راهکار برطرف نمودن احساس تنهایى
پرسش :
از تنهایى رنج مىبرم. دوست دارم هر چه زودتر ازدواج کنم تا به گناه نیفتم. راهنمایىام کنید.
شرح پرسش :
دخترى هستم 23 ساله و دانشجوى سال سوم. مشکل من این است که احساس مى کنم براى ادامه زندگى انگیزه اى محکم ندارم و به همه چیز بى علاقه ام. در واقع همیشه منتظر رسیدن آینده هستم تا شاید تحولى در زندگى ام رخ دهد و این بى حوصلگى را از من دور کند. از زندگى خسته ام و همیشه در پى یک نیروى محرک، انگیزه یا عشق مى گردم؛ زیرا احساس مى کنم تنها به این وسیله شور و گرمى به زندگى ام باز مى گردد؛ به عبارت دیگر، دوست دارم هر چه زودتر ازدواج کنم. البتّه در این زمینه آدم سخت گیرى نیستم. راستش همیشه مى ترسم به گناه بیفتم. بسیارى از دانشجویان کم کم تحت تأثیر محیط قرار گرفته و انسان هاى دیگرى شده اند! من خودم دانشجو هستم و در خوابگاه زندگى مى کنم. از نزدیک مشاهده مى کنم که بسیارى از دوستانم کم کم راه خیابانى شدن و گشت و گذار در پارک و... را در پیش گرفته اند! فقط و فقط به این دلیل که فکر مى کنند عفّت و حجاب صحیح، مانع ازدواج آنها مى شود! خواهش مى کنم راهنمایى ام کنید تا قبل از آنکه خداى نکرده دیر شود، مشکلم را حلّ کنم.
دخترى هستم 23 ساله و دانشجوى سال سوم. مشکل من این است که احساس مى کنم براى ادامه زندگى انگیزه اى محکم ندارم و به همه چیز بى علاقه ام. در واقع همیشه منتظر رسیدن آینده هستم تا شاید تحولى در زندگى ام رخ دهد و این بى حوصلگى را از من دور کند. از زندگى خسته ام و همیشه در پى یک نیروى محرک، انگیزه یا عشق مى گردم؛ زیرا احساس مى کنم تنها به این وسیله شور و گرمى به زندگى ام باز مى گردد؛ به عبارت دیگر، دوست دارم هر چه زودتر ازدواج کنم. البتّه در این زمینه آدم سخت گیرى نیستم. راستش همیشه مى ترسم به گناه بیفتم. بسیارى از دانشجویان کم کم تحت تأثیر محیط قرار گرفته و انسان هاى دیگرى شده اند! من خودم دانشجو هستم و در خوابگاه زندگى مى کنم. از نزدیک مشاهده مى کنم که بسیارى از دوستانم کم کم راه خیابانى شدن و گشت و گذار در پارک و... را در پیش گرفته اند! فقط و فقط به این دلیل که فکر مى کنند عفّت و حجاب صحیح، مانع ازدواج آنها مى شود! خواهش مى کنم راهنمایى ام کنید تا قبل از آنکه خداى نکرده دیر شود، مشکلم را حلّ کنم.
پاسخ :
اهمیت و آثار دنیوی ازدواج
بى تردید آنچه مطرح کردید، مشکل بسیارى از جوانان جویاى آرامش جامعه فعلى ما است؛ هر چند گروهى جرأت پرسیدن و چاره جویى ندارند!! احساس مسئولیت شما قابل تقدیر و تحسین است.
پرداختن به علل و عوامل وضع موجود، در چند سطر نمى گنجد. همان گونه که خود نیز گفته اید، سبب بى حوصلگى، خستگى و نداشتن شور و اشتیاق به درس و برنامه هاى مختلف، احساس تنهایى و عدم تأمین یکى از نیازهاى اساسى است. روان شناسان بر این باورند که انسان - در هر مرحله اى از حیات خویش - به محبت نیاز دارد و علاقه مند است دیگران دوستش بدارند. این نیاز، پس از سن بلوغ، تبلور فزون ترى مى یابد و لزوم ارتباط با جنس مخالف، آشکارتر مى گردد.
تنها راه قابل قبول ابراز محبت و برقرارى دوستى میان زن و مرد، ازدواج است. پس ازدواج پاسخ یکى از نیازهاى اساسى انسان در مرحله اى خاص از زندگى است. با ازدواج، کانونى ایجاد مى شود که در آن زن و مرد احساس آرامش مى کنند؛ انگیزه ادامه زندگى مى یابند و بى حوصلگى، خستگى و احساس تنهایى شان از میان مى رود.
نیاز به امنیت خاطر، معاشرت، درد دل کردن، تشویق و تمجید، مقبولیت و جلب توجّه و نیاز به محبت، در سایه ازدواج تأمین مى شود. این نیازها، اگر به درستى و به موقع ارضا نشوند و از جاده اعتدال خارج گردند، نابسامانى ها و زیان هاى فراوانى پدید مى آورند. بنابراین، ازدواج از عوامل اصلى آرامش، و سکون و تعادل است. ازدواج به زندگى زن و مرد جهت مى بخشد و افراد نگران، مضطرب و سرکش را رام ساخته، اسباب حفظ سلامت تن و روانشان را فراهم مى آورد.
ویل دورانت، درباره ازدواج مى نویسد: «اگر راهى پیدا شود که ازدواج در سال هاى طبیعى انجام گیرد، بیمارى هاى روانى و فحشا، احساس تنهایى و گوشه گیرى ناپسند و انحرافات جنسى - که زندگى را لکه دار کرده است - تا نصف تقلیل خواهد یافت».
پس وقتى انسان، از نظر زیستى، فکرى، روانى و اجتماعى، براى ایفاى نقش همسرى آمادگى پیدا مى کند، هرگونه احساس و رفتار ازدواج گریزى، بى دلیل است. به تعویق انداختن غیرمنطقى این امر مهم، آرامش فکرى و بهداشت روانى را از میان مى برد و به تدریج احساس نا امنى، نگرانى و اضطراب را بر فرد چیره مى سازد. این همان حقیقتى است که چهارده قرن قبل، قرآن با بیانى ساده، عمیق و پر معنا بیان داشته است: «او است آن کس که شما را از نفس واحدى آفرید، و جفت وى را از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد...»[1].
بنابراین، پیمودن طریق رشد، نیل به کمال انسانى و تقرب به ذات حق تعالى، در گرو ارضاى نیازهاى غریزى و فطرى انسان است؛ به شرط آنکه تأمین آنها از طریق صحیح و مورد تأیید عقل، شرع و عرف صورت گیرد.
از طرف دیگر، قرآن به مردم دستور مى دهد: «مردان و زنان بى همسر را همسر دهند»[2]. بنابراین، برنامه ریزى و تلاش در جهت ازدواج جوانان از وظایف اصلى خانواده ها، جامعه و مسئولان فرهنگى اقتصادى و اجتماعى است.
در این گستره، هر کس مسئولیت خاصى دارد؛ خانواده ها باید با اجتناب از تشریفات، کاهش سطح انتظارات و فراهم آوردن امکانات اولیه و جامعه و نهادهاى اجتماعى با ایجاد تسهیلات مالى و... .
امّا اگر به هر دلیلى خانواده ها، افراد جامعه، مسئولان، نهادها و دیگران، به وظیفه خویش عمل نکنند یا امکانات و موقعیت به آنها اجازه فعالیت ندهد، شما و دیگر جوانان چه باید بکنید؟ آیا انسان مى تواند براى رسیدن به آرامش روانى و تأمین یکى از نیازهاى اساسى خود، به هر اقدامى دست بزند؟! آیا براى یافتن شریک زندگى، باید از بسیارى هنجارهاى صحیح و مورد پسند عرف و عقل و شرع دست کشید و در هر محل و کوى و برزن در پى این و آن دوید؟! به عبارت دیگر، آیا مى توان براى به دست آوردن آرامش روانى، آرامش خود را از میان برد؟!
بى تردید پاسخ منفى است؛ ولى بهتر آن است به تجربه هاى تلخ جوانانى توجه کنیم که گمان مى کردند مى توان با زیر پا گذاشتن عفت و حجاب و سایر هنجارهاى پذیرفته شده جامعه و مورد تأکید دین، به آرامش رسیده و به همسر دلخواه دست یابند!!
یکى مى نویسد: «... آرى، اکنون دریافته ام پسر غریبه اى که در کوچه و بازار با دخترى طرح آشنایى مى ریزد، قصد ازدواج با او را ندارد و سرانجام دوستى هاى خیابانى چیزى جز ندامت و رسوایى نیست».
دیگرى براى ما نوشته است: «... اکنون پى برده ام حتّى پست ترین پسران، دنبال سنگین ترین و باوقارترین دختران مى گردند» و...
بنابراین، راهى که دیگران پیش گرفته اند، نه مورد تأیید علم و تجربه است و نه عقل و شرع و عرف جامعه آن را مى پذیرد. از طرف دیگر، تجربه هاى تلخ و اندوه بار بسیارى از جوانان شکست خورده و پشیمان، نادرستى این روش را ثابت مى کند. بیشتر این روابط و عشق ها، به ازدواج نمى انجامد؛ و یا پس از مدتى به طلاق مى کشد و چنانچه به طلاق منجر نشود، زندگى آرام و سالم به ارمغان نمى آورد؛ زیرا خاطره روابط نامشروع گذشته، سبب از میان رفتن آرامش روحى مى شود! این مسئله به طور ناخودآگاه فرد را رنج مى دهد و نمى گذارد واقعاً به همسرش عشق بورزد.
در نتیجه ازدواجى که باید آرامش به ارمغان آورد، تهدید کننده آرامش مى شود. ممکن است بپرسید: افرادى چون من چگونه مشکل خود را حلّ کنند؟
براى رسیدن به پاسخ، توجّه به نکات زیر بایسته است:
1. سن ازدواج در جامعه کنونى، با توجّه به وضعیت فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى، بالا است. بنابراین، زیاد نگران به تأخیر افتادن آن نباشید. این مشکل بسیارى از جوانان کشور است که امیدواریم با تدابیر لازم در دراز مدّت حلّ شود.
2. مطمئن باشید با حفظ شئون اخلاقى و دینى و رعایت وقار، متانت و حجاب کامل، بهتر خواهید توانست خود را از دام خطا و گناه حفظ کنید. بى تردید جوانان غیرتمند و اهل زندگى و هم شأن شما، سراغ افرادى چون شما خواهند آمد و براى ازدواج از شانس بیشترى برخوردارید. پس در حفظ متانت و وقار خود بیشتر دقّت کنید.
3. چنانچه در دانشگاه یا شهرستان محل سکونت شما مرکز یا کانون ازدواج مورد اعتماد وجود دارد، به آنجا مراجعه و شرایط خود را براى ازدواج ارائه کنید تا اسباب ازدواج تان فراهم گردد. تأکید مى شود آن مرکز باید کاملاً شناخته شده، مورد اعتماد و تأیید مسئوولان رسمى دانشگاه باشد.
4. به منظور کاهش موقت این نیاز غریزى و پیشگیرى از سقوط در دام گناه و لغزش هاى احتمالى، رعایت نکات زیر سودمند است:
الف. حتّى المقدور روزى یک ساعت ورزش کنید تا انرژى زاید بدنتان کاستى پذیرد.
ب. اگر توان جسمى دارید، هفته اى یک یا دو روز روزه بگیرید.
ج. افکار خویش را کنترل کنید و از اندیشیدن درباره مسائل جنسى بپرهیزید.
د. مراقب نگاه ها خود باشید و به روابط افراد متأهل با یکدیگر و چهره و اندام جنس مخالف و فیلم هاى تحریک کننده نگاه نکنید.
ه . اوقات فراغت خود را با شرکت در برنامه هاى مختلف علمى، فرهنگى و دینى و انجام دادن کارهاى شخصى، هنرى و علمى پر کنید. بکوشید هیچ گاه بیکار و تنها نباشید.
و. در انتخاب دوستان صمیمى و هم اتاقى تان دقّت کرده، با افراد متین، باوقار، با عفت، متدین و با ادب ارتباط داشته باشید و در فرصت هاى آزاد درباره مسائل علمى، تحصیلى، اخلاقى و دینى گفت وگو کنید.
ز. سعى کنید نمازهاى روزانه را اول وقت و به جماعت بخوانید.
ح. پس از نماز صبح، آیاتى از قرآن را تلاوت کنید؛ در معانى آن بیندیشید و براى حلّ مشکلات خود، از خداوند متعال یارى جویید.
امیدواریم، ضمن رعایت راهکارهاى ارائه شده، همسرى شایسته بیابید و زندگى شاد و سعادتمندى در انتظارتان باشد3].
پینوشتها:
[1]. اعراف 7، آیه 189.
[2]. ر.ک: نور 24، آیه 32.
[3]. «هُوَ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیسْکنَ إِلَیها...»؛ اعراف7، آیه 189.
«وَ أَنْکحُوا الْأَیامى مِنْکمْ وَ الصّالِحِینَ مِنْ عِبادِکمْ وَ إِمائِکمْ...»؛ نور (24)، آیه 32.
منبع: اختلالات رفتارى، ابوالقاسم بشیرى؛ نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، قم: دفتر نشر معارف، 1387.
بیشتر بخوانید:
پرداختن به علل و عوامل وضع موجود، در چند سطر نمى گنجد. همان گونه که خود نیز گفته اید، سبب بى حوصلگى، خستگى و نداشتن شور و اشتیاق به درس و برنامه هاى مختلف، احساس تنهایى و عدم تأمین یکى از نیازهاى اساسى است. روان شناسان بر این باورند که انسان - در هر مرحله اى از حیات خویش - به محبت نیاز دارد و علاقه مند است دیگران دوستش بدارند. این نیاز، پس از سن بلوغ، تبلور فزون ترى مى یابد و لزوم ارتباط با جنس مخالف، آشکارتر مى گردد.
تنها راه قابل قبول ابراز محبت و برقرارى دوستى میان زن و مرد، ازدواج است. پس ازدواج پاسخ یکى از نیازهاى اساسى انسان در مرحله اى خاص از زندگى است. با ازدواج، کانونى ایجاد مى شود که در آن زن و مرد احساس آرامش مى کنند؛ انگیزه ادامه زندگى مى یابند و بى حوصلگى، خستگى و احساس تنهایى شان از میان مى رود.
نیاز به امنیت خاطر، معاشرت، درد دل کردن، تشویق و تمجید، مقبولیت و جلب توجّه و نیاز به محبت، در سایه ازدواج تأمین مى شود. این نیازها، اگر به درستى و به موقع ارضا نشوند و از جاده اعتدال خارج گردند، نابسامانى ها و زیان هاى فراوانى پدید مى آورند. بنابراین، ازدواج از عوامل اصلى آرامش، و سکون و تعادل است. ازدواج به زندگى زن و مرد جهت مى بخشد و افراد نگران، مضطرب و سرکش را رام ساخته، اسباب حفظ سلامت تن و روانشان را فراهم مى آورد.
ویل دورانت، درباره ازدواج مى نویسد: «اگر راهى پیدا شود که ازدواج در سال هاى طبیعى انجام گیرد، بیمارى هاى روانى و فحشا، احساس تنهایى و گوشه گیرى ناپسند و انحرافات جنسى - که زندگى را لکه دار کرده است - تا نصف تقلیل خواهد یافت».
پس وقتى انسان، از نظر زیستى، فکرى، روانى و اجتماعى، براى ایفاى نقش همسرى آمادگى پیدا مى کند، هرگونه احساس و رفتار ازدواج گریزى، بى دلیل است. به تعویق انداختن غیرمنطقى این امر مهم، آرامش فکرى و بهداشت روانى را از میان مى برد و به تدریج احساس نا امنى، نگرانى و اضطراب را بر فرد چیره مى سازد. این همان حقیقتى است که چهارده قرن قبل، قرآن با بیانى ساده، عمیق و پر معنا بیان داشته است: «او است آن کس که شما را از نفس واحدى آفرید، و جفت وى را از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد...»[1].
بنابراین، پیمودن طریق رشد، نیل به کمال انسانى و تقرب به ذات حق تعالى، در گرو ارضاى نیازهاى غریزى و فطرى انسان است؛ به شرط آنکه تأمین آنها از طریق صحیح و مورد تأیید عقل، شرع و عرف صورت گیرد.
از طرف دیگر، قرآن به مردم دستور مى دهد: «مردان و زنان بى همسر را همسر دهند»[2]. بنابراین، برنامه ریزى و تلاش در جهت ازدواج جوانان از وظایف اصلى خانواده ها، جامعه و مسئولان فرهنگى اقتصادى و اجتماعى است.
در این گستره، هر کس مسئولیت خاصى دارد؛ خانواده ها باید با اجتناب از تشریفات، کاهش سطح انتظارات و فراهم آوردن امکانات اولیه و جامعه و نهادهاى اجتماعى با ایجاد تسهیلات مالى و... .
امّا اگر به هر دلیلى خانواده ها، افراد جامعه، مسئولان، نهادها و دیگران، به وظیفه خویش عمل نکنند یا امکانات و موقعیت به آنها اجازه فعالیت ندهد، شما و دیگر جوانان چه باید بکنید؟ آیا انسان مى تواند براى رسیدن به آرامش روانى و تأمین یکى از نیازهاى اساسى خود، به هر اقدامى دست بزند؟! آیا براى یافتن شریک زندگى، باید از بسیارى هنجارهاى صحیح و مورد پسند عرف و عقل و شرع دست کشید و در هر محل و کوى و برزن در پى این و آن دوید؟! به عبارت دیگر، آیا مى توان براى به دست آوردن آرامش روانى، آرامش خود را از میان برد؟!
بى تردید پاسخ منفى است؛ ولى بهتر آن است به تجربه هاى تلخ جوانانى توجه کنیم که گمان مى کردند مى توان با زیر پا گذاشتن عفت و حجاب و سایر هنجارهاى پذیرفته شده جامعه و مورد تأکید دین، به آرامش رسیده و به همسر دلخواه دست یابند!!
یکى مى نویسد: «... آرى، اکنون دریافته ام پسر غریبه اى که در کوچه و بازار با دخترى طرح آشنایى مى ریزد، قصد ازدواج با او را ندارد و سرانجام دوستى هاى خیابانى چیزى جز ندامت و رسوایى نیست».
دیگرى براى ما نوشته است: «... اکنون پى برده ام حتّى پست ترین پسران، دنبال سنگین ترین و باوقارترین دختران مى گردند» و...
بنابراین، راهى که دیگران پیش گرفته اند، نه مورد تأیید علم و تجربه است و نه عقل و شرع و عرف جامعه آن را مى پذیرد. از طرف دیگر، تجربه هاى تلخ و اندوه بار بسیارى از جوانان شکست خورده و پشیمان، نادرستى این روش را ثابت مى کند. بیشتر این روابط و عشق ها، به ازدواج نمى انجامد؛ و یا پس از مدتى به طلاق مى کشد و چنانچه به طلاق منجر نشود، زندگى آرام و سالم به ارمغان نمى آورد؛ زیرا خاطره روابط نامشروع گذشته، سبب از میان رفتن آرامش روحى مى شود! این مسئله به طور ناخودآگاه فرد را رنج مى دهد و نمى گذارد واقعاً به همسرش عشق بورزد.
در نتیجه ازدواجى که باید آرامش به ارمغان آورد، تهدید کننده آرامش مى شود. ممکن است بپرسید: افرادى چون من چگونه مشکل خود را حلّ کنند؟
براى رسیدن به پاسخ، توجّه به نکات زیر بایسته است:
1. سن ازدواج در جامعه کنونى، با توجّه به وضعیت فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى، بالا است. بنابراین، زیاد نگران به تأخیر افتادن آن نباشید. این مشکل بسیارى از جوانان کشور است که امیدواریم با تدابیر لازم در دراز مدّت حلّ شود.
2. مطمئن باشید با حفظ شئون اخلاقى و دینى و رعایت وقار، متانت و حجاب کامل، بهتر خواهید توانست خود را از دام خطا و گناه حفظ کنید. بى تردید جوانان غیرتمند و اهل زندگى و هم شأن شما، سراغ افرادى چون شما خواهند آمد و براى ازدواج از شانس بیشترى برخوردارید. پس در حفظ متانت و وقار خود بیشتر دقّت کنید.
3. چنانچه در دانشگاه یا شهرستان محل سکونت شما مرکز یا کانون ازدواج مورد اعتماد وجود دارد، به آنجا مراجعه و شرایط خود را براى ازدواج ارائه کنید تا اسباب ازدواج تان فراهم گردد. تأکید مى شود آن مرکز باید کاملاً شناخته شده، مورد اعتماد و تأیید مسئوولان رسمى دانشگاه باشد.
4. به منظور کاهش موقت این نیاز غریزى و پیشگیرى از سقوط در دام گناه و لغزش هاى احتمالى، رعایت نکات زیر سودمند است:
الف. حتّى المقدور روزى یک ساعت ورزش کنید تا انرژى زاید بدنتان کاستى پذیرد.
ب. اگر توان جسمى دارید، هفته اى یک یا دو روز روزه بگیرید.
ج. افکار خویش را کنترل کنید و از اندیشیدن درباره مسائل جنسى بپرهیزید.
د. مراقب نگاه ها خود باشید و به روابط افراد متأهل با یکدیگر و چهره و اندام جنس مخالف و فیلم هاى تحریک کننده نگاه نکنید.
ه . اوقات فراغت خود را با شرکت در برنامه هاى مختلف علمى، فرهنگى و دینى و انجام دادن کارهاى شخصى، هنرى و علمى پر کنید. بکوشید هیچ گاه بیکار و تنها نباشید.
و. در انتخاب دوستان صمیمى و هم اتاقى تان دقّت کرده، با افراد متین، باوقار، با عفت، متدین و با ادب ارتباط داشته باشید و در فرصت هاى آزاد درباره مسائل علمى، تحصیلى، اخلاقى و دینى گفت وگو کنید.
ز. سعى کنید نمازهاى روزانه را اول وقت و به جماعت بخوانید.
ح. پس از نماز صبح، آیاتى از قرآن را تلاوت کنید؛ در معانى آن بیندیشید و براى حلّ مشکلات خود، از خداوند متعال یارى جویید.
امیدواریم، ضمن رعایت راهکارهاى ارائه شده، همسرى شایسته بیابید و زندگى شاد و سعادتمندى در انتظارتان باشد3].
پینوشتها:
[1]. اعراف 7، آیه 189.
[2]. ر.ک: نور 24، آیه 32.
[3]. «هُوَ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیسْکنَ إِلَیها...»؛ اعراف7، آیه 189.
«وَ أَنْکحُوا الْأَیامى مِنْکمْ وَ الصّالِحِینَ مِنْ عِبادِکمْ وَ إِمائِکمْ...»؛ نور (24)، آیه 32.
منبع: اختلالات رفتارى، ابوالقاسم بشیرى؛ نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، قم: دفتر نشر معارف، 1387.
بیشتر بخوانید:
اهمیت و آثار دنیوی ازدواج
راههای رسیدن به آرامش روانی
اهداف و فواید ازدواج در اسلام
ازدواج و تأمین بهداشت روانی از نگاه قرآن و حدیث
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}