پرسش :

چرا محمد حنفيه برادر بزرگ امام حسين ـ عليه السلام ـ وعبدا..جعفر و....که از اهل بیت امام حسین بودند همراهش نرفتند؟


شرح پرسش :
پاسخ :
محمد بن علي بن ابي طالب معروف به محمد بن حنفيه از فرزندان امام علي ـ عليه السلام ـ است. حنفيه لقب مادر او «خوله بنت جعفر بن قيس» بوده[1] و او به نام مادرش معروف شده است،‌ يعني محمد پسر خولة حنفيه.
تولد او در حدود سال 16 هجري[2] است و با توجه به اينكه تولد امام حسين ـ عليه السلام ـ در سال چهارم هجري بوده، پس مطمئناً امام حسين ـ عليه السلام ـ از محمد حنفيه بزرگتر بوده و آنچه كه در متن سوال آمده است مبني بر اينكه محمد بن حنفيه از امام حسين ـ عليه السلام ـ بزرگتر بوده قطعاً اشتباه است.
قبل از همه هيچ يک از آنان ازقيام امام واهداف وماهيت واهميت آن اطلاع کافی نداشتند وبه ظاهر امام براساس دعوت مردم کوفه به آن سو حرکت کرد.
اما در مورد موضوع مورد سوال (علت عدم حضور محمد بن حنفيه در كربلا) با توجه به سابقة خوبي كه از او در دوران پدرش حضرت علي ـ عليه السلام ـ و رشادت هايي كه در جنگ هاي دوران امام علي ـ عليه السلام ـ از خود نشان داده است،[3] همچنين نصيحت دوستانه اي كه در ابتداي قيام در مدينه به امام حسين ـ عليه السلام ـ كرده است،[4] و اقراري كه بعدها نسبت به امامت امام سجاد ـ عليه السّلام ـ نموده، بايد بگوييم اين عدم حضور از روي نافرماني دستور امام حسين ـ عليه السّلام ـ نبوده است.
چرا كه امام حسين ـ عليه السّلام ـ هنگامي كه از مكه به طرف عراق، حركت كرد، خود مي دانست كه به فيض شهادت خواهد رسيد، ولي ظاهراً به قصد جنگ و نبرد مسلحانه حركت نكرد؛ چون در اين صورت بر همه مكلفين واجب بود به عنوان جهاد با او همراه شوند، بلكه ايشان بر اساس وظيفه خود براي به دست گرفتن رهبري ظاهري و پيشوايي مردمي كه ايشان را دعوت كرده بودند، حركت كرد.
هنگامي كه قصد حركت اين باشد، ديگر واجب نيست كه ديگران حتماً با ايشان همسفر شوند و اگر كسي نيامد، گناهي مرتكب نشده است. بلكه گناهكار كسي است كه در كربلا و در روز عاشورا حضور داشته و به ياري امام نشتافته است.
اما كساني كه در حجاز بودند و از همان اول به همراه امام نيامدند، آنان از اول مكلف به حركت به همراه حضرت نبودند، به همين دليل تخلف آنان موجب فسق و گناه آنان نمي شود.مگر اينكه امام ـ عليه السّلام ـ به ايشان دستور به همراهي داده باشد. و ما در هيچ يك از منابع تاريخي نداريم كه امام به بزرگان بني هاشم مانند محمد بن حنفيه يا عبدالله بن جعفر و يا عبدالله بن عباس وياشيعيان ديگر همچون فرزدق (که امام بااو دربين راه ديدار کردولی درخواستی از اونکرد.)و... دستور به همراهي آنها داده باشد.اما ازافرادی مثل زهير بن غين وبرخی ديگر که نامشان مذکور است ،امام درخواست همراهی کردوبرخی قبول نموده وهمراه امام رفته وشهيد شدند.
نهايت چيزي كه در مورد اين بزرگان مي توان گفت اين است كه اينان تعدادي از خوبان و صالحان بودند كه توفيق به شرف شهادت رسيدن را نداشتند و نمي توان گفت پاكان و صالحان آن عصر فقط همان 72 نفري بودند كه در كربلا شهيد شدند.[5]
در مورد محمد بن حنفيه بعضي از دانشمندان توجيهات ديگري مانند بيمار بودن[6] يا دستور خود امام براي ماندن در مدينه[7] هم ذكر كرده اند. ولي مي توان تحليل ديگري از چگونگي شخصيت سياسي محمد بن حنفيه و امثال او را ارائه كرد:
محمد بن حنفيه و امثال او مانند عبدالله بن عباس، با تمام علاقه اي كه به امام حسين ـ عليه السّلام ـ داشتند، ولي با توجه به سن بالا[8] و اعتباري كه امام در ميان بني هاشم داشتند، براي خود قدرت فهم سياسي قايل بودند و لذا با توجه به ملاك هاي سياسي روز حركت امام را در رفتن به كوفه مناسب ندانسته و پيشنهاد رفتن به يمن را به حضرت دادند.[9]
استاد شهيد مطهري منطق امثال ابن عباس و محمد بن حنفيه راه منطق سياستمداري، و «رعايت» مصالح نفس خود بودن» توصيف مي كنند: «منطق ابن عباس منطق سياست و بازي سياسي بود، منطق عقل و رعايت مصالح نفس خود بودن است ... اين منطق، منطق معامله است، ولي منطق امام صرفاً منطق ايثار و عقيده و شهادت در راه عقيده و فدا شدن بود.» حضرت سخنان آنان را رد نمي كرد بلكه آن را در جاي خود: «براي كسي كه بخواهد از اين راه برود و اهل معامله و معاوضه باشد، درست است. ولي راه من اين راه نيست، و منطق من منطق درد عقيده داشتن و درد خيرخواهي داشتن است.»[10]
نتيجه گيري: عدم همراهي محمد بن حنفيه، برادر كوچكتر ناتني امام حسين ـ عليه السّلام ـ وعبدالله جعفر وفرزدق وبسياری از شيعه در واقعة كربلا را مي توان ناشي از مسائل زير دانست:
1. عدم درخواست امام ازآنها.عدم درخواست امام جهاد را بر آنان تکليف نکرد وموظف به همراهی نشدند
2.درباره ی محمد توجيهات ديگر مبني بر بيمار بودن و يا دستور امام مبني بر ماندن در مدينه براي رساندن اخبار آنجا به حضرت.
در هر صورت اين عدم همراهي .(محمد وديگران)به سبب نافرماني امر امام حسين ـ عليه السّلام ـ نبوده است و شخصيت او را(محمد ) مي توان با توجه به حوادث قبل و بعد از حادثة عاشورا، شخصيتي مثبت توصيف كنيم ،چنانکه عبدالله نيز دارای شخصيت بسيارممتاز معنوی بوداوفرزند جعفر طيار بودکه بارها مورد ستايش پيامبر واقع شد،فرزدق نيز با اينکه قابل مقايسه باآنها نيست اما توصيفی که از امام سجاد دربرابر حاکم اموی کردشخصيت اوراروشن می کند که درفضای اختناق سياسی آن عصر چگونه امام را مدح بی نظير کرده ومی ستايد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ماهيت قيام مختار، سيد ابوفاضل رضوي اردكاني،
2. حماسة حسيني، استاد مرتضي مطهري، 2 جلد، انتشارات صدرا.
3- زندگانی علی بن حسين دکتر شهيدی(ره)

پی نوشتها:
[1] . تنقيح المقال في علم الرجال، شيخ عبدالله مامقاني، 3 جلد، تهران،‌ انتشارات جهان، بي تا، ج 3، ص 111.
[2] . همان، ج 3، ص 112، بعضي هم سال 15 يا 17 هجري ذكر كرده اند، «ماهيت قيام مختار» سيد ابوفاضل رضوي اردكاني، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، قم، چ چهارم، 1378 ش، ص 161.
[3] . بحارالانوار، محمد باقر مجلسي، تصحيح محمد باقر بهبودي، تهران، مكتبه الاسلاميه، چ دوم، 1394 هـ ، ج 45، ص 348.
[4] . تاريخ طبري، محمد بن جرير طبري، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، دارالمعارف، مصر، چ دوم، بي تا، ج 5، ص 341.
[5] . مامقاني، پيشين، ج 3، ص 112.
[6] . همان، ج 3، ص 111، مجلسي، پيشين، ج 42، ص 110.
[7] . سيد ابوفاضل رضوي اردكاني، پيشين، ص 170.
[8] . ابن حنفيه، حدوداً 45 ساله و ابن عباس 63 ساله بود: الاصابه في تمييز الصحابه، ابن حجر عسقلاني،‌بيروت، دار صادر، بي تا، ج 4، ص 141.
[9] . طبري، پيشين، ج 5، ص 383، محمد باقر مجلسي، پيشين، ج 44، ص 329.
[10] . «حماسة حسيني» استاد مرتضي مطهري، 2 جلد، انتشارات صدرا، ج 25، تهران، 1377 ش، ج 2،‌صص 100 و 101.
منبع: اندیشه قم