پرسش :
با وجود اينكه انتخابات وظيفة هر ايراني است بعضي افراد به دليل اينكه حكومت ما حكومت شايسته اي نيست و تبعيض در جامعه وجود دارد شركت نمي كنند چگونه مي توان اين افراد را توجيه كرد؟
شرح پرسش :
پاسخ :
معمولاً آن هايي كه در انتخابات شركت نمي كنند، در قالب سه گروه قابل ارزيابي اند. عده اي بر اثر مخالفت با نظام، هرگونه عملي كه موجب تقويت نظام شود را نفي مي كنند و از آنجايي که انتخابات نيز موجب مشروعيت بخشي به نظام كنوني خواهد شد ، طبيعتاً در آن شركت نمي كنند. عده اي نيز بر اثر تبليغات سوء شركت نمي كنند که عدم شرکتشان، نه به خاطر مخالفت با نظام ، بلكه تحت تأثير تبليغات منفي گروه اول مي باشد . گروه سوم نيز بر اساس بي توجهي و شايد هم ناآگاهي سياسي در انتخابات شركت نمي كنند چون به اهميت اين شركت واقف نيستند.
بي تفاوتي سياسي:
در علوم سياسي پديده اي را كه در مقابل مشاركت سياسي مطرح مي كنند، بي تفاوتي سياسي(Political Apathy) نام دارد. البته بعضي نيز آن را بي اعتنايي، كناره گيري يا عزلت سياسي نيز ترجمه كرده اند. در مورد علل پيدايش اين نوع بي تفاوتي، بحث گسترده اي وجود دارد كه بيشتر در روانشناسي سياسي مورد توجه قرار مي گيرد. با اين حال گفته مي شود در مجموع، سه دسته عوامل روانشناسانه، اقتصادي_ اجتماعي و سياسي در پيدايش اين وضعيت مؤثرند.
از نظر روانشناسي مشاهده شده كه در شرايطي كه افسردگي، احساس يأس و احساس تنهايي در ميان عامة مردم يا بخش هايي از آن ها گسترش پيدا كند، عزلت سياسي و بي تفاوتي سياسي نيز پديد مي آيد.
در خصوص عوامل اقتصادي و اجتماعي، معمولاَ مشاهده شده كه افزايش ميزان آموزش، بالا رفتن آگاهي هاي سياسي، افزايش ثروت و شهرنشيني و بالاخره افزايش دسترسي به ارتباطات، ميزان بي تفاوتي سياسي را كاهش مي دهد. از نظر سياسي نيز معمولاً در رژيم هايي كه مشاركت سياسي تشويق نمي شود و با تشكيل گروه ها و نهادهاي مستقل مخالفت مي شود، مشاركت سياسي نيز محدود است.[1]
با توجه به نكات ذكر شده مي توان نتيجه گرفت كه علت اصلي كناره گيري بخشي از مردم، بي تفاوتي سياسي است كه اين بي تفاوتي، محصول عوامل رواني، اقتصادي و سياسي مي باشد. با اين حال، مي توان بخشي از همين مخالفين را با استدلال، راضي به شركت در انتخابات كرد.
اول:
ابتداء بايد اين گونه افراد را با ادلّة صحيح، قانع كرد كه منكر برخي بي عدالتي ها و تبعيض ها در سطوح جامعه نيستيم، اما بايد توجه داشت كه اين تبعيض ها در نظام اسلامي يك امر ناخواسته و تحميلي است كه بايد با آن برخورد شود. علت اصلي شكل گيري نظامي به نام «جمهوري اسلامي ايران» ايجاد و اجراي عدالت است. حال اگر در برخي سطوح جامعة ما، برخي از مديران تبعيضات ناروايي را اِعمال مي كنند، اين مسئله را نبايد به تمام اركان نظام تسرّي داد. قطعاً، مسئولين درجة اول نظام، از اين اتّهام مبري هستند و تمام تلاش و سعي آنان بر رفع تبعيض و بي عدالتي در جامعه استوار شده است.
دوم:
در مرحلة بعد بايد به اين گونه افراد گفت كه بر فرض هم ايراداتی بر حكومت وارد باشد. تبعيض در آن وجود داشته باشد، آيا اين امر موجب خواهد شد تا از حق قانوني و ملّي خود كه همانا شركت در انتخابات و استيفاي حقوق خود است، بگذريم؟! اصلاً در يك جامعه اي _ بر فرض _ تبعيض وجود داشته باشد، در اين صورت شركت در انتخابات امري لازم است چرا كه مي توانيم با انتخاب انسان هاي شايسته، مديران ناصالح و غير متعهد را كنار بزنيم و حكومت شايسته اي را بر روي كار آوريم. آيا با كناره گيري از انتخابات و با شركت نكردن در انتخابات، مشكلات حكومت حل مي شود؟! آيا با عدم حضور ما در صحنه، آن عده از مديران ناصالح با دلگرمي بيشتر، به تبعيض هاي نارواي خود ادامه نخواهند داد؟
سوم:
بايد به آن هايي كه به بهانه هاي مختلف در انتخابات شركت نمي كنند، متذكّر شد كه شركت در انتخابات يك حق و يك وظيفه ملي و اسلامي است و بي تفاوتي در مقابل اين حق، خيانت به اسلام و كشور است. همانطوريكه حضرت
امام خميني (ره) معتقدند كه: «بايد ملّت شريف بدانند كه انحراف از اين امر مهم اسلامي [انتخابات] خيانت به اسلام و كشور است و موجب مسئوليت عظيم است»[2].
چهارم:
بايد از منظر «شرعي» به آنان خاطر نشان كرد كه شركت در انتخابات يك امر شرعي و ديني است و شركت نكردن در آن حرام است. اين سخن را مي توان با استناد به كلام برخي از بزرگان بيان نمود. به عنوان نمونه حضرت امام (ره) معتقدند كه: «بايد همة شما، همة ما، زن و مرد، هر مكلّف، همان طور كه بايد نماز بخواند، همان طور بايد سرنوشت خودش را تعيين كند»[3]. همين طور مي توان به فتواي بسياري از مراجع كنوني اشاره نمود كه در آستانة هر انتخاباتي در نظام جمهوري اسلامي ايران، مقلّدان خود و عموم مردم را به شركت در اين امر فرا مي خوانند و اين مسئله را يك تكليف شرعي و ديني قلمداد مي نمايند.
پنجم:
يك جهت قضيه هم به خود مسئولين و همة دلسوزان نظام برمي گردد. اگر فضاي كشور در آستانة هر انتخاباتي، سالم و رقابتي باشد و اگر اين فضا، آرام و دلنشين باشد و مردم هم احساس كنند كه رأي آنان نافذ و مؤثر است، قطعاً بسياري از مردم به سمت شركت در انتخابات تشويق خواهند شد. حضرت آيت الله خامنه اي، در اين مورد مي گويند: «... كاري كنيم كه فضاي كشور در آستانة انتخابات، يك فضاي معتدل، آرام و دلنشين باشد، تا مشوق مردم براي انتخابات شود»[4]. بي گمان؛ هروقت فضاي كشور در آستانة انتخابات، سالم و غير مسموم باشد، رغبت مردم براي شركت در اين امر مهم بيش از پيش خواهد بود.
اما بايد دانست برخي هم كه از اساس با اين نظام مخالفند و با هرگونه عمل كه موجب تقويت و تحكيم و نظام جمهوري اسلامي شود، مخالفند با هيچ استدلال و منطقي، راضي به شركت در انتخابات نخواهند شد و طبيعتاً بحث و مناظره با اين گونه افراد، غير مؤثر و بيهوده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. انتخابات و مردم، علي شيرازي، مؤسسة فرهنگي خادم الرضا، قم، 1382.
2. انتخابات رياست جمهوري؛ مظهر اقتدار ملّي، گروه تحقيق دفتر سياسي سازمان عقيدتي سياسي نيروي انتظامي، تهران، 1380.
پی نوشتها:
[1] . انتخابات رياست جمهوري؛ مظهر اقتدار ملي، گروه تحقيق دفتر سياسي سازمان عقيدتي سياسي نيروي انتظامي، چاپ اول، 1380، صص 21-23.
[2] . صحيفة نور، ج 12، ص 3.
[3] . پيشين، ج 15، ص 168.
[4] . روزنامة كيهان، 9/6/1383.
منبع: اندیشه قم
معمولاً آن هايي كه در انتخابات شركت نمي كنند، در قالب سه گروه قابل ارزيابي اند. عده اي بر اثر مخالفت با نظام، هرگونه عملي كه موجب تقويت نظام شود را نفي مي كنند و از آنجايي که انتخابات نيز موجب مشروعيت بخشي به نظام كنوني خواهد شد ، طبيعتاً در آن شركت نمي كنند. عده اي نيز بر اثر تبليغات سوء شركت نمي كنند که عدم شرکتشان، نه به خاطر مخالفت با نظام ، بلكه تحت تأثير تبليغات منفي گروه اول مي باشد . گروه سوم نيز بر اساس بي توجهي و شايد هم ناآگاهي سياسي در انتخابات شركت نمي كنند چون به اهميت اين شركت واقف نيستند.
بي تفاوتي سياسي:
در علوم سياسي پديده اي را كه در مقابل مشاركت سياسي مطرح مي كنند، بي تفاوتي سياسي(Political Apathy) نام دارد. البته بعضي نيز آن را بي اعتنايي، كناره گيري يا عزلت سياسي نيز ترجمه كرده اند. در مورد علل پيدايش اين نوع بي تفاوتي، بحث گسترده اي وجود دارد كه بيشتر در روانشناسي سياسي مورد توجه قرار مي گيرد. با اين حال گفته مي شود در مجموع، سه دسته عوامل روانشناسانه، اقتصادي_ اجتماعي و سياسي در پيدايش اين وضعيت مؤثرند.
از نظر روانشناسي مشاهده شده كه در شرايطي كه افسردگي، احساس يأس و احساس تنهايي در ميان عامة مردم يا بخش هايي از آن ها گسترش پيدا كند، عزلت سياسي و بي تفاوتي سياسي نيز پديد مي آيد.
در خصوص عوامل اقتصادي و اجتماعي، معمولاَ مشاهده شده كه افزايش ميزان آموزش، بالا رفتن آگاهي هاي سياسي، افزايش ثروت و شهرنشيني و بالاخره افزايش دسترسي به ارتباطات، ميزان بي تفاوتي سياسي را كاهش مي دهد. از نظر سياسي نيز معمولاً در رژيم هايي كه مشاركت سياسي تشويق نمي شود و با تشكيل گروه ها و نهادهاي مستقل مخالفت مي شود، مشاركت سياسي نيز محدود است.[1]
با توجه به نكات ذكر شده مي توان نتيجه گرفت كه علت اصلي كناره گيري بخشي از مردم، بي تفاوتي سياسي است كه اين بي تفاوتي، محصول عوامل رواني، اقتصادي و سياسي مي باشد. با اين حال، مي توان بخشي از همين مخالفين را با استدلال، راضي به شركت در انتخابات كرد.
اول:
ابتداء بايد اين گونه افراد را با ادلّة صحيح، قانع كرد كه منكر برخي بي عدالتي ها و تبعيض ها در سطوح جامعه نيستيم، اما بايد توجه داشت كه اين تبعيض ها در نظام اسلامي يك امر ناخواسته و تحميلي است كه بايد با آن برخورد شود. علت اصلي شكل گيري نظامي به نام «جمهوري اسلامي ايران» ايجاد و اجراي عدالت است. حال اگر در برخي سطوح جامعة ما، برخي از مديران تبعيضات ناروايي را اِعمال مي كنند، اين مسئله را نبايد به تمام اركان نظام تسرّي داد. قطعاً، مسئولين درجة اول نظام، از اين اتّهام مبري هستند و تمام تلاش و سعي آنان بر رفع تبعيض و بي عدالتي در جامعه استوار شده است.
دوم:
در مرحلة بعد بايد به اين گونه افراد گفت كه بر فرض هم ايراداتی بر حكومت وارد باشد. تبعيض در آن وجود داشته باشد، آيا اين امر موجب خواهد شد تا از حق قانوني و ملّي خود كه همانا شركت در انتخابات و استيفاي حقوق خود است، بگذريم؟! اصلاً در يك جامعه اي _ بر فرض _ تبعيض وجود داشته باشد، در اين صورت شركت در انتخابات امري لازم است چرا كه مي توانيم با انتخاب انسان هاي شايسته، مديران ناصالح و غير متعهد را كنار بزنيم و حكومت شايسته اي را بر روي كار آوريم. آيا با كناره گيري از انتخابات و با شركت نكردن در انتخابات، مشكلات حكومت حل مي شود؟! آيا با عدم حضور ما در صحنه، آن عده از مديران ناصالح با دلگرمي بيشتر، به تبعيض هاي نارواي خود ادامه نخواهند داد؟
سوم:
بايد به آن هايي كه به بهانه هاي مختلف در انتخابات شركت نمي كنند، متذكّر شد كه شركت در انتخابات يك حق و يك وظيفه ملي و اسلامي است و بي تفاوتي در مقابل اين حق، خيانت به اسلام و كشور است. همانطوريكه حضرت
امام خميني (ره) معتقدند كه: «بايد ملّت شريف بدانند كه انحراف از اين امر مهم اسلامي [انتخابات] خيانت به اسلام و كشور است و موجب مسئوليت عظيم است»[2].
چهارم:
بايد از منظر «شرعي» به آنان خاطر نشان كرد كه شركت در انتخابات يك امر شرعي و ديني است و شركت نكردن در آن حرام است. اين سخن را مي توان با استناد به كلام برخي از بزرگان بيان نمود. به عنوان نمونه حضرت امام (ره) معتقدند كه: «بايد همة شما، همة ما، زن و مرد، هر مكلّف، همان طور كه بايد نماز بخواند، همان طور بايد سرنوشت خودش را تعيين كند»[3]. همين طور مي توان به فتواي بسياري از مراجع كنوني اشاره نمود كه در آستانة هر انتخاباتي در نظام جمهوري اسلامي ايران، مقلّدان خود و عموم مردم را به شركت در اين امر فرا مي خوانند و اين مسئله را يك تكليف شرعي و ديني قلمداد مي نمايند.
پنجم:
يك جهت قضيه هم به خود مسئولين و همة دلسوزان نظام برمي گردد. اگر فضاي كشور در آستانة هر انتخاباتي، سالم و رقابتي باشد و اگر اين فضا، آرام و دلنشين باشد و مردم هم احساس كنند كه رأي آنان نافذ و مؤثر است، قطعاً بسياري از مردم به سمت شركت در انتخابات تشويق خواهند شد. حضرت آيت الله خامنه اي، در اين مورد مي گويند: «... كاري كنيم كه فضاي كشور در آستانة انتخابات، يك فضاي معتدل، آرام و دلنشين باشد، تا مشوق مردم براي انتخابات شود»[4]. بي گمان؛ هروقت فضاي كشور در آستانة انتخابات، سالم و غير مسموم باشد، رغبت مردم براي شركت در اين امر مهم بيش از پيش خواهد بود.
اما بايد دانست برخي هم كه از اساس با اين نظام مخالفند و با هرگونه عمل كه موجب تقويت و تحكيم و نظام جمهوري اسلامي شود، مخالفند با هيچ استدلال و منطقي، راضي به شركت در انتخابات نخواهند شد و طبيعتاً بحث و مناظره با اين گونه افراد، غير مؤثر و بيهوده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. انتخابات و مردم، علي شيرازي، مؤسسة فرهنگي خادم الرضا، قم، 1382.
2. انتخابات رياست جمهوري؛ مظهر اقتدار ملّي، گروه تحقيق دفتر سياسي سازمان عقيدتي سياسي نيروي انتظامي، تهران، 1380.
پی نوشتها:
[1] . انتخابات رياست جمهوري؛ مظهر اقتدار ملي، گروه تحقيق دفتر سياسي سازمان عقيدتي سياسي نيروي انتظامي، چاپ اول، 1380، صص 21-23.
[2] . صحيفة نور، ج 12، ص 3.
[3] . پيشين، ج 15، ص 168.
[4] . روزنامة كيهان، 9/6/1383.
منبع: اندیشه قم
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}