پرسش :
پذيرفتن ولايت عهدى به وسيله حضرت رضا(ع) از طرف مأمون مخالفت با آيه 113 سوره هود است؟
شرح پرسش :
پاسخ :
ولایتعهدی امام رضا(ع) تحت شرایط خاص وبه اجبار بوده وامام با شرایطی این مسئله را پذیرفت از جمله شرطها این بود که در هیچ امری مشارکت نکند اعم از عزل ونصب ها وکارهای دیگر به همین روی نمی توان گفت امام رضا با ظالمی همچون مامون همکاری کرده باشد ؛ امام پس از پذیرش براساس وظیفه الهی به کارهای مامون معترض ونظر درست را بر اساس سیره پیامبر وآموزه های قرآن اعلام می کرد که نمونه های زیادی در تاریخ وجود دارد ؛ مضمون آیه کریمه همدستی وهمکاری با ستمگران را منع فرمود که هیچ همکاری درباره مظالم مامون در دوره ولایتعهدی امام گزارش نشده است ؛
افزون برآن امام با قبول ولايت عهدى توانست نيرنگ مأمون را آشکار و شيعيان را تقويت، و علوم مختلفى چون فقه و كلام و حديث و تفسير و... را گسترش دهد.
پذیرش ولایت عهدی :
1ـ حضرت با قبول ظاهرى ولايت عهدى موفق شد نيرنگ سیاسی مأمون را آشکار سازد، با آنكه حضرت از نظر فعاليت بسيار محدود بود در عين حال روزنه هائى از رهبرى اسلامى را به مردم نشان داد و به مأمون و ديگران فهماند، اگر شما بر ظاهر مردم حكومت مى كنيد، ما اهل بيت بر دلهاى مردم حكومت مى كنيم، آنها قلباً ما را دوست دارند.
گذشته از اين مأمون مى خواست، با اين كار خود عظمت و جلال امامت را در نزد مردم كم اهميت جلوه دهد و با انداختن گناه نا به سامانيهاى اجتماعى و اقتصادى كه به طور طبيعى در هر حكومتى وجود دارد به گردن امام على بن موسى «عليه السلام» او را در نظر مردم بد جلوه دهد و او را از محبوب القلوب و محبوب الملة بودن در نزد مسلمانان در آورد، كه امام «عليه السلام» با هوشيارى كامل اين نقشه مأمون را بر ملا ساخت، به اين صورت كه شرط نمود در صورتى ولايت عهدى مأمون را مى پذيرد كه هيچ مسئوليتى را در حكومت نپذيرد و هيچ عزل و نصبى بر عهده او نباشد.
بنابراين امام على بن موسى «عليه السلام» از شرائط پيش آمده به نفع امامت و ولايت كمال استفاده را برد و بويژه در جمع هزاران نفر از محدثان در شهر نيشابور عظمت و ارزش ولايت على بن ابى طالب «عليه السلام»([1]) را بر همگان آشكار ساخت([2]).
2ـ جامعه شيعيان از زمان امام باقر «عليه السلام» و امام صادق «عليه السلام» جامعه اى متشكل بود كه توانسته بود سازمان فكرى و فرهنگى و اجتماعى خود را سرو سامان دهد. در زمينه هاى مختلف فقهى، كلامى حديث، تفسير و علوم طبيعى (جابر بن حيان) و غيره موفق شده بود كارهاى را انجام دهد با شهادت موسى بن جعفر و دوران طولانى زندان آن حضرت، تشكيلات و سازمان شيعيان تا حدودى آسيب ديده بود، اگر چنانچه امام رضا «عليه السلام» مخالفت علنى مى كرد، بطور قطع و يقين مأمون در همان آغاز كار يا امام را تبعيد و زندانى مى كرد و يا او را به شهادت مى رسانيد. امام با قبول ظاهرى ولايت عهدى خدمت بزرگى به جامعه شيعيان نمود. در حقيقت امام «عليه السلام» با اقدام خود جلوى تجاوز و تعدى حكومت ظالم و ستمگر بنى اميه را نسبت به شيعيان گرفت. و با بحث ها و مناظرات علمى خود با سران اديان و مذاهب در حضور مأمون، بار ديگر خاطرات ارزشمند امام باقر «عليه السلام» و امام صادق «عليه السلام» را احياء كرد و تفكر علمى و عقلى شيعه را بيشتر به جلو برد و آن را پر رونق و روشن تر ساخت.
بنابراین اهدافی که امام در ولایت عهدی به دنبال آن بود با اهداف مامون کاملا مغایر بود ؛ آيه ناظر است به همكارى مؤمنان با كافران و مشركان، كه ظالم به معنى مشرك و كافر است مانند آيه شريفه (يا بنى لا تشرك باالله الشرك لظلم عظيم) اگر مراد از ظالمان مشركان باشد چنانچه برخى از مفسرين گفته اند، در اين صورت اشكال وارد نيست، چون مأمون مشرك نبوده است.
و اگر مقصود از ظالمان، ستمگران و تجاوز كنندگان به حقوق ديگران باشد، بنا بر شواهد مسلم تاريخى امام رضا «عليه السلام» در هيچ شرائطى راضى به ولايت عهدى خودنبود،دراین دوران هیچ همکاری دراین راستا از امام دیده نشد، امام با اكراه و اجبار از مدينه به خراسان بردند و با اكراه و اجبار ولايت عهدى را بر وى تحميل كردند و سرانجام نيز آن حضرت را به شهادت رساندند. اگر امام همکاری وهمدستی با مامون داشت هیچگاه با توطئه او کشته نمی شد.
در مسئله ولایتعهدی باید به راه بردهای شیعه در حفظ اساس دین نیز توجه داشت ؛ تفاوت مهمى كه بين روش و بينش شيعه اثنى عشرى با فرقه هاى ديگر شيعى از قبيل: زيدى و اسماعيلى وجود داشت و دارد اين بود كه زيديها و همچنين اسماعيلى ها با تكيه بر قدرت شمشير مى خواستند قدرت خلافت را به دست آورند. اما شيعه اثنى عشرى پس از حادثه دلخراش كربلا تلاش و كوشش خود را در كارهاى فكرى و فرهنگى متمركز ساخت كه اوج اين تلاش را در زمان امام باقر «عليه السلام» و امام صادق «عليه السلام» مشاهده مى كنيم و امام على بن موسى «عليه السلام» نيز آن را كامل گردانيد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. سیری در سيره ائمه(ع) ، مرتضى مطهرى.
2. حیات فکری سیاسی امامان شیعه؛رسول جعفریان .
پی نوشتها:
[1]. ولاية على بن ابى طالب حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى.
[2]. براى آگاهى بيشتر مى توانيد به كتاب سيره ائمه اطهار استاد مطهرى مراجعه فرمائيد/194.
منبع: اندیشه قم
ولایتعهدی امام رضا(ع) تحت شرایط خاص وبه اجبار بوده وامام با شرایطی این مسئله را پذیرفت از جمله شرطها این بود که در هیچ امری مشارکت نکند اعم از عزل ونصب ها وکارهای دیگر به همین روی نمی توان گفت امام رضا با ظالمی همچون مامون همکاری کرده باشد ؛ امام پس از پذیرش براساس وظیفه الهی به کارهای مامون معترض ونظر درست را بر اساس سیره پیامبر وآموزه های قرآن اعلام می کرد که نمونه های زیادی در تاریخ وجود دارد ؛ مضمون آیه کریمه همدستی وهمکاری با ستمگران را منع فرمود که هیچ همکاری درباره مظالم مامون در دوره ولایتعهدی امام گزارش نشده است ؛
افزون برآن امام با قبول ولايت عهدى توانست نيرنگ مأمون را آشکار و شيعيان را تقويت، و علوم مختلفى چون فقه و كلام و حديث و تفسير و... را گسترش دهد.
پذیرش ولایت عهدی :
1ـ حضرت با قبول ظاهرى ولايت عهدى موفق شد نيرنگ سیاسی مأمون را آشکار سازد، با آنكه حضرت از نظر فعاليت بسيار محدود بود در عين حال روزنه هائى از رهبرى اسلامى را به مردم نشان داد و به مأمون و ديگران فهماند، اگر شما بر ظاهر مردم حكومت مى كنيد، ما اهل بيت بر دلهاى مردم حكومت مى كنيم، آنها قلباً ما را دوست دارند.
گذشته از اين مأمون مى خواست، با اين كار خود عظمت و جلال امامت را در نزد مردم كم اهميت جلوه دهد و با انداختن گناه نا به سامانيهاى اجتماعى و اقتصادى كه به طور طبيعى در هر حكومتى وجود دارد به گردن امام على بن موسى «عليه السلام» او را در نظر مردم بد جلوه دهد و او را از محبوب القلوب و محبوب الملة بودن در نزد مسلمانان در آورد، كه امام «عليه السلام» با هوشيارى كامل اين نقشه مأمون را بر ملا ساخت، به اين صورت كه شرط نمود در صورتى ولايت عهدى مأمون را مى پذيرد كه هيچ مسئوليتى را در حكومت نپذيرد و هيچ عزل و نصبى بر عهده او نباشد.
بنابراين امام على بن موسى «عليه السلام» از شرائط پيش آمده به نفع امامت و ولايت كمال استفاده را برد و بويژه در جمع هزاران نفر از محدثان در شهر نيشابور عظمت و ارزش ولايت على بن ابى طالب «عليه السلام»([1]) را بر همگان آشكار ساخت([2]).
2ـ جامعه شيعيان از زمان امام باقر «عليه السلام» و امام صادق «عليه السلام» جامعه اى متشكل بود كه توانسته بود سازمان فكرى و فرهنگى و اجتماعى خود را سرو سامان دهد. در زمينه هاى مختلف فقهى، كلامى حديث، تفسير و علوم طبيعى (جابر بن حيان) و غيره موفق شده بود كارهاى را انجام دهد با شهادت موسى بن جعفر و دوران طولانى زندان آن حضرت، تشكيلات و سازمان شيعيان تا حدودى آسيب ديده بود، اگر چنانچه امام رضا «عليه السلام» مخالفت علنى مى كرد، بطور قطع و يقين مأمون در همان آغاز كار يا امام را تبعيد و زندانى مى كرد و يا او را به شهادت مى رسانيد. امام با قبول ظاهرى ولايت عهدى خدمت بزرگى به جامعه شيعيان نمود. در حقيقت امام «عليه السلام» با اقدام خود جلوى تجاوز و تعدى حكومت ظالم و ستمگر بنى اميه را نسبت به شيعيان گرفت. و با بحث ها و مناظرات علمى خود با سران اديان و مذاهب در حضور مأمون، بار ديگر خاطرات ارزشمند امام باقر «عليه السلام» و امام صادق «عليه السلام» را احياء كرد و تفكر علمى و عقلى شيعه را بيشتر به جلو برد و آن را پر رونق و روشن تر ساخت.
بنابراین اهدافی که امام در ولایت عهدی به دنبال آن بود با اهداف مامون کاملا مغایر بود ؛ آيه ناظر است به همكارى مؤمنان با كافران و مشركان، كه ظالم به معنى مشرك و كافر است مانند آيه شريفه (يا بنى لا تشرك باالله الشرك لظلم عظيم) اگر مراد از ظالمان مشركان باشد چنانچه برخى از مفسرين گفته اند، در اين صورت اشكال وارد نيست، چون مأمون مشرك نبوده است.
و اگر مقصود از ظالمان، ستمگران و تجاوز كنندگان به حقوق ديگران باشد، بنا بر شواهد مسلم تاريخى امام رضا «عليه السلام» در هيچ شرائطى راضى به ولايت عهدى خودنبود،دراین دوران هیچ همکاری دراین راستا از امام دیده نشد، امام با اكراه و اجبار از مدينه به خراسان بردند و با اكراه و اجبار ولايت عهدى را بر وى تحميل كردند و سرانجام نيز آن حضرت را به شهادت رساندند. اگر امام همکاری وهمدستی با مامون داشت هیچگاه با توطئه او کشته نمی شد.
در مسئله ولایتعهدی باید به راه بردهای شیعه در حفظ اساس دین نیز توجه داشت ؛ تفاوت مهمى كه بين روش و بينش شيعه اثنى عشرى با فرقه هاى ديگر شيعى از قبيل: زيدى و اسماعيلى وجود داشت و دارد اين بود كه زيديها و همچنين اسماعيلى ها با تكيه بر قدرت شمشير مى خواستند قدرت خلافت را به دست آورند. اما شيعه اثنى عشرى پس از حادثه دلخراش كربلا تلاش و كوشش خود را در كارهاى فكرى و فرهنگى متمركز ساخت كه اوج اين تلاش را در زمان امام باقر «عليه السلام» و امام صادق «عليه السلام» مشاهده مى كنيم و امام على بن موسى «عليه السلام» نيز آن را كامل گردانيد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. سیری در سيره ائمه(ع) ، مرتضى مطهرى.
2. حیات فکری سیاسی امامان شیعه؛رسول جعفریان .
پی نوشتها:
[1]. ولاية على بن ابى طالب حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى.
[2]. براى آگاهى بيشتر مى توانيد به كتاب سيره ائمه اطهار استاد مطهرى مراجعه فرمائيد/194.
منبع: اندیشه قم
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}