پرسش :
با توجه به فرمايش حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ که «بهترين چيز براي زن آن است که نه او نامحرمي را ببيند و نه نامحرمي او را»، چگونه مي توان آن حضرت را در جامعه امروزي به عنوان الگو قرار داد؟ در حالي که زن در جامعه امروزي حضوري فعال در اجتماع دارد.
پاسخ :
احساس الگو خواهي فطري و دروني از يك سو و مشاهدة سير تكاملي به كمال رسيدگان از ديگر سوي، انسان را وا مي دارد تا براي رسيدن سريع تر به كمال مطلوب، روش و سيرة آن تكامل يافتگان را الگوي خويش سازد و تلاشي آگاهانه و هدف دار براي ايجاد هماهنگي و انسجام رفتاري با الگوهاي خويش در پيش گيرد. حال بايد توجه داشت كه در اين الگو خواهي نكاتي قابل توجه مي باشد كه بدون توجه به آنها الگو خواهي با مشكلات فراواني روبرو خواهد شد.[1] ما در اين جا به ذكر بعضي از نكات مهم كه به اين سؤال ربط دارد مي پردازيم و در آخر حديث حضرت فاطمه زهرا – سلام الله عليها – را توضيح مي دهيم.
نكتة اول: تفكيك ميان قالب و محتواي سيره ها
الگو پذيري از معصومين – عليهم السلام – به دو صورت مي تواند صورت پذيرد: مستقيم و غير مستقيم. الگوپذيري مستقيم آن است كه گفتار و رفتار آن بزرگواران را عيناً برنامه و راه و رسم زندگاني خويش قرار دهيم. در بسياري از موارد گفتاري خاص يا رفتاري مشخص از ايشان با همان شكل و قالب رفتاري مي تواند اسوه و الگوي ما قرار گيرد. براي نمونه مي شنويم كه حضرت زهرا – سلام الله عليها – در پس هر نماز واجب ذكر مخصوص داشتند. (34 مرتبه الله اكبر، 33 مرتبه الحمدلله، 33 مرتبه سبحان الله)؛ ذكري كه دستور آن را به عنوان هديه اي عظيم از پدر بزرگوارشان دريافت كرده بودند و همواره بر آن مداومت مي ورزيدند و به شيعيان خويش نيز توصيه مي فرمودند. از اين روي ما نيز به آن حضرت اقتدا مي نماييم و همان ذكر را با همان ترتيب بعد از هر نماز واجب به عنوان با فضيلت ترين تعقيبات نماز مي گوييم. چنين اقتدايي به آن بزرگوار، اسوه پذيري مستقيم خواهد بود.
اما الگو پذيري غير مستقيم آن است كه روح و حقيقت گفتار يا كردار آن اسوه هاي الهي را درك نماييم و با تحليل و استنباط از سيرة علمي و عملي آن بزرگواران، وظيفة خويش را در همة ابعاد زندگاني (فردي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي و ... ) دريابيم. بسياري از شكل ها و قالب هاي رفتاري اسوه ها ويژة همان عصر و زمان خودشان بوده است؛ از اين روي منظور از اسوه پذيري از آن رفتارها اين نيست كه همان قالب و شكل رفتاري خاص را اقتباس و تقليد كنيم؛ بلكه مطلوب و مقصود اين است كه روح و محتواي آن سيرة رفتاري را درك نماييم و آن را در شكل ها و
كالبد هايي نوين، طبق اقتضاي شرايط زماني و مكاني خويش بدهيم.
براي نمونه در روايات مي بينيم كه فاطمة زهرا – سلام الله عليها – و علي مرتضي – عليه السلام – در يك
چهار ديواري كوچك و گلين زندگي مي كنند. از يك پوست گوسفند، هم براي علفخورِ گوسفندشان و هم رو اندازشان استفاده مي كنند. زهرا – سلام الله عليها – چادري از ليف خرما مي بافد و از آن استفاده مي كند و ... قالب و شكل اين گونه رفتارها به هيچ وجه در عصر حاضر قابل تأسي نمي باشند؛ اما آن چه ارزشمند و قابل تأسي است ، «حقيقت»، «محتوا» و «روح» اين رفتارهاست. اسوه پذيران حقيقي آناني اند كه روح اين رفتار ها را درك و اقتباس نمايند و در كالبد زندگي خويش به مانند: روح بي اعتنايي به دنيا و حقير شمردن مظاهر فريبندة آن، روح پارسايي و رستگي از حبّ دنيا، روح ساده زيستي و پرهيز شديد از تجمّلگرايي.[2]
نكتة دوم: روايت حضرت زهرا – سلام الله عليها –
حضرت زهرا – سلام الله عليها – در اين روايت فرموده اند كه براي زنان بهتر است كه مردان نامحرم را نبينند و مردان نامحرم نيز ايشان را نبينند. اين روايت معروف با عبارت هاي مختلفي در منابع پر شماري از كتاب هاي حديثي، اخلاقي و تاريخيِ شيعه و سنّي موجود است.
برخي افراد در مجامع علمي با مقاصد خاصّي با استناد قرار دادن اين روايت، اين پندار بي اساس را در سطح جامعه ترويج مي كنند كه سيرة فاطمة زهرا – سلام الله عليها – براي دختران و زنان روزگار ما نمي تواند اسوه و الگوي مناسبي باشد. در مورد اين روايت بايد چند نكته را مدّ نظر قرار بدهيم:
1 – استفاده حضرت فاطمة زهرا – سلام الله عليها – از كلمة بهتر و خير، خود گوياي اين حقيقت است كه سيرة مذكور يك رجحان و مزيّت و ايده آل مي باشد. امري كه رعايت آن رجحان و برتري دارد و مادامي كه ضرورتي پيش نيامده است، عمل به آن بهتر و مطلوب تر است.
2 – پيام اين روايت اين است كه اگر زن احتياجي به فعاليت اقتصادي نداشته باشد و در عرصة تعليم و تعلّم نيازي به استاد مرد يا شركت در كلاس هاي مختلط نباشد، براي درمان بيماري هاي زنان، پزشك زن به قدر كفايت وجود داشته و رجوع به پزشك مرد هيچ ضرورتي نداشته باشد و ... ؛ بهترين سيرة زندگاني براي بانوان اين خواهد بود كه در منزل و محل سكونت و آرامش قرار گيرند و به شئون خانوادگي، اعم از تدبير منزل، تربيت فرزند، همسرداري، كمك به خود كفايي خانواده و ... بپردازند و در شرايطي كه نيازي به ارتباط زنان با مردان نيست، بهتر آن است كه زن با هيچ مرد نامحرمي تماس نداشته باشد و اين هرگز به معناي ممنوعيت قانوني نيست. اين روايت جنبه اخلاقي دارد و رعايت آن مستحب مي باشد و عدم التزام به آن گناه محسوب نمي شود.
3ـ سيره حضرت فاطمة زهرا ـ سلام الله عليها ـ و ديگر زنان مورد تأييد پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلّمـ در عرصه هاي سياسي (مثل خطبه حضرت فاطمة زهرا ـ سلام الله عليها ـ در دفاع از ولايت علي ـ عليه السلام ـ)، نظامي (مثل امداد رساني زنان در جبهة جنگ براي مجروحين، تهية غذا و پوشاك و رساندن آن به جهادگران) و غيره نشانگر آن است كه اصل فعاليت هاي اجتماعي براي زنان، با رعايت شرايط اخلاقي، نه تنها مذموم نيست، بلكه در برخي موقعيت ها ممدوح و مطلوب است؛ در عرصه هايي چون تجمع هاي سياسي ـ اجتماعي، امر به معروف و نهي از منكر بانوان، آموزش و پرورش بانوان، كسب تخصص هاي مورد نياز بانوان، مشاوره در امور بانوان و ...[3]
مقام و منزلت بانوان در اسلام بسيار بالا مي باشد. بسياري از کارهاي مهم انسان ها، بر عهده زنان قرار دارد. مثلا تربيت فرزند و فراهم آوردن آرامش و حرارت در محيط خانه، بر عهده زنان مي باشد. انسان ها جامعه را مي سازند و به تعالي مي رسانند و زنان تربيت اين انسان ها و زمينه سازي تعالي و رشد آن ها را بر عهده دارند. لذا اولين و بهترين محيط و حيطه فعاليت يک زن، محيط خانه مي باشد و مرکز تکامل بانوان، محيط خانواده مي باشد.
حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ الگوي زنان و مردان عالم و گل سرسبد هستي و عصاره خلقت مي باشد. يکي از مهمترين ثمرات ايشان تربيت فرزنداني همچون حسن و حسين و زينب کبري ـ عليهم السلام ـ مي باشد که عالم بشريت هنوز هم بر سر سفره آن بزرگواران نشسته است. حال بهتر معلوم مي گردد که چرا محيط خانه مرکز تعالي و رشد يک زن مي باشد و چرا بهترين حالت براي او اين است که کمترين حضور را در جامعه داشته باشد تا اين که بهتر بتواند به وظايف مهم و اساسي خود عمل نمايد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1.عباسی مقدم، مصطفی، نقش اسوهها در تبلیغ و تربیت، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، 1371.
2.امینی، ابراهیم، فاطمه زهرا (س) بانوی نمونه اسلام، قم: شفق، 1389.
3.شهیدی، سیدجعفر، زندگانی حضرت فاطمه (س)، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1388.
4.لقمانی، احمد، الگوهای ناب در نگاه دخت آفتاب، قم: عطر سعادت، 1390.
5.قطبی، هادی، منزلت زن از منظری دیگر، تهران: مؤلف، 1380.
6.مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ۱۳۶۵.
7.جمشیدی، اسدالله، زن در فرهنگ و اندیشه اسلامی: جستاری در هستی شناسی زن، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1385.
8.کوهی، محمدرضا، آسیب شناسی شخصیت و محبوبیت زن، قم: مشهور، 1389.
پی نوشت ها:
[1]. مصباح يزدي، محمد تقي، جامي از زلال كوثر، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني، چاپ اول، سال 1380، ص 67 .
[2]. همان. ص 92.
[3]. همان، ص 108.
منبع: اندیشه قم
احساس الگو خواهي فطري و دروني از يك سو و مشاهدة سير تكاملي به كمال رسيدگان از ديگر سوي، انسان را وا مي دارد تا براي رسيدن سريع تر به كمال مطلوب، روش و سيرة آن تكامل يافتگان را الگوي خويش سازد و تلاشي آگاهانه و هدف دار براي ايجاد هماهنگي و انسجام رفتاري با الگوهاي خويش در پيش گيرد. حال بايد توجه داشت كه در اين الگو خواهي نكاتي قابل توجه مي باشد كه بدون توجه به آنها الگو خواهي با مشكلات فراواني روبرو خواهد شد.[1] ما در اين جا به ذكر بعضي از نكات مهم كه به اين سؤال ربط دارد مي پردازيم و در آخر حديث حضرت فاطمه زهرا – سلام الله عليها – را توضيح مي دهيم.
نكتة اول: تفكيك ميان قالب و محتواي سيره ها
الگو پذيري از معصومين – عليهم السلام – به دو صورت مي تواند صورت پذيرد: مستقيم و غير مستقيم. الگوپذيري مستقيم آن است كه گفتار و رفتار آن بزرگواران را عيناً برنامه و راه و رسم زندگاني خويش قرار دهيم. در بسياري از موارد گفتاري خاص يا رفتاري مشخص از ايشان با همان شكل و قالب رفتاري مي تواند اسوه و الگوي ما قرار گيرد. براي نمونه مي شنويم كه حضرت زهرا – سلام الله عليها – در پس هر نماز واجب ذكر مخصوص داشتند. (34 مرتبه الله اكبر، 33 مرتبه الحمدلله، 33 مرتبه سبحان الله)؛ ذكري كه دستور آن را به عنوان هديه اي عظيم از پدر بزرگوارشان دريافت كرده بودند و همواره بر آن مداومت مي ورزيدند و به شيعيان خويش نيز توصيه مي فرمودند. از اين روي ما نيز به آن حضرت اقتدا مي نماييم و همان ذكر را با همان ترتيب بعد از هر نماز واجب به عنوان با فضيلت ترين تعقيبات نماز مي گوييم. چنين اقتدايي به آن بزرگوار، اسوه پذيري مستقيم خواهد بود.
اما الگو پذيري غير مستقيم آن است كه روح و حقيقت گفتار يا كردار آن اسوه هاي الهي را درك نماييم و با تحليل و استنباط از سيرة علمي و عملي آن بزرگواران، وظيفة خويش را در همة ابعاد زندگاني (فردي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي و ... ) دريابيم. بسياري از شكل ها و قالب هاي رفتاري اسوه ها ويژة همان عصر و زمان خودشان بوده است؛ از اين روي منظور از اسوه پذيري از آن رفتارها اين نيست كه همان قالب و شكل رفتاري خاص را اقتباس و تقليد كنيم؛ بلكه مطلوب و مقصود اين است كه روح و محتواي آن سيرة رفتاري را درك نماييم و آن را در شكل ها و
كالبد هايي نوين، طبق اقتضاي شرايط زماني و مكاني خويش بدهيم.
براي نمونه در روايات مي بينيم كه فاطمة زهرا – سلام الله عليها – و علي مرتضي – عليه السلام – در يك
چهار ديواري كوچك و گلين زندگي مي كنند. از يك پوست گوسفند، هم براي علفخورِ گوسفندشان و هم رو اندازشان استفاده مي كنند. زهرا – سلام الله عليها – چادري از ليف خرما مي بافد و از آن استفاده مي كند و ... قالب و شكل اين گونه رفتارها به هيچ وجه در عصر حاضر قابل تأسي نمي باشند؛ اما آن چه ارزشمند و قابل تأسي است ، «حقيقت»، «محتوا» و «روح» اين رفتارهاست. اسوه پذيران حقيقي آناني اند كه روح اين رفتار ها را درك و اقتباس نمايند و در كالبد زندگي خويش به مانند: روح بي اعتنايي به دنيا و حقير شمردن مظاهر فريبندة آن، روح پارسايي و رستگي از حبّ دنيا، روح ساده زيستي و پرهيز شديد از تجمّلگرايي.[2]
نكتة دوم: روايت حضرت زهرا – سلام الله عليها –
حضرت زهرا – سلام الله عليها – در اين روايت فرموده اند كه براي زنان بهتر است كه مردان نامحرم را نبينند و مردان نامحرم نيز ايشان را نبينند. اين روايت معروف با عبارت هاي مختلفي در منابع پر شماري از كتاب هاي حديثي، اخلاقي و تاريخيِ شيعه و سنّي موجود است.
برخي افراد در مجامع علمي با مقاصد خاصّي با استناد قرار دادن اين روايت، اين پندار بي اساس را در سطح جامعه ترويج مي كنند كه سيرة فاطمة زهرا – سلام الله عليها – براي دختران و زنان روزگار ما نمي تواند اسوه و الگوي مناسبي باشد. در مورد اين روايت بايد چند نكته را مدّ نظر قرار بدهيم:
1 – استفاده حضرت فاطمة زهرا – سلام الله عليها – از كلمة بهتر و خير، خود گوياي اين حقيقت است كه سيرة مذكور يك رجحان و مزيّت و ايده آل مي باشد. امري كه رعايت آن رجحان و برتري دارد و مادامي كه ضرورتي پيش نيامده است، عمل به آن بهتر و مطلوب تر است.
2 – پيام اين روايت اين است كه اگر زن احتياجي به فعاليت اقتصادي نداشته باشد و در عرصة تعليم و تعلّم نيازي به استاد مرد يا شركت در كلاس هاي مختلط نباشد، براي درمان بيماري هاي زنان، پزشك زن به قدر كفايت وجود داشته و رجوع به پزشك مرد هيچ ضرورتي نداشته باشد و ... ؛ بهترين سيرة زندگاني براي بانوان اين خواهد بود كه در منزل و محل سكونت و آرامش قرار گيرند و به شئون خانوادگي، اعم از تدبير منزل، تربيت فرزند، همسرداري، كمك به خود كفايي خانواده و ... بپردازند و در شرايطي كه نيازي به ارتباط زنان با مردان نيست، بهتر آن است كه زن با هيچ مرد نامحرمي تماس نداشته باشد و اين هرگز به معناي ممنوعيت قانوني نيست. اين روايت جنبه اخلاقي دارد و رعايت آن مستحب مي باشد و عدم التزام به آن گناه محسوب نمي شود.
3ـ سيره حضرت فاطمة زهرا ـ سلام الله عليها ـ و ديگر زنان مورد تأييد پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلّمـ در عرصه هاي سياسي (مثل خطبه حضرت فاطمة زهرا ـ سلام الله عليها ـ در دفاع از ولايت علي ـ عليه السلام ـ)، نظامي (مثل امداد رساني زنان در جبهة جنگ براي مجروحين، تهية غذا و پوشاك و رساندن آن به جهادگران) و غيره نشانگر آن است كه اصل فعاليت هاي اجتماعي براي زنان، با رعايت شرايط اخلاقي، نه تنها مذموم نيست، بلكه در برخي موقعيت ها ممدوح و مطلوب است؛ در عرصه هايي چون تجمع هاي سياسي ـ اجتماعي، امر به معروف و نهي از منكر بانوان، آموزش و پرورش بانوان، كسب تخصص هاي مورد نياز بانوان، مشاوره در امور بانوان و ...[3]
مقام و منزلت بانوان در اسلام بسيار بالا مي باشد. بسياري از کارهاي مهم انسان ها، بر عهده زنان قرار دارد. مثلا تربيت فرزند و فراهم آوردن آرامش و حرارت در محيط خانه، بر عهده زنان مي باشد. انسان ها جامعه را مي سازند و به تعالي مي رسانند و زنان تربيت اين انسان ها و زمينه سازي تعالي و رشد آن ها را بر عهده دارند. لذا اولين و بهترين محيط و حيطه فعاليت يک زن، محيط خانه مي باشد و مرکز تکامل بانوان، محيط خانواده مي باشد.
حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ الگوي زنان و مردان عالم و گل سرسبد هستي و عصاره خلقت مي باشد. يکي از مهمترين ثمرات ايشان تربيت فرزنداني همچون حسن و حسين و زينب کبري ـ عليهم السلام ـ مي باشد که عالم بشريت هنوز هم بر سر سفره آن بزرگواران نشسته است. حال بهتر معلوم مي گردد که چرا محيط خانه مرکز تعالي و رشد يک زن مي باشد و چرا بهترين حالت براي او اين است که کمترين حضور را در جامعه داشته باشد تا اين که بهتر بتواند به وظايف مهم و اساسي خود عمل نمايد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1.عباسی مقدم، مصطفی، نقش اسوهها در تبلیغ و تربیت، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، 1371.
2.امینی، ابراهیم، فاطمه زهرا (س) بانوی نمونه اسلام، قم: شفق، 1389.
3.شهیدی، سیدجعفر، زندگانی حضرت فاطمه (س)، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1388.
4.لقمانی، احمد، الگوهای ناب در نگاه دخت آفتاب، قم: عطر سعادت، 1390.
5.قطبی، هادی، منزلت زن از منظری دیگر، تهران: مؤلف، 1380.
6.مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران: صدرا، ۱۳۶۵.
7.جمشیدی، اسدالله، زن در فرهنگ و اندیشه اسلامی: جستاری در هستی شناسی زن، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1385.
8.کوهی، محمدرضا، آسیب شناسی شخصیت و محبوبیت زن، قم: مشهور، 1389.
پی نوشت ها:
[1]. مصباح يزدي، محمد تقي، جامي از زلال كوثر، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني، چاپ اول، سال 1380، ص 67 .
[2]. همان. ص 92.
[3]. همان، ص 108.
منبع: اندیشه قم
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}