پرسش :

پاسخ کسانی که در باب توسل راه افراط و تفریط را پیموده اند، چیست؟


پاسخ :
پاسخ اجمالی:
با توجه به آیات (مانند: وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ) و روایات فراوان، توسل به اولیاء، مشروع و بخاطر مقام آنها نزد خداوند است و فرقی میان قبل و بعد وفات نمی باشد؛ اما برخی در این مسأله افراط کرده اند و به وسیله توسل راه غلو را پیش گرفتند و برخی نیز تفریط کرده اند و توسل را شرک دانسته اند و هر دو راه خطا را پیموده اند.

پاسخ تفصیلی:
 وهّابیان متعصّب براى اثبات مقصود خود، یعنى تکفیر یا تفسیق مسلمانانى که اقدام به توسّل به صالحان مى کنند، در برابر آیات و روایاتى که توسّل را در اشکال مختلفش اجازه مى دهد، به «بهانه جویى» مى پردازند
ولى این گونه اشکال تراشى ها راستى شرم آور است، زیرا:

اوّلا: قرآن مجید حکم عامّى دارد که ما به مقتضاى عموم یا اطلاق آن تمام انواع توسّل را که منافاتى با «توحید در عبادت» و «توحید افعالى» ندارد، مجاز مى دانیم. قرآن مى گوید: «وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ». وسیله یعنى چیزى که واسطه تقرّب به خداست. آرى هر امرى که ممکن است وسیله تقرّب شما به خدا بشود، برگزینید: دعاى پیغمبر، شفاعت پیغمبر، مقام پیغمبر، ذات پیغمبر که به خاطر اطاعت و عبودیّت و بندگى و صفاتش در پیشگاه خدا مقرّب است، با این امور نزد خدا تقرّب بجویید، بنابراین محدود ساختن وسیله به عمل صالح خود انسان آن گونه که در کلمات وهابیون آمده دلیلى ندارد.

با آنچه گفتیم نه توحید در عبادت خدشه دار شده، چون فقط خدا را مى پرستیم نه پیغمبر را، و نه توحید افعالى مخدوش گشته، براى این که فقط خداست که منشأ سود و زیان مى تواند باشد. هر کس هر چه دارد از ناحیه خداست و به وسیله اوست.
با یک چنین عمومى که در آیات است ما دیگر چه انتظارى داریم. این درست مانند آن است که قرآن مجید مى فرماید: «فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»؛ (آنچه مى توانید از قرآن بخوانید).(1) حال اگر بهانه جویى کرده و بگوییم در حال ایستادن تلاوت قرآن جایز است یا نه، در حال خوابیدن چطور؟

عموم آیه مى گوید تمام انواع تلاوت قرآن جایز است، در حضر در سفر، با وضو، بدون وضو، مگر دلیلى بر خلاف آن قائم شود.

عمومات و اطلاقات قرآن مجید مورد قبول است، مادامى که به مانعى برخورد نکرده، آیات توسّل هم عام است و عموم آیات قرآن مورد قبول است و تا مانعى پیدا نکنیم، مطابق آن عمل مى کنیم و بهانه جویى ها درست نیست.

ثانیاً: روایات وارده در مسأله توسّل چنان متنوّع است که هر نوع توسّل را اجازه مى دهد. توسّل به خود پیغمبر، توسّل به قبر پیغمبر، آنچنان که در بعضى از روایات آمده، توسّل به دعاى پیغمبر، به شفاعت پیغمبر، آنچنان که در روایات دیگر آمده است. با این روایات متنوّع و اشکال مختلف توسّل جایى براى این بهانه جویى ها باقى نمى ماند.

ثالثاً: توسّل به ذات پیغمبر یعنى چه؟ چرا پیغمبر در نظر ما محترم است و ذات او را در پیشگاه خدا شفیع قرار مى دهیم، چرا؟ براى این که پیغمبر داراى اطاعات و عبودیّت بسیار گسترده و عمیقى بود. پس توسّل ما به پیغمبر توسّل به طاعات و عبادات و افعال اوست. این همان چیزى است که وهّابیون متعصّب مى گویند که توسّل به طاعات مانعى ندارد، پس نزاع لفظى است.

شگفت آور این که بعضى از آنها حیات برزخى پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) را انکار کرده و وفات او را در سر حدّ وفات کفّار دانسته اند. قرآن براى شهدا حیات جاویدان ذکر کرده: «بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»(2) آیا مقام پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) از مقام شهدا کمتر است، وانگهى همه شما در نماز به او سلام مى فرستید، اگر بعد از وفات توسّلِ توسّل جویان را درک نمى کند، سلام شما بى معناست - پناه بر خدا از تعصّب کورکورانه که انسان را به چه وادى ها مى کشد -.

در مقابل این گروه از کسانى که در مسأله توسّل اشکال تراشى مى کنند و توسّلى را که قرآن و روایات اجازه داده مجاز نمى شمرند و گمان مى کنند این باعث کمال توحید آنان است ، گروه دوّم گروهی افراطى هستند که به وسیله توسّل راه غلوّ را پیش مى گیرند. خطر این غلاة از خطر گروه اوّل کمتر نیست. تعبیراتى مى کنند که با توحید افعالى سازگار نیست، یا تعبیراتى دارند که با توحید در عبادت نمى سازد. در حالى که «لا مؤثّر فى الوجود إلاّ الله» مؤثّر واقعى در جهان هستى خداست و هر که هر چه دارد از اوست. بنابراین ما همان گونه که باید با منکران توسّل صحیح مبارزه کنیم یا آنها را ارشاد نماییم و از خطاها باز داریم، گروه غلات و افراطى گران را نیز باید ارشاد کرده و به راه صحیح بازگردانیم.

در واقع مى توان گفت یکى از عوامل پیدایش منکران توسّل افراط و غلوّ بعضى از طرفداران توسّل است. وقتى اینها راه افراط را پیش گرفتند، طبیعى است گروهى تفریطى در مقابل آنها پیدا مى شوند، این قانونى است در همه مسائل اعتقادى، اجتماعى و سیاسى که این دو دسته انحرافى لازم و ملزوم یکدیگر بوده و خواهند بود و هر دو راه خطا را مى پیمایند.

پی نوشت:
(1). سوره مزمّل، آیه 20.
(2). سوره آل عمران، آیه 169.

منبع: شیعه پاسخ می گوید، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى،‏، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، قم‏،1387 ه. ش‏، ص 244.

پرسش‌های مرتبط:
فعالیّت غالیان در عصر امام صادق(علیه السلام) چگونه بود؟
معناى غلوّ چیست؟
امام هادی(علیه السلام) چگونه با غلات مبارزه می کرد؟
گروه غلات در عصر امام هادی(علیه السلام) چه عقایدی داشتند؟
آیا ویژگى‌هایى که شیعه براى ائمه قائل است غلو در حق آنان محسوب مى شود؟