پرسش :

یک موضوعی که در سال‌های اخیر زیاد شنیده شده آن است که دوران کار جهادی و انقلابی تمام شده و باید به سمت تخصص‌گرایی حرکت کنیم. آیا این طرز تفکر صحیح است؟


پاسخ :
پاسخ از دکتر مظفر نامدار، استاد دانشگاه و سردبیر فصلنامه‌ تخصصی ۱۵ خرداد:

مگر کسی گفته که غیرتخصص‌گرایانه کار یا اقدام کنیم؟ مگر بچه‌های جهاد سازندگی غیرمتخصص بودند؟ اصلا مگر می‌شود بدون داشتن تخصص، چنین طراحی‌های پیچیده‌ای که عرض کردم را انجام داد؟ پل خیبر را مگر می‌شد بدون تخصص انجام داد؟ پل بعثت را مگر می‌شد بدون انجام محاسبات پیچیده‌ی فنی طراحی کرد؟ حدود هشتاد هزار روستایی را که برق‌رسانی کردیم، بدون داشتن تخصص مگر می‌شد؟ دودکش‌های صنعتی مگر تکنولوژی ساده‌ای است که هر کسی توانایی ساخت آن را داشته باشد؟ همه‌ی اینها نیازمند نه تنها تخصص، بلکه خلاقیت و هوش بالا بود که اتفاقا بچه‌های انقلابی داشتند.

بر عکس، شما یک مورد از موارد مشابه فوق که بچه‌های انقلابی انجام داده‌اند را به من نشان بدهید که این آقایانی که ادعای متخصص بودن می‌کنند، انجام داده باشند. همین افرادی که چنین حرف‌هایی می‌زنند، بزرگ‌ترین هنرشان، عقد قرارداد با خارجی‌هاست. برای ساختن یک جاده‌ی معمولی که برای بچه‌های جهاد، جزو بدیهی‌ترین کارها بود، دست به دامن خارجی‌ها شده و با آنها قرارداد بسته‌اند. مال الان هم نیست، ‌در طول تاریخ معاصر ایران، همواره این طرز تفکر و افراد چنین بوده‌اند. همین پل ورسک راه‌آهن که در دوره‌ی رضاخان درست شد، توسط خارجی‌ها انجام شد، آن وقت این حضرات آن را علم می‌کنند و به آن می‌بالند.

الان تمام هم و غم دیوان‌سالاری ما این است که بتوانند فروش نفت را بیشتر کنند. آرمان‌شان فروش بیشتر نفت است، ‌ اما اگر بخواهند یک اسکله‌ی نفتی بزنند، می‌روند با خارجی‌ها قرارداد می‌بندند، در حالی‌که ما خودمان توانایی انجام این کار را داریم.

ما وقتی سیلو و سد می‌ساختیم، یا پل خیبر و پل بعثت، یا اسکله و دودکش صنعتی، نه در بوق و کرنا کردیم و نه عکسی گرفتیم، برای اینکه همیشه می‌گفتیم نسبت به حقوقی که این مردم بر گردن ما دارند، عقب هستیم و باید بیشتر از اینها به مردم خدمت کنیم، و اصلا ارزش مردم ایران بالاتر از این حرف‌هاست. آن کارها بزرگ بود و برای همین هم تن مستکبرین عالم را لرزانده و می‌لرزاند، اما هیچگاه جشن و عکس نگرفتیم، اما حالا برخی‌ها برای واردات یک کالا جشن می‌گیرند.

به نظر من، یکی از انگیزه‌هایی که این حرف‌ها را می‌زنند این است که می‌خواهند ایران همچنان وابسته به خارج باشد. برای اینکه این وابستگی، اساسا مطامعی برایشان دارد. در حالی‌که اگر فرهنگ نهادی و جهادی در ایران نهادینه می‌شد و تفکر دیوان‌سالاری سنتی دگرگون می‌شد، از نظر من، ایران الان یکی از قدرت‌ها و قطب‌های بزرگ اقتصادی و صنعتی دنیا بود. این را فقط من نمی‌گویم، آمار مراکر معتبر جهانی هم اقرار می‌کند. بر مبنای آمارهای مراکزی چون بانک جهانی، ایران ظرف یک دهه، به رشد عجیب و غیرقابل تصوری دست پیدا کرد. خانم کدی در کتاب دستاوردهای انقلاب اسلامی هم به بخشی از این دستاوردها اشاره کرده است. او که دیگر دشمن ماست، دشمنی که کینه‌ی خودش را هم نشان می‌دهد اما نتوانسته این واقعیت را انکار کند.

این بچه‌ها و چنین روحیه‌ای هم همیشه هستند. در تمام دوره‌ها هستند حتی اگر در سازمان‌های رسمی نباشند. اما وجود دارند و همچنان آمادگی دارند که کارها را انجام بدهند. به همین کسانی که شعار تخصص‌گرایی می‌دهند عرض می‌کنم که کجا را مانده‌اید، همان را بدهید به ما که برایتان انجام بدهیم. کجای کشور فکر می‌کنید که نیازمند آن است که خارجی‌ها آن کار را انجام دهند، همان را بدهید دست بچه‌های انقلابی، ببینید چطور آن را انجام می‌دهند. ببیند بچه‌های انقلاب چگونه آن را حل خواهند کرد.

منبع: khamenei.ir