پرسش :

معنای کلمه «قمطریر» در آیه 10 سوره انسان چیست؟


شرح پرسش :
پاسخ :
در این آیه شریفه می‌خوانیم: «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَریراً»؛[1] حقّا که ما از پروردگارمان در روزى که گرفته و به شدت سخت و هولناک (و چهره‌‌ها در آن عبوس) است می‌ترسیم.
این سخن ممکن است زبان حال «ابرار» و نیکان[2] باشد یا زبان قال آنها.[3]
تعبیر از روز قیامت به روز «عبوس» و «سخت» -با این‌که عبوس از صفات انسان است و به کسى می‌گویند که قیافه‌اش را در هم کشیده- به دلیل تأکید بر وضع وحشتناک آن روز است؛ یعنى آن قدر حوادث آن روز سخت و ناراحت کننده است که نه تنها انسان‌ها در آن روز عبوس‌اند، بلکه گویى خود آن روز نیز عبوس است.[4]
در این‌که «قمطریر» از چه ماده‌اى گرفته شده؟ در میان مفسران و ارباب لغت گفت‌وگو است، بعضى آن‌را از «قِمَطْر» می‌دانند،[5] و بعضى آن‌را مشتق از ماده «قُطر» و میم را زائده مى‏دانند.[6] ولى مشهور همان اول است که در آیه شریفه به معناى روز شدید و دشوار و عبوس می‌باشد.[7] و این شدت و دشواری و سختى، به جهت عذاب‌ها و آثار روز قیامت و اوضاع بد گناه‌کاران و مجرمان است.
تعبیر به «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً» شاهد بر این است که این خوف ابرار و نیکان، خوف از پروردگار است.[8]

پی نوشتها:
[1]. انسان، 10.
[2]. اشاره به آیه «إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً»؛ به یقین ابرار (و نیکان) از جامى می‌نوشند که با عطر خوشى آمیخته است. انسان، 5.
[3]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏25، ص 355، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش؛ ابن جزی غرناطی، محمد بن احمد، کتاب التسهیل لعلوم التنزیل، تحقیق: دکتر خالدی‏، عبدالله، ج ‏2، ص 438، شرکت دار الارقم بن ابی الارقم، بیروت، چاپ اول، 1416ق.
[4]. تفسیر نمونه، ج ‏25، ص 355؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏10، ص 617، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[5]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 684، دارالعلم‏، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق. ‏
[6]. ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ‏4، ص 669، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، 1407ق؛ قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تحقیق: درگاهی، حسین، ج ‏14، ص 59، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1368ش.
[7]. تفسیر نمونه، ج ‏25، ص 355؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 617؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 128، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ نیشابوری، محمود بن ابو الحسن، إیجاز البیان عن معانی القرآن، تحقیق: القاسمی‏، دکتر حنیف بن حسن، ج ‏2، ص 855، دار الغرب الاسلامی، بیروت، چاپ اول، 1415ق.
[8]. تفسیر نمونه، ج ‏25، ص 356.
منبع: www.islamquest.net