پرسش :

دعبل خزاعى چگونه در اشعار خود از واقعه غدیر یاد کرده؟


پاسخ :
پاسخ اجمالی:
او در قصیده خود که 121 بیت دارد می گوید: «اگر خلافت را به دست کسى که به او وصیّت شده بود مى سپردند، امور منظّم مى شد و مردم از لغزش ها ایمن مى شدند... پس اگر فضایل او را انکار کنند، غدیر و بدر و کوه اُحد شاهد او هستند. و آیاتى از قرآن که درباره فضیلت او و ایثار او و قوت و غذایش آمده، شاهد او هستند».

پاسخ تفصیلی:
دعبل خزاعی همچون بسیاری از شاعران از غدیر در اشعار خود یاد کرده. او در این باره اینطور سروده:
1 ـ وما سَهّلَتْ تلک المذاهبَ فیهمُ *** على الناس إلاّ بیعةُ الفلَتاتِ(1)
2 ـ وما قیل أصحاب السقیفة جهرةً *** بدعوى تُراث فی الضلال نتاتِ(2)
3 ـ ولو قلّدوا الموصى إلیه اُمورَها *** لَزمّتْ بمأمون عن العثراتِ
4 ـ أخی خاتَمِ الرُّسْلِ المصفّى من القذى *** ومُفْتَرِسِ الأبطالِ فی الغَمَراتِ
5 ـ فإن جحَدَوا کان الغدیرُ شهیدَهُ *** وبدرٌ واُحدٌ شامخُ الهضباتِ
6 ـ وآیٌ من القرآن تُتلى بفضلِهِ *** وإیثاره بالقوتِ فی اللّزباتِ(3)
7 ـ وغُرُّ(4) خِلال أدرکتْهُ بِسبقِها *** مناقبُ کانت فیهِ مؤتنفاتِ

1 ـ بر مردم آسان نکرده که این مذهب ها در بین آنها باشد، مگر بیعتى که از روى عجله و بدون فکر و رویّه انجام شد.
2 ـ و (اگر این بیعت نبود) سخنى که یاران سقیفه با ادّعاى ارث، آشکارا گفتند، در گمراهى بالا نمى رفت(5).
3 ـ اگر اُمور مردم(خلافت) را به دست کسى که به او وصیّت شده بود(على(علیه السلام)) مى سپردند، امور منظّم مى شد و مردم از لغزش ها ایمن مى شدند. 
4 ـ برادر خاتم پیامبران که از آلودگى پاک شده است، و در گرداب هاى جنگ، گردن پهلوانان را شکست.
5 ـ پس اگر انکار کنند، غدیر و بدر و کوه هاى بلند و گسترده اُحد شاهد او هستند.
6 ـ و آیاتى از قرآن که خوانده مى شود ـ درباره فضیلت او و ایثار او و قوت و غذایش در زمان سختى و شدّت ـ (شاهد او هستند).
7 ـ و صفات درخشانى که او بر آنها سبقت گرفت، فضایل و مناقبى هستند که او پیش از همه به آنها آراسته بود.
این قصیده 121 بیت دارد.(6)

پی نوشت:
(1). عبارت «بیعة الفلتات» اشاره است به سخن عمر: «کانت بیعة أبی بکر فلتة وقى الله شرّها»; بیعت با ابوبکر از روى عجله و بدون فکر بود که خدا شرّ آن را از مسلمانان دور کند.
(2). «نتات» از مادّه نتا به معناى ظهر و ارتفع مى باشد، در أعیان الشیعة به جاى واژه «نتات»، واژه «بتات» آمده است که ترجمه آن چنین مى شود: ارثى را ادّعا کردند که حتماً در گمراهى بود.
(3). در بعضى نسخه ها چنین ضبط شده است: «الکربات».
(4). در برخى مصادر چنین ضبط شده است: «عزّ».
(5). این ترجمه بنابراین بود که «فی الضلال» متعلّق به «نتات» باشد، و ممکن است صفت براى «قیل» که مصدر به معناى قول است یا صفت براى دعوى باشد که در این صورت ترجمه آن چنین مى شود: و سخن آشکار و سراسر گمراهى اصحاب سقیفه مبنى بر ادّعاى ارث، آشکار نمى شد و بالا نمى رفت. و شاید هم معنا این باشد: و سخن آشکار و سراسر گمراهى... سخنى بلند و حساب شده نبود).
(6). تمام این قصیده در أعیان الشیعة(ج 6، ص 418)وجود دارد.

منبع: گزیده ای جامع از الغدیر، علامه شیخ عبدالحسین امینی، ترجمه محمد حسین شفیعی شاهرودی، موسسه میراث نبوت، چاپ سوم، ص 233.

مطالب مرتبط:
ابو اسماعیل علوى پیرامون غدیرخم چه سروده ای دارد؟
اگر حدیث غدیر به شکل عمومی در میان مردم شهرت یافته بود چرا مسلمانان به مفاد آن عمل نکردند؟
ابن رومى پیرامون غدیر چه سروده ای دارد؟
ابن تیمیه در تضعیف حدیث غدیر چه شبهه اى را مطرح کرده است؟