پرسش :
رابطه شب قدر با امام عصر (عج) چیست؟
پاسخ :
خداوند متعال در چهارمین آیه سوره مباركه قدر میفرماید:
«تنزل الملائكه والروح فیها باذن ربهم من كل امر؛ فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هر كاری) فرود آیند.»
فعل مضارع «تنزل» دلالت بر تكرار و بقای شب قدر دارد، و در آیات سوم و چهارم سوره دخان نیز میفرماید: «فیها یفرق كل امر حكیم؛ در آن شب، هر فرمانی، بر حسب حكمت صادر میشود.»
این آیه نیز دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا هیئت نحوی باب «تفعل» اگر دلالت بر پذیرش یا تكلف یا هر دو مینماید. ظاهر این فعلها، خبر از تفریق و تنزل امر در شبهای قدر آینده میدهد.
این امر كه در زمان رسول خدا (ص) و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است. هنگامی كه كسی قرآن را بهعنوان كلام خدا پذیرفت به این معنی است كه همه سورهها و آیات آن را پذیرفته است و یك مسلمان واقعی هم كسی است كه تسلیم همه آیات قرآن باشد، پس هر مسلمانی الزاما باید سوره قدر، و از آن سوره شب قدر، و استمرار آن را تا قیامت بپذیرد و لازمه پذیرفتن آن، آیه «تنزل الملائكه...» كه هر فرد با ایمانی ناگزیر از قبول آن است، این است كه بپذیرد در شب قدر فرشتهها و روح از جانب پروردگار با هر امری فرود میآیند و این امر یك متولی و ولی میخواهد كه متولی و ولی آن امر باشد. اینكه خداوند در آیات سوم و چهارم سوره دخان میفرماید:
«در آن شب هر فرمانی، بر حسب حكمت صادر میشود * فرمانی از جانب ما، و ما همواره فرستنده آن بودهایم.»
دلالت بر تكرار و تجدید فرق و ارسال در آن شب دارد و به این معنا كه آن شب، فرشتگان و روح، در هر سال، دائما نازل میشوند؛ پس باید بهطور مداوم شخصی به عنوان «ولی» این امر باشد كه به سوی او نازل و ارسال میگردند كه او همان ولی جهان و جهانیان خواهد بود؛ و هم اوست كه اطاعتش بر همگان واجب است.
به همین سبب، هر كس ادعا كرد كه من ولی امر هستم، باید ثابت كند كه این امر توسط فرشتگان و روح بر او نازل شده و میشوند، و چون هیچ كس جز پیامبر و اوصیای معصومینش (ع) نمیتوانند مدعی این امر باشند و اساسا هم نیستند، باید از اوصیاء و پیامبر همواره كسی باشد كه در شب قدر توسط روح و فرشتگان از جانب یزدان هر امری بر او نازل شود.
آیه مورد بحث، یكی از مستدلترین آیات قرآن كریم بر ضرورت وجود همیشگی یک ولی امر از جانب خداست كه امین بر حفظ و اجزاء و ادای امر الهی باشد، و آن همان امام معصوم (ع) است. و هر كس نزول پیوسته فرشتگان و روح را در شب قدر بپذیرد كه اگر به قرآن ایمان دارد باید بپذیرد، ناگزیر باید ولی امر را هم بپذیرد وگرنه كافر به بعضی از آیات قرآن خواهد بود، كه در آن صورت چنین كسی بنابر بیان خود قرآن كریم، كافر واقعی است.
چنان كه خداوند در آیات 150 و 151 سوره نساء میفرماید:
«ان الذین یكفرون بالله و رسله و یریدون ان یفرقوا بین الله و رسله و یقولون نومن ببعض و نكفر ببعض و یریدون ان یتخذوا بین ذلك سبیلا* اولئك هم الكافرون حقا و اعتدنا للكافرین عذابا مهینا؛ كسانی كه به خدا و پیامبران خدا كافر شدهاند و میخواهند بین خدا و رسولانش جدایی اندازند و میگویند به برخی ایمان میآوریم و به بعضی كافر میشویم و میخواهند در این میان (بینابین) اتخاذ كنند، اینان حقا كافرند و ما برای كفر كیشان عذاب خوار كنندهای مهیا كردهایم.»
و میبینید كه خداوند، كسانی را كه پارهای از آیات خدا را بپذیرند و برخی را نپذیرند، كافر حقیقی میداند.
بنابراین مومن حقیقی كسی است كه هم استمرار شب قدر را تا قیامت پذیرا باشد و هم وجود حجت زمان و ولی امر، و امام معصومی كه امر الهی را دریافت میكند و امین بر آن در جهت پاسداری، به كار بستن و اداء باشد، قبول كند؛ یعنی همان بزرگواری كه در این زمان وجود مقدسش بقیة الله الاعظم حضرت مهدی (عج) میباشد و به همین سبب پیامبر خاتم (ص) بنابر آنچه شیعه و سنی از آن حضرت نقل كردهاند، فرمودند:
«من انكر المهدی فقد كفر؛ كسی كه وجود مهدی را انكار كند، رهسپار دیار كفر شده است».(1)
و در كتب شیعه، از این قبیل احادیث فراوان است، و از آن جمله، از امام صادق (ع) و آن حضرت از پدر ارجمندشان و از آن طریق از جد عالیقدرشان و از پیامبر اكرم (ص) نقل شده كه فرمودهاند:
«قائم از فرزندان من است، اسم او اسم من و كنیه او، كنیه من و سیمای او سیمای من و سنت او سنت من است، دین و آیین و ملت و شریعت امر در بین مردم برپا میدارد و آنان را به كتاب خدای عزوجل فرا میخواند. كسی كه او را طاعت كند، مرا پیروی كرده و كسی كه او را نافرمانی كند، مرا نافرمانی كرده است و كسی كه او را در دوران غیبتش انكار كند، تحقیقا مرا انكاركرده و كسی كه او را تكذیب كند هر آینه مرا تكذیب كرده و كسی كه او را تصدیق كند، هر آینه مرا تصدیق كرده است. از آنها كه مرا درباره او تكذیب كرده و گفتار مرا در شان او انكار میكنند و امت مرا از راه او گمراه میسازند، به خدا شكایت میبرم. بزودی آنها كه ستم كردند و میدانند كه بازگشتشان به كجاست و سرنوشتشان چگونه است (و چگونه در دگرگونیها مجازات ستمگریهای خود را در دنیا و آخرت خواهند دید)».(2)
در این حدیث شریف، انكار و تكذیب امام عصر ارواحنا فداه، انكار و تكذیب پیامبر به حساب آمده است، و در نتیجه همه پیامبران را انكار كرده، كه همان رهسپاری به وادی كفر خواهد بود.
علیبن ابراهیم قمی در تفسیری درباره نزول فرشتگان و روح، در شب قدر میگوید: فرشتگان و روحالقدس، در شب قدر، بر امام زمان (عج) نازل میشوند و آنچه را كه از مقدرات سالانه بشر، نوشتهاند، به او تقدیم میدارند.
و همین محدث مورد وثوق از حضرت امام باقر (ع) نقل كرده، كه وقتی از حضرتش پرسیدند: آیا شما میدانید كه لیلة القدر كدام شب است؟ حضرت فرمودند:
«چگونه ندانیم، و حال آن كه در شب قدر فرشتگان بر گرد ما طواف میكنند».(3)
حضرت امام سجاد (ع)، در این باره، میفرمایند:
«همانا سال به سال در شب قدر تفسیر و بیان كارها، بر ولی امر (امام زمان علیه السلام) فرود میآید.
و نیز آن حضرت فرمودهاند:
«ای گروه شیعه، با سوره «انا انزلناه فی لیلة القدر» با مخالفین امامت ائمه معصومین (ع) مخاصمه و مباحثه (و اتمام حجت) كنید تا كامیاب و پیروز شوید، به خدا كه آن سوره، پس از پیامبر اكرم (ص) حجت خدای تبارک و تعالی است بر مردم، و آن سوره، آقای دین شماست و نهایت دانش و آگاهی ماست. ای گروه شیعه، با «حم والكتاب المبین، انا انزلناه فی لیلة مباركه انا كنا منذرین» مناظره كنید، زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت بعد از پیامبر اكرم (ص) است. همچنین از رسول اكرم (ص) نقل شده است، كه به اصحابشان فرمودهاند:
«به شب قدر ایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابیطالب (ع) و یازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود.»
از آنچه كه نگارش یافت، استفاده میشود كه شب قدر تا قیامت باقی است و در هر شب قدر هم ولی امر و صاحب امری هست كه آن امر را دریافت دارد، كه در زمان ما صاحب آن امر، صاحب بزرگوار ما حضرت حجة بن الحسن المهدی ارواحنا فداه است و برای آن كه بهتر بدانیم كه شب قدر بیانگر مقام شامخ ولایت اهل بیت (ع) و امامت آنان تا روز رستاخیز میباشد. حدیثی را هم كه در بخش فضیلتهای حضرت فاطمه زهرا (س) است، ملاحظه میكنیم كه در آن بهطور كنایه از آن بانوی عظیمالقدر تعبیر به لیلة القدر شده است و آن در تفسیر فرات بن ابراهیم از حضرت صادق (ع) نقل شده كه فرمودهاند:
«ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»، «شب قدر» فاطمه و «قدر» خداست، پس كسی كه فاطمه (س) را آنگونه كه باید، بشناسد، شب قدر را درک كرده است.»
و این اشاره به مقام ولایت آن بانوی معصوم (س) نیز دارد.
و از طرفی، همانگونه كه در شب قدر امر حق بر امام به حق فرود میآید، نزول گاه نور پاک امامان معصوم (ع) نیز وجود مقدس فاطمه زهرا (س) است؛ كه حقیقتا هر كس آن بانو را شناخت و به عظمت مقام فرزندان معصومش و همسر مظلوم و معصومش پی برد، شب قدر را درک كرده است.
پینوشتها:
1. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص51 ؛ منتخب الاثر، فصل 10، ب 1، جزء 1، ص 492
2. علامه مجلسی، همان، ج 51، ص 73 ؛ منتخب الاثر فصل 2، ب 3، ح 4، ص 183
3. امراء هستی، ص190 ؛ تفسیر القمی، ص 731 ؛ علامه مجلسی، همان، ج 97، ص 14، جزء 23
منبع: maarefquran.org
خداوند متعال در چهارمین آیه سوره مباركه قدر میفرماید:
«تنزل الملائكه والروح فیها باذن ربهم من كل امر؛ فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هر كاری) فرود آیند.»
فعل مضارع «تنزل» دلالت بر تكرار و بقای شب قدر دارد، و در آیات سوم و چهارم سوره دخان نیز میفرماید: «فیها یفرق كل امر حكیم؛ در آن شب، هر فرمانی، بر حسب حكمت صادر میشود.»
این آیه نیز دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا هیئت نحوی باب «تفعل» اگر دلالت بر پذیرش یا تكلف یا هر دو مینماید. ظاهر این فعلها، خبر از تفریق و تنزل امر در شبهای قدر آینده میدهد.
این امر كه در زمان رسول خدا (ص) و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است. هنگامی كه كسی قرآن را بهعنوان كلام خدا پذیرفت به این معنی است كه همه سورهها و آیات آن را پذیرفته است و یك مسلمان واقعی هم كسی است كه تسلیم همه آیات قرآن باشد، پس هر مسلمانی الزاما باید سوره قدر، و از آن سوره شب قدر، و استمرار آن را تا قیامت بپذیرد و لازمه پذیرفتن آن، آیه «تنزل الملائكه...» كه هر فرد با ایمانی ناگزیر از قبول آن است، این است كه بپذیرد در شب قدر فرشتهها و روح از جانب پروردگار با هر امری فرود میآیند و این امر یك متولی و ولی میخواهد كه متولی و ولی آن امر باشد. اینكه خداوند در آیات سوم و چهارم سوره دخان میفرماید:
«در آن شب هر فرمانی، بر حسب حكمت صادر میشود * فرمانی از جانب ما، و ما همواره فرستنده آن بودهایم.»
دلالت بر تكرار و تجدید فرق و ارسال در آن شب دارد و به این معنا كه آن شب، فرشتگان و روح، در هر سال، دائما نازل میشوند؛ پس باید بهطور مداوم شخصی به عنوان «ولی» این امر باشد كه به سوی او نازل و ارسال میگردند كه او همان ولی جهان و جهانیان خواهد بود؛ و هم اوست كه اطاعتش بر همگان واجب است.
به همین سبب، هر كس ادعا كرد كه من ولی امر هستم، باید ثابت كند كه این امر توسط فرشتگان و روح بر او نازل شده و میشوند، و چون هیچ كس جز پیامبر و اوصیای معصومینش (ع) نمیتوانند مدعی این امر باشند و اساسا هم نیستند، باید از اوصیاء و پیامبر همواره كسی باشد كه در شب قدر توسط روح و فرشتگان از جانب یزدان هر امری بر او نازل شود.
آیه مورد بحث، یكی از مستدلترین آیات قرآن كریم بر ضرورت وجود همیشگی یک ولی امر از جانب خداست كه امین بر حفظ و اجزاء و ادای امر الهی باشد، و آن همان امام معصوم (ع) است. و هر كس نزول پیوسته فرشتگان و روح را در شب قدر بپذیرد كه اگر به قرآن ایمان دارد باید بپذیرد، ناگزیر باید ولی امر را هم بپذیرد وگرنه كافر به بعضی از آیات قرآن خواهد بود، كه در آن صورت چنین كسی بنابر بیان خود قرآن كریم، كافر واقعی است.
چنان كه خداوند در آیات 150 و 151 سوره نساء میفرماید:
«ان الذین یكفرون بالله و رسله و یریدون ان یفرقوا بین الله و رسله و یقولون نومن ببعض و نكفر ببعض و یریدون ان یتخذوا بین ذلك سبیلا* اولئك هم الكافرون حقا و اعتدنا للكافرین عذابا مهینا؛ كسانی كه به خدا و پیامبران خدا كافر شدهاند و میخواهند بین خدا و رسولانش جدایی اندازند و میگویند به برخی ایمان میآوریم و به بعضی كافر میشویم و میخواهند در این میان (بینابین) اتخاذ كنند، اینان حقا كافرند و ما برای كفر كیشان عذاب خوار كنندهای مهیا كردهایم.»
و میبینید كه خداوند، كسانی را كه پارهای از آیات خدا را بپذیرند و برخی را نپذیرند، كافر حقیقی میداند.
بنابراین مومن حقیقی كسی است كه هم استمرار شب قدر را تا قیامت پذیرا باشد و هم وجود حجت زمان و ولی امر، و امام معصومی كه امر الهی را دریافت میكند و امین بر آن در جهت پاسداری، به كار بستن و اداء باشد، قبول كند؛ یعنی همان بزرگواری كه در این زمان وجود مقدسش بقیة الله الاعظم حضرت مهدی (عج) میباشد و به همین سبب پیامبر خاتم (ص) بنابر آنچه شیعه و سنی از آن حضرت نقل كردهاند، فرمودند:
«من انكر المهدی فقد كفر؛ كسی كه وجود مهدی را انكار كند، رهسپار دیار كفر شده است».(1)
و در كتب شیعه، از این قبیل احادیث فراوان است، و از آن جمله، از امام صادق (ع) و آن حضرت از پدر ارجمندشان و از آن طریق از جد عالیقدرشان و از پیامبر اكرم (ص) نقل شده كه فرمودهاند:
«قائم از فرزندان من است، اسم او اسم من و كنیه او، كنیه من و سیمای او سیمای من و سنت او سنت من است، دین و آیین و ملت و شریعت امر در بین مردم برپا میدارد و آنان را به كتاب خدای عزوجل فرا میخواند. كسی كه او را طاعت كند، مرا پیروی كرده و كسی كه او را نافرمانی كند، مرا نافرمانی كرده است و كسی كه او را در دوران غیبتش انكار كند، تحقیقا مرا انكاركرده و كسی كه او را تكذیب كند هر آینه مرا تكذیب كرده و كسی كه او را تصدیق كند، هر آینه مرا تصدیق كرده است. از آنها كه مرا درباره او تكذیب كرده و گفتار مرا در شان او انكار میكنند و امت مرا از راه او گمراه میسازند، به خدا شكایت میبرم. بزودی آنها كه ستم كردند و میدانند كه بازگشتشان به كجاست و سرنوشتشان چگونه است (و چگونه در دگرگونیها مجازات ستمگریهای خود را در دنیا و آخرت خواهند دید)».(2)
در این حدیث شریف، انكار و تكذیب امام عصر ارواحنا فداه، انكار و تكذیب پیامبر به حساب آمده است، و در نتیجه همه پیامبران را انكار كرده، كه همان رهسپاری به وادی كفر خواهد بود.
علیبن ابراهیم قمی در تفسیری درباره نزول فرشتگان و روح، در شب قدر میگوید: فرشتگان و روحالقدس، در شب قدر، بر امام زمان (عج) نازل میشوند و آنچه را كه از مقدرات سالانه بشر، نوشتهاند، به او تقدیم میدارند.
و همین محدث مورد وثوق از حضرت امام باقر (ع) نقل كرده، كه وقتی از حضرتش پرسیدند: آیا شما میدانید كه لیلة القدر كدام شب است؟ حضرت فرمودند:
«چگونه ندانیم، و حال آن كه در شب قدر فرشتگان بر گرد ما طواف میكنند».(3)
حضرت امام سجاد (ع)، در این باره، میفرمایند:
«همانا سال به سال در شب قدر تفسیر و بیان كارها، بر ولی امر (امام زمان علیه السلام) فرود میآید.
و نیز آن حضرت فرمودهاند:
«ای گروه شیعه، با سوره «انا انزلناه فی لیلة القدر» با مخالفین امامت ائمه معصومین (ع) مخاصمه و مباحثه (و اتمام حجت) كنید تا كامیاب و پیروز شوید، به خدا كه آن سوره، پس از پیامبر اكرم (ص) حجت خدای تبارک و تعالی است بر مردم، و آن سوره، آقای دین شماست و نهایت دانش و آگاهی ماست. ای گروه شیعه، با «حم والكتاب المبین، انا انزلناه فی لیلة مباركه انا كنا منذرین» مناظره كنید، زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت بعد از پیامبر اكرم (ص) است. همچنین از رسول اكرم (ص) نقل شده است، كه به اصحابشان فرمودهاند:
«به شب قدر ایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابیطالب (ع) و یازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود.»
از آنچه كه نگارش یافت، استفاده میشود كه شب قدر تا قیامت باقی است و در هر شب قدر هم ولی امر و صاحب امری هست كه آن امر را دریافت دارد، كه در زمان ما صاحب آن امر، صاحب بزرگوار ما حضرت حجة بن الحسن المهدی ارواحنا فداه است و برای آن كه بهتر بدانیم كه شب قدر بیانگر مقام شامخ ولایت اهل بیت (ع) و امامت آنان تا روز رستاخیز میباشد. حدیثی را هم كه در بخش فضیلتهای حضرت فاطمه زهرا (س) است، ملاحظه میكنیم كه در آن بهطور كنایه از آن بانوی عظیمالقدر تعبیر به لیلة القدر شده است و آن در تفسیر فرات بن ابراهیم از حضرت صادق (ع) نقل شده كه فرمودهاند:
«ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»، «شب قدر» فاطمه و «قدر» خداست، پس كسی كه فاطمه (س) را آنگونه كه باید، بشناسد، شب قدر را درک كرده است.»
و این اشاره به مقام ولایت آن بانوی معصوم (س) نیز دارد.
و از طرفی، همانگونه كه در شب قدر امر حق بر امام به حق فرود میآید، نزول گاه نور پاک امامان معصوم (ع) نیز وجود مقدس فاطمه زهرا (س) است؛ كه حقیقتا هر كس آن بانو را شناخت و به عظمت مقام فرزندان معصومش و همسر مظلوم و معصومش پی برد، شب قدر را درک كرده است.
پینوشتها:
1. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص51 ؛ منتخب الاثر، فصل 10، ب 1، جزء 1، ص 492
2. علامه مجلسی، همان، ج 51، ص 73 ؛ منتخب الاثر فصل 2، ب 3، ح 4، ص 183
3. امراء هستی، ص190 ؛ تفسیر القمی، ص 731 ؛ علامه مجلسی، همان، ج 97، ص 14، جزء 23
منبع: maarefquran.org
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}