پرسش :
چرا حضرت علي (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهيد نشود؟
شرح پرسش :
پاسخ :
امامان ـ عليهم السلام ـ معصوم هستند و قول، فعل و تقرير آنان از هرگونه خطا و اشتباه مصون مي باشد به ويژه در مواردي که به امامت و هدايت جامعه مربوط مي باشد در اين گونه موارد تمامي علماء نسبت به عصمت امامان ـ عليهم السلام ـ اتفاق نظر دارند با پايبندي به اين اصل اساسي بايد به صحت رفتار و سيره امامان ـ عليهم السلام ـ اعتقاد داشت و به مقدار توانايي به دنبال کشف اسرار و دلايل آن باشيم تا به عنوان الگو در زندگي خود به کار بنديم.
رفتار و موضع گيري امامان، با ملاحظه تأثيرگذاري در طول تاريخ و پيروزي نهايي حق بر باطل مي باشد اگر چه در زمان خودشان اين پيروزي اتفاق نيفتد و رنج و سختي فراواني را در زندگي خود تحمل مي کنند با اين نگاه صبر و سکوت امام علي ـ عليه السلام ـ فريادي رسا بر مظلوميت آن حضرت در طول تاريخ مي باشد، سکوت حضرت، زمينه سوء استفاده دشمنان را خشکاند چنان که ابوسفيان حاضر شده بود با امام علي ـ عليه السلام ـ بيعت کند و بر عليه خلفاء اقدام کند امّا امام علي ـ عليه السلام ـ در پاسخ به حضرت فاطمه الزهراء ـ سلام الله عليها ـ فرمودند اگر مي خواهي نام پدرت ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ هم چنان باقي بماند بايد صبر کنيم و در روايت ديگر امام علي ـ عليه السلام ـ فرمودند: به خدا قسم اگر خطر نابودي دين، بازگشت کفر و پراکندگي مسلمانان در ميان نبود اين گونه صبر نمي کردم.[1]
اين دو نمونه تاريخي و نمونه هاي فراوان ديگر حکايت از آن دارد که حساسيت زمانه اقتضاء مي کرد حتي براي حفظ ظاهر اسلام، اهل بيت ـ عليهم السلام ـ آن چنان صبر کنند ولي نکته اصلي آن است که در کنار اين صبر، بايد حق و حقيقت در طول تاريخ آشکار بماند و سياهي ظلم و خيانت براي همگان معلوم شود. هنر امام علي ـ عليه السلام ـ و حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ آن بود که به گونه اي رنج و زجر را تحمل کردند که رو سياهي آن براي ظالمان در طول تاريخ قابل پاک شدن نباشد.
درباره مظلوميت حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ و واقعه شهادت آن حضرت بايد دانست که مردم صدر اسلام، احترام ويژه پيامبر اکرم به دخترش حضرت زهرا را به طور آشکارا ديده و شنيده بودند، هنوز احاديثي مانند: «فاطمه بضعة منيّ، من أذاها فقد آذاني» «فاطمه پاره تن من است هر کس به او آزار رساند مرا آزرده است» را به خاطر داشتند. از اين رو هنگامي که مي خواستند امام علي ـ عليه السلام ـ را با اجبار براي بيعت به مسجد ببرند حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ پشت در آمد تا آنان به احترام حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ شرم کنند و بر گردند اتفاقا کساني که در جلو جمعيت بودند وقتي فهميدند حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ پشت در است، دست نگه داشتند و با صداي بلند گفتند فاطمه پشت در است. امّا عمر بن خطاب پاسخ داد : «و ان کانت» اگر چه او (فاطمه) باشد» آن جا بود که آن واقعه جان سوز اتفاق افتاد. و دشمنان غاصب انتقام خود را از فدايي ولايت گرفتند.[2]
ناگفته نماند اگر چه در ظاهر، دشمنان انتقام گرفتند؛ امّا «کبودي بدن» و سرخي خون مظلومانه حضرت براي هميشه در حافظه تاريخ باقي ماند و براي همه حقيقت جويان حجّت بالغه و آشکار شد و با نگاه ملکوتي اين يک «انتخاب» از سوي حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ بود، تا حقانيت علوي و مظلوميت فاطمي آميخته گردد و آن مشعل نوراني در طول تاريخ افروخته ماند.
همچنين در کتب تاريخي و روايي در مورد اين قضيّه مطالب زيادي نقل شده که به نمونه هايي از آنها در کتب شيعه و اهل سنت اشاره مي کنيم:
طبق گزارش تاريخ و روايات، دشمنان به خاطر کشتن اميرمؤمنان آمده بودند و اگر ايشان پشت در مي آمدند به شهادت رسيده و نور ولايت خاموش مي شد که بيرون آمدن فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ به جاي امير مومنان بخاطر حفظ مقام ولايت بوده است.
عبدالفتاح عبدالمقصود در کتاب خود «السقيفه و الخلافه» مي گويد: « نگاهي به نوشته هايي که مورخين به مقدار زياد شبيه به اين روايت آورده اند ـ که از آن به توسل به زور عمر پي مي بريم ـ ما را به اين مي رساند که او مي خواست يا علي را بکشد يا خانه را با هر که در آن است به آتش بکشد».[3]
شهرستاني در ملل و نحل مي گويد: «از جاحظ نقل شده است که عمر به شکم فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ در روز بيعت ضربتي زد که از آن جنينش سقط شد و عمر فرياد مي زد: خانه را با هر که در آن است به آتش بکشيد و در آن جز علي و فاطمه و حسن و حسين نبود».[4]
از اين اقرارها به دست مي آيد که عمر نقشه کشيده بود که به مجرد آمدن امير مؤمنان، حضرت را بکشد.
امّا حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ به پشت درب خانه آمدند تا مانع اين نقشه شوند. عمر که ديد نقشه اش با شکست مواجه شده، خواست خانه را به آتش بکشد تا به بهانه مخالفت با بيعت همه کشته شوند؛ امّا باز شدن درب توسط فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ مانع اجراي اين نقشه شوم شد.
البته جداي از اين ماجرا در مکان هاي ديگر نيز مخالفان قصد ترور امير مومنان علي بن ابي طالب را داشتند که در منابع مختلفه به آنها اشاره شده است.[5]
بنابراين آمدن حضرت زهرا س به پشت در، در حقيقت براي دفاع از جان ولايت بود و براي اينکه نقشه آنها را نقش بر آب کند آمدند و همچنين علي ـ عليه السلام ـ در حدّ وظيفه شرعي از حريم عصمت خود، دفاع کرده است ليکن دفاع در آن روزها به صورت جنگ و خونريزي به مصلحت اسلام نبود و اصل اسلام به خطر مي افتاد چون تاريخ اسلام گواهي مي دهد که درخت اسلام در دل برخي ريشه ندوانيده بود بلکه نهالي تازه پاگرفته در دل آن ها بود و امکان داشت با نسيمي يا بادي از جاي کنده شود.
و حضرت زهرا س با فدانمودن جان خود و سکوت حضرت علي ـ عليه السلام ـ در مقابل فتنه هاي آنان باعث شد مسلمانان به تفرقه و درگیری کشيده نشوند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ فاطمه زهرا، شادماني دل پيامبر اکرم ، احمد رحماني همداني، ترجمه سيد حسين افتخارزاده
2ـ ابوالفضل موسوي گرما رودي، حضرت زهرا س بانوي بانوان.
3ـ جامي از زلال کوثر، محمد تقي مصباح يزدي.
پی نوشتها:
[1]. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، موسسه الوفاء، ج32، ص61.
[2]. ابي قتيبه، الامامة و السياسة، ج1، ص30؛ العقد الفريد، ج5، ص12.
[3]. عبدالفتاح، عبدالمقصود، السقيفه و الخلافه، ص14.
[4]. ملل و نحل شهرستاني، بيروت، دارالمعرفة، ج1، ص57.
[5]. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج28، ص309؛ سمعاني، الأنساب، بيروت، دارالجنان، ج3، ص95.
منبع: اندیشه قم
امامان ـ عليهم السلام ـ معصوم هستند و قول، فعل و تقرير آنان از هرگونه خطا و اشتباه مصون مي باشد به ويژه در مواردي که به امامت و هدايت جامعه مربوط مي باشد در اين گونه موارد تمامي علماء نسبت به عصمت امامان ـ عليهم السلام ـ اتفاق نظر دارند با پايبندي به اين اصل اساسي بايد به صحت رفتار و سيره امامان ـ عليهم السلام ـ اعتقاد داشت و به مقدار توانايي به دنبال کشف اسرار و دلايل آن باشيم تا به عنوان الگو در زندگي خود به کار بنديم.
رفتار و موضع گيري امامان، با ملاحظه تأثيرگذاري در طول تاريخ و پيروزي نهايي حق بر باطل مي باشد اگر چه در زمان خودشان اين پيروزي اتفاق نيفتد و رنج و سختي فراواني را در زندگي خود تحمل مي کنند با اين نگاه صبر و سکوت امام علي ـ عليه السلام ـ فريادي رسا بر مظلوميت آن حضرت در طول تاريخ مي باشد، سکوت حضرت، زمينه سوء استفاده دشمنان را خشکاند چنان که ابوسفيان حاضر شده بود با امام علي ـ عليه السلام ـ بيعت کند و بر عليه خلفاء اقدام کند امّا امام علي ـ عليه السلام ـ در پاسخ به حضرت فاطمه الزهراء ـ سلام الله عليها ـ فرمودند اگر مي خواهي نام پدرت ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ هم چنان باقي بماند بايد صبر کنيم و در روايت ديگر امام علي ـ عليه السلام ـ فرمودند: به خدا قسم اگر خطر نابودي دين، بازگشت کفر و پراکندگي مسلمانان در ميان نبود اين گونه صبر نمي کردم.[1]
اين دو نمونه تاريخي و نمونه هاي فراوان ديگر حکايت از آن دارد که حساسيت زمانه اقتضاء مي کرد حتي براي حفظ ظاهر اسلام، اهل بيت ـ عليهم السلام ـ آن چنان صبر کنند ولي نکته اصلي آن است که در کنار اين صبر، بايد حق و حقيقت در طول تاريخ آشکار بماند و سياهي ظلم و خيانت براي همگان معلوم شود. هنر امام علي ـ عليه السلام ـ و حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ آن بود که به گونه اي رنج و زجر را تحمل کردند که رو سياهي آن براي ظالمان در طول تاريخ قابل پاک شدن نباشد.
درباره مظلوميت حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ و واقعه شهادت آن حضرت بايد دانست که مردم صدر اسلام، احترام ويژه پيامبر اکرم به دخترش حضرت زهرا را به طور آشکارا ديده و شنيده بودند، هنوز احاديثي مانند: «فاطمه بضعة منيّ، من أذاها فقد آذاني» «فاطمه پاره تن من است هر کس به او آزار رساند مرا آزرده است» را به خاطر داشتند. از اين رو هنگامي که مي خواستند امام علي ـ عليه السلام ـ را با اجبار براي بيعت به مسجد ببرند حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ پشت در آمد تا آنان به احترام حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ شرم کنند و بر گردند اتفاقا کساني که در جلو جمعيت بودند وقتي فهميدند حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ پشت در است، دست نگه داشتند و با صداي بلند گفتند فاطمه پشت در است. امّا عمر بن خطاب پاسخ داد : «و ان کانت» اگر چه او (فاطمه) باشد» آن جا بود که آن واقعه جان سوز اتفاق افتاد. و دشمنان غاصب انتقام خود را از فدايي ولايت گرفتند.[2]
ناگفته نماند اگر چه در ظاهر، دشمنان انتقام گرفتند؛ امّا «کبودي بدن» و سرخي خون مظلومانه حضرت براي هميشه در حافظه تاريخ باقي ماند و براي همه حقيقت جويان حجّت بالغه و آشکار شد و با نگاه ملکوتي اين يک «انتخاب» از سوي حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ بود، تا حقانيت علوي و مظلوميت فاطمي آميخته گردد و آن مشعل نوراني در طول تاريخ افروخته ماند.
همچنين در کتب تاريخي و روايي در مورد اين قضيّه مطالب زيادي نقل شده که به نمونه هايي از آنها در کتب شيعه و اهل سنت اشاره مي کنيم:
طبق گزارش تاريخ و روايات، دشمنان به خاطر کشتن اميرمؤمنان آمده بودند و اگر ايشان پشت در مي آمدند به شهادت رسيده و نور ولايت خاموش مي شد که بيرون آمدن فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ به جاي امير مومنان بخاطر حفظ مقام ولايت بوده است.
عبدالفتاح عبدالمقصود در کتاب خود «السقيفه و الخلافه» مي گويد: « نگاهي به نوشته هايي که مورخين به مقدار زياد شبيه به اين روايت آورده اند ـ که از آن به توسل به زور عمر پي مي بريم ـ ما را به اين مي رساند که او مي خواست يا علي را بکشد يا خانه را با هر که در آن است به آتش بکشد».[3]
شهرستاني در ملل و نحل مي گويد: «از جاحظ نقل شده است که عمر به شکم فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ در روز بيعت ضربتي زد که از آن جنينش سقط شد و عمر فرياد مي زد: خانه را با هر که در آن است به آتش بکشيد و در آن جز علي و فاطمه و حسن و حسين نبود».[4]
از اين اقرارها به دست مي آيد که عمر نقشه کشيده بود که به مجرد آمدن امير مؤمنان، حضرت را بکشد.
امّا حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ به پشت درب خانه آمدند تا مانع اين نقشه شوند. عمر که ديد نقشه اش با شکست مواجه شده، خواست خانه را به آتش بکشد تا به بهانه مخالفت با بيعت همه کشته شوند؛ امّا باز شدن درب توسط فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ مانع اجراي اين نقشه شوم شد.
البته جداي از اين ماجرا در مکان هاي ديگر نيز مخالفان قصد ترور امير مومنان علي بن ابي طالب را داشتند که در منابع مختلفه به آنها اشاره شده است.[5]
بنابراين آمدن حضرت زهرا س به پشت در، در حقيقت براي دفاع از جان ولايت بود و براي اينکه نقشه آنها را نقش بر آب کند آمدند و همچنين علي ـ عليه السلام ـ در حدّ وظيفه شرعي از حريم عصمت خود، دفاع کرده است ليکن دفاع در آن روزها به صورت جنگ و خونريزي به مصلحت اسلام نبود و اصل اسلام به خطر مي افتاد چون تاريخ اسلام گواهي مي دهد که درخت اسلام در دل برخي ريشه ندوانيده بود بلکه نهالي تازه پاگرفته در دل آن ها بود و امکان داشت با نسيمي يا بادي از جاي کنده شود.
و حضرت زهرا س با فدانمودن جان خود و سکوت حضرت علي ـ عليه السلام ـ در مقابل فتنه هاي آنان باعث شد مسلمانان به تفرقه و درگیری کشيده نشوند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ فاطمه زهرا، شادماني دل پيامبر اکرم ، احمد رحماني همداني، ترجمه سيد حسين افتخارزاده
2ـ ابوالفضل موسوي گرما رودي، حضرت زهرا س بانوي بانوان.
3ـ جامي از زلال کوثر، محمد تقي مصباح يزدي.
پی نوشتها:
[1]. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، موسسه الوفاء، ج32، ص61.
[2]. ابي قتيبه، الامامة و السياسة، ج1، ص30؛ العقد الفريد، ج5، ص12.
[3]. عبدالفتاح، عبدالمقصود، السقيفه و الخلافه، ص14.
[4]. ملل و نحل شهرستاني، بيروت، دارالمعرفة، ج1، ص57.
[5]. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج28، ص309؛ سمعاني، الأنساب، بيروت، دارالجنان، ج3، ص95.
منبع: اندیشه قم
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}