پرسش :
حضرت علي اصغر ـ عليه السلام ـ به سبب چه کارها و ملاک ها در نزد خدا باب الحوائج است. در کربلا ايشان هيچ اختياري نداشته پس چه برتري با يک طفل شش ماهه عادي بجز نسب دارد؟
شرح پرسش :
پاسخ :
در بين ياران حضرت سيد الشهداء ـ عليه السلام ـ در عاشورا از همه سنين حضور داشتند که از هر جهت حجت را براي تمامي افراد بشر تمام کرده باشند؛ از بزرگان و اشراف گرفته تا غلامان و خدمتگزاران سفيد پوست و سياه پوست، قاري قرآن ، کساني که در اسلام و پيروي از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ سابقه اي طولاني داشتند و کساني که در همان صبح عاشورا به امام حسين ـ عليه السلام ـ پيوسته اند. از پيرمرد کهنسال و جوان هيجده ساله تا طفل شش ماهه و... در سپاه امام حسين حضور داشتند. همه کساني که در کربلا حضور داشتند هر کدام به نوعي سرباز جان بر کف امام خود بودند؛ آنکه توان جنگي داشت مي جنگيد، آن که توان سخنراني و خطابه داشت خطابه مي کرد، آن که کودک مثل علي اصغر و زنان و دختران امام ، حضورشان بيان گر بود که امام قصد جنگ ندارند و اين حرکت براي اصلاح و امر به معروف است و حتي در آخرين لحظه ها همان کودک را نشان مي دهد و از نامردي کوفيان سخن مي گويد .
آري علي اصغر چنين سربازي بود که امام با وجود او آخرين حجتش را بر دشمن سنگ دل عرضه کرد . دشمن حتي به طفل بي آزار و بي دفاع هم رحم نکرد . درست است علي اصغر اختياري از خود نداشت چون کودک بود، ولي آن که با تير سه شعبه به گلوي طفل شش ماه مي زند، او که اختيار داشت. که با تيري که مي توان پهلوان و مرد قوي را از پاي در آورد طفل بي زبان را نشانه گرفت امام به زينب ـ سلام الله عليها ـ فرمود: او را بگير. کف را از خون آن طفل پر کرد و به آسمان پاشيد و گفت: چون خدا ناظر است، هر مصيبتي بر من آسان است.[1] رو به علي اصغر کرد فرمود «والله لأنت اکرم علي الله من الناقه[2] به خدا سوگند ارزش تو از ناقه (صالح پيامبر) بيشتر است. و فرمود: اي فرزندم! واي بر اين قوم، وقتي که در قيامت، خصم آنان محمد باشد امام از اسب خود پايين آمد و با شمشير خود جايي را حفر کرده بر او نماز خواند و دفنش کرد پس اين طفل سرباز است که فرمانده اش درباره او چنين مي کند.
در زيارت علي اصغر ـ عليه السلام ـ مي خوانيم «السلام علي المصعد دمه في السماء المتشحط دما:[3] سلام بر کسي که در خونش غوطه ور شد و خونش به آسمان رفت».
درباره علي اصغر ـ عليه السلام ـ امام باقر به يکي از افراد قبيله بني اسد فرمود: يک خون از ما در ميان شما بني اسد هست. آن مرد گفت: يابن رسول الله کدام خون ، فرمود همان خوني که در کربلا از طفلي که در آغوش پدرم ريخته شد و پرتاب کننده تير از خاندان شما بود. آن لحظه امام حسين خون را به آسمان پرتاب کرد و فرمود: خدايا اگر نصرت خود را بر ما نفرستادي اين خون را درجايي که خير است قرار ده و انتقام ما را از ستمگران بگير.[4]
چه خيري بهتر از اين که خداوند در قبال اين خون آن طفل شش ماهه را وسيله بر آورده شدن حاجات نياز مندان قرار دهد. کسي که ازمعجزه الهي درکلام امام حسين ـ عليه السلام ـ بهتر است آيا شايسته نيست به مقام باب الحوائجي برسد. درست است که علي اصغر در کربلا شمشير به دست نگرفت و نجنگيد ولي با حضورش حجت را بر مردم تمام کرد.
در بارگاه الهي مقرب بودن در همه وقت با عبادت و تلاش ميسر نمي شود چنان چه شيطان بعد از شش هزار سال عبادت به خاطر تکبر از درگاه خداوند رانده شد، ولي حضرت عيسي هنوز طفلي سه چهار روزه بود که به امر خداوند شروع به سخن گفتن کرد و گفت: من بنده خدا هستم خداوند به من کتاب عطا کرده و مرا پيامبر قرار داده است.[5] حال آن که حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ هيچ ملامت و ظلمي نکشيده بود.
آري علي اصغر طفل است، اما بزرگ است، دست هاي او کوچک است اما بزرگان آرزو و اميد دارند که او با همان دستهاي کوچک دست آنان را بگيرد، و اين است همان و سيله اي که خداوند مي فرمايد: «و ابتغوا اليه الوسيله»[6] اي کساني که ايمان آورده ايد تقوا پيشه کنيد و با وسيله اي به او توسل کنيد. اينجاست که کلام حضرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ معنا پيدا مي کند. مي فرمايد: ما وسيله به سوي خداوند هستيم و سبب رسيدن به رضوان خدائيم».[7]
پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از کلمه نحن استفاده مي کند: که کلمه جمع هست، يعني من و خاندان من هر کس از افراد خاندانم صالح باشند مي توانند به اين درجه از اعتبار در نزد خداوند برسند که وسيله اي براي ساير افراد بشر باشند براي رسيدن به خدا و برطرف شدن حوائج و نيازهايشان حضرت امام موسي بن جعفر هم به خاطر اين که به نيازهاي مردم رسيدگي مي کرد و مشکلات آنها را بر طرف مي کرد و هم به خاطر اين که مدتي از عمر خود را در زندان هاي هارون الرشيد به سختي سپري کردند ، لذا به باب الحوائج ملقب شدند. حضرت ابوالفضل العباس نيز به خاطر اينکه در کربلا تلاش فراوان نمود و به کارهاي اهل خيمه و مخصوصا کودکان و زنان رسيدگي مي کرد و تکيه گاه خاندان رسالت بود و در موقع شهادت هم سخت ترين و دردناک ترين لحظه ها را پشت سر گذاشت لذا به باب الحوائج ملقب شد. اما طفل شش ماهه امام حسين ـ عليه السلام ـ نه قدرت دفاع داشت و نمي توانست حرف بزند ولي با حضورش ، اتمام حجتي براي دشمنان بود و حقانيت و مظلوميت اين کاروان را به آيندگان نشان داد از اين رو خداوند به خاطر عظمت خون شهيدان کربلا و ارزش کار آنها از جمله حضرت علي اصغر ـ عليه السلام ـ آنها را باب الحوائج قرار داده و اين معنا در طول تاريخ برايه هم به اثبات رسيده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ باب الحوائج علي اصغر سيد جعفر غضنفري.
2ـ مشاهده جمال زيباي علي اصغر علي رضا گل محمدي.
پی نوشتها:
[1]. قمي، شيخ عباس، نفس المهموم، ترجمه محمد باقر کمره اي، قم جمکران، 1374، ص441.
[2]. يعقوبي، احمد بن واضح، تاريخ يعقوبي، بيروت، دار صادر، بي تا، ج2، ص245.
[3]. ابن اعثم، احمد، الفتوح بيروت، دار الاصواء، 1411ق، ج5، ص115.
[4]. طبري، محمد بن جرير، تاريخ طبري، بيروت، دار التراث، 1387ش، ج5، ص448.
[5]. مريم / 30.
[6]. مائده / 35.
[7]. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1403ق، ج25، ص23.
منبع:اندیشه قم
در بين ياران حضرت سيد الشهداء ـ عليه السلام ـ در عاشورا از همه سنين حضور داشتند که از هر جهت حجت را براي تمامي افراد بشر تمام کرده باشند؛ از بزرگان و اشراف گرفته تا غلامان و خدمتگزاران سفيد پوست و سياه پوست، قاري قرآن ، کساني که در اسلام و پيروي از پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ سابقه اي طولاني داشتند و کساني که در همان صبح عاشورا به امام حسين ـ عليه السلام ـ پيوسته اند. از پيرمرد کهنسال و جوان هيجده ساله تا طفل شش ماهه و... در سپاه امام حسين حضور داشتند. همه کساني که در کربلا حضور داشتند هر کدام به نوعي سرباز جان بر کف امام خود بودند؛ آنکه توان جنگي داشت مي جنگيد، آن که توان سخنراني و خطابه داشت خطابه مي کرد، آن که کودک مثل علي اصغر و زنان و دختران امام ، حضورشان بيان گر بود که امام قصد جنگ ندارند و اين حرکت براي اصلاح و امر به معروف است و حتي در آخرين لحظه ها همان کودک را نشان مي دهد و از نامردي کوفيان سخن مي گويد .
آري علي اصغر چنين سربازي بود که امام با وجود او آخرين حجتش را بر دشمن سنگ دل عرضه کرد . دشمن حتي به طفل بي آزار و بي دفاع هم رحم نکرد . درست است علي اصغر اختياري از خود نداشت چون کودک بود، ولي آن که با تير سه شعبه به گلوي طفل شش ماه مي زند، او که اختيار داشت. که با تيري که مي توان پهلوان و مرد قوي را از پاي در آورد طفل بي زبان را نشانه گرفت امام به زينب ـ سلام الله عليها ـ فرمود: او را بگير. کف را از خون آن طفل پر کرد و به آسمان پاشيد و گفت: چون خدا ناظر است، هر مصيبتي بر من آسان است.[1] رو به علي اصغر کرد فرمود «والله لأنت اکرم علي الله من الناقه[2] به خدا سوگند ارزش تو از ناقه (صالح پيامبر) بيشتر است. و فرمود: اي فرزندم! واي بر اين قوم، وقتي که در قيامت، خصم آنان محمد باشد امام از اسب خود پايين آمد و با شمشير خود جايي را حفر کرده بر او نماز خواند و دفنش کرد پس اين طفل سرباز است که فرمانده اش درباره او چنين مي کند.
در زيارت علي اصغر ـ عليه السلام ـ مي خوانيم «السلام علي المصعد دمه في السماء المتشحط دما:[3] سلام بر کسي که در خونش غوطه ور شد و خونش به آسمان رفت».
درباره علي اصغر ـ عليه السلام ـ امام باقر به يکي از افراد قبيله بني اسد فرمود: يک خون از ما در ميان شما بني اسد هست. آن مرد گفت: يابن رسول الله کدام خون ، فرمود همان خوني که در کربلا از طفلي که در آغوش پدرم ريخته شد و پرتاب کننده تير از خاندان شما بود. آن لحظه امام حسين خون را به آسمان پرتاب کرد و فرمود: خدايا اگر نصرت خود را بر ما نفرستادي اين خون را درجايي که خير است قرار ده و انتقام ما را از ستمگران بگير.[4]
چه خيري بهتر از اين که خداوند در قبال اين خون آن طفل شش ماهه را وسيله بر آورده شدن حاجات نياز مندان قرار دهد. کسي که ازمعجزه الهي درکلام امام حسين ـ عليه السلام ـ بهتر است آيا شايسته نيست به مقام باب الحوائجي برسد. درست است که علي اصغر در کربلا شمشير به دست نگرفت و نجنگيد ولي با حضورش حجت را بر مردم تمام کرد.
در بارگاه الهي مقرب بودن در همه وقت با عبادت و تلاش ميسر نمي شود چنان چه شيطان بعد از شش هزار سال عبادت به خاطر تکبر از درگاه خداوند رانده شد، ولي حضرت عيسي هنوز طفلي سه چهار روزه بود که به امر خداوند شروع به سخن گفتن کرد و گفت: من بنده خدا هستم خداوند به من کتاب عطا کرده و مرا پيامبر قرار داده است.[5] حال آن که حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ هيچ ملامت و ظلمي نکشيده بود.
آري علي اصغر طفل است، اما بزرگ است، دست هاي او کوچک است اما بزرگان آرزو و اميد دارند که او با همان دستهاي کوچک دست آنان را بگيرد، و اين است همان و سيله اي که خداوند مي فرمايد: «و ابتغوا اليه الوسيله»[6] اي کساني که ايمان آورده ايد تقوا پيشه کنيد و با وسيله اي به او توسل کنيد. اينجاست که کلام حضرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ معنا پيدا مي کند. مي فرمايد: ما وسيله به سوي خداوند هستيم و سبب رسيدن به رضوان خدائيم».[7]
پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از کلمه نحن استفاده مي کند: که کلمه جمع هست، يعني من و خاندان من هر کس از افراد خاندانم صالح باشند مي توانند به اين درجه از اعتبار در نزد خداوند برسند که وسيله اي براي ساير افراد بشر باشند براي رسيدن به خدا و برطرف شدن حوائج و نيازهايشان حضرت امام موسي بن جعفر هم به خاطر اين که به نيازهاي مردم رسيدگي مي کرد و مشکلات آنها را بر طرف مي کرد و هم به خاطر اين که مدتي از عمر خود را در زندان هاي هارون الرشيد به سختي سپري کردند ، لذا به باب الحوائج ملقب شدند. حضرت ابوالفضل العباس نيز به خاطر اينکه در کربلا تلاش فراوان نمود و به کارهاي اهل خيمه و مخصوصا کودکان و زنان رسيدگي مي کرد و تکيه گاه خاندان رسالت بود و در موقع شهادت هم سخت ترين و دردناک ترين لحظه ها را پشت سر گذاشت لذا به باب الحوائج ملقب شد. اما طفل شش ماهه امام حسين ـ عليه السلام ـ نه قدرت دفاع داشت و نمي توانست حرف بزند ولي با حضورش ، اتمام حجتي براي دشمنان بود و حقانيت و مظلوميت اين کاروان را به آيندگان نشان داد از اين رو خداوند به خاطر عظمت خون شهيدان کربلا و ارزش کار آنها از جمله حضرت علي اصغر ـ عليه السلام ـ آنها را باب الحوائج قرار داده و اين معنا در طول تاريخ برايه هم به اثبات رسيده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ باب الحوائج علي اصغر سيد جعفر غضنفري.
2ـ مشاهده جمال زيباي علي اصغر علي رضا گل محمدي.
پی نوشتها:
[1]. قمي، شيخ عباس، نفس المهموم، ترجمه محمد باقر کمره اي، قم جمکران، 1374، ص441.
[2]. يعقوبي، احمد بن واضح، تاريخ يعقوبي، بيروت، دار صادر، بي تا، ج2، ص245.
[3]. ابن اعثم، احمد، الفتوح بيروت، دار الاصواء، 1411ق، ج5، ص115.
[4]. طبري، محمد بن جرير، تاريخ طبري، بيروت، دار التراث، 1387ش، ج5، ص448.
[5]. مريم / 30.
[6]. مائده / 35.
[7]. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1403ق، ج25، ص23.
منبع:اندیشه قم
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}