پرسش :
آيا سيره شيخين توسط امام علي(عليه السلام) رد شد؟
پاسخ :
در كتاب مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابو وائل ـ آمده است: به عبد الرحمان بن عوف گفتم: چگونه با عثمان بيعت كرديد و على را وا نهاديد؟ گفت: از على آغاز كردم و گفتم: با تو بر كتاب خدا و سنّت پيامبرش و سيره ابو بكر و عمر بيعت مى كنم. علي گفت: اگر عهده دار امرتان شدم، به كتاب خدا و سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) عمل مي كنم»[1].
در كتاب الإمامة و السياسة آمده است كه عبد الرحمان بن عوف، دست عثمان را گرفت و به او گفت: عهد و پيمان خدا بر ذمّه تو باشد كه اگر با تو بيعت كردم، كتاب خدا و سنّت پيامبرش و سنّت دو خليفه قبلى را برپا دارى و نيز شرط عمر را؛ يعنى هيچ يك از بنى اميّه را بر مردم، مسلط نكني. عثمان گفت: باشد. سپس عبد الرحمان دست على(عليه السلام) را گرفت و به او گفت: با تو بر شرط عمر بيعت مى كنم؛ يعنى اين كه هيچ يك از بنى هاشم را بر مردم مسلط نكني. در اين هنگام، على(عليه السلام) فرمود: «تو حق ندارى اين شرط را به گردن من بگذارى. آنچه به عهده من است، كوشش و تلاش براى امّت محمّد(صلى الله عليه وآله)است. هر جا و در هر كس توانايى و امانتدارى يافتم، از او كمك مى گيرم، در بنى هاشم باشد يا در غير آنان». عبد الرحمان گفت: به خدا سوگند، نه (بيعت نمي كنم)، تا آن كه رعايت اين شرط را به من قول بدهى. على(عليه السلام) فرمود: «به خدا سوگند كه هرگز به تو اين قول را نمى دهم»[2].
در كتاب البدء و التاريخ آمده است امام علي(عليه السلام) در جواب عبدالرحمن بن عوف كه گفت به شرط سيره شيخين با تو بيعت مي كنم، فرمود: با وجود كتاب خداوند و سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) ، نيازى به روش هيچ كس نيست. تو كوشش دارى كه اين امر را از من دور سازى ... .[3]
در كتاب الغارات نقل شده كه عبد الرحمان بن عوف گفت: به على(عليه السّلام) گفتم: با تو به شرطي بيعت مى كنم كه به كتاب خدا و سنت رسول و سيره شيخين عمل كنى، على(عليه السّلام) گفت: به كتاب خدا و سنت رسول(صلى الله عليه وآله) عمل مى كنم. بعد به طرف عثمان رفتم و همين سخنان را به او گفتم. عثمان پذيرفت كه علاوه بر كتاب خدا و سنت رسول(صلى الله عليه وآله) به سيره شيخين هم عمل نمايد. من بار ديگر به طرف على(عليه السّلام) برگشتم و سخن خود را تكرار كردم باز على(عليه السّلام) همان پاسخ اول را به من داد، آنگاه به طرف عثمان رفتم و با او بيعت كردم[4].
پی نوشتها:
[1] . مسند ابن حنبل: ج 1، ص 162، ح 557؛ المنتظم، ج 4، ص 337؛ تاريخ الإسلام للذهبي، ج 3، ص 304؛ تاريخ الخلفاء، ص 182.
[2] . الإمامة والسياسة : ج1 ص 45.
[3] . تاريخ اليعقوبى: ج2، ص 162، شرح نهج البلاغة: ج1 ص 188 و ج 12، ص 262، البدء و التاريخ : ج 5، ص 192.
[4] . الغارات/ ترجمه، ص460.
منبع:محمد محمدي ري شهري، دانش نامه اميرالمؤمنين، ج 3، ص 60.
در كتاب مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابو وائل ـ آمده است: به عبد الرحمان بن عوف گفتم: چگونه با عثمان بيعت كرديد و على را وا نهاديد؟ گفت: از على آغاز كردم و گفتم: با تو بر كتاب خدا و سنّت پيامبرش و سيره ابو بكر و عمر بيعت مى كنم. علي گفت: اگر عهده دار امرتان شدم، به كتاب خدا و سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) عمل مي كنم»[1].
در كتاب الإمامة و السياسة آمده است كه عبد الرحمان بن عوف، دست عثمان را گرفت و به او گفت: عهد و پيمان خدا بر ذمّه تو باشد كه اگر با تو بيعت كردم، كتاب خدا و سنّت پيامبرش و سنّت دو خليفه قبلى را برپا دارى و نيز شرط عمر را؛ يعنى هيچ يك از بنى اميّه را بر مردم، مسلط نكني. عثمان گفت: باشد. سپس عبد الرحمان دست على(عليه السلام) را گرفت و به او گفت: با تو بر شرط عمر بيعت مى كنم؛ يعنى اين كه هيچ يك از بنى هاشم را بر مردم مسلط نكني. در اين هنگام، على(عليه السلام) فرمود: «تو حق ندارى اين شرط را به گردن من بگذارى. آنچه به عهده من است، كوشش و تلاش براى امّت محمّد(صلى الله عليه وآله)است. هر جا و در هر كس توانايى و امانتدارى يافتم، از او كمك مى گيرم، در بنى هاشم باشد يا در غير آنان». عبد الرحمان گفت: به خدا سوگند، نه (بيعت نمي كنم)، تا آن كه رعايت اين شرط را به من قول بدهى. على(عليه السلام) فرمود: «به خدا سوگند كه هرگز به تو اين قول را نمى دهم»[2].
در كتاب البدء و التاريخ آمده است امام علي(عليه السلام) در جواب عبدالرحمن بن عوف كه گفت به شرط سيره شيخين با تو بيعت مي كنم، فرمود: با وجود كتاب خداوند و سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) ، نيازى به روش هيچ كس نيست. تو كوشش دارى كه اين امر را از من دور سازى ... .[3]
در كتاب الغارات نقل شده كه عبد الرحمان بن عوف گفت: به على(عليه السّلام) گفتم: با تو به شرطي بيعت مى كنم كه به كتاب خدا و سنت رسول و سيره شيخين عمل كنى، على(عليه السّلام) گفت: به كتاب خدا و سنت رسول(صلى الله عليه وآله) عمل مى كنم. بعد به طرف عثمان رفتم و همين سخنان را به او گفتم. عثمان پذيرفت كه علاوه بر كتاب خدا و سنت رسول(صلى الله عليه وآله) به سيره شيخين هم عمل نمايد. من بار ديگر به طرف على(عليه السّلام) برگشتم و سخن خود را تكرار كردم باز على(عليه السّلام) همان پاسخ اول را به من داد، آنگاه به طرف عثمان رفتم و با او بيعت كردم[4].
پی نوشتها:
[1] . مسند ابن حنبل: ج 1، ص 162، ح 557؛ المنتظم، ج 4، ص 337؛ تاريخ الإسلام للذهبي، ج 3، ص 304؛ تاريخ الخلفاء، ص 182.
[2] . الإمامة والسياسة : ج1 ص 45.
[3] . تاريخ اليعقوبى: ج2، ص 162، شرح نهج البلاغة: ج1 ص 188 و ج 12، ص 262، البدء و التاريخ : ج 5، ص 192.
[4] . الغارات/ ترجمه، ص460.
منبع:محمد محمدي ري شهري، دانش نامه اميرالمؤمنين، ج 3، ص 60.
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}