ زير عباي پيامبر اکرم بودند که «ام سلمه» مي خواست زير عبا برود، ولي پيامبر فرمودند داخل نشود (و أنت في خير) «تو بر خير و نيکي هستي» ولي اين آيه مخصوص ما پنج تن است. 17 نفر از صحابه از جمله، انس بن مالک، ابن عباس، ابوهريره و...، اين روايت را نقل کرده اند. علاوه بر آن 300 نفر ديگر نيز اين روايت را به همان ترتيب و با ذکر اين که محل نزول آيه خانه «ام سلمه» بوده است، نقل کرده اند، که شرح آن به طور تفصيل در کتاب «الغدير» آمده است. پيغمبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ، براي اثبات و روشن شدن حقيقت امر، کار بسيار جالبي کرده است که 9 نفر از صحابه آن را نقل کرده اند، به اين شرح که بعد از نزول اين آيه، حضرت رسول اکرم هر روز (تا زمان وفاتش تقريبا)، هنگام خروج از منزل که براي اقامه نماز صبح به مسجد تشريف مي برد، قبل از نماز صبح به در خانه حضرت صديقه ـ سلام الله عليها ـ مي آمد و مي فرمود: «السلام عليکم يا اهل البيت، انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا».[4] پس با توجه به مطالب فوق، جاي هيچ گونه ترديدي نيست که حضرت صديقه طاهره ـ سلام الله عليها ـ نيز مشمول آيه تطهير است و در کلمه «اهل البيت»، ايشان نيز مراد است.
يکي از رواياتي که مورد قبول فريقين «شيعه و سني» مي باشد، اين است که «ام سلمه» که سرآمد زن هاي پيغمبر اکرم است، مي گويد: من از پيغمبر اکرم پرسيدم که اين آيه تطهير در شأن کيست؟ حضرت فرمود: درباره من، علي، فاطمه و حسنين است و تو مشمول اين آيه نيستي. لذا ام سلمه اقرار مي کند ما همسران پيامبر، مشمول اين آيه نيستيم. و هيچکدام از زنان، چنين ادعايي نکرده اند.[5] لذا اهل سنت هم نمي توانند ادعا کنند که اين آيه در حق زنان پيغمبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است. ادله ديگري در اين مورد وجود دارد که جهت اختصار از ذکر آنها خودداري مي شود.[6]
روايات: علاوه بر رواياتي که در توضيح آيه تطهير و آيات ديگر، در اثبات عصمت حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ آمده است، دو دسته ديگر از روايات وجود دارد، که در اين خصوص مورد استفاده قرار مي گيرد:
الف) رواياتي که در مدح و منزلت خود حضرت زهرا ـ وارد شده است که به يکي از آنها اشاره مي شود؛ گفتار رسول اکرم در مورد اينکه: «ان الله تبارک و تعالي يغضب لغضب فاطمه، و يرضي لرضاها» «خداوند خشم مي گيرد براي خشم فاطمه، و نسبت به خرسندي او خرسند مي گردد». لازمه اين بيان قبول عصمت مي باشد، زيرا غير ممکن و محال است که خداوند به سبب خشم فاطمه خشمگين گردد در حالي که او معصوم نباشد.
زيرا پذيرش غير معصوم بودن وي به اين معناست که او ممکن است دچار خطا يا لغزش گردد، در اين صورت ممکن است براي موردي که غير حق و باطل باشد خشمگين شود. (همين گفته در مورد خرسندي هم وجود دارد ). وجود اطلاق و عدم تقييد در کلام پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اين معنا را مي رساند که زهرا ـ سلام الله عليها ـ خشم نخواهد گرفت مگر به سبب چيزي که خداوند براي آن خشم خواهد گرفت.
لذا کسي که خشمش به معني خشم خداوند است، جز حق عملي نمي کند و از او خطايي سر نمي زند، و براي يک لحظه ميل به باطل ندارد ، بنابراين خشم او: نمايانگر حق است و در واقع اين حديث، بر اين دلالت مي کند که زهرا ـ سلام الله عليها ـ جايگاه بزرگي دارد که صرفا با عقل قابل درک نيست.[7]
ب) رواياتي که مناقب و منزلت اهل بيت ـ عليهم السلام ـ را به طور مشترک بازگو مي کند. در اين مورد نيز به يک نمونه از رواياتي که مورد قبول فريقين (شيعه و سني) است استدلال مي کنيم و آن حديث ثقلين است. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: «من در ميان شما چيزي را بر جاي مي گذارم که آن را داشته باشيد هرگز گمراه نمي شويد، کتاب خدا و عترت اهل بيتم که از هم جدا نمي شوند تا اينکه کنار حوض بر من وارد شوند». استدلال به حديث چنين است که، کسي که از قرآن جدا نمي شود و از او دور نمي گردد، به معني آن است که کاملا همانند قرآن، باطل از پيش او و از پشت سر به سراغش نمي آيد. و اگر احتمالي هر چند بسيار اندک از جدايي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ از قرآن وجود مي داشت، حضرت رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در کلام خود براي ما مؤکد نمي ساخت که آن دو جدا نمي شوند تا زماني که در کنار حوض بر من وارد شوند. لذا همان طور که در آيه تطهير، گفتيم که در حق اهل بيت نازل شده است و هم منابع تفسير و حديث متفقند که اين آيه در حق پيغمبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و علي و فاطمه و حسنين نازل شده است، چنانکه در صحيح مسلم در کتاب فضايل صحابه، باب فضايل اهل بيت ـ عليهم السلام ـ آمده است،[8] در اينجا هم اهل بيت را اين پنج تن مي دانيم.
اشکال اهل سنت: اهل سنت و جماعت، اشکالي را به اصل مسأله عصمت وارد کرده اند که هر چند در مورد عصمت پيامبر اکرم مي باشد، ولي به طريق اولي، عصمت معصومين و حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ را زير سئوال مي برد. اهل سنت معتقد نيستند که پيامبر اکرم در هر چيزي معصوم بوده است، بلکه فقط در امر تبليغ عصمت داشته است! و معلوم نيست که چگونه امور وارده از حضرت زهرا را تشخيص و طبقه بندي مي کنند که کدام يک از مطالب ديني و کدام يک از مطالب ديگر است. وقتي که پيامبر اکرم فقط در امر تبليغ عصمت داشته باشد و عصمت مطلق نداشته باشد، نمي توان عصمت مطلقه را براي ساير معصومين و حضرت زهرا نيز قائل شد.
پاسخ آنکه؛ اولاً بنابر آيه تطهير، هر نوع پليدي و گناه از اهل بيت ـ عليهم السلام ـ دفع شده واين مطلب را کلمه «الرجس» بيان مي کند، زيرا «ال» آن استغراق است و معناي آن دوري از هر گونه پليدي، حتي به صورت سهوي، مي باشد و هيچ دليلي محکم تر و واضح تر از اين دليل نمي توان يافت.
ثانياً: در حديث ثقلين که صحت آن نزد عموم مسلمين سني و شيعه ثابت شده است عصمت اهل البيت و حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ کاملا واضح است و اگر اشکال گرفته شود که اين حديث فقط ما را نسبت به رجوع به اهل بيت خبر مي دهد! پاسخ مي دهيم که، چنانکه قرآن از پيش رو و از پشت سر، باطل به سوي آن نمي آيد، مقارن بودن اهل بيت با قرآن و تصريح به جدا نشدن از آن، دلالت بر عصمت آنان دارد. زيرا که هر مخالفت با شريعت که از سوي آنان صورت گيرد، خواه عمدي و خواه سهوي يا از روي غفلت، جدايي از قرآن شمرده مي شود. لذا اگر بگوييم که آنان هر چند يک لحظه از آن جدا مي شوند، اين سخن، اثبات دروغ براي فرموده پيامبر اکرم است که از جانب خداي عزّوجلّ خبر از عدم وقوع جدايي داده است، اگر جايز باشد که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را به دروغ و جايز شمردن دروغ عمدي متهم نماييم، اين با عصمت آن حضرت حتي در مقام تبليغ منافات دارد، در حالي که پيامبر اکرم در موارد متعددي بر اين حديث تأکيد فرموده اند. (يعني خداي ناکرده به صورت متعدد دروغ عمدي گفته است).
ثالثاً: پيامبر اکرم تمسّک جستن به اهل بيت عترت را نگهدارنده از گمراهي به طور دائمي و ابدي شمرده است، زيرا واژه «لن» در حديث ثقلين افاده ابدي دارد. بنابراين اگر جايي براي گمراهي آنان به اندازه يک لحظه هم وجود داشته باشد، دراين صورت تمسک جستن به عترت چگونه مي تواند نگهدارنده باشد؟[9]
نتيجه آنکه عصمت پيامبر اکرم و اهل بيت عصمت در حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ به طور دائم و در همه امور بوده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ فاطمه الزهراء ـ سلام الله عليها ـ گفتار علامه اميني، به کوشش حبيب چايچيان (حسان).
2ـ مسند فاطمه الزهراء، السيد حسين شيخ الاسلامي. مرکز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1377ش.
3ـ با نور فاطمه هدايت شدم، عبدالعظيم حسن سوداني.
پی نوشتها:
[1]. با نور فاطمه هدايت شدم، عبدالعظيم حسن سوداني، ترجمه، سيد حسين محفوظي، انتشارات بنياد معارف اسلامي، 1383ش.
[2]. فاطمه الزهراء (س)، گفتار علامه اميني به کوشش حبيب چايچيان (حسان)، چاپ سيزدهم، چاپ و صحافي چاپخانه سپهر، تهران، 1362.
[3]. احزاب / 33.
[4]. فاطمه الزهراء گفتار علامه اميني، ص16 و 17.
[5]. فاطمه الزهرا، ص18.
[6]. ر.ک: شب هاي پيشاور، گفتار مرحوم سلطان الواعظين شيرازي، ص687 الي 693 ـ ناشر دارالکتب الاسلاميه، 1383ش.
[7]. با نور فاطمه هدايت شدم، ص117.
[8]. با نور فاطمه هدايت شدم، ص218.
[9]. با نور فاطمه هدايت شدم، ص220 الي 221.
منبع: اندیشه قم
کسي که متون وارده در قرآن و سنت شريف درباره اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و از جمله فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ را مورد بررسي قرار دهد جز اقرار به عصمت و بلندي مقام و عظمت ايشان در دوري از گناه و معصيت ، راه ديگري در پيش پاي خود نمي بيند.[1] در مورد حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ بايد معتقد بودکه ايشان، صاحب ولايت کبري است. يعني همان طور که بايد به ولايت رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و اميرالمومنين علي ـ عليه السلام ـ و حسنين ـ عليهم السلام ـ ايمان داشت، مي بايست به ولايت حضرت صديقه طاهره ـ سلام الله عليها ـ نيز همان گونه اعتراف کرد و معتقد بود.[2] اين نوع ديدگاه جزء با عصمت ايشان نمي سازد و اينکه آن حضرت ـ سلام الله عليها ـ همچون ديگر ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ از هر گونه گناه و پليدي به دور است و حتي به سهو هم دچار نمي شوند. همان گونه که ما معتقديم، ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ حجت بر ما هستند، امامان ما، حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ را حجت برخود خوانده اند، يعني ايشان حجت خداوند بر حجج الهي است، لذا همان گونه که حجج الهي بايد از هر گونه رجس و پليدي بدور باشند، حجت خداوند بر حجج الهي، به طريق اولي بايد از رجس و پليدي بدور باشد و در سطح بالاتري از تقرب به مقام ربوبي باشد. سخن در مورد عصمت حضرت زهرا و بررسي تفصيلي آن، در گفتار کوتاه ما نمي گنجد، زيرا آيات و رواياتي که در مورد مناقب و شأن معصومين ـ عليهم السلام ـ خصوصا حضرت زهرا وارد شده است، فراوان اند، لذا جهت رعايت اختصار، مواردي از آنها را ذکر مي کنيم.
آيات: آيات و سوره هاي فراواني در قرآن در مورد حضرت زهرا نازل شده است جهت اختصار از يکي از اين آيات در اثبات عصمت حضرت زهرا استفاده مي کنيم. «انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا» « خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند. ».[3]
عامّه و خاصه مسلمين، معتقدند که اين آيه در حق اهل بيت پيامبر اکرم ـ در منزل امّ سلمه، و در حق پنج تن آل عبا نازل شده است و هيچ يک از زنان پيغمبر اکرم داخل اين قضيه نيست، و اين مطلب از مسلمات است. وقتي که اين آيه نازل شد، پيامبر اکرم و علي و فاطمه و حسنين ـ عليهم السلام ـ زير عباي پيامبر اکرم بودند که «ام سلمه» مي خواست زير عبا برود، ولي پيامبر فرمودند داخل نشود (و أنت في خير) «تو بر خير و نيکي هستي» ولي اين آيه مخصوص ما پنج تن است. 17 نفر از صحابه از جمله، انس بن مالک، ابن عباس، ابوهريره و...، اين روايت را نقل کرده اند. علاوه بر آن 300 نفر ديگر نيز اين روايت را به همان ترتيب و با ذکر اين که محل نزول آيه خانه «ام سلمه» بوده است، نقل کرده اند، که شرح آن به طور تفصيل در کتاب «الغدير» آمده است. پيغمبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ، براي اثبات و روشن شدن حقيقت امر، کار بسيار جالبي کرده است که 9 نفر از صحابه آن را نقل کرده اند، به اين شرح که بعد از نزول اين آيه، حضرت رسول اکرم هر روز (تا زمان وفاتش تقريبا)، هنگام خروج از منزل که براي اقامه نماز صبح به مسجد تشريف مي برد، قبل از نماز صبح به در خانه حضرت صديقه ـ سلام الله عليها ـ مي آمد و مي فرمود: «السلام عليکم يا اهل البيت، انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا».[4] پس با توجه به مطالب فوق، جاي هيچ گونه ترديدي نيست که حضرت صديقه طاهره ـ سلام الله عليها ـ نيز مشمول آيه تطهير است و در کلمه «اهل البيت»، ايشان نيز مراد است.
يکي از رواياتي که مورد قبول فريقين «شيعه و سني» مي باشد، اين است که «ام سلمه» که سرآمد زن هاي پيغمبر اکرم است، مي گويد: من از پيغمبر اکرم پرسيدم که اين آيه تطهير در شأن کيست؟ حضرت فرمود: درباره من، علي، فاطمه و حسنين است و تو مشمول اين آيه نيستي. لذا ام سلمه اقرار مي کند ما همسران پيامبر، مشمول اين آيه نيستيم. و هيچکدام از زنان، چنين ادعايي نکرده اند.[5] لذا اهل سنت هم نمي توانند ادعا کنند که اين آيه در حق زنان پيغمبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است. ادله ديگري در اين مورد وجود دارد که جهت اختصار از ذکر آنها خودداري مي شود.[6]
روايات: علاوه بر رواياتي که در توضيح آيه تطهير و آيات ديگر، در اثبات عصمت حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ آمده است، دو دسته ديگر از روايات وجود دارد، که در اين خصوص مورد استفاده قرار مي گيرد:
الف) رواياتي که در مدح و منزلت خود حضرت زهرا ـ وارد شده است که به يکي از آنها اشاره مي شود؛ گفتار رسول اکرم در مورد اينکه: «ان الله تبارک و تعالي يغضب لغضب فاطمه، و يرضي لرضاها» «خداوند خشم مي گيرد براي خشم فاطمه، و نسبت به خرسندي او خرسند مي گردد». لازمه اين بيان قبول عصمت مي باشد، زيرا غير ممکن و محال است که خداوند به سبب خشم فاطمه خشمگين گردد در حالي که او معصوم نباشد.
زيرا پذيرش غير معصوم بودن وي به اين معناست که او ممکن است دچار خطا يا لغزش گردد، در اين صورت ممکن است براي موردي که غير حق و باطل باشد خشمگين شود. (همين گفته در مورد خرسندي هم وجود دارد ). وجود اطلاق و عدم تقييد در کلام پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اين معنا را مي رساند که زهرا ـ سلام الله عليها ـ خشم نخواهد گرفت مگر به سبب چيزي که خداوند براي آن خشم خواهد گرفت.
لذا کسي که خشمش به معني خشم خداوند است، جز حق عملي نمي کند و از او خطايي سر نمي زند، و براي يک لحظه ميل به باطل ندارد ، بنابراين خشم او: نمايانگر حق است و در واقع اين حديث، بر اين دلالت مي کند که زهرا ـ سلام الله عليها ـ جايگاه بزرگي دارد که صرفا با عقل قابل درک نيست.[7]
ب) رواياتي که مناقب و منزلت اهل بيت ـ عليهم السلام ـ را به طور مشترک بازگو مي کند. در اين مورد نيز به يک نمونه از رواياتي که مورد قبول فريقين (شيعه و سني) است استدلال مي کنيم و آن حديث ثقلين است. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: «من در ميان شما چيزي را بر جاي مي گذارم که آن را داشته باشيد هرگز گمراه نمي شويد، کتاب خدا و عترت اهل بيتم که از هم جدا نمي شوند تا اينکه کنار حوض بر من وارد شوند». استدلال به حديث چنين است که، کسي که از قرآن جدا نمي شود و از او دور نمي گردد، به معني آن است که کاملا همانند قرآن، باطل از پيش او و از پشت سر به سراغش نمي آيد. و اگر احتمالي هر چند بسيار اندک از جدايي اهل بيت ـ عليهم السلام ـ از قرآن وجود مي داشت، حضرت رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در کلام خود براي ما مؤکد نمي ساخت که آن دو جدا نمي شوند تا زماني که در کنار حوض بر من وارد شوند. لذا همان طور که در آيه تطهير، گفتيم که در حق اهل بيت نازل شده است و هم منابع تفسير و حديث متفقند که اين آيه در حق پيغمبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و علي و فاطمه و حسنين نازل شده است، چنانکه در صحيح مسلم در کتاب فضايل صحابه، باب فضايل اهل بيت ـ عليهم السلام ـ آمده است،[8] در اينجا هم اهل بيت را اين پنج تن مي دانيم.
اشکال اهل سنت: اهل سنت و جماعت، اشکالي را به اصل مسأله عصمت وارد کرده اند که هر چند در مورد عصمت پيامبر اکرم مي باشد، ولي به طريق اولي، عصمت معصومين و حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ را زير سئوال مي برد. اهل سنت معتقد نيستند که پيامبر اکرم در هر چيزي معصوم بوده است، بلکه فقط در امر تبليغ عصمت داشته است! و معلوم نيست که چگونه امور وارده از حضرت زهرا را تشخيص و طبقه بندي مي کنند که کدام يک از مطالب ديني و کدام يک از مطالب ديگر است. وقتي که پيامبر اکرم فقط در امر تبليغ عصمت داشته باشد و عصمت مطلق نداشته باشد، نمي توان عصمت مطلقه را براي ساير معصومين و حضرت زهرا نيز قائل شد.
پاسخ آنکه؛ اولاً بنابر آيه تطهير، هر نوع پليدي و گناه از اهل بيت ـ عليهم السلام ـ دفع شده واين مطلب را کلمه «الرجس» بيان مي کند، زيرا «ال» آن استغراق است و معناي آن دوري از هر گونه پليدي، حتي به صورت سهوي، مي باشد و هيچ دليلي محکم تر و واضح تر از اين دليل نمي توان يافت.
ثانياً: در حديث ثقلين که صحت آن نزد عموم مسلمين سني و شيعه ثابت شده است عصمت اهل البيت و حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ کاملا واضح است و اگر اشکال گرفته شود که اين حديث فقط ما را نسبت به رجوع به اهل بيت خبر مي دهد! پاسخ مي دهيم که، چنانکه قرآن از پيش رو و از پشت سر، باطل به سوي آن نمي آيد، مقارن بودن اهل بيت با قرآن و تصريح به جدا نشدن از آن، دلالت بر عصمت آنان دارد. زيرا که هر مخالفت با شريعت که از سوي آنان صورت گيرد، خواه عمدي و خواه سهوي يا از روي غفلت، جدايي از قرآن شمرده مي شود. لذا اگر بگوييم که آنان هر چند يک لحظه از آن جدا مي شوند، اين سخن، اثبات دروغ براي فرموده پيامبر اکرم است که از جانب خداي عزّوجلّ خبر از عدم وقوع جدايي داده است، اگر جايز باشد که پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را به دروغ و جايز شمردن دروغ عمدي متهم نماييم، اين با عصمت آن حضرت حتي در مقام تبليغ منافات دارد، در حالي که پيامبر اکرم در موارد متعددي بر اين حديث تأکيد فرموده اند. (يعني خداي ناکرده به صورت متعدد دروغ عمدي گفته است).
ثالثاً: پيامبر اکرم تمسّک جستن به اهل بيت عترت را نگهدارنده از گمراهي به طور دائمي و ابدي شمرده است، زيرا واژه «لن» در حديث ثقلين افاده ابدي دارد. بنابراين اگر جايي براي گمراهي آنان به اندازه يک لحظه هم وجود داشته باشد، دراين صورت تمسک جستن به عترت چگونه مي تواند نگهدارنده باشد؟[9]
نتيجه آنکه عصمت پيامبر اکرم و اهل بيت عصمت در حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ به طور دائم و در همه امور بوده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ فاطمه الزهراء ـ سلام الله عليها ـ گفتار علامه اميني، به کوشش حبيب چايچيان (حسان).
2ـ مسند فاطمه الزهراء، السيد حسين شيخ الاسلامي. مرکز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1377ش.
3ـ با نور فاطمه هدايت شدم، عبدالعظيم حسن سوداني.
پی نوشتها:
[1]. با نور فاطمه هدايت شدم، عبدالعظيم حسن سوداني، ترجمه، سيد حسين محفوظي، انتشارات بنياد معارف اسلامي، 1383ش.
[2]. فاطمه الزهراء (س)، گفتار علامه اميني به کوشش حبيب چايچيان (حسان)، چاپ سيزدهم، چاپ و صحافي چاپخانه سپهر، تهران، 1362.
[3]. احزاب / 33.
[4]. فاطمه الزهراء گفتار علامه اميني، ص16 و 17.
[5]. فاطمه الزهرا، ص18.
[6]. ر.ک: شب هاي پيشاور، گفتار مرحوم سلطان الواعظين شيرازي، ص687 الي 693 ـ ناشر دارالکتب الاسلاميه، 1383ش.
[7]. با نور فاطمه هدايت شدم، ص117.
[8]. با نور فاطمه هدايت شدم، ص218.
[9]. با نور فاطمه هدايت شدم، ص220 الي 221.
منبع: اندیشه قم
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}