پرسش :

در صورتی که اهل بهشت مادی نباشند، آیا سخن گفتن آنان به لغت عربی ممکن است؟


شرح پرسش :
پاسخ :
در چندین آیه از آیات قرآن از صحبت کردن اهل بهشت، سلام کردن آنان به یکدیگر، تحیت و احوال پرسی آنان بیان شده است که آیات زیر نمونه هایی از آنهاست:
1. "گفتار (و دعاى) آنها در بهشت این است که: «خداوندا، منزهى تو!» و تحیّت آنها در آنجا: سلام و آخرین سخنشان این است که: «حمد، مخصوص پروردگار عالمیان است!»"[1]
2. " و کسانى را که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، به باغهاى بهشت وارد مى‏ کنند باغهایى که نهرها از زیر درختانش جارى است به اذن پروردگارشان، جاودانه در آن مى‏مانند و تحیّت آنها در آن، «سلام» است. "[2]
3. " تحیّت آنان در روزى که او را دیدار مى‏کنند سلام است و براى آنها پاداش پرارزشى فراهم ساخته است‏ ."[3]
بنا براین از نظر قرآن اصل صحبت کردن اهل بهشت با یکدیگر امری مسلم است. اما اینکه این گفت و شنود به چه نحو باشد می توان گفت که گفت و شنود آنها با همین زبان و گوش دنیایی است؛ زیرا جسمانی بودن معاد با ظاهر بسیاری از آیات و روایات موافق است؛ زیرا در قرآن سخن از میوه ها و درختان و لذت هایی است که بهشتیان با همین بدن مادی از آنها بهره مند می شوند. (برای آگاهی بیشتر از معاد جسمانی به نمایه: معاد جسمانی، سؤال 6234 (سایت: 6492) مراجعه فرمائید.) براین اساس اصل این حرف که بهشت غیر مادی است می تواند درست نباشد.
حتی اگر کسی معتقد باشد که معاد و بهشت جسمانی نبوده و روحانی هستند باز مشکلی در استفاده بهشتیان از لغات و زبان های متداوال نیست و در این زمینه فرقی بین زبان ها و لغت های مختلف نیست؛ زیرا همانطوری که این امکان وجود داشته است که خداوند متعال (که قطعاً غیر مادی است) قرآن را به زبان عربی بر جبرئیل (که از ملائکه و غیر مادی است) نازل کرد تا جبرئیل آن را بر پیامبر اکرم (ص) (که دارای جسم مادی بودند) نازل کند[4]، در تکلم بهشتیان که غیر مادی فرض شده اند به این لغت نیز مشکلی وجود نخواهد داشت و خداوند این قدرت را به اهل بهشت نیز خواهد داد. بنا براین ملاحظه می شود که در تکلم مجرد (غیر مادی) با مجرد به لغت عربی یا به هر لغت دیگر هیچ اشکالی وجود ندارد.

پی نوشتها:
[1]. یونس ،10:"دَعْواهُمْ فیها سُبْحانَکَ اللَّهُمَّ وَ تَحِیَّتُهُمْ فیها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین‏".
[2]. ابراهیم ،23:"وَ أُدْخِلَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فیها سَلامٌ".
[3]. احزاب،44:"تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً کَریماً ".
[4] . زیرا ما معتقدیم که قرآنی که در دست ما است عیناً وجود لفظی و کتبی وجود قرآن مکنون در نزد خداست و الفاظ آن با همان الفاظی است که خداوند به جبرئیل القاء کرده و او نیز همان الفاظ را به وجود نازنین پیامبر اکرم (ص)نازل کرده است. برای آگاهی بیشتر ازمراتب نزول قرآن به نمایه: نزول قرآن، مراتب و فلسفه تدریجی بودن آن، سؤال islamquest.net/fa/archive/question/5086 مراجعه فرمائید.
منبع: www.islamquest.net