پرسش :
فرق بین توسعه در شرایط عادی با شرایط بحرانی در چیست؟
پاسخ :
پاسخ از دکتر مظفر نامدار، استاد دانشگاه و سردبیر فصلنامه تخصصی ۱۵ خرداد:
اصلا توسعه یعنی چه؟ یعنی اینکه میخواهید خودتان را بسط بدهید. یعنی مازادی دارید (که حداقل میتوان گفت دو مازاد تولید یا مازاد سرمایه) و حالا میخواهید خودتان را از یک مکان محدود رها کرده و به یک سطح وسیعتر گسترش بدهید.
خب ما در تمام دوران انقلاب اسلامی تا به امروز، و در دههی اول انقلاب به طریق اولی، اولین مشکلی که داشتیم این بود که داریم برای بقای خودمان میجنگیم. یعنی همواره بقای کشور در خطر بوده است. چه با جنگ، چه با تحریم، چه با شورش و فتنه و درگیریهای داخلی و خارجی دیگر، همواره بقا و امنیت ما در خطر بوده است. خب در چنین شرایطی، اصلا حرف از توسعه زدن، خندهدار است. یعنی در هیچ کجای جهان سابقه ندارد که کشوری درگیر مسائل امنیتی آن هم در سطح جنگ و تحریم و شورش باشد، باز در همان حال، غافل از کارهای عمرانی و توسعهای خود نباشد و به سمت جلو حرکت کند. تنها نمونهی موجود در دنیا، جمهوری اسلامی است.
مضافا بر اینکه مدل تراکم سرمایه در ایران که شبیه مدل اروپاییها نبوده است. اروپاییها یا از طریق بردهداری و آدم فروشی به تراکم سرمایه دست پیدا کردند، یا با استعمار و استثمار و تخریب و غارت منابع دیگر کشورها. هر کسی تاریخ خواند باشد بهخوبی متوجه این موضوع میشود. از دورهی رنسانس تا انقلاب صنعتی، دعوا در اروپا بر سر چیست؟ بر سر زمین است. بر سر اینکه این زمین است که تولید ثروت میکند. نظریهی فیزیوکراتها در همین دوران رونق گرفته بود. خب اروپا مگر چقدر زمین دارد!؟ محدود است دیگر، برای همین شروع کردند به جهانگردی و کشورگشایی و تجاوز و تسخیر سرزمینهای دیگر. سرزمینهای دیگر مانند قارهی آمریکا را از دست بومیان آن خارج کردند و با کشتار آنان، کنترل آن را در دست گرفتند. هرجا هم که پا میگذاشتند میگفتند اینجا را ما «کشف کردیم»! انگار آن سرزمین و تمدن، پیش از ورود آنها وجود نداشت و حالا آنها هستند که آن را کشف کردهاند!
به محض اینکه انقلاب صنعتی اتفاق افتاد، دیگر زمین خاصیت خودش را از دست داد و تجارت مرکانتلیستی آمد وسط میدان. بزرگترین سود و تجارت هم در این دوره در چه بود؟ در خرید و فروش برده. آدمهایی بیگناه و فقیری که هم میتوانستند با فروش آنها به پول سرشاری دست پیدا کنند، و هم با به کارگیری آنان روی زمین، آن هم با آن رفتارهای وحشیانه و بیرحمانه، سود تولید کالای خود را افزایش دهند. در تاریخ پر است از جنایتهایی که اروپاییان با مردمان آفریقا و جاهای دیگر کردهاند.
خب ما که اینگونه عمل نکردهایم. ما تراکم سرمایه را مبتنی بر کار و فروش محصولات خودمان به دست آوردهایم. هرچه هست درونزاست، در حالیکه تراکم سرمایهی اروپاییها برونزا و مبتنی بر غارت دیگران است.
منبع: khamenei.ir
پاسخ از دکتر مظفر نامدار، استاد دانشگاه و سردبیر فصلنامه تخصصی ۱۵ خرداد:
اصلا توسعه یعنی چه؟ یعنی اینکه میخواهید خودتان را بسط بدهید. یعنی مازادی دارید (که حداقل میتوان گفت دو مازاد تولید یا مازاد سرمایه) و حالا میخواهید خودتان را از یک مکان محدود رها کرده و به یک سطح وسیعتر گسترش بدهید.
خب ما در تمام دوران انقلاب اسلامی تا به امروز، و در دههی اول انقلاب به طریق اولی، اولین مشکلی که داشتیم این بود که داریم برای بقای خودمان میجنگیم. یعنی همواره بقای کشور در خطر بوده است. چه با جنگ، چه با تحریم، چه با شورش و فتنه و درگیریهای داخلی و خارجی دیگر، همواره بقا و امنیت ما در خطر بوده است. خب در چنین شرایطی، اصلا حرف از توسعه زدن، خندهدار است. یعنی در هیچ کجای جهان سابقه ندارد که کشوری درگیر مسائل امنیتی آن هم در سطح جنگ و تحریم و شورش باشد، باز در همان حال، غافل از کارهای عمرانی و توسعهای خود نباشد و به سمت جلو حرکت کند. تنها نمونهی موجود در دنیا، جمهوری اسلامی است.
مضافا بر اینکه مدل تراکم سرمایه در ایران که شبیه مدل اروپاییها نبوده است. اروپاییها یا از طریق بردهداری و آدم فروشی به تراکم سرمایه دست پیدا کردند، یا با استعمار و استثمار و تخریب و غارت منابع دیگر کشورها. هر کسی تاریخ خواند باشد بهخوبی متوجه این موضوع میشود. از دورهی رنسانس تا انقلاب صنعتی، دعوا در اروپا بر سر چیست؟ بر سر زمین است. بر سر اینکه این زمین است که تولید ثروت میکند. نظریهی فیزیوکراتها در همین دوران رونق گرفته بود. خب اروپا مگر چقدر زمین دارد!؟ محدود است دیگر، برای همین شروع کردند به جهانگردی و کشورگشایی و تجاوز و تسخیر سرزمینهای دیگر. سرزمینهای دیگر مانند قارهی آمریکا را از دست بومیان آن خارج کردند و با کشتار آنان، کنترل آن را در دست گرفتند. هرجا هم که پا میگذاشتند میگفتند اینجا را ما «کشف کردیم»! انگار آن سرزمین و تمدن، پیش از ورود آنها وجود نداشت و حالا آنها هستند که آن را کشف کردهاند!
به محض اینکه انقلاب صنعتی اتفاق افتاد، دیگر زمین خاصیت خودش را از دست داد و تجارت مرکانتلیستی آمد وسط میدان. بزرگترین سود و تجارت هم در این دوره در چه بود؟ در خرید و فروش برده. آدمهایی بیگناه و فقیری که هم میتوانستند با فروش آنها به پول سرشاری دست پیدا کنند، و هم با به کارگیری آنان روی زمین، آن هم با آن رفتارهای وحشیانه و بیرحمانه، سود تولید کالای خود را افزایش دهند. در تاریخ پر است از جنایتهایی که اروپاییان با مردمان آفریقا و جاهای دیگر کردهاند.
خب ما که اینگونه عمل نکردهایم. ما تراکم سرمایه را مبتنی بر کار و فروش محصولات خودمان به دست آوردهایم. هرچه هست درونزاست، در حالیکه تراکم سرمایهی اروپاییها برونزا و مبتنی بر غارت دیگران است.
منبع: khamenei.ir
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}