پرسش :
شبهه: مگر خدا عادل نیست، پس چرا در دنیا بلاهایی چون سیل، زلزله، بیماریهای واگیر، فقر، قحطی، کودکان ناقص الخلقه وجود دارد؟
پاسخ :
برای اینکه بحث نسبتا طولانی بوده و از حوصله برخی خارج است ابتدا یک جواب اجمالی ذکر کرده سپس مواردی را ذکر میکنیم.
پاسخ اجمالی:
برای برخی از عواملی که در زندگی انسان بوجود میآید و ما آن را بلا میدانیم مانند زلزله، فقر، قحطی و … اسباب و عواملی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود؛
1. جهان هستی دار آزمایش و امتحان است و خداوند به وسیله برخی از این امور انسانها را آزمایش میکند.
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين؛ قطعا شما را به مقدارى از ترس ، گرسنگى ، كاهش اموال و نفوس و كمبود محصولات امتحان خواهيم كرد ، صابران را مژده بده (كه پيروزى در پى آنهاست. (بقره / 155)
2. بهخاطر سوء رفتار انسانهاست.
ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ؛ هر خوبى بتو رسد از جانب خداست و هر بدى كه بتو رسد از جانب خود تو است. (نساء / 79)
3. مجازات و کیفر الهی است؛ گناهان آثار سویی دارند (مانند فقر، کوتاهی عمر، قحطی، نزول آفات، بیماری ها و …) که خداوند برخی مجازاتها را در دنیا انجام میدهد و انسانها را به کیفر اعمال خود میرساند. (که این قسم را میتوان زیر مجموعه قسم دوم نیز دانست.)
4. بهخاطر ظلم انسانها نسبت به یکدیگر، که برخی به حقوق برخی دیگر تجاوز کرده و آنها را از بسیاری از نعمتها محروم میسازند.
5. این امور ابزاری برای تنبه و بیداری انسانها و نجات آنها از فرو رفتن در امور مادی و فراموش کردن انسانیت و بندگی است.
و اما ذکر نکاتی بهصورت تفصیلیتر:
– قضاوت ما درباره سود و زیان هر چیزى همواره نسبى است، آنچه سود خود ماست خوب و مفید و آنچه بر زیان ماست بد و مضر مىدانیم و هرگز حساب نمىکنیم که فلان حادثه که در سرنوشت ما اثر بدى گذاشته در اجتماع و آینده چه آثارى به بار خواهد آورد، مانند اینکه یک مادّه شیمیایى ممکن است براى ما سمّى مهلک محسوب شود، در صورتى که ممکن است براى دیگرى دارویى حیاتبخش باشد و بالعکس.
ولى آیا تنها سود و زیان ما مىتواند ملاک خوب و بد بودن یک موجود، یا یک حادثه باشد و یا اینکه براى قضاوت کلّى و نهایى باید مجموعه تأثیرات این حادثه را در تمام موارد در نظر بگیریم و روى هم رفته مورد نظر و مطالعه قرار دهیم؟ چه بسا چیزی برای ما ناخوشایند باشد ولی به سود ما باشد و بالعکس.
خداوند در قرآن میفرماید: شايد چيزى را ناپسند داريد حال آنكه براى شما خوب است و شايد چيزى را دوست بداريد حال آنكه براى شما بد است خدا مىداند و شما نمىدانيد (بقره / 216)
هنگامى که باران شدیدى مىبارد، قهراً سود و زیانى به بار مىآورد؛ قضاوت مردم درباره آن مختلف است کسی که در اثر جارى شدن سیل خانه یا مزرعهشان آسیب دیده، ناله کنان مىگوید: نمىدانم چرا این بلاى ناگهانى متوجّه من شد! حال آنکه ممکن است با همان آب باران رودها و سدها و ذخایر آبهای زیرزمینی سیراب شده باشند و یا دیگری که از بىآبى باغ و کشتش رنج مىبرند و این باران باعث وفور آب قنات یا نهرش شده است، مىگوید: به به! چه نعمت بزرگى بود، خدا لطف خود را شامل حالم کرده است!
ولى اگر مجموعه تأثیرات این باران را در نظر بگیرند، همگى آن را «باران رحمت» مىنامند نه قهر طبیعت. بهعلاوه برخى از بلاها نعمت بزرگى هستند که ما از حقیقت آنها غافلیم؛ مثلا، بعضى بیمارىهاست که انسان در دوران عمر خود یک مرتبه به آن مبتلا مىشود، ولى اثر آن این است که در وجود بیمار براى همیشه مصونیّتى در مقابل آن بیمارى یا بیمارىهاى مشابه آن ایجاد مىکند. اگر به همان لحظه ابتلا نگاه کنیم، آن را بلا مىنامیم در صورتى که اگر آثار آن را براى تمام عمر در نظر بگیریم قطعاً نعمت خواهیم خواند.
– یکى دیگر از فلسفه بروز بلاها، درک وجود نعمتهاست.
قابل انکار نیست که ما در یک دریا از نعمت و موهبت الهى غرق هستیم، ولى وجود بیشتر آن نعمتها را درک نمىکنیم؛ مگر در صورتى که موقّتاً آن نعمت از ما سلب شود. تصوّر کنید اگر بیمارى در جهان وجود نداشت چگونه مىتوانستیم بفهمیم که سلامت و صحّت ما چه موهبت بزرگى است یا اگر تاریکى شب نبود، چگونه مىتوانستیم بفهمیم که امواج نور آفتاب که در روز بى دریغ بر چهره جهان پاشیده مىشود، چه نعمت گرانبهایى است! اگر گاه و بیگاه زمین – این گهواره زندگى – در زیر پاى ما مختصر لرزشى نداشت، آیا هیچ معلوم مى شد که آرامش زمین یعنى چه! و اگر گاهى خشکسالى واقع نمىشد، آیا ممکن بود بهدرستى نقش اساسى باران را در زندگى خود متوجّه شویم!
بنابر این براى این که بشر به مواهب بى شمار زندگى توجّه خاصّى پیدا کند و از آنها و خداوند موهبت بخش خود قدردانى کند، گاه و بیگاه تغییر مختصرى در آنها واقع مىشود تا ما را به این حقیقت بزرگ و ارزنده واقف سازد. این تغییرات مختصر و موقّتى همان است که ما آن را «بلا» مىنامیم. بله خداوند گاهی این تغییرات را در زندگی انسانهایی که از حقیقت انسانیت و معنویت بدور ماندهاند، ایجاد میکند تا آنها را متنبه کند و به راه راست بکشاند.
آیا با توجّه به این نکاتی که بیان شد، این «بلا» براى اجتماع انسان درس آموزندهاى نیست و آیا اگر آنها را «نعمت بزرگى» بنامیم، جاى تعجّب دارد!
- بسیاری از مصایب جزو مشکلات خود ساخته است و عامل اصلی آن خود انسان است. مثلا بسیاری از بیماریها ناشی از شکم پرستیها و هوای نفس است. بهخاطر بی اعتنایی به اصول بهداشتی وحفظ الصحه یا عدم دقت در نظافت یا عدم تحرک و گوشهگیری، یا عدم پرهیز از مناطق آلوده یا اشخاص آلوده حاصل میشود و اگر انسان اصول و قوانینی را که خدا در عالم آفرینش و تکوین مقرر داشته رعایت کند گرفتار آنها نمیشود. بهعنوان مثال جنینی که در شکم مادر است مستقیما از خوراک، حالتهای روانی و رفتاری مادر خود تأثیر میپذیرد. و همچنین باید در رابطه با علت ناکامیها بیان نمود که عامل بسیاری از ناکامیها و مشکلات سستی و تنبلی و ترک تلاش و کوشش است.
بسیاری از مصائبی که در جوامع بشری دیده میشود نتیجه ظلم بعضی بر بعضی دیگر یا گروهی بر گروه دیگر است، نمیتوان به کشوری و ملتی حمله کرد و آن را به غارت و یغما برد و به استعمار کشید و آنها را از امکانات اولیه زندگی محروم کرد و بعد بگوییم خدا عادل نیست، خداوند انسان را مختار آفرید و انسان در این دنیا در معرض آزمایشاند.
اگر میبینیم همه ساله بسیاری از گرسنگی میمیرند بهخاطر این نیست که خداوند لطف خود را از مردمان دریغ داشته است بلکه به علت غارت و چپاول یک عده دیگر است.
اگر میبینیم کودکانی بهخاطر گناهان پدران و مادران مانند مشروب خوری یا به خاطر سوء تغذیه و مانند آن گرفتار نقص عضو یا بیماریهای مختلف میشوند این ظلمی است که پدر و مادر یا مسولان جامعه در حق چنین کودکانی روا داشته اند و درست به این می ماند که پدری خنجر بر دارد و چشم فرزند شیر خوار خود را کور کند.
هیچ یک از اینها را نمیشود به حساب کار خداوند گذاشت بلکه همه مصائب خود ساخته است که انسان برای خودش یا دیگران فراهم ساخته است. (پیام قرآن، آیت الله العظمی مکارم، ج 4، ص 524)
خداوند میفرماید: آنچه از نیکی به تو میرسد از جانب خداست و آنچه از بدی به تو میرسد از سوی توست. (نساء / 79)
و میفرماید: فساد در صحرا و دریا بهخاطر کارهایی که مردم انجام دادهاند آشکار شده است. (روم / 41)
و میفرماید: خداوند سر نوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (رعد / 11)
و میفرماید: خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان خودشان را تغییر دهند. (انفال / 53)
اگر از نعمت صحیح استفاده شود دائمی و جاودانی میشود و اگر وسیله طغیان و ظلم و بیدادگری و غرور و ناسپاسی شود نعمتها جای خودرا به بلاها میدهند و اینها همه تاکیدی است بر خود ساخته بودن بسیاری از مصائب.
- برخی دیگر از مصائب جنبه مجازات الهی را دارد و این در مورد افرادی است که مرتکب گناهان فراوانی شدهاند که هم مستوجب عذاب دنیا هستند و هم آخرت، یا افراد درستکاری که گاهی مرتکب گناهی میشوند، خداوند آنها را در این دنیا مبتلا میکند تا از عذاب آخرت در امان باشند.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هنگامی که خداوند ( بهخاطر گناهانشان و فسادشان) بر قومی غضب کند… قیمتهای آنان گران، عمرهایشان را کوتاه میکند، از تجارتشان سود نمیبرند و نهرهایشان کم آب و میوههایشان را نمو نمیکند و خوب نمیشود، اشرارشان بر آنها مسلط میشوند و باران حبس میگردد. (بحار الانوار، ج 70، ص 353)
آن حضرت همچنین میفرمایند: کسانی که بر اثر گناهانشان میمیرند بیش از آن هستند که با مرگ طبیعی میمیرند و کسانی که بهخاطر نیکی کردن عمر طولانی میکنند بیش از آنها هستند که عمر طبیعی طولانی دارند. (همان مدرک)
امام رضا علیه السلام نیز میفرمایند: هر زمان بندگان گناهان تازهای را ابداع کنند، خداوند بلاهای تازه و ناشناختهای بر آنها مسلط میسازد. (همان مدرک، ص 354)
در این مورد روایات فراوان است که میتوانید رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار، ج 70 ص 308 باب 137 مراجعه نمایید.
– جنبه دیگری از مصائب اثر مثبتی در پاره کردن پردههای غرور و بیدار ساختن انسانهای خواب و نجات آنها از چنگال خود کامگی و هوسرانی دارد.
خداوند متعال میفرماید: و ما در هیچ شهر و ابادی پیامبری نفرستادیم مگر آنکه اهل آن را به سختیها و رنج ها گرفتار ساختیم شاید ( به خود آیند و به سوی خدا) بازگردند و تضرع کنند. (اعراف / 94)
حضرت علی علیه السلام فرمودند: خداوند بندگان خویش را به هنگامی که اعمال بد انجام دهند، با کمبود میوهها وجلوگیری از نزول برکات و بستن درهای گنجهای خیرات به روی آنان مبتلا میسازد تا توبه کاران توبه کنند و آنها که باید دست از گناه بکشند خودداری نمایند و پند پذیران پند گیرند و آنها که آماده اند از گناه باز ایستند. (نهج البلاغه، خطبه 143)
در این باره سخن فراوان است که جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب پیام قرآن، ج 5، ص 504 به بعد.
برای اینکه بحث نسبتا طولانی بوده و از حوصله برخی خارج است ابتدا یک جواب اجمالی ذکر کرده سپس مواردی را ذکر میکنیم.
پاسخ اجمالی:
برای برخی از عواملی که در زندگی انسان بوجود میآید و ما آن را بلا میدانیم مانند زلزله، فقر، قحطی و … اسباب و عواملی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود؛
1. جهان هستی دار آزمایش و امتحان است و خداوند به وسیله برخی از این امور انسانها را آزمایش میکند.
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين؛ قطعا شما را به مقدارى از ترس ، گرسنگى ، كاهش اموال و نفوس و كمبود محصولات امتحان خواهيم كرد ، صابران را مژده بده (كه پيروزى در پى آنهاست. (بقره / 155)
2. بهخاطر سوء رفتار انسانهاست.
ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ؛ هر خوبى بتو رسد از جانب خداست و هر بدى كه بتو رسد از جانب خود تو است. (نساء / 79)
3. مجازات و کیفر الهی است؛ گناهان آثار سویی دارند (مانند فقر، کوتاهی عمر، قحطی، نزول آفات، بیماری ها و …) که خداوند برخی مجازاتها را در دنیا انجام میدهد و انسانها را به کیفر اعمال خود میرساند. (که این قسم را میتوان زیر مجموعه قسم دوم نیز دانست.)
4. بهخاطر ظلم انسانها نسبت به یکدیگر، که برخی به حقوق برخی دیگر تجاوز کرده و آنها را از بسیاری از نعمتها محروم میسازند.
5. این امور ابزاری برای تنبه و بیداری انسانها و نجات آنها از فرو رفتن در امور مادی و فراموش کردن انسانیت و بندگی است.
و اما ذکر نکاتی بهصورت تفصیلیتر:
– قضاوت ما درباره سود و زیان هر چیزى همواره نسبى است، آنچه سود خود ماست خوب و مفید و آنچه بر زیان ماست بد و مضر مىدانیم و هرگز حساب نمىکنیم که فلان حادثه که در سرنوشت ما اثر بدى گذاشته در اجتماع و آینده چه آثارى به بار خواهد آورد، مانند اینکه یک مادّه شیمیایى ممکن است براى ما سمّى مهلک محسوب شود، در صورتى که ممکن است براى دیگرى دارویى حیاتبخش باشد و بالعکس.
ولى آیا تنها سود و زیان ما مىتواند ملاک خوب و بد بودن یک موجود، یا یک حادثه باشد و یا اینکه براى قضاوت کلّى و نهایى باید مجموعه تأثیرات این حادثه را در تمام موارد در نظر بگیریم و روى هم رفته مورد نظر و مطالعه قرار دهیم؟ چه بسا چیزی برای ما ناخوشایند باشد ولی به سود ما باشد و بالعکس.
خداوند در قرآن میفرماید: شايد چيزى را ناپسند داريد حال آنكه براى شما خوب است و شايد چيزى را دوست بداريد حال آنكه براى شما بد است خدا مىداند و شما نمىدانيد (بقره / 216)
هنگامى که باران شدیدى مىبارد، قهراً سود و زیانى به بار مىآورد؛ قضاوت مردم درباره آن مختلف است کسی که در اثر جارى شدن سیل خانه یا مزرعهشان آسیب دیده، ناله کنان مىگوید: نمىدانم چرا این بلاى ناگهانى متوجّه من شد! حال آنکه ممکن است با همان آب باران رودها و سدها و ذخایر آبهای زیرزمینی سیراب شده باشند و یا دیگری که از بىآبى باغ و کشتش رنج مىبرند و این باران باعث وفور آب قنات یا نهرش شده است، مىگوید: به به! چه نعمت بزرگى بود، خدا لطف خود را شامل حالم کرده است!
ولى اگر مجموعه تأثیرات این باران را در نظر بگیرند، همگى آن را «باران رحمت» مىنامند نه قهر طبیعت. بهعلاوه برخى از بلاها نعمت بزرگى هستند که ما از حقیقت آنها غافلیم؛ مثلا، بعضى بیمارىهاست که انسان در دوران عمر خود یک مرتبه به آن مبتلا مىشود، ولى اثر آن این است که در وجود بیمار براى همیشه مصونیّتى در مقابل آن بیمارى یا بیمارىهاى مشابه آن ایجاد مىکند. اگر به همان لحظه ابتلا نگاه کنیم، آن را بلا مىنامیم در صورتى که اگر آثار آن را براى تمام عمر در نظر بگیریم قطعاً نعمت خواهیم خواند.
– یکى دیگر از فلسفه بروز بلاها، درک وجود نعمتهاست.
قابل انکار نیست که ما در یک دریا از نعمت و موهبت الهى غرق هستیم، ولى وجود بیشتر آن نعمتها را درک نمىکنیم؛ مگر در صورتى که موقّتاً آن نعمت از ما سلب شود. تصوّر کنید اگر بیمارى در جهان وجود نداشت چگونه مىتوانستیم بفهمیم که سلامت و صحّت ما چه موهبت بزرگى است یا اگر تاریکى شب نبود، چگونه مىتوانستیم بفهمیم که امواج نور آفتاب که در روز بى دریغ بر چهره جهان پاشیده مىشود، چه نعمت گرانبهایى است! اگر گاه و بیگاه زمین – این گهواره زندگى – در زیر پاى ما مختصر لرزشى نداشت، آیا هیچ معلوم مى شد که آرامش زمین یعنى چه! و اگر گاهى خشکسالى واقع نمىشد، آیا ممکن بود بهدرستى نقش اساسى باران را در زندگى خود متوجّه شویم!
بنابر این براى این که بشر به مواهب بى شمار زندگى توجّه خاصّى پیدا کند و از آنها و خداوند موهبت بخش خود قدردانى کند، گاه و بیگاه تغییر مختصرى در آنها واقع مىشود تا ما را به این حقیقت بزرگ و ارزنده واقف سازد. این تغییرات مختصر و موقّتى همان است که ما آن را «بلا» مىنامیم. بله خداوند گاهی این تغییرات را در زندگی انسانهایی که از حقیقت انسانیت و معنویت بدور ماندهاند، ایجاد میکند تا آنها را متنبه کند و به راه راست بکشاند.
آیا با توجّه به این نکاتی که بیان شد، این «بلا» براى اجتماع انسان درس آموزندهاى نیست و آیا اگر آنها را «نعمت بزرگى» بنامیم، جاى تعجّب دارد!
- بسیاری از مصایب جزو مشکلات خود ساخته است و عامل اصلی آن خود انسان است. مثلا بسیاری از بیماریها ناشی از شکم پرستیها و هوای نفس است. بهخاطر بی اعتنایی به اصول بهداشتی وحفظ الصحه یا عدم دقت در نظافت یا عدم تحرک و گوشهگیری، یا عدم پرهیز از مناطق آلوده یا اشخاص آلوده حاصل میشود و اگر انسان اصول و قوانینی را که خدا در عالم آفرینش و تکوین مقرر داشته رعایت کند گرفتار آنها نمیشود. بهعنوان مثال جنینی که در شکم مادر است مستقیما از خوراک، حالتهای روانی و رفتاری مادر خود تأثیر میپذیرد. و همچنین باید در رابطه با علت ناکامیها بیان نمود که عامل بسیاری از ناکامیها و مشکلات سستی و تنبلی و ترک تلاش و کوشش است.
بسیاری از مصائبی که در جوامع بشری دیده میشود نتیجه ظلم بعضی بر بعضی دیگر یا گروهی بر گروه دیگر است، نمیتوان به کشوری و ملتی حمله کرد و آن را به غارت و یغما برد و به استعمار کشید و آنها را از امکانات اولیه زندگی محروم کرد و بعد بگوییم خدا عادل نیست، خداوند انسان را مختار آفرید و انسان در این دنیا در معرض آزمایشاند.
اگر میبینیم همه ساله بسیاری از گرسنگی میمیرند بهخاطر این نیست که خداوند لطف خود را از مردمان دریغ داشته است بلکه به علت غارت و چپاول یک عده دیگر است.
اگر میبینیم کودکانی بهخاطر گناهان پدران و مادران مانند مشروب خوری یا به خاطر سوء تغذیه و مانند آن گرفتار نقص عضو یا بیماریهای مختلف میشوند این ظلمی است که پدر و مادر یا مسولان جامعه در حق چنین کودکانی روا داشته اند و درست به این می ماند که پدری خنجر بر دارد و چشم فرزند شیر خوار خود را کور کند.
هیچ یک از اینها را نمیشود به حساب کار خداوند گذاشت بلکه همه مصائب خود ساخته است که انسان برای خودش یا دیگران فراهم ساخته است. (پیام قرآن، آیت الله العظمی مکارم، ج 4، ص 524)
خداوند میفرماید: آنچه از نیکی به تو میرسد از جانب خداست و آنچه از بدی به تو میرسد از سوی توست. (نساء / 79)
و میفرماید: فساد در صحرا و دریا بهخاطر کارهایی که مردم انجام دادهاند آشکار شده است. (روم / 41)
و میفرماید: خداوند سر نوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند. (رعد / 11)
و میفرماید: خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان خودشان را تغییر دهند. (انفال / 53)
اگر از نعمت صحیح استفاده شود دائمی و جاودانی میشود و اگر وسیله طغیان و ظلم و بیدادگری و غرور و ناسپاسی شود نعمتها جای خودرا به بلاها میدهند و اینها همه تاکیدی است بر خود ساخته بودن بسیاری از مصائب.
- برخی دیگر از مصائب جنبه مجازات الهی را دارد و این در مورد افرادی است که مرتکب گناهان فراوانی شدهاند که هم مستوجب عذاب دنیا هستند و هم آخرت، یا افراد درستکاری که گاهی مرتکب گناهی میشوند، خداوند آنها را در این دنیا مبتلا میکند تا از عذاب آخرت در امان باشند.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هنگامی که خداوند ( بهخاطر گناهانشان و فسادشان) بر قومی غضب کند… قیمتهای آنان گران، عمرهایشان را کوتاه میکند، از تجارتشان سود نمیبرند و نهرهایشان کم آب و میوههایشان را نمو نمیکند و خوب نمیشود، اشرارشان بر آنها مسلط میشوند و باران حبس میگردد. (بحار الانوار، ج 70، ص 353)
آن حضرت همچنین میفرمایند: کسانی که بر اثر گناهانشان میمیرند بیش از آن هستند که با مرگ طبیعی میمیرند و کسانی که بهخاطر نیکی کردن عمر طولانی میکنند بیش از آنها هستند که عمر طبیعی طولانی دارند. (همان مدرک)
امام رضا علیه السلام نیز میفرمایند: هر زمان بندگان گناهان تازهای را ابداع کنند، خداوند بلاهای تازه و ناشناختهای بر آنها مسلط میسازد. (همان مدرک، ص 354)
در این مورد روایات فراوان است که میتوانید رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار، ج 70 ص 308 باب 137 مراجعه نمایید.
– جنبه دیگری از مصائب اثر مثبتی در پاره کردن پردههای غرور و بیدار ساختن انسانهای خواب و نجات آنها از چنگال خود کامگی و هوسرانی دارد.
خداوند متعال میفرماید: و ما در هیچ شهر و ابادی پیامبری نفرستادیم مگر آنکه اهل آن را به سختیها و رنج ها گرفتار ساختیم شاید ( به خود آیند و به سوی خدا) بازگردند و تضرع کنند. (اعراف / 94)
حضرت علی علیه السلام فرمودند: خداوند بندگان خویش را به هنگامی که اعمال بد انجام دهند، با کمبود میوهها وجلوگیری از نزول برکات و بستن درهای گنجهای خیرات به روی آنان مبتلا میسازد تا توبه کاران توبه کنند و آنها که باید دست از گناه بکشند خودداری نمایند و پند پذیران پند گیرند و آنها که آماده اند از گناه باز ایستند. (نهج البلاغه، خطبه 143)
در این باره سخن فراوان است که جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب پیام قرآن، ج 5، ص 504 به بعد.
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}