پرسش :
در روضه ها گفته می شود پس از شهادت همه یاران زینب امام را به مرکب سوار کرد،این سخن درست است؟
شرح پرسش :
پاسخ :
در روز عاشورا ابتدا ياران با وفاي امام حسين ـ عليه السّلام ـ به ميدان جنگ رفتند سپس نوبت به بني هاشم رسيد. جوانان بني هاشم نيز براي دفاع از امام خويش به ميدان كار زار رفتند تا اين كه امام ـ عليه السّلام ـ تنها ماندند، سپس امام نگاهي به اطراف خود نموده و فرمودند: « هَل مِنْ ذابًّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُول اللهِ؟ هَل مِن مُوَحَّدٍ يَخافُ اللهَ فينا؟ هَلْ مِنْ مُغيِثٍ يَرْجُو اللهَ بإِغَاثَتِنا؟ ... آيا كسي هست كه از حرم رسول خدا دفع شرّ ياغيان و ظالمان نمايد؟ آيا خدا پرستي هست كه در ياري ما اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ از خداي بترسد و ما را تنها نگذارد؟ آيا فريادرسي هست كه به فرياد رسي ما اميد لقاي پروردگار را داشته باشد؟ ... .[1]
مطلب مورد نظر پرسش گر محترم، در مقاتل مهم و معتبر و دست اول كه در نزديكترين فاصله زماني به حادثه عاشورا نوشته شده است، موجود نيست. ابومخنف كه اولين راوي از صحنه عاشورا به حساب ميآيد، به چنين مطلبي اشاره نكرده است.
هيچ يك از منابع ذيل كه از كتب مهم و دست اول به حساب ميآيند به اين مطلب اشاره نكردهاند:
از جمله لهوف سيد ابن طاوس، الارشاد شيخ مفيد ـ رحمة الله عليه ـ ، الفتوح ابن اعثم كوفي، تاريخ طبري، تاريخ يعقوبي، تاريخ مسعودي، (مروج الذهب). تاريخ كامل ابن اثير، البداية و النهاية ابن كثير، مقاتل الطالبيين ابوالفرج اصفهاني، مقتل الحسين خوارزمي، مقتل الحسين مقرم، مقتل الحسين كاشف العظاء، مقتل الحسين سيد بحرالعلوم، المناقب ابن شهر آشوب، كشف الغُمّه محقق اربلي، دمع السجوم علامه شعراني، طوفان البكاء جواهري و بحار الانوار علامه مجلسي.
اما برخي از منابع كه به اين مطلب اشاره كردهاند عبارتند از:
« مقتل الحسين» تأليف محمد كاظم قزويني،[2] « تذكرة الشهداء» تأليف ملا حبيب الله كاشاني،[3] « رياض القدس» نوشته صدر الدين واعظ قزويني.[4]
محمد كاظم قزويني در مورد وداع آخر امام ـ عليه السّلام ـ با اهل بيت خويش مينويسد: « ... ثم نادي الحسين هل من يقدم اليَّ جوادي؟ فسمعت زينب فخرجت و أخذت بعنان الجواد و أقبلت اليدوهي تقول لمن تفاري؟ و قد قرحت فؤادي ...» : « ... سپس امام ـ عليه السّلام ـ صدا زد آيا كسي هست مرا بر زين اسب سوار كند؟ زينب ـ سلام الله عليها ـ آمد و امام را سوار اسب نمود... .[5]
منابعي كه به اين مطلب اشاره كردند در قرن چهاردهم هجري قمري تأليف شده است. و فاصله زماني طولاني بين حادثه عاشورا و اين منابع وجود دارد و احتمال دخل و تصرف در مطالب وجود دارد. علاوه بر آن، در منابع مذكور براي اين مطلب به هيچ منبع اشاره نکرده اند ؛
پس با توجه به منابع مهم و دست اول كه اشارهاي به اين مطلب نكردند و منابعي كه در آنها اين مطلب آمده احتمال كم يا زياد كردن وقايع وجود دارد و به هيچ منبعي ارجاع ندادند، لذا مطلب فوق را می توان بعنوان زبان حال دراین حالت امام که تنها مانده بود دانست ؛
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- موسوعة كلمات الامام حسين ـ عليه السّلام ـ
2- نفس المهموم،شیخ عباس قمی.
پی نوشتها:
[1] . ابن طاوس، لهوف، ترجمه: محمد طاهر دزفولي، چاپ اول 78، نشر مؤمنين، قم، 215.
[2] . محمد كاظم قزويني، مقتل الحسين ـ عليه السّلام ـ ، چاپ دوم، طبع و نشر محمد حسين مليّبي، كربلا، مكتبة القرآن، چاپ نعمان، نجف، ص 65.
[3] . ملا حبيب الله كاشاني، تذكرة الشهداء، به همت آقاي محمد شريف كاشاني ( آقا زاده آيت الله)، در 1308 از روي نسخه اصلي نوشته شده، ص310.
[4] . صدر الدين واعظ قزويني، رياض القدس، جلد دوم، به سرمايه حاج ميرزا عبد الرحيم، مدير مؤسسة علمي، چاپ افست، تهران، 1323 هـ. ق، ص 139.
[5] . محمد كاظم قزويني، پيشين، ص 65.
منبع: اندیشه قم
در روز عاشورا ابتدا ياران با وفاي امام حسين ـ عليه السّلام ـ به ميدان جنگ رفتند سپس نوبت به بني هاشم رسيد. جوانان بني هاشم نيز براي دفاع از امام خويش به ميدان كار زار رفتند تا اين كه امام ـ عليه السّلام ـ تنها ماندند، سپس امام نگاهي به اطراف خود نموده و فرمودند: « هَل مِنْ ذابًّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُول اللهِ؟ هَل مِن مُوَحَّدٍ يَخافُ اللهَ فينا؟ هَلْ مِنْ مُغيِثٍ يَرْجُو اللهَ بإِغَاثَتِنا؟ ... آيا كسي هست كه از حرم رسول خدا دفع شرّ ياغيان و ظالمان نمايد؟ آيا خدا پرستي هست كه در ياري ما اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ از خداي بترسد و ما را تنها نگذارد؟ آيا فريادرسي هست كه به فرياد رسي ما اميد لقاي پروردگار را داشته باشد؟ ... .[1]
مطلب مورد نظر پرسش گر محترم، در مقاتل مهم و معتبر و دست اول كه در نزديكترين فاصله زماني به حادثه عاشورا نوشته شده است، موجود نيست. ابومخنف كه اولين راوي از صحنه عاشورا به حساب ميآيد، به چنين مطلبي اشاره نكرده است.
هيچ يك از منابع ذيل كه از كتب مهم و دست اول به حساب ميآيند به اين مطلب اشاره نكردهاند:
از جمله لهوف سيد ابن طاوس، الارشاد شيخ مفيد ـ رحمة الله عليه ـ ، الفتوح ابن اعثم كوفي، تاريخ طبري، تاريخ يعقوبي، تاريخ مسعودي، (مروج الذهب). تاريخ كامل ابن اثير، البداية و النهاية ابن كثير، مقاتل الطالبيين ابوالفرج اصفهاني، مقتل الحسين خوارزمي، مقتل الحسين مقرم، مقتل الحسين كاشف العظاء، مقتل الحسين سيد بحرالعلوم، المناقب ابن شهر آشوب، كشف الغُمّه محقق اربلي، دمع السجوم علامه شعراني، طوفان البكاء جواهري و بحار الانوار علامه مجلسي.
اما برخي از منابع كه به اين مطلب اشاره كردهاند عبارتند از:
« مقتل الحسين» تأليف محمد كاظم قزويني،[2] « تذكرة الشهداء» تأليف ملا حبيب الله كاشاني،[3] « رياض القدس» نوشته صدر الدين واعظ قزويني.[4]
محمد كاظم قزويني در مورد وداع آخر امام ـ عليه السّلام ـ با اهل بيت خويش مينويسد: « ... ثم نادي الحسين هل من يقدم اليَّ جوادي؟ فسمعت زينب فخرجت و أخذت بعنان الجواد و أقبلت اليدوهي تقول لمن تفاري؟ و قد قرحت فؤادي ...» : « ... سپس امام ـ عليه السّلام ـ صدا زد آيا كسي هست مرا بر زين اسب سوار كند؟ زينب ـ سلام الله عليها ـ آمد و امام را سوار اسب نمود... .[5]
منابعي كه به اين مطلب اشاره كردند در قرن چهاردهم هجري قمري تأليف شده است. و فاصله زماني طولاني بين حادثه عاشورا و اين منابع وجود دارد و احتمال دخل و تصرف در مطالب وجود دارد. علاوه بر آن، در منابع مذكور براي اين مطلب به هيچ منبع اشاره نکرده اند ؛
پس با توجه به منابع مهم و دست اول كه اشارهاي به اين مطلب نكردند و منابعي كه در آنها اين مطلب آمده احتمال كم يا زياد كردن وقايع وجود دارد و به هيچ منبعي ارجاع ندادند، لذا مطلب فوق را می توان بعنوان زبان حال دراین حالت امام که تنها مانده بود دانست ؛
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- موسوعة كلمات الامام حسين ـ عليه السّلام ـ
2- نفس المهموم،شیخ عباس قمی.
پی نوشتها:
[1] . ابن طاوس، لهوف، ترجمه: محمد طاهر دزفولي، چاپ اول 78، نشر مؤمنين، قم، 215.
[2] . محمد كاظم قزويني، مقتل الحسين ـ عليه السّلام ـ ، چاپ دوم، طبع و نشر محمد حسين مليّبي، كربلا، مكتبة القرآن، چاپ نعمان، نجف، ص 65.
[3] . ملا حبيب الله كاشاني، تذكرة الشهداء، به همت آقاي محمد شريف كاشاني ( آقا زاده آيت الله)، در 1308 از روي نسخه اصلي نوشته شده، ص310.
[4] . صدر الدين واعظ قزويني، رياض القدس، جلد دوم، به سرمايه حاج ميرزا عبد الرحيم، مدير مؤسسة علمي، چاپ افست، تهران، 1323 هـ. ق، ص 139.
[5] . محمد كاظم قزويني، پيشين، ص 65.
منبع: اندیشه قم
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}