پرسش :
آيا على بن أبى طالب (ع) مصحفى جداگانه داشته است؟
پاسخ :
اين سؤال به دو نحو مطرح مى شود:
گاهى مى گويند مقصود از مصحف على (ع) چيست؟
گاهى گفته مى شود مقصود از كتاب على (ع) چيست؟
مقصود از مصحف على (ع) ، جمع آورى قرآن به ترتيب نزول است. ابن نديم در «فهرست» مى نويسد: اميرمؤمنان احساس كرد كه مردم درگذشت پيامبر را به فال بد گرفته اند، سوگند ياد كرد كه ردا بر زمين نگذارد، مگر اين كه قرآن را گردآورى كند. او قرآن را در سه روز جمع آورى كرد و به مسجد آورد.[1]
يعقوبى مى نويسد: على بن ابى طالب (ع) پس از درگذشت رسول خدا، قرآن را جمع كرد و آن را بر هفت جزء تقسيم نمود. آنگاه همه اجزاى هفتگانه و سوره هاى وارد در آن را يادآور مى شود.[2]
دقت در فهرستى كه يعقوبى از قرآن على (ع) ارائه كرده، نشان مى دهد كه كوچك ترين اختلافى در عدد سوره ها با قرآن فعلى ندارد، و اگر اختلافى هست در كيفيت جمع سوره هاى قرآن است.
اگر چنين مصحفى داراى واقعيت باشد، كوچك ترين منافاتى با صيانت قرآن از تحريف ندارد، اين تنها على (ع) نيست كه قرآن را به شكلى كه مورد نظرش بود، جمع كرد، بلكه مصحف عبداللّه بن عباس نيز چنين تفاوتى داشت.
اكنون وقت آن رسيده است كه به صورت دوم سؤال پاسخ بگوييم:
كتاب على(ع) چيزى است كه اميرمؤمنان على(ع) در حال حيات رسول خدا (ص) آن را نوشته است. وى آنچه از پيامبر گرامى (ص) از حلال و حرام و ديگر مطالب مى شنيد، همه را مى نوشت، مجموع احادث مسموع از رسول خدا (ص) كه به املاء او و نگارش على (ع) بود، «كتاب على» نام گرفته است، و اين كتاب دست به دست، در خاندان رسالت مى گشت و احياناً امام باقر (ع) و امام صادق (ع) با مراجعه به آنها احكامى را بيان مى كردند.
نجاشى دانشمند رجالى شيعه در ترجمه محمد بن عذافر صيرفى از پدرش نقل مى كند: من با حكم بن عتيبه نزد امام باقر (ع) بودم، حَكَم پيوسته از امام باقر (ع) سؤال مى كرد. او نيز پاسخ مى داد، ولى در موردى با هم اختلاف كردند، امام باقر (ع) به فرزندش امام صادق (ع) گفت: فرزندم برخيز و كتاب على (ع) را بياور، او رفت و از درون خانه كتاب بزرگى كه به صورت طومار پيچيده شده بود، آورد، امام (ع) نقطه مورد نظر خود را پيدا كرد و به حكم بن عتيبه گفت: اين خط على (ع) و املاى رسول خدا (ص) است. آنگاه رو به او كرد و گفت: تو و دوستت سلمة بن كهيل و دوست ديگرت ابوالمقدام، به هر كجا برويد، دانشى استوارتر از دانش كسانى كه جبرئيل بر آنها نازل مى شد پيدا نمى كنيد.[3]
از روايات ديگر چنين برمى آيد كه طول اين كتاب هفتاد ذراع و ضخامت آن به اندازه ران شتر و كتاب به صورت طومارى پيچيده شده بود.
اميرمؤمنان (ع) علاوه بر اين كتاب، كتاب ديگرى به نام صحيفه دارد كه احكام ديات در آن جمع شده است، و روايات فراوانى از اين صحيفه در كتب حديثى آمده است.
محقق فرزانه مرحوم جناب ميرزا على ميانجى، به گردآورى رواياتى كه از صحيفه در كتاب هاى حديثى وارد شده، همّت گمارده و همه را جمع كرده است.[4]
و ما نيز پيرامون كتاب على (ع) و صحيفه وى در كتاب «تاريخ الفقه الاسلامى وادواره» به تفصيل سخن گفته ايم.[5]
در پايان يادآور مى شويم: امام على بن ابى طالب (ع) و فرزندان و شيعيان او از نخستين روز درگذشت پيامبر (ص) كه كتابت حديث تحريم شد، اقدام به كتابت و يا صيانت حديث رسول خدا (ص) كردند و به ممنوعيت هاى سياسى كه بعد از 100 سال با شكست مواجه شد، اعتنايى نكردند.[6]
پی نوشتها:
[1] - تاريخ القرآن، ص 76، تأليف ابوعبداللّه زنجانى (م 1360 ه) چاپ قاهره، با مقدمه احمد امين مصرى.
[2] - تاريخ يعقوبى (ابن واضح اخبارى)، ج 2، ص 126.
[3] - رجال نجاشى، شماره ترجمه 967.
[4] - مكاتيب الرسول، ج 1، ص 66- 71.
[5] - تاريخ الفقه الإسلامى و أدواره، ص 118.
[6] - راهنماى حقيقت، شيخ جعفر سبحاني، ص:267 – 269.
منبع:سایت انوار طاها
اين سؤال به دو نحو مطرح مى شود:
گاهى مى گويند مقصود از مصحف على (ع) چيست؟
گاهى گفته مى شود مقصود از كتاب على (ع) چيست؟
مقصود از مصحف على (ع) ، جمع آورى قرآن به ترتيب نزول است. ابن نديم در «فهرست» مى نويسد: اميرمؤمنان احساس كرد كه مردم درگذشت پيامبر را به فال بد گرفته اند، سوگند ياد كرد كه ردا بر زمين نگذارد، مگر اين كه قرآن را گردآورى كند. او قرآن را در سه روز جمع آورى كرد و به مسجد آورد.[1]
يعقوبى مى نويسد: على بن ابى طالب (ع) پس از درگذشت رسول خدا، قرآن را جمع كرد و آن را بر هفت جزء تقسيم نمود. آنگاه همه اجزاى هفتگانه و سوره هاى وارد در آن را يادآور مى شود.[2]
دقت در فهرستى كه يعقوبى از قرآن على (ع) ارائه كرده، نشان مى دهد كه كوچك ترين اختلافى در عدد سوره ها با قرآن فعلى ندارد، و اگر اختلافى هست در كيفيت جمع سوره هاى قرآن است.
اگر چنين مصحفى داراى واقعيت باشد، كوچك ترين منافاتى با صيانت قرآن از تحريف ندارد، اين تنها على (ع) نيست كه قرآن را به شكلى كه مورد نظرش بود، جمع كرد، بلكه مصحف عبداللّه بن عباس نيز چنين تفاوتى داشت.
اكنون وقت آن رسيده است كه به صورت دوم سؤال پاسخ بگوييم:
كتاب على(ع) چيزى است كه اميرمؤمنان على(ع) در حال حيات رسول خدا (ص) آن را نوشته است. وى آنچه از پيامبر گرامى (ص) از حلال و حرام و ديگر مطالب مى شنيد، همه را مى نوشت، مجموع احادث مسموع از رسول خدا (ص) كه به املاء او و نگارش على (ع) بود، «كتاب على» نام گرفته است، و اين كتاب دست به دست، در خاندان رسالت مى گشت و احياناً امام باقر (ع) و امام صادق (ع) با مراجعه به آنها احكامى را بيان مى كردند.
نجاشى دانشمند رجالى شيعه در ترجمه محمد بن عذافر صيرفى از پدرش نقل مى كند: من با حكم بن عتيبه نزد امام باقر (ع) بودم، حَكَم پيوسته از امام باقر (ع) سؤال مى كرد. او نيز پاسخ مى داد، ولى در موردى با هم اختلاف كردند، امام باقر (ع) به فرزندش امام صادق (ع) گفت: فرزندم برخيز و كتاب على (ع) را بياور، او رفت و از درون خانه كتاب بزرگى كه به صورت طومار پيچيده شده بود، آورد، امام (ع) نقطه مورد نظر خود را پيدا كرد و به حكم بن عتيبه گفت: اين خط على (ع) و املاى رسول خدا (ص) است. آنگاه رو به او كرد و گفت: تو و دوستت سلمة بن كهيل و دوست ديگرت ابوالمقدام، به هر كجا برويد، دانشى استوارتر از دانش كسانى كه جبرئيل بر آنها نازل مى شد پيدا نمى كنيد.[3]
از روايات ديگر چنين برمى آيد كه طول اين كتاب هفتاد ذراع و ضخامت آن به اندازه ران شتر و كتاب به صورت طومارى پيچيده شده بود.
اميرمؤمنان (ع) علاوه بر اين كتاب، كتاب ديگرى به نام صحيفه دارد كه احكام ديات در آن جمع شده است، و روايات فراوانى از اين صحيفه در كتب حديثى آمده است.
محقق فرزانه مرحوم جناب ميرزا على ميانجى، به گردآورى رواياتى كه از صحيفه در كتاب هاى حديثى وارد شده، همّت گمارده و همه را جمع كرده است.[4]
و ما نيز پيرامون كتاب على (ع) و صحيفه وى در كتاب «تاريخ الفقه الاسلامى وادواره» به تفصيل سخن گفته ايم.[5]
در پايان يادآور مى شويم: امام على بن ابى طالب (ع) و فرزندان و شيعيان او از نخستين روز درگذشت پيامبر (ص) كه كتابت حديث تحريم شد، اقدام به كتابت و يا صيانت حديث رسول خدا (ص) كردند و به ممنوعيت هاى سياسى كه بعد از 100 سال با شكست مواجه شد، اعتنايى نكردند.[6]
پی نوشتها:
[1] - تاريخ القرآن، ص 76، تأليف ابوعبداللّه زنجانى (م 1360 ه) چاپ قاهره، با مقدمه احمد امين مصرى.
[2] - تاريخ يعقوبى (ابن واضح اخبارى)، ج 2، ص 126.
[3] - رجال نجاشى، شماره ترجمه 967.
[4] - مكاتيب الرسول، ج 1، ص 66- 71.
[5] - تاريخ الفقه الإسلامى و أدواره، ص 118.
[6] - راهنماى حقيقت، شيخ جعفر سبحاني، ص:267 – 269.
منبع:سایت انوار طاها
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}