پرسش :

آيا انقلاب اسلامي توانسته است باعث دينداري مردم شود يا نه؟


شرح پرسش :
پاسخ :
در پاسخ به اين سؤال بايد بگوييم بدون ترديد شکل گيري انقلاب اسلامي دگرگوني و تغيير در ارزش هاي حاکم بر جامعه را به دنبال داشت و مردم به دنبال بي اعتنايي بلکه مبارزه رژيم ستم شاهي با دين و آموزه هاي اسلامي با هدف و شعار اسلام خواهي به مقابله با رژيم گذشته پرداخته و زمينه برپايي نظام جمهوري اسلامي را فراهم نمودند و در راستاي همين خواست و مطالبه مردم «ايجاد محيط مساعد براي رشد فضايل اخلاقي بر اساس ايمان و تقوي و مبارزه با کليه مظاهر فساد و تباهي»[1] به عنوان يکي از اهداف اساسي جمهوري اسلامي بر شمرده شده و از اصول محوري قانون اساسي تنظيم «کليه قوانين و مقررات مدني، جزايي، مالي، اقتصادي، اداري، فرهنگي، نظامي، سياسي و غير اينها بر اساس موازين اسلامي است و اين اصل بر اطلاق يا عموم همه اصول قانون اساسي و قوانين و مقررات ديگر حاکم است و تشخيص اين امر بر عهده فقهاي شوراي نگهبان است».[2] و در اين راستا نظام جمهوري اسلامي تلاش نموده است تا زمينه ترويج و تبليغ فرهنگ اسلامي در جامعه فراهم نمايد و با مفاسد در بخش هاي مختلف برخورد کند. براي ارزيابي اينکه آيا نظام جمهوري اسلامي توانسته است موجب دينداري مردم شود يانه؟ لازم است به دو محور اساسي توجه شود
يک محور، اقدامات نظام جمهوري اسلامي در جهت تقويت روحيه دينداري مردم
محور دوم. موانع و آسيب هاي فراروي اين مسأله.
اقدامات نظام جمهوري اسلامي در تقويت روحيه دينداري مردم
در مورد محور نخست لازم به ذکر است مقايسه دينداري مردم پيش از انقلاب و پس از انقلاب گوياي نقش انقلاب اسلامي در ترويج ارزش ها و مقابله با ضد ارزشها مي باشد، هر چند اين تأثير در همه برهه هاي تاريخ انقلاب اسلامي به يک ميزان نبوده و با شدت و ضعف هايي همراه بوده است. انقلاب اسلامي با تأثيرات شگرف خويش توانست جامعه ايراني که پيش از انقلاب توسط رژيم گذشته به سمت فساد و قهقرا سوق داده شده بود را بار ديگر زنده کند و وجدان و فطرت خفته آنان را بيدار نمايد و از جواناني که رژيم ستم شاهي در به فساد کشاندن آنها تلاش بسياري نموده بود، جواناني بسازد و تربيت کند که در دوران جنگ تحميلي و پس از آن در عرصه هاي مختلف براي کشور جان خويش را فدا نموده و براي نظام افتخار آفريني کنند.
به عنوان نمونه در بررسي آماري که در زمينه تحول ارزش ها در جامعه ايران پس از انقلاب اسلامي صورت گرفته است[3]و نتيجه اي که از پرسش از تعدادي از پاسخ دهندگان در خصوص سير تحول ارزش هاي خاص ديني و عبادي در چهار شاخص فرعي؛ توجه به نماز و عبادت،شرکت درمساجد و حسينيه ها و مراسم مذهبي،توجه به خدا و پيامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ و گرايش به قرآن و معارف اسلامي به دست آمده است اين است که از تعداد 225 نفر پاسخ دهنده به اين پرسش (شاخص فرعي اول)، تنها 56 نفر توجه به عبادت و نماز را در دوران قبل از انقلاب زياد و بسيار زياد ارزيابي کرده اند، حال آنکه تعداد 205 نفر براي سال هاي اول پس از انقلاب و تعداد 144 نفر براي حال حاضر، توجه به نماز و عبادت را در سطح جامعه زياد و بسيار زياد دانسته اند که نشان دهنده اين امر است که مقايسه وضع کنوني جامعه با قبل از انقلاب، تحول مثبت و چشمگيري را نشان مي دهد اگر چه در مقايسه با سال هاي اول پس از انقلاب، نمايانگر افول نسبي است. و در زمينه وضعيت شرکت در مساجد، حسينه ها و مراسم مذهبي نيز کمتر از 20 درصد از پاسخ دهندگان شرکت مردم در مراکز و مراسم مذهبي را در سال هاي قبل از انقلاب، زياد و بسيار زياد ارزيابي کرده اند، در حالي که بيش از 90 درصد در مورد سال هاي اول پس از انقلاب و حدود 55 درصد در مورد وضع کنوني همين ارزيابي را داشته اند. در مورد توجه به خدا و پيامبر(ص) و ائمه اطهار عليهم السلام نيز از بين 228 پاسخ دهنده، حدود 95 درصد ميزان توجه به خدا و معصومين عليهم السلام را در سال هاي اول پس از پيروزي انقلاب اسلامي زياد و بسيار زياد دانسته اند و نزديک 70 درصد وضعيت کنوني را چنين ارزيابي نموده اند و کمتر از 27 درصد وضعيت قبل از انقلاب را اين گونه دانسته اند و بالاخره در زمينه شاخص چهارم (گرايش به قرآن و معارف اسلامي) تنها 31 نفر از 232 نفر پاسخ دهنده، گرايش به قرآن و معارف اسلامي در سال هاي قبل از انقلاب، زياد و بسيار زياد دانسته اند در حالي که 210 نفر از پاسخ دهندگان، وضع سال هاي اول پس از انقلاب را و 157 نفر از آنان، وضع حال حاضر را در همين سطح ارزيابي کرده اند. در مجموع شاخص هاي فرعي مورد بررسي در خصوص سير تحول ارزش هاي ديني و عبادي نشان مي دهد که به طور کلي ارزش هاي خاص ديني و عبادي در جامعه ما پس از انقلاب اسلامي دستخوش تحول مثبت و مشهودي شده و فضاي فراهم آمده پس از پيروزي انقلاب اسلامي، گرايش به اين شاخص ارزشي را تقويت و تشديد کرده به طوري که تا حال حاضر هم روند مثبت تا حدود زيادي حفظ شده هر چند نسبت به سال هاي اول پس از انقلاب اسلامي، نشانگر افول نسبي است.[4]
نکته اي که بايد در ارزيابي تحول ارزش هاي ديني بدان توجه داشته باشيم اين است که سطح انتظارات و توقعات مردم نسبت به رعايت ارزش ها و دينداري نسبت به پيش از انقلاب بسيار بالاتر رفته و همين «افزايش گرايش جامعه به سمت ارزش هاي والاي اسلامي ـ حداقل در سطح انتظارات و توقعات ـ که خود يکي از برترين و ارزنده ترين آثار فرهنگي انقلاب اسلامي است، موجب شده که به طور ناخود آگاه شاخص ها و ملاک هاي اندازه گيري فضايل و ارزش هاي جامعه ما براي همه ـ البته با تفاوت در سطح و عمق ـ نسبت به شاخص هاي قبل از انقلاب، حساس تر و ريزتر شده باشد و خود به خود و ناخودآگاه، اندک ناهنجاري ارزشي جامعه در وضع فعلي، بسيار برجسته تر از مورد مشابه يا بزرگ تر از دوران قبل از انقلاب به چشم آيد و مورد نقادي قرار گيرد».[5]
بنابراين، در مجموع، روند و حرکت کلي نظام جمهوري اسلامي با توجه به قرار گرفتن ولي فقيه در رأس نظام که وظيفه حفظ جهت گيري کلي نظام و مهندسي نظام را برعهده دارد به سمت تحقق اهداف اسلامي و بر پايي احکام و ارزش هاي اسلامي مي باشد هر چند تا رسيدن به نقطه آرماني و تحقق نظام اسلامي کامل فاصله زيادي وجود دارد و همانگونه که امام راحل در وصيت نامه الهي سياسي خودشان خاطر نشان نمودند «اينجانب هيچگاه نگفته و نمي گويم که امروز در اين جمهوري به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل مي شود و اشخاصي از روي جهالت و عقده و بي انضباطي بر خلاف مقررات اسلام عمل نمي کنند لکن عرض مي کنم که قوه مقننه و قضائيه و اجرائيه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامي کردن اين کشور مي کنند و ملت ده ها ميليوني نيز طرفدار و مدد کار آنان هستند».[6]
مقام معظم رهبري نيز در اين باره فرمودند «ما هنوز تا يک جامعه کاملاً اسلامي که نيکبختي دنيا و آخرت مردم را به طور کامل تأمين کند و تباهي و کجروي و ظلم و انحطاط را ريشه کن سازد فاصله زيادي داريم، اين فاصله بايد با همت مردم و تلاش مسئولان طي شود».[7]
نظام جمهوري اسلامي کوشش نموده تا با فراهم نمودن فضاي مناسب جهت گرايش به ارزش ها و دينداري با ترويج و تبليغ معارف اسلامي از راههاي مختلف و با شيوه هاي گوناگون از جمله رسانه ملي و آموزش و پرورش و آموزش عالي و در کنار آن فعاليت مساجد و پايگاهها و کانون هاي فرهنگي و حضور روحانيت در سراسر کشور به منظور تبليغ فرهنگ اسلامي و برنامه هايي همچون دوره های تربيت مربی ، دوره های آموزشی سفيران هدايت و تربيت راهنما ، اجرای طرح اوقات فراغت ، طرح روحانی مستقر، طرح هجرت ، طرح بلاغ ، آینده سازان و تشکيل گروه های تبليغی جهادي و... زمينه تقويت باورهاي ديني را در ميان مردم به ويژه نسل جوان فراهم نمايد و حضور پرشور مردم به ويژه جوانان در مراسمات مذهبي، هيئت هاي مذهبي، عزاداري ها و مراسم اعتکاف و احياء شبهاي قدر و... بيانگر روحيه دينداري و دين گرايي جوانان و تأثيرات نظام جمهوري اسلامي در اين بخش است هر چند در جامعه شاهد ريزش هايي در زمينه مسائل ديني و فرهنگي هستيم که عوامل مختلفي موجب آن شده است که بدان اشاره خواهيم کرد امّا در کنار اين ريزش ها، رويش هاي قابل توجهي را نيز دراين عرصه به ويژه در ميان جوانان شاهد هستيم که قابل مقايسه با قبل از انقلاب اسلامي نيست.

موانع و آسيب هاي فرا روي تقويت روحيه دينداري مردم
در ارزيابي عملکرد نظام جمهوري اسلامي در مورد تقويت دينداري در ميان مردم تنها نمي توان به اين محور اکتفا نمود بلکه در کنار توجه به اقدامات و عملکرد نظام در اين خصوص بايد به موانع وآسيب هاي فراروي اين راه نيز توجه نمود و در مجموع نسبت به ميزان تأثير نظام در دينداري مردم اظهار نظر نمود.
موانع و آسيب هاي مختلفي در دينداري مردم به ويژه نسل جوان وجود دارد که مي توان به اين موارد به صورت فهرست وار اشاره نمود:
1. کم توجهي و کوتاهي برخي خانواده ها نسبت به تربيت ديني فرزندان خود و آشنا نمودن آنان با فرهنگ اسلامي و کمرنگ شدن ارزش ها و معيارهاي ديني در ميان برخي خانواده ها.
2. دنيا گرايي و گرايش به ماديات، هواپرستي و ضعف ايمان در ميان برخي افراد.
3. مشکلات و نارسايي هاي اقتصادي در کشور و در کنار آن کم توجهي به مسائل فرهنگي و تربيت ديني از سوي برخي مسئولين در برخي برهه ها و در گيري هاي حزبي و جناحي و غافل شدن از مسائل فرهنگي و فقدان دغدغه ديني و فرهنگ ديني در ميان برخي از آنان.
4. فقدان برنامه جامع و مدون فرهنگي و ديني و نگاه جامع به تربيت ديني به منظور تقويت باورها و ارزشهاي ديني و فرهنگي و ارائه راهکارهاي عملي.
5. تهاجم فرهنگي غرب و جنگ نرم و تلاش دشمنان براي ضربه زدن به فرهنگ و باورهاي ديني مردم به ويژه جوانان و ترويج فرهنگ ابتذال و مادي گرايي با بهره گيري از وسائل مختلف همچون ماهواره ها، اينترنت، رسانه ها، عکس و فيلم و... .
البته با وجود تمامي اين موانع و آسيب ها و علي رغم تلاش هاي دشمنان اسلام و انقلاب که از فرهنگ ديني نظام اسلامي ضربه خورده و بنيان هاي خويش را در معرض خطر ديده و براي مقابله با نظام اسلامي از هر ابزاري کمک گرفته اند و حجم گسترده اي از تهاجمات را بر عليه انقلاب اسلامي به راه انداخته اند و با وجود تمامي کمبودها و نارسايي ها در حوزه ترويج و تبليغ معارف ديني و تعميق فرهنگ ديني، نمي توان نقش و تلاش نظام جمهوري اسلامي در حوزه دين داري و تقويت و تعميق آن را ناديده گرفت و با تمرکز و بزرگ نمايي ريزش هاي در اين زمينه، رويش هاي به دست آمده را از نظر دور داشت هر چند رسيدن به نقطه مطلوب و برطرف نمودن کاستي ها و نارسايي ها در اين زمينه، نيازمند برنامه ريزي جامع و دقيق و عزم و اراده جدي مسئولان نظام و همراهي مردم است که دور از دسترس نيست.

پيغمبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود:«انّ هذا الدين متين فاوغلوا فيه برفق؛ اسلام دين محکم و استوار خداوند است، با مدارا آن را به پيماييد».[8]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ انقلاب و ارزش ها، علي ذو علم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1380ش.
2ـ دين گريزي چرا؟ دين گرايي چه سان؟ قرآن و نظام تربيتي نسل نو، ابوالفضل ساجدي، قم، مؤسسه آموزشي پژوهشي امام خميني (ره)، 1384ش.
3ـ کنکاشي در تغيير ارزش ها پس از پيروزي انقلاب اسلامي، عبد الرضا حاجيلري، قم، نشر معارف، 1380ش.

پی نوشتها:
[1]. قانون اساسي، اصل سوم.
[2]. همان، اصل چهارم.
[3]. ر. ک: ذو علم، انقلاب و ارزش ها، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1379ش، ص125ـ210.
[4]. همان، ص159ـ163.
[5]. همان، ص209.
[6]. امام خميني، وصيت نامه الهي ـ سياسي، قم، دفتر تبليغات اسلامي، 1380ش، ص22.
[7]. حديث ولايت، ج4، ص252 و 253.
[8]. محمد بن يعقوب کليني، اصول کافي، ج2، ص86.
منبع: اندیشه قم