جواز بحث از فلسفه و علل احکام
آیا در دین اسلام بحث کردن در مورد فلسفه یا علل احکام شرعی جایز است؟
پاسخ اجمالی:
اسلام به ما اجازه داده درباره مصالح و مفاسد احکام بحث نماییم و از آن آگاه شویم، ولى چنان نیست که اگر فلسفه حکمى براى ما قابل درک نباشد، بتوانیم آن را ترک کنیم. این مدعا دو دلیل دارد: 1- در قرآن مجید و روایات اسلامى به طور مرتب در مورد فلسفه احکام بحث شده است و این دلیل بر جواز بحث و گفتگو درباره آن است. 2- بسیارى از اصحاب پیامبر اکرم(ص) یا ائمه اطهار(ع) از این پیشوایان بزرگ در مورد علل احکام سؤال مى کردند و آنها پاسخ هاى روشنى مى دادند و این خود امضاى عملى از جانب معصومین(ع) نسبت به این کار است.
پاسخ تفصیلی:
در جواب این سوال که «آیا بحث از فلسفه و علل احکام شرعی در دین اسلام جایز شمرده شده است یا نه؟» بعضى مى گویند: هنگامى که دستورى از سوى خداوند حکیم صادر شد، باید آن را بى چون و چرا اجرا کرد، و ما نباید درباره علل آن گفتگو کنیم، بعلاوه مصالح احکام اغلب امور اسرار آمیزى است که بر ما پوشیده است. ولى ما معتقدیم که اگرچه دسترسى به علل قسمتى از احکام شرعى براى ما مشکل است، ولى در بسیارى از موارد مى توانیم به مصالح و مفاسد احکام شرع دست یابیم و تلاش براى وصول به این مقصد، براى ما به دو دلیل مجاز است:
1- نخست اینکه در قرآن مجید و روایات اسلامى به طور مرتب در مورد آن بحث شده و به اصطلاح به ما چراغ سبز داده شده است که از فلسفه احکام سخن بگوییم. قرآن در مورد فلسفه نماز، زکات، حجّ و ... بحث کرده است(1) و در احادیث معصومین(علیهم السلام) به صورت گسترده تر این موضوع مطرح شده است؛ تا جایى که بعضى از علماى بزرگ شیعه در این زمینه کتاب یا کتاب هاى مستقلّى تألیف کرده اند.(2) نتیجه اینکه: طرح این مباحث در کتاب و سنّت به طور گسترده، دلیل بر جواز گفتگو از آن است و اگر جایز نبود باید در قرآن مجید و کلمات معصومین(علیهم السلام) مطرح مى شد.
2- همانطور که قول و فعل معصومین(علیهم السلام) براى ما حجّت است، تقریر آن بزرگان نیز براى ما حجّت است و در تاریخ مى خوانیم که بسیارى از اصحاب پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) یا ائمه اطهار(علیهم السلام) از این پیشوایان بزرگ در مورد علل احکام سؤال مى کردند و آنها پاسخ هاى روشنى مى دادند و این خود امضاى عملى از جانب معصومین(علیهم السلام) نسبت به این کار است؛ وگرنه باید به نوعى از این کار منع مى فرمودند.
نتیجه اینکه: بر اساس دو دلیل بالا، ما اجمالا مى توانیم درباره مصالح و مفاسد احکام بحث نماییم و از آن آگاه شویم و این کار به طور قطع مجاز است، ولى چنان نیست که اگر فلسفه حکمى براى ما قابل درک نباشد، بتوانیم آن را ترک کنیم. از طرفی هنگامى که انسان به مصالح یک تکلیف واجب پى ببرد یا از مفسده یک تکلیف حرام آگاه شود به یقین انگیزه قوى ترى براى انجام آن تکلیف و ترک این حرام پیدا مى کند، همانطور که اگر شخص بیمارى به خواص داروهایى که براى او تجویز شده به طور تفصیل مطّلع شود و از ضرر و زیانهاى چیزهایى که براى او ممنوع شده است آگاه گردد، انگیزه قوى ترى براى مصرف کردن این داروهاى تلخ و خوددارى از خوردن غذاهاى ممنوع خوشمزه، پیدا مى کند.
پی نوشت:
(1). خداوند متعال فلسفه نماز را دورى از فحشا و منکرات مى داند؛ در سوره عنکبوت، آیه 45 مى خوانیم: «وَ اَقِمِ الصَّلاةَ إنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَن الفَحْشاء وَ المُنْکَر». و فلسفه زکات را طهارت روح و تزکیه نفس بیان مى کند؛ در سوره توبه، آیه 103 آمده است: «خُذْ مِن اَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکّیهِمْ بِها». و در مورد فلسفه حج در سوره حج، آیه 28 مى فرماید: «لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللهِ فى اَیّام مَعْلُومات»؛ (مردم را به انجام مناسک حج دعوت کن تا در آنجا منافع [دنیوى و اخروى] که براى مردم است را شاهد و ناظر باشند و در ایام مشخصى یاد خدا کنند).
(2). مرحوم شیخ صدوق علل احکام را در کتاب پر ارزش خود به نام «علل الشرایع» جمع آورى نموده است؛ مرحوم شیخ حرّ عاملى(رحمه الله) نیز در کتاب با ارزش خود وسائل الشیعه که هیچ فقیهى از آن بى نیاز نیست، در هر موضوعى که وارد مى شود، در باب هاى اوّلیّه سراغ علل احکام مى رود و روایات وارده در این موضوع را نقل مى کند.
منبع: ربا و بانکدارى اسلامى، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسه امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1380 شمسی، چاپ اول، ص 29.
پرسش های مرتبط:
اصولا بررسی و بیان «فلسفه احکام» چه فوائدی دارد؟
مرز بین تروریسم و جهاد در اسلام چیست؟
از نظر امام علی(ع) چرا حیوانی که برای «قربانی» انتخاب می شود باید صحیح و سالم باشد؟
واداشتن دختران در 9 سالگی (یعنی 6 سال پیش از پسران) به تکالیف دینی و اجتماعی تبعیض و بی عدالتی نیست؟
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}