پرسش :

چرا قبله از بيت المقدس به كعبه تغيير كرد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
بحث تغيير قبله و دلايل آن در تفاسير مختلف آمده است كه ما دو نمونه را ذكر مي كنيم:
1. در تفسير نمونه ذيل آيه 142 سوره مباركه بقره آمده است:
تغيير قبله يكى از تحولات مهم تاريخ اسلام است كه موجى عظيم در ميان مردم به وجود آورد؛ پيامبر اكرم(ص) مدت سيزده سال پس از بعثت در مكه، و يك سال و چند ماه بعد از هجرت در مدينه به امر خدا به سوى بيت المقدس نماز مى خواند، ولى بعد از آن قبله تغيير يافت و مسلمانان مأمور شدند به سوى كعبه نماز بگذارند.
مسلمانان در اين مدت مورد سرزنش يهود قرار داشتند چرا كه بيت المقدس در اصل قبله يهود بود آنها به مسلمانان مى گفتند: اينان از خود استقلال ندارند و به سوى قبله ما نماز مى خوانند، و اين دليل آن است كه ما بر حقيم.
اين گفتگوها براى پيامبر اسلام و مسلمانان ناگوار بود، آنها از يكسو مطيع فرمان خدا بودند، و از سوى ديگر طعنه هاى يهود از آنها قطع نمى شد، براى همين جهت پيامبر (ص) شبها به اطراف آسمان نگريسته و منتظر راه چاره اي از سوي پروردگار عالميان بود تا از دست طعنه هاي يهوديان خلاصي يابد. مدتى از اين انتظار گذشت تا اينكه فرمان تغيير قبله صادر شد و در حالى كه پيامبر دو ركعت نماز ظهر را در مسجد بنى سالم به سوى بيت المقدس خوانده بود جبرئيل مامور شد پيامبر(ص) را به سوى كعبه بگرداند.
يهود از اين ماجرا سخت ناراحت شدند و طبق شيوه ديرينه خود به بهانه جوئى و ايراد گيرى پرداختند. آنها قبلا مى گفتند: ما بهتر از مسلمانان هستيم ، چرا كه آنها از نظر قبله استقلال ندارند و پيرو ما هستند، اما همين كه دستور تغيير قبله از ناحيه خدا صادر شد زبان به اعتراض گشودند.
چرا اينها از قبله پيامبران پيشين رو گردان شدند؟ اگر قبله اول صحيح بود اين تغيير چه معنى دارد؟ و اگر دومى صحيح است چرا سيزده سال و چند ماه به سوى بيت المقدس نماز خوانديد ؟!
خداوند به پيامبرش دستور ميدهد به آنها بگو شرق و غرب عالم از آن خداست ، هر كس را بخواهد به راه راست هدايت مى كند: قل لله المشرق و المغرب يهدى من يشاء الى صراط مستقيم .
اين يك دليل قاطع و روشن در برابر بهانه جويان بود كه بيت المقدس و كعبه و همه جا ملك خدا است ، اصلا خدا خانه و مكانى ندارد، مهم آن است كه تسليم فرمان او باشيد هر جا خدا دستور دهد به آن سو نماز بخوانند، مقدس و محترم است ، و هيچ مكانى بدون عنايت او داراى شرافت ذاتى نمى باشد.
و تغيير قبله در حقيقت مراحل مختلف آزمايش و تكامل است و هر يك مصداقى است از هدايت الهى ، او است كه انسانها را به صراط مستقيم رهنمون مى شود. (1)
2. مرحوم علامه طباطبايي در ذيل همين آيه چنين مي نگارند:
قبله قرار گرفتن ، خانه اى از خانه ها چون كعبه ، و يا بنائى از بناها چون بيت المقدس ، و يا سنگى از سنگها چون حجر الاسود، كه جزء كعبه است ، از اين جهت نيست كه خود اين اجسام برخلاف تمامى اجسام اقتضاى قبله شدن را دارد، تا تجاوز از آن ، و نپذيرفتن اقتضاى ذاتى آنها محال باشد، و در نتيجه ممكن نباشد كه حكم قبله بودن بيت المقدس دگرگون شود و يا لغو گردد.
بلكه تمامى اجسام و بناها و جميع جهات از مشرق و مغرب و جنوب و شمال و بالا و پائين در نداشتن اقتضاى هيچ حكمى از احكام برابرند، چون همه ملك خدا هستند، هر حكمى كه بخواهد و بهر قسم كه بخواهد و در هر زمان كه بخواهد در آنها مى راند، و هر حكمى هم كه بكند بمنظور هدايت خلق ، و بر طبق مصلحت و كمالاتى است كه براى فرد و نوع آنها اراده مى كند، پس او هيچ حكمى نمي كند مگر به خاطر اين كه بوسيله آن حكم ، خلق را هدايت كند، و هدايت هم نمى كند، مگر بسوى آنچه كه صراط مستقيم و كوتاه ترين راه بسوى كمال قوم و صلاح ايشان است»(2)
توضيح بيشتر نيازمند توجه به امور زير است:
1. بر اساس آيات و روايات، كعبه از زمان پيدايش زمين مكان مبارك و مورد عنايت بوده است قرآن كريم در اين مورد مي فرمايد: « إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكًا وَ هُدًى لِلْعالَمينَ؛ در حقيقت نخستين خانه ‏اى كه براى [عبادت] مردم نهاده شده همان است كه در مكه است و مبارك و براى جهانيان [مايه] هدايت است.» (3) طبق برخي از روايات حضرت آدم(ع) خانه كعبه را بنا كرد و خود بر گرد آن طواف كرد.(4) بنابراين كعبه اولين معبد جهاني و قديمي ترين مركز توحيد، و قبله همه پيامبران الهي از حضرت آدم(ع) تا حضرت خاتم(ص) بوده است.
لكن به خاطر مصالحي در ابتداي طلوع خورشيد اسلام به طور موقت بيت المقدس به عنوان قبله مسلمين قرار مي گيرد.
2. آزمايش الهي: با توجه به اين كه كعبه متعلق به اعراب ومورد احترامشان بود و آن را سرمايه معنوي نژاد خود مي دانستند و انتظار داشتند كه در آيين اسلام نيز، كعبه به عنوان قبله انتخاب شود و مسلمانان به سوي كعبه نماز بخوانند، نماز خواندن به سوي بيت المقدس مشكل و بر خلاف عادت بود و لذا تعبد و ايمان خاصي را مي طلبيد و مي توانست درجه ايمان و تسليم اعرابي را كه مسلمان مي شدند نشان دهد. يعني در واقع يك امتحان و آزمون براي سنجش مؤمن واقعي از غير مؤمن بود، قرآن كريم با صراحت اين مطلب را بيان مي دارد: « وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتي كُنْتَ عَلَيْها إِلاّ لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى‏ عَقِبَيْهِ ؛ ما آن قبله اي را كه قبلا بر آن بودي (بيت المقدس)، تنها براي اين قرار داديم كه افرادي كه از رسول خدا پيروي مي كنند، از آنها كه به جاهليت باز مي گردند باز شناخته شوند.»( 5)
در روايتي از امام حسن عسكري(ع) نيز اين فلسفه بيان شده است: «مردم مكه هواي قبله شدن كعبه را داشتند و خداوند با قبله قرار دادن بيت المقدس امتحانشان كرد، تا معلوم شود چه كسي بر خلاف هواي نفس خود، رسول خدا را پيروي مي كند.»( 6)
3. كعبه در آن زمان كانون بت هاي مشركان بود، در حالي كه مهم ترين و اولين پيمان دين اسلام مبارزه با بت پرستي و دعوت به پرستش خداي يگانه بود، لذا به مسلمانان دستور داده شد، موقتا به سوي بيت المقدس -پايگاه دين توحيدي و معتقدان به توحيد- نماز گزارند تا از شائبه هر گونه توجه به بت ها مبرا باشند و به اين ترتيب صفوف خود را از مشركين جدا سازند و روح تسليم مطلق در برابر فرمان حق و توحيد را در وجود خود نهادينه كنند اما هنگامي كه به مدينه هجرت كردند و تشكيل حكومت و ملتي دادند و صفوف آنها از ديگران كاملا مشخص گرديد و از امتحان الهي سربلند و پيروز بيرون آمدند ديگر ادامه اين وضع ضرورت نداشت، در اين هنگام به سوي كعبه قديمي ترين مركز توحيد و پر سابقه ترن كانون انبياء باز گشتند.
4. به هر حال حكم قبله قرار گرفتن بيت المقدس از احكام موقتي بوده, با تمام شدن مصالح موقتش آن حكم نيز به پايان رسيد و لذا پيامبر(ص) انتظار مي كشيد كه فرمان تغيير قبله صادر شد تا اين كه در نيمه شعبان سال دوم هجري دستور تغيير قبله نازل شد: « قَدْ نَرى‏ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها؛ نگاه هاي انتظار آميز تو را به سوي آسمان (براي تغيير قبله ) مي بينم، اكنون تو را به سوي قبله اي كه از آن خشنود باشي باز مي گردانيم.»( 7)
از اين آيه استفاده مي شود كه بيت المقدس قبله موقت مسلمان ها بوده است كه پيامبر(ص) انتظار پايان يافتن آن را مي كشيد.
5. مسدود شدن زبان مخالفان
قرآن كريم يكي از رازهاي بزرگ تغيير قبله را اتمام حجت بر مخالفين اسلام ذكر مي كند: « لِئَلاّ يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ »؛(8) يكي از مفسران در توضيح اين آيه مي فرمايد: «اگر قبله تغيير نمي يافت -قطع نظر از مصالح كه در تغيير قبله بود و به آن اشاره شد- زبان مخالفان بر روي مسلمانان باز مي شد، از يك طرف يهود مي گفتند ما در «تورات» خوانده ايم نشانه اين پيامبر نماز خواندن به دو قبله است و اين علامت در او نيست و از سوي ديگر مشركان ايراد مي كردند كه او براي احياي آئين ابراهيم آمده است پس چرا خانه كعبه را كه نخستين خانه توحيد است فراموش كرده است، در اين جا تغيير قبله زبان هر دو را بست.»(9)

پي نوشتها:
1. تفسير نمونه ، جلد 1، صفحه 480 و 481
2. ترجمه تفسير الميزان جلد 1 صفحه :479 و 480
3. آل عمران، 96
4. فروع كافي، ج 4، ص 198
5. بقره، آيه 143
6. ترجمه الميزان، ج 1، ص 495
7. بقره، آيه 144
8. بقره، آيه 150
9. تفسير نمونه، تهران: دارالكتب الاسلاميه، 1364، ج 1، ذيل آيه فوق
منبع:سایت انوار طاها