پرسش :
لحظه احتضار و جان كندن چگونه است؟
شرح پرسش :
پاسخ :
احتضار در لغت به معناي غائب نبودن (1) و در اصطلاح به معناي جان كندن(2) و حضور و رسيدن مرگ است(3) به شكلي كه به گونه اى كه انسان، امور غير مادّى مانند فرشته مرگ را ببيند و از زندگى دنيايى نااميد شده، به مرگ خويش اطمينان مي يابد.(4) البته توجه به اين نكته لازم است كه اصطلاح احتضار، مربوط به مرگ تدريجى بوده و درباره مرگ دفعى و يكبارگي به كار نمى رود.
در قرآن كريم كلمه احتضار ذكر نشده؛ امّا با تعابير ديگرى همچون حاضر شدن مرگ (نساء،آيه 18) آمدن سكرات مرگ (ق، آيه 50) قرار گرفتن در غمرات مرگ (انعام، آيه 93) آمدن مرگ (انعام، آيه 61) رسيدن جان به گلو (واقعه،آيه 83) توفّى به معناى گرفتن و نگه دارى روح( نحل، آيه 32) و نظاير آن سخن رفته است.
وقايع هنگام احتضار
1. رسيدن جان به گلو:
خداوند در سوره قيامت در مورد اين لحظه سخت مي فرمايد: «كَلاّ اِذا بَلَغَتِ التَّراقى». (قيامت، آيه 26) تراقي به معناى جلو حلق و بالاى سينه است(5)
يا در سوره واقعه مي فرمايد: «فَلَولا اِذا بَلَغَتِ الحُلقوم * و اَنتُم حينَئِذ تَنظُرون * و نَحنُ اَقرَبُ اِلَيهِ مِنكُم و لـكِن لاتُبصِرون * فَلَولا اِن كُنتُم غَيرَ مَدينين * تَرجِعونَها اِن كُنتُم صـدِقين»( واقعه، آيه 83-87) پس چرا هنگامي كه جان به گلوگاه مي رسد (توانائي بازگرداندن آن را نداريد)* و شما در اين حال نظاره مي كنيد (و كاري از دستتان ساخته نيست)* و ما به او نزديكتريم از شما ولي نمي بينيد.* اگر هرگز در برابر اعمالتان جزا داده نمي شويد* پس او را بازگردانيد اگر راست مي گوئيد.
.2 نا اميدى از شفاى محتضر:
در زمان احتضار، خويشاوندان و دوستان محتضر كه در اطراف وى هستند، از روى نااميدى مى گويند: «و قيِل مَن رَاق».(قيامت، آيه 27) چه كسى مى تواند او را شفا دهد؟
3. يقين محتضر به جدايى:
انسان در لحظات احتضار، به جدايى يقين پيدا مى كند: «و ظَنَّ اَنَّهُ الفِراق». (قيامت،آيه28)
4. جمع شدن ساق ها:
هنگام احتضار، دو ساق پاى انسان كنار هم جمع مى شوند: «والتَفَّتِ السّاقُ بِالسّاق». (قيامت، آيه 29) معناى آيه اين است كه در حال احتضار، به دليل زوال نيروى حياتى كه در بدن جريان داشته، ساق ها كنار هم جمع مى شوند.(6)
5. حضور و ظهور فرشتگان در زمان احتضار:
يكى از حوادث مهمّ زمان احتضار، ظهور فرشتگان و گرفتن جان محتضر (توفّى) به وسيله آن ها است؛ حتى گفته شده: يكى از ادلّه نام گذارى زمان قبل از مرگ به «احتضار»، حضور فرشتگان در آن زمان است(7) چنانكه قرآن مي فرمايد: «... حَتّى اِذا جاءَ اَحَدَكُمُ المَوتُ تَوَفَّتهُ رُسُلُنا و هُم لايُفَرِّطون». (انعام،آيه 61) يا مي فرمايد: «قُل يَتَوَفـّـكُم مَلَكُ المَوتِ الَّذى وُكِّلَ بِكُم ...». (سجده، آيه 11)
6. سختي شديد زمان احتضار
خداوند در قرآن كريم در اين رابطه مي فرمايد: « و تَزهَقَ اَنفُسُهُم و هُم كـفِرون»(توبه، آيه 55) تزهق از ريشه زُهوق به معناى خروج چيزى با سختى است(8)
پي نوشتها:
1- قاموس المحيط، ج 1، ص 534.
2- الدرالمنثور، ج2، ص460؛ جواهرالكلام، ج4، ص5.
3- اقرب الموارد، ج 1، ص 667.
4- تفسير مجمع البيان، ج 3، ص 37
5- التبيان، ج 10، ص 200.
6- تفسير الميزان، ج 20، ص 113
7- مجمع البحرين، ج 1، ص 530; جواهر الكلام، ج 4، ص 6.
8- تفسير الميزان، ج 9، ص 308.
منبع:سایت انوار طاها
احتضار در لغت به معناي غائب نبودن (1) و در اصطلاح به معناي جان كندن(2) و حضور و رسيدن مرگ است(3) به شكلي كه به گونه اى كه انسان، امور غير مادّى مانند فرشته مرگ را ببيند و از زندگى دنيايى نااميد شده، به مرگ خويش اطمينان مي يابد.(4) البته توجه به اين نكته لازم است كه اصطلاح احتضار، مربوط به مرگ تدريجى بوده و درباره مرگ دفعى و يكبارگي به كار نمى رود.
در قرآن كريم كلمه احتضار ذكر نشده؛ امّا با تعابير ديگرى همچون حاضر شدن مرگ (نساء،آيه 18) آمدن سكرات مرگ (ق، آيه 50) قرار گرفتن در غمرات مرگ (انعام، آيه 93) آمدن مرگ (انعام، آيه 61) رسيدن جان به گلو (واقعه،آيه 83) توفّى به معناى گرفتن و نگه دارى روح( نحل، آيه 32) و نظاير آن سخن رفته است.
وقايع هنگام احتضار
1. رسيدن جان به گلو:
خداوند در سوره قيامت در مورد اين لحظه سخت مي فرمايد: «كَلاّ اِذا بَلَغَتِ التَّراقى». (قيامت، آيه 26) تراقي به معناى جلو حلق و بالاى سينه است(5)
يا در سوره واقعه مي فرمايد: «فَلَولا اِذا بَلَغَتِ الحُلقوم * و اَنتُم حينَئِذ تَنظُرون * و نَحنُ اَقرَبُ اِلَيهِ مِنكُم و لـكِن لاتُبصِرون * فَلَولا اِن كُنتُم غَيرَ مَدينين * تَرجِعونَها اِن كُنتُم صـدِقين»( واقعه، آيه 83-87) پس چرا هنگامي كه جان به گلوگاه مي رسد (توانائي بازگرداندن آن را نداريد)* و شما در اين حال نظاره مي كنيد (و كاري از دستتان ساخته نيست)* و ما به او نزديكتريم از شما ولي نمي بينيد.* اگر هرگز در برابر اعمالتان جزا داده نمي شويد* پس او را بازگردانيد اگر راست مي گوئيد.
.2 نا اميدى از شفاى محتضر:
در زمان احتضار، خويشاوندان و دوستان محتضر كه در اطراف وى هستند، از روى نااميدى مى گويند: «و قيِل مَن رَاق».(قيامت، آيه 27) چه كسى مى تواند او را شفا دهد؟
3. يقين محتضر به جدايى:
انسان در لحظات احتضار، به جدايى يقين پيدا مى كند: «و ظَنَّ اَنَّهُ الفِراق». (قيامت،آيه28)
4. جمع شدن ساق ها:
هنگام احتضار، دو ساق پاى انسان كنار هم جمع مى شوند: «والتَفَّتِ السّاقُ بِالسّاق». (قيامت، آيه 29) معناى آيه اين است كه در حال احتضار، به دليل زوال نيروى حياتى كه در بدن جريان داشته، ساق ها كنار هم جمع مى شوند.(6)
5. حضور و ظهور فرشتگان در زمان احتضار:
يكى از حوادث مهمّ زمان احتضار، ظهور فرشتگان و گرفتن جان محتضر (توفّى) به وسيله آن ها است؛ حتى گفته شده: يكى از ادلّه نام گذارى زمان قبل از مرگ به «احتضار»، حضور فرشتگان در آن زمان است(7) چنانكه قرآن مي فرمايد: «... حَتّى اِذا جاءَ اَحَدَكُمُ المَوتُ تَوَفَّتهُ رُسُلُنا و هُم لايُفَرِّطون». (انعام،آيه 61) يا مي فرمايد: «قُل يَتَوَفـّـكُم مَلَكُ المَوتِ الَّذى وُكِّلَ بِكُم ...». (سجده، آيه 11)
6. سختي شديد زمان احتضار
خداوند در قرآن كريم در اين رابطه مي فرمايد: « و تَزهَقَ اَنفُسُهُم و هُم كـفِرون»(توبه، آيه 55) تزهق از ريشه زُهوق به معناى خروج چيزى با سختى است(8)
پي نوشتها:
1- قاموس المحيط، ج 1، ص 534.
2- الدرالمنثور، ج2، ص460؛ جواهرالكلام، ج4، ص5.
3- اقرب الموارد، ج 1، ص 667.
4- تفسير مجمع البيان، ج 3، ص 37
5- التبيان، ج 10، ص 200.
6- تفسير الميزان، ج 20، ص 113
7- مجمع البحرين، ج 1، ص 530; جواهر الكلام، ج 4، ص 6.
8- تفسير الميزان، ج 9، ص 308.
منبع:سایت انوار طاها
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}