پرسش :

چرا قرآن کریم «ربا» را از مصادیق «ظلم» برشمرده است؟


پاسخ :

پاسخ اجمالی:
خداوند در آیه279 سوره بقره، ذیل بحث ربا، می فرماید: «نه ظلم کنید و نه زیر بار ظلم بروید»؛) یعنى اگر ربا بگیرید ظلم کرده اید پس با ربا گرفتن ظلم نکنید. هم چنین امام رضا(ع) مى فرمایند: «به خاطر اینکه ربا منشأ فساد و ظلم است، حرام شده است». در واقع تمام افرادى که در جامعه فعالیّت اقتصادى دارند هم سود می برند و هم زیان؛ اما در این میان رباخواران تنها و تنها سود مى برند، بى آن که کار مفیدى انجام دهند؛ و این یکى از عوامل ایجاد فاصله طبقاتى و منشأ فساد و ظلم است.

پاسخ تفصیلی:
«ربا» مصداق بارز «ظلم» است. در آیه 279 سوره بقره، ذیل بحث ربا، می خوانیم: «... لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُون»؛ (نه ظلم کنید و نه زیر بار ظلم بروید) یعنى اگر ربا بگیرید ظلم کرده اید پس با ربا گرفتن ظلم نکنید و اگر قرضی به کسی دادید، باید سرمایه اصلى شما را به شما بازگردانند، وگرنه به شما ظلم شده است. بنابراین آیه فوق، ربا را مصداق ظلم مى داند و قبح ظلم نیازى به بیان ندارد و به اصطلاح فقها و اصولیّون از مستقلاّت عقلیّه است.
در روایت محمد بن سنان نیز آمده است که امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) مى فرمایند: «... وَ لِما فى ذلِکَ مِنَ الفِسادِ و الظُّلْمِ...»؛ (و به خاطر اینکه ربا منشأ فساد و ظلم است، حرام شده است).(1)
حال این سوال مطرح می شود که اصولا چرا ربا نوعی ظلم است؟

در جواب این سوال باید گفت: تمام افرادى که در جامعه، فعالیّت اقتصادى دارند هم سود دارند و هم زیان، کارخانه ها، مزارع، تجارت ها، صنعت ها، دامدارى ها، کارهاى خدماتى و ... مشمول این قانون هستند. اما در این میان رباخواران از این قانون مستثنا هستند و فقط سود مى برند و زیان نمى بینند بى آن که کار مفیدى انجام دهند. به همین جهت گاه از رباخوارى به «گنج بى رنج» یا سود بادآورده تعبیر کرده اند؛ و این کار مصداق بارز ظلم است.

همچنین باید دانست که رباخوارى یکى از عوامل فاصله طبقاتى است؛ چرا که عدّه قلیلى به خاطر رباخوارى گسترده، همه چیز دارند و تعداد کثیرى، فاقد همه چیز هستند و عجیب اینکه این فاصله طبقاتى، طبق نظریه آگاهان و خبرگان در دنیاى امروز، در حال افزایش است و هر چه زمان به پیش مى رود فاصله بین ثروتمندان و فقرا بیشتر مى شود، تا آنجا که بعضى از کشورها هرچه درآمد دارند باید به عنوان سود وام هایى که گرفته اند، بپردازند؛ و خطرات این امر بر کسى پوشیده نیست.

و روشن است که چنین دنیا و جامعه اى که هر روز فقیرش، فقیرتر و ثروتمندش، ثروتمندتر مى شود، ظالمانه است؛ چندى قبل آمارى دیدم که بسیار تکان دهنده بود؛ این آمار مى گوید 80 درصد از ثروت دنیا در دست 20 درصد مردم دنیاست و 20 درصد ثروت دنیا در دست 80 درصد مردم دنیاست، یعنى اگر تعداد مردم دنیا را فرضاً 100 نفر در نظر بگیریم و ثروت دنیا را هم 100 تومان بدانیم، 80 تومان آن در دست 20 نفر و 20 تومان باقیمانده آن در دست 80 نفر دیگر مى باشد! و به یقین یکى از علت هاى عمده این فاصله طبقاتى رباخوارى است و ما باید خداوند متعال را شاکر باشیم که به برکت اسلام و انقلاب اسلامى در حال تحوّل از این پدیده خطرناک هستیم، هر چند هنوز به کمال مطلوب نرسیده ایم.(2)

پی نوشت:
(1). من لا یحضره الفقیه‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین‏، قم،‏ 1413 قمری‏، چاپ دوم‏، ج 3، ص 566، باب (الکبائر التی أوعد الله عز و جل علیها النار).

منبع: ربا و بانکدارى اسلامى‏، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ‏ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم‏، 1380 شمسی، چاپ اول‏، ص 36.

پرسش های مرتبط:

«ربا» چه نقشی در تضعیف و کاهش تلاش و کوشش های سالم اقتصادی در جامعه دارد؟

آیا می توان یکی از دلایل فساد و بطلان «ربا» را منافات آن با فلسفه پیدایش پول دانست؟

چرا قرآن کریم «ربا» را از مصادیق «ظلم» برشمرده است؟

اینکه در روایات آمده «ربا» مصداق «اکل مال به باطل» است یعنی چه؟

نقش «ربا» در تضعیف «عواطف انسانی» و «اخلاق اجتماعی» چگونه ارزیابی می شود؟