ثمره «تنبلی» و «سخن چینی» از منظر علی(ع)
پرسش :
امام علی(علیه السلام) درباره آثار و ثمرات دو خصلت زشت «تنبلی» و «سخن چینی» چه بیانی دارند؟
پاسخ :
پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در این باره می فرماید: «کسی که در کارها تنبلی کند حقوق افراد را ضایع مى سازد و کسى که از سخن چین پیروى کند دوستان خود را از دست می دهد». در واقع تنبلی در انجام به موقع کارها، سبب تراکم آنها و تراکم سبب ضایع شدن بخشى از آن مى شود و چنین کسى حق خالق و مخلوق را ضایع مى کند. از سوی دیگر روایات بسیاری نسبت به سخن چینى هشدار می دهند، امام على(ع) در این رابطه مى فرماید: «از سخن چینى بپرهیز که بذر عداوت مى افشاند و انسان را از خدا و مردم دور مى سازد».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه خود به دو خصلت بد و آثار منفى آنها اشاره کرده مى فرماید: (آن کس که از سستى اطاعت کند حقوق افراد را ضایع مى سازد و کسى که از سخن چین پیروى کند دوستان خود را از دست خواهد داد)؛ «مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِیَ ضَیَّعَ الْحُقُوقَ وَ مَنْ أَطَاعَ الْوَاشِیَ ضَیَّعَ الصَّدِیقَ».
«توانى» از ماده «ونى» (بر وزن رمى) به معناى سستى کردن است. منظور امام(علیه السلام) از اطاعت «توانى» آن است که انسان در کارهاى خود تنبلى کند و امورى را که لازم است به موقع انجام گیرد انجام ندهد و تدبیر و مدیریت صحیح در کارهاى خود نداشته باشد.
روشن است که سستى در انجام کارها در موقع مناسب سبب تراکم آنها مى گردد و تراکم آنها سبب ضایع شدن بخشى از آن مى شود. به یقین چنین کسى هم حق خالق را ضایع مى کند و هم حق مخلوق را که ساده ترین نمونه آن کاهل بودن در نماز است؛ کسى که نماز را به تأخیر مى اندازد بسیار مى شود که آن را ضایع مى کند.
در مورد حقوق مخلوق نیز همین گونه است؛ مثلاً شخصى کارمند یا اجیر کسى شده که امورى را براى او انجام دهد؛ حال اگر تنبلى بر وجود او مستولى شود، به وقت سر کار نیاید، تا آخر وقت کار نکند و در اثناى وقت سستى به خرج دهد، حق کسانى را که او را استخدام کرده اند ضایع خواهد کرد. حتى افراد سست و تنبل، حق حیواناتى را که در اختیار او هستند و از آنها بهره بردارى مى کند ضایع مى سازد؛ به موقع به آنها استراحت نمى دهد، غذا و آب نمى رساند، مراقبت هاى لازم را انجام نمى دهد و در نتیجه حق آنها ضایع مى شود.
این دو موضوع در روایات دیگر معصومان(علیهم السلام) نیز بازتاب گسترده اى دارد. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در یکى از دعاهایش از غم و اندوه، ناتوانى و تنبلى، به خدا پناه می برد و می فرماید: «اَللّهُمَّ إنّی أعُوذُ بِکَ مِنَ الْهَمِّ وَ الْحُزْنِ وَ الْعَجْزِ وَ الْکَسَلِ».(1) همچنین در حدیثى از امام امیرمؤمنان(علیه السلام) که در «غرر الحکم» آمده مى خوانیم:«مَنْ أطاعَ التَّوانی أَحَاطَتْ بِهِ النَّدامَةُ»(2)؛ (کسى که از سستى پیروى کند پشیمانى از هر سو او را احاطه خواهد کرد). در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: «إیّاکَ وَ التَّوانِی فِیمَا لَا عُذْرَ لَکَ فیهِ فَاِلَیْهِ یَلْجَأُ النّادِمُونَ»(3)؛ (از سستى کردن در آنجا که عذرى ندارى بپرهیز که پناهگاه پشیمان ها است).
همچنین در کتاب «کافى» حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل شده که می فرماید: «إِنَّ الاَشْیَاءَ لَمَّا اِزْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْکَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنُتِجَا بَیْنَهُمَا الْفَقْرَ»(4)؛ (هنگامى که اشیاء با یکدیگر ازدواج کردند تنبلى و ناتوانى نیز به هم پیوستند و فرزند آنها فقر بود).
شاعر عرب نیز این مضمون لطیف را در شعر زیباى خود منعکس کرده است مى گوید:
«إنَّ التَّوانی أَنْکَحَ الْعَجْزَ بِنْتَهُ *** وَساقَ إلَیْها حینَ زَوَّجَها مَهْراً
فِراشاً وَطیئاً ثُمَّ قالَ لَها: إتّکی *** قُصاراهُما لابُدَّ اَنْ یَلِدَا الْفَقْرا»(5)
(سستى و تنبلى دخترش را به ازدواج «عجز» در آورد و هنگامى که اقدام به ازدواج او کرد، مهرى براى او فرستاد.
[آن مهر عبارت از] بسترى آماده بود و به دخترش گفت: بر آن تکیه کن و نتیجه کار آن دو این مى شود که فرزندى به نام فقر به بار آورند)
امام علی(علیه السلام) در بخشی از حکمت 239 «نهج البلاغه» می فرماید: (کسی که از سخن چینی پیروی کند دوستان خود را از دست خواهد داد )؛ «وَ مَنْ أَطَاعَ الْوَاشِیَ ضَیَّعَ الصَّدِیقَ». در واقع منظور از «واشى»، افراد سخن چین است که براى بر هم زدن رابطه دوستان، خواه به منظور حسادت باشد یا به دلیل دیگر، نقطه ضعف هایى را از این دوست به آن دوست منتقل مى کنند و بالعکس و در نتیجه، آن دو را به یکدیگر بدبین و از هم جدا مى سازند.
ممکن است هر دو دوست نقطه ضعف هایى داشته باشند و آنچه سخن چین مى گوید مطابق واقع باشد و یا این که دوستى درباره دوستش لغزشى پیدا کند و سخن نامناسبى در غیاب او بگوید؛ ولى نقل کردن این عیوب یا لغزش ها براى دوست دیگر که سبب سردى آنها مى شود حرام و گناه است و اگر دروغ و تهمت باشد گناه مضاعفى خواهد بود. قرآن مجید نیز پیامبر(صلى الله علیه وآله) را از گوش دادن به گفتار سخن چینان و عیب جویان نهى کرده خطاب به رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «وَ لَا تُطِعْ کُلَّ حَلاَّفٍ مَّهِینٍ * هَمَّازٍ مَّشَّاءٍ بِنَمِیمٍ»(6)؛ (و از کسى که سوگند یاد مى کند و پست است اطاعت مکن * کسى که عیب جو و سخن چین است).
در مورد سخن چینى نیز روایات فراوانى وارد شده و نسبت به آن هشدار شدیدى در این روایات دیده مى شود. در حدیثى که در «غرر الحکم» از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل شده مى فرماید: «إیّاکَ وَ النَّمِیمَةِ فَإنَّها تَزْرَعُ الضَّغینَةَ وَ تُبْعِدُ عَنِ اللهِ وَ النّاسِ»(7)؛ (از سخن چینى بپرهیز که بذر عداوت مى افشاند و انسان را از خدا و مردم دور مى سازد). در حدیث دیگرى که از امام صادق(علیه السلام) در پاسخ نامه «نجاشى» والى اهواز نوشته و شهید ثانى در کتاب «الغیبة» آن را مسنداً نقل کرده، آمده است: «إِیَّاکَ وَ السُّعَاةَ وَ أَهْلَ النَّمَائِمِ فَلَا یَلْتَزِقَنَّ بِکَ أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لَا یَرَاکَ اللَّهُ یَوْماً وَ لاَ لَیْلَةً وَ أَنْتَ تَقْبَلُ مِنْهُمْ صَرْفاً وَ لَا عَدْلاً فَیَسْخَطَ اللَّهُ عَلَیْکَ وَ یَهْتِکَ سِتْرَکَ»(8)؛ (از سخن چینان و اهل نمیمه بپرهیز، نباید احدى از آنها به دستگاه تو راه یابند و مبادا خداوند تو را روز یا شبى ببیند که از آنها سخنى مى پذیرى که سبب مى شود بر تو خشمگین شود و پرده تو را بدرد).
این سخن را با حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم که فرمود: «أَلَا أُنَبِّئُکُمْ بِشِرَارِکُمْ قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِیمَةِ الْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الاَحِبَّةِ الْبَاغُونَ لِلْبُرَآءِ الْمَعَایِبَ»(9)؛ (آیا بدترین افراد شما را به شما معرفى نکنم؟ عرض کردند: آرى اى رسول خدا، فرمود: آنهایى که پیوسته سخن چینى مى کنند و در میان دوستان جدایى مى افکنند و براى بى گناهان عیب مى تراشند).
بسیار مى شود که دوستان پى به خیانت سخن چین مى برند و با هم صلح و آشتى مى کنند و در این میان سخن چین بدبخت شرمسار مى شود و به گفته سعدى:
کنند این و آن خوش دگر باره دل *** وى اندر میان شوربخت و خجل.
پی نوشت:
(1). من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1413 قمری، چاپ دوم، ج 1، ص 335، باب (ما یستحب من الدعاء فی کل صباح و مساء)؛ مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، طوسى، محمد بن الحسن، مؤسسة فقه الشیعة، بیروت، 1411 قمری، چاپ اول، ج 1، ص 205، (صلاة الصبح)؛ البلد الأمین و الدرع الحصین، کفعمى، ابراهیم بن على عاملى، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1418 قمری، چاپ اول، ص 52، (ما یدعى به بعد صلاة الفجر)؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 قمری، چاپ دوم، ج 83، ص 142، باب 43 (التعقیب المختص بصلاة الفجر).
(2). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائى، سید مهدى، دار الکتاب الإسلامی، قم، 1410 قمری، چاپ دوم، ص 661، قصار 1441.
(3). تحف العقول، ابن شعبه حرانى، حسن بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، 1404 قمری / 1363 شمسی، چاپ دوم، ص 285، (وصیته ع لجابر بن یزید الجعفی)؛ بحار الأنوار، همان، ج 75، ص 164، باب 22 (وصایا الباقر(ع))؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نورى، حسین بن محمد تقى، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، قم، 1408 قمری، چاپ اول، ج 12، ص 66، باب 66 (کراهة الضجر و الکسل).
(4). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ چهارم، ج 5، ص 86، باب (کراهیة الکسل)؛ تحف العقول، ابن شعبه حرانى، حسن بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، 1404 قمری / 1363 شمسی، چاپ: دوم، ص 220، (و روی عنه فی قصار هذه المعانی)؛ وسائل الشیعة، عاملى، شیخ حر، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، قم، 1409 قمری، چاپ اول، ج 17، ص 60، باب 18 (کراهة الکسل فی أمور الدنیا و الآخرة)؛ بحار الأنوار، همان، ص 59، باب 16 (ما جمع من جوامع کلم أمیر المؤمنین صلى الله علیه و على ذریته).
(5). بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغة، شوشتری، محمد تقى، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1376شمسی، چاپ اول، ج 13، ص 314.
(6). قرآن کریم، سوره قلم، آیه 10 و 11.
(7). غرر الحکم و درر الکلم، همان، ص 167، قصار 33.
(8). کشف الریبة، شهید ثانى، زین الدین بن على، دار المرتضوی، بى جا، 1390 قمری، چاپ: سوم، ص 88، (الحدیث العاشر)؛ وسائل الشیعة، همان، ص 208، 49 باب (ما ینبغی للوالی العمل به فی نفسه و مع أصحابه و مع رعیته)؛ بحار الأنوار، همان، ج 72، ص 361، باب 81 (أحوال الملوک و الأمراء و العراف و النقباء و الرؤساء و عدلهم و جورهم).
(9). الکافی، همان، ج 2، ص 369، باب (النمیمة)؛ من لا یحضره الفقیه، همان، ج 4، ص 375، باب (النوادر و هو آخر أبواب الکتاب)؛ الخصال، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، 1362 شمسی، چاپ اول، ج 1، ص 183، (فی السؤال ثلاث خصال و شر الناس ثلاثة)؛ وسائل الشیعة، عاملى، شیخ حر، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، قم، 1409 قمری، چاپ اول، ج 12، ص 306، باب 164 (تحریم النمیمة و المحاکاة)؛ بحار الأنوار، همان، ج 74، ص 61، باب 3 (ما أوصى رسول الله ص إلى أمیر المؤمنین).
منبع: پیام امام امیر المؤمنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 شمسی، چاپ اول، ج 13، ص 815.
پرسشهای مرتبط:چگونه کسالت و بی حالی و خواب زیاد را از خود دور کنیم؟
پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در این باره می فرماید: «کسی که در کارها تنبلی کند حقوق افراد را ضایع مى سازد و کسى که از سخن چین پیروى کند دوستان خود را از دست می دهد». در واقع تنبلی در انجام به موقع کارها، سبب تراکم آنها و تراکم سبب ضایع شدن بخشى از آن مى شود و چنین کسى حق خالق و مخلوق را ضایع مى کند. از سوی دیگر روایات بسیاری نسبت به سخن چینى هشدار می دهند، امام على(ع) در این رابطه مى فرماید: «از سخن چینى بپرهیز که بذر عداوت مى افشاند و انسان را از خدا و مردم دور مى سازد».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه خود به دو خصلت بد و آثار منفى آنها اشاره کرده مى فرماید: (آن کس که از سستى اطاعت کند حقوق افراد را ضایع مى سازد و کسى که از سخن چین پیروى کند دوستان خود را از دست خواهد داد)؛ «مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِیَ ضَیَّعَ الْحُقُوقَ وَ مَنْ أَطَاعَ الْوَاشِیَ ضَیَّعَ الصَّدِیقَ».
«توانى» از ماده «ونى» (بر وزن رمى) به معناى سستى کردن است. منظور امام(علیه السلام) از اطاعت «توانى» آن است که انسان در کارهاى خود تنبلى کند و امورى را که لازم است به موقع انجام گیرد انجام ندهد و تدبیر و مدیریت صحیح در کارهاى خود نداشته باشد.
روشن است که سستى در انجام کارها در موقع مناسب سبب تراکم آنها مى گردد و تراکم آنها سبب ضایع شدن بخشى از آن مى شود. به یقین چنین کسى هم حق خالق را ضایع مى کند و هم حق مخلوق را که ساده ترین نمونه آن کاهل بودن در نماز است؛ کسى که نماز را به تأخیر مى اندازد بسیار مى شود که آن را ضایع مى کند.
در مورد حقوق مخلوق نیز همین گونه است؛ مثلاً شخصى کارمند یا اجیر کسى شده که امورى را براى او انجام دهد؛ حال اگر تنبلى بر وجود او مستولى شود، به وقت سر کار نیاید، تا آخر وقت کار نکند و در اثناى وقت سستى به خرج دهد، حق کسانى را که او را استخدام کرده اند ضایع خواهد کرد. حتى افراد سست و تنبل، حق حیواناتى را که در اختیار او هستند و از آنها بهره بردارى مى کند ضایع مى سازد؛ به موقع به آنها استراحت نمى دهد، غذا و آب نمى رساند، مراقبت هاى لازم را انجام نمى دهد و در نتیجه حق آنها ضایع مى شود.
این دو موضوع در روایات دیگر معصومان(علیهم السلام) نیز بازتاب گسترده اى دارد. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در یکى از دعاهایش از غم و اندوه، ناتوانى و تنبلى، به خدا پناه می برد و می فرماید: «اَللّهُمَّ إنّی أعُوذُ بِکَ مِنَ الْهَمِّ وَ الْحُزْنِ وَ الْعَجْزِ وَ الْکَسَلِ».(1) همچنین در حدیثى از امام امیرمؤمنان(علیه السلام) که در «غرر الحکم» آمده مى خوانیم:«مَنْ أطاعَ التَّوانی أَحَاطَتْ بِهِ النَّدامَةُ»(2)؛ (کسى که از سستى پیروى کند پشیمانى از هر سو او را احاطه خواهد کرد). در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) آمده است: «إیّاکَ وَ التَّوانِی فِیمَا لَا عُذْرَ لَکَ فیهِ فَاِلَیْهِ یَلْجَأُ النّادِمُونَ»(3)؛ (از سستى کردن در آنجا که عذرى ندارى بپرهیز که پناهگاه پشیمان ها است).
همچنین در کتاب «کافى» حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل شده که می فرماید: «إِنَّ الاَشْیَاءَ لَمَّا اِزْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْکَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنُتِجَا بَیْنَهُمَا الْفَقْرَ»(4)؛ (هنگامى که اشیاء با یکدیگر ازدواج کردند تنبلى و ناتوانى نیز به هم پیوستند و فرزند آنها فقر بود).
شاعر عرب نیز این مضمون لطیف را در شعر زیباى خود منعکس کرده است مى گوید:
«إنَّ التَّوانی أَنْکَحَ الْعَجْزَ بِنْتَهُ *** وَساقَ إلَیْها حینَ زَوَّجَها مَهْراً
فِراشاً وَطیئاً ثُمَّ قالَ لَها: إتّکی *** قُصاراهُما لابُدَّ اَنْ یَلِدَا الْفَقْرا»(5)
(سستى و تنبلى دخترش را به ازدواج «عجز» در آورد و هنگامى که اقدام به ازدواج او کرد، مهرى براى او فرستاد.
[آن مهر عبارت از] بسترى آماده بود و به دخترش گفت: بر آن تکیه کن و نتیجه کار آن دو این مى شود که فرزندى به نام فقر به بار آورند)
امام علی(علیه السلام) در بخشی از حکمت 239 «نهج البلاغه» می فرماید: (کسی که از سخن چینی پیروی کند دوستان خود را از دست خواهد داد )؛ «وَ مَنْ أَطَاعَ الْوَاشِیَ ضَیَّعَ الصَّدِیقَ». در واقع منظور از «واشى»، افراد سخن چین است که براى بر هم زدن رابطه دوستان، خواه به منظور حسادت باشد یا به دلیل دیگر، نقطه ضعف هایى را از این دوست به آن دوست منتقل مى کنند و بالعکس و در نتیجه، آن دو را به یکدیگر بدبین و از هم جدا مى سازند.
ممکن است هر دو دوست نقطه ضعف هایى داشته باشند و آنچه سخن چین مى گوید مطابق واقع باشد و یا این که دوستى درباره دوستش لغزشى پیدا کند و سخن نامناسبى در غیاب او بگوید؛ ولى نقل کردن این عیوب یا لغزش ها براى دوست دیگر که سبب سردى آنها مى شود حرام و گناه است و اگر دروغ و تهمت باشد گناه مضاعفى خواهد بود. قرآن مجید نیز پیامبر(صلى الله علیه وآله) را از گوش دادن به گفتار سخن چینان و عیب جویان نهى کرده خطاب به رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «وَ لَا تُطِعْ کُلَّ حَلاَّفٍ مَّهِینٍ * هَمَّازٍ مَّشَّاءٍ بِنَمِیمٍ»(6)؛ (و از کسى که سوگند یاد مى کند و پست است اطاعت مکن * کسى که عیب جو و سخن چین است).
در مورد سخن چینى نیز روایات فراوانى وارد شده و نسبت به آن هشدار شدیدى در این روایات دیده مى شود. در حدیثى که در «غرر الحکم» از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل شده مى فرماید: «إیّاکَ وَ النَّمِیمَةِ فَإنَّها تَزْرَعُ الضَّغینَةَ وَ تُبْعِدُ عَنِ اللهِ وَ النّاسِ»(7)؛ (از سخن چینى بپرهیز که بذر عداوت مى افشاند و انسان را از خدا و مردم دور مى سازد). در حدیث دیگرى که از امام صادق(علیه السلام) در پاسخ نامه «نجاشى» والى اهواز نوشته و شهید ثانى در کتاب «الغیبة» آن را مسنداً نقل کرده، آمده است: «إِیَّاکَ وَ السُّعَاةَ وَ أَهْلَ النَّمَائِمِ فَلَا یَلْتَزِقَنَّ بِکَ أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لَا یَرَاکَ اللَّهُ یَوْماً وَ لاَ لَیْلَةً وَ أَنْتَ تَقْبَلُ مِنْهُمْ صَرْفاً وَ لَا عَدْلاً فَیَسْخَطَ اللَّهُ عَلَیْکَ وَ یَهْتِکَ سِتْرَکَ»(8)؛ (از سخن چینان و اهل نمیمه بپرهیز، نباید احدى از آنها به دستگاه تو راه یابند و مبادا خداوند تو را روز یا شبى ببیند که از آنها سخنى مى پذیرى که سبب مى شود بر تو خشمگین شود و پرده تو را بدرد).
این سخن را با حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم که فرمود: «أَلَا أُنَبِّئُکُمْ بِشِرَارِکُمْ قَالُوا بَلَى یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِیمَةِ الْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الاَحِبَّةِ الْبَاغُونَ لِلْبُرَآءِ الْمَعَایِبَ»(9)؛ (آیا بدترین افراد شما را به شما معرفى نکنم؟ عرض کردند: آرى اى رسول خدا، فرمود: آنهایى که پیوسته سخن چینى مى کنند و در میان دوستان جدایى مى افکنند و براى بى گناهان عیب مى تراشند).
بسیار مى شود که دوستان پى به خیانت سخن چین مى برند و با هم صلح و آشتى مى کنند و در این میان سخن چین بدبخت شرمسار مى شود و به گفته سعدى:
کنند این و آن خوش دگر باره دل *** وى اندر میان شوربخت و خجل.
پی نوشت:
(1). من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1413 قمری، چاپ دوم، ج 1، ص 335، باب (ما یستحب من الدعاء فی کل صباح و مساء)؛ مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، طوسى، محمد بن الحسن، مؤسسة فقه الشیعة، بیروت، 1411 قمری، چاپ اول، ج 1، ص 205، (صلاة الصبح)؛ البلد الأمین و الدرع الحصین، کفعمى، ابراهیم بن على عاملى، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، 1418 قمری، چاپ اول، ص 52، (ما یدعى به بعد صلاة الفجر)؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 قمری، چاپ دوم، ج 83، ص 142، باب 43 (التعقیب المختص بصلاة الفجر).
(2). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائى، سید مهدى، دار الکتاب الإسلامی، قم، 1410 قمری، چاپ دوم، ص 661، قصار 1441.
(3). تحف العقول، ابن شعبه حرانى، حسن بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، 1404 قمری / 1363 شمسی، چاپ دوم، ص 285، (وصیته ع لجابر بن یزید الجعفی)؛ بحار الأنوار، همان، ج 75، ص 164، باب 22 (وصایا الباقر(ع))؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نورى، حسین بن محمد تقى، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، قم، 1408 قمری، چاپ اول، ج 12، ص 66، باب 66 (کراهة الضجر و الکسل).
(4). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ چهارم، ج 5، ص 86، باب (کراهیة الکسل)؛ تحف العقول، ابن شعبه حرانى، حسن بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، 1404 قمری / 1363 شمسی، چاپ: دوم، ص 220، (و روی عنه فی قصار هذه المعانی)؛ وسائل الشیعة، عاملى، شیخ حر، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، قم، 1409 قمری، چاپ اول، ج 17، ص 60، باب 18 (کراهة الکسل فی أمور الدنیا و الآخرة)؛ بحار الأنوار، همان، ص 59، باب 16 (ما جمع من جوامع کلم أمیر المؤمنین صلى الله علیه و على ذریته).
(5). بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغة، شوشتری، محمد تقى، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1376شمسی، چاپ اول، ج 13، ص 314.
(6). قرآن کریم، سوره قلم، آیه 10 و 11.
(7). غرر الحکم و درر الکلم، همان، ص 167، قصار 33.
(8). کشف الریبة، شهید ثانى، زین الدین بن على، دار المرتضوی، بى جا، 1390 قمری، چاپ: سوم، ص 88، (الحدیث العاشر)؛ وسائل الشیعة، همان، ص 208، 49 باب (ما ینبغی للوالی العمل به فی نفسه و مع أصحابه و مع رعیته)؛ بحار الأنوار، همان، ج 72، ص 361، باب 81 (أحوال الملوک و الأمراء و العراف و النقباء و الرؤساء و عدلهم و جورهم).
(9). الکافی، همان، ج 2، ص 369، باب (النمیمة)؛ من لا یحضره الفقیه، همان، ج 4، ص 375، باب (النوادر و هو آخر أبواب الکتاب)؛ الخصال، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، 1362 شمسی، چاپ اول، ج 1، ص 183، (فی السؤال ثلاث خصال و شر الناس ثلاثة)؛ وسائل الشیعة، عاملى، شیخ حر، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، قم، 1409 قمری، چاپ اول، ج 12، ص 306، باب 164 (تحریم النمیمة و المحاکاة)؛ بحار الأنوار، همان، ج 74، ص 61، باب 3 (ما أوصى رسول الله ص إلى أمیر المؤمنین).
منبع: پیام امام امیر المؤمنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 شمسی، چاپ اول، ج 13، ص 815.
پرسشهای مرتبط:
چگونه کسالت و بی حالی و خواب زیاد را از خود دور کنیم؟
در آیات و روایات با سخن چینی چگونه برخورد کرده اند؟
امام علی(علیه السلام) عامل پراکندگی یارانش در مسیر حق را چه می داند؟
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}