دلیل آزادى اراده و اختیار انسان
پرسش :
چه دلیلى بر آزادى اراده و اختیار انسان وجود دارد؟
پاسخ :
پاسخ اجمالی:
همه انسانها در این مسئله توافق دارند که باید «قانون» بر جوامع انسانى حکم فرما باشد و تمام افراد در مقابل قوانین «مسئولیّت» داشته و کسانى که از قانون تخلف کنند باید به نحوى «مجازات» گردند. این مسئله که از آن به «وجدان عمومى مردم جهان» تعبیر مى کنیم، روشن ترین دلیل بر آزادى اراده انسان و دارا بودن اختیار است. چگونه مى توان باور کرد که انسان در اراده و عملش مجبور باشد ولى او را در برابر قوانین مسئول بدانیم و به هنگام تخلّف در قانون به پاى میز محاکمه بکشانیم و بگوییم چرا چنین کردى؟
پاسخ تفصیلی:
گرچه فلاسفه و دانشمندان الهى پیرامون مسئله آزادى اراده انسان بحث ها و دلایل مختلفى دارند، امّا براى این که راه را کوتاه و میان بُر کنیم، به سراغ روشن ترین دلیل طرفداران آزادى اراده مى رویم و آن «وجدان عمومى انسان ها» است.
توضیح این که: ما هر چیز را انکار کنیم، این واقعیّت را نمى توانیم منکر شویم که در همه جامعه هاى انسانى اعم از خداپرست و مادى، شرق و غرب، قدیم و جدید، ثروتمند و فقیر، توسعه یافته و توسعه نایافته و داراى هر گونه فرهنگ، همه بدون استثناء در این مسئله توافق دارند که باید «قانون» بر جوامع انسانى حکمفرما شود و افراد در مقابل قوانین «مسئولیّت» دارند و کسانى که از قانون تخلف کنند باید به نحوى «مجازات» گردند.
خلاصه: حاکمیت قانون، مسئولیّت افراد در برابر آن و مجازات متخلّف، از مسائلى است که مورد اتّفاق همه عقلاى جهان است و تنها اقوام وحشى بودند که این مسائل سه گانه را به رسمیت نمى شناختند.
این مسئله که از آن به وجدان عمومى مردم جهان تعبیر مى کنیم، روشن ترین دلیل بر آزادى اراده انسان و دارا بودن اختیار است.
چگونه مى توان باور کرد که انسان در اراده و عملش مجبور باشد و هیچ گونه اختیارى از خود نداشته باشد ولى او را در برابر قوانین مسئول بدانیم و به هنگام تخلّف در قانون به پاى میز محاکمه بکشانیم و تحت بازپرسى قرار دهیم و بگوییم چرا چنین کردى؟ و چرا چنان نکردى؟!
و بعد از ثبوت تخلف او را محکوم به زندان و گاهى اعدام کنیم.
این درست به آن مى ماند که ما سنگ هایى را که از کوه ریزش مى کنند و در وسط جاده ها مایه مرگ مسافرین مى شوند، به پاى میز محاکمه بکشانیم.
درست است که ظاهراً یک انسان با یک قطعه سنگ تفاوت بسیار دارد، امّا اگر ما آزادى اراده انسان را نفى کنیم این فرق ظاهرى هیچ تأثیرى نخواهد داشت و هر دو معلول عوامل جبرى خواهند بود، سنگ تحت تأثیر قانون جاذبه به وسط جاده ریزش مى کند و انسان جانى و قاتل و متخلف، تحت تأثیر عوامل جبرى دیگر. مطابق اعتقاد جبرى ها میان این دو هیچ فرقى از نظر نتیجه وجود ندارد و هیچ کدام کارى به اراده خود انجام نداده اند، چرا یکى محاکمه شود و دیگرى نشود؟!
ما بر سر دوراهى قرار داریم: یا باید وجدان عمومى همه مردم جهان را تخطئه کنیم و تمام قوانین و دادگاه ها و مجازات هاى متخلفان را کارى عبث و بیهوده، بلکه ظالمانه، بشمریم. و یا عقیده طرفداران جبر را انکار کنیم.
مسلماً ترجیح با دوم است.
جالب این که حتّى آنها که از نظر تفکّر و عقیده فلسفى، دم از متکب «جبر» مى زنند و براى آن استدلال مى کنند به هنگامى که وارد زندگى مى شوند در عمل طرفدار اصل آزادى اراده اند!
زیرا اگر کسى به حقوق آنها تجاوز کند و یا اذیت و آزار به آنها برساند او را در خور سرزنش و توبیخ مى شمرند و از او شکایت به دادگاه مى کنندو گاهى مى خروشند و فریاد مى کشند و تا متخلّف را به کیفر قانونى نرسانند از پاى نمى نشینند!
خوب، اگر راستى انسان از خود اختیارى ندارد این سرزنش و شکایت و جوش و خروش و داد و فریاد براى چیست؟!
به هر حال، این وجدان عمومى عقلاى جهانى دلیل زنده اى است بر این واقعیت که همه انسان ها در اعماق جانشان آزادى اراده را پذیرفته اند و همیشه نسبت به آن وفادار بوده اند و حتى یک روز بدون این اعتقاد نمى توانند زندگى کنند و چرخ هاى برنامه هاى اجتماعى و فردى خود را بچرخانند.
فیلسوف بزرگ اسلامى «خواجه نصیرالدین طوسى» در بحث جبر و اختیار در یک عبارت کوتاه چنین مى گوید: «و الضرورة قاضیة باستنادافعالنا الینا» درک ضرورى و وجدان ما داورى مى کند که همه اعمال ما مستند به خود ماست».(1)
پی نوشت:
(1). کتاب تجرید العقائد، بحث جبر و اختیار.
منبع: پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى ، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، قم،1376 ه. ش، ص 123.
پرسش های مرتبط:
چه عواملى باعث سوء استفاده از مسئله جبر و اختیار شده است؟
اعتقاد به جبر و اختیار از کجا سرچشمه میگیرد؟
آیا قوانین و سنت های پایدار در حوادث تاریخی مستلزم جبر نیستند؟
أمر بین الأمرین به چه معناست؟
عقیده به «سرنوشت» از کجا بوجود آمد؟
هدف معاویه از ترویج عقیده جبر در جامعه چه بود؟
چه آیاتى در قرآن دلالت بر مختار بودن معصوم مى کند؟
دیدگاه فقهاى شیعه در مورد اختیارى بودن عصمت براى معصوم چیست؟
همه انسانها در این مسئله توافق دارند که باید «قانون» بر جوامع انسانى حکم فرما باشد و تمام افراد در مقابل قوانین «مسئولیّت» داشته و کسانى که از قانون تخلف کنند باید به نحوى «مجازات» گردند. این مسئله که از آن به «وجدان عمومى مردم جهان» تعبیر مى کنیم، روشن ترین دلیل بر آزادى اراده انسان و دارا بودن اختیار است. چگونه مى توان باور کرد که انسان در اراده و عملش مجبور باشد ولى او را در برابر قوانین مسئول بدانیم و به هنگام تخلّف در قانون به پاى میز محاکمه بکشانیم و بگوییم چرا چنین کردى؟
پاسخ تفصیلی:
گرچه فلاسفه و دانشمندان الهى پیرامون مسئله آزادى اراده انسان بحث ها و دلایل مختلفى دارند، امّا براى این که راه را کوتاه و میان بُر کنیم، به سراغ روشن ترین دلیل طرفداران آزادى اراده مى رویم و آن «وجدان عمومى انسان ها» است.
توضیح این که: ما هر چیز را انکار کنیم، این واقعیّت را نمى توانیم منکر شویم که در همه جامعه هاى انسانى اعم از خداپرست و مادى، شرق و غرب، قدیم و جدید، ثروتمند و فقیر، توسعه یافته و توسعه نایافته و داراى هر گونه فرهنگ، همه بدون استثناء در این مسئله توافق دارند که باید «قانون» بر جوامع انسانى حکمفرما شود و افراد در مقابل قوانین «مسئولیّت» دارند و کسانى که از قانون تخلف کنند باید به نحوى «مجازات» گردند.
خلاصه: حاکمیت قانون، مسئولیّت افراد در برابر آن و مجازات متخلّف، از مسائلى است که مورد اتّفاق همه عقلاى جهان است و تنها اقوام وحشى بودند که این مسائل سه گانه را به رسمیت نمى شناختند.
این مسئله که از آن به وجدان عمومى مردم جهان تعبیر مى کنیم، روشن ترین دلیل بر آزادى اراده انسان و دارا بودن اختیار است.
چگونه مى توان باور کرد که انسان در اراده و عملش مجبور باشد و هیچ گونه اختیارى از خود نداشته باشد ولى او را در برابر قوانین مسئول بدانیم و به هنگام تخلّف در قانون به پاى میز محاکمه بکشانیم و تحت بازپرسى قرار دهیم و بگوییم چرا چنین کردى؟ و چرا چنان نکردى؟!
و بعد از ثبوت تخلف او را محکوم به زندان و گاهى اعدام کنیم.
این درست به آن مى ماند که ما سنگ هایى را که از کوه ریزش مى کنند و در وسط جاده ها مایه مرگ مسافرین مى شوند، به پاى میز محاکمه بکشانیم.
درست است که ظاهراً یک انسان با یک قطعه سنگ تفاوت بسیار دارد، امّا اگر ما آزادى اراده انسان را نفى کنیم این فرق ظاهرى هیچ تأثیرى نخواهد داشت و هر دو معلول عوامل جبرى خواهند بود، سنگ تحت تأثیر قانون جاذبه به وسط جاده ریزش مى کند و انسان جانى و قاتل و متخلف، تحت تأثیر عوامل جبرى دیگر. مطابق اعتقاد جبرى ها میان این دو هیچ فرقى از نظر نتیجه وجود ندارد و هیچ کدام کارى به اراده خود انجام نداده اند، چرا یکى محاکمه شود و دیگرى نشود؟!
ما بر سر دوراهى قرار داریم: یا باید وجدان عمومى همه مردم جهان را تخطئه کنیم و تمام قوانین و دادگاه ها و مجازات هاى متخلفان را کارى عبث و بیهوده، بلکه ظالمانه، بشمریم. و یا عقیده طرفداران جبر را انکار کنیم.
مسلماً ترجیح با دوم است.
جالب این که حتّى آنها که از نظر تفکّر و عقیده فلسفى، دم از متکب «جبر» مى زنند و براى آن استدلال مى کنند به هنگامى که وارد زندگى مى شوند در عمل طرفدار اصل آزادى اراده اند!
زیرا اگر کسى به حقوق آنها تجاوز کند و یا اذیت و آزار به آنها برساند او را در خور سرزنش و توبیخ مى شمرند و از او شکایت به دادگاه مى کنندو گاهى مى خروشند و فریاد مى کشند و تا متخلّف را به کیفر قانونى نرسانند از پاى نمى نشینند!
خوب، اگر راستى انسان از خود اختیارى ندارد این سرزنش و شکایت و جوش و خروش و داد و فریاد براى چیست؟!
به هر حال، این وجدان عمومى عقلاى جهانى دلیل زنده اى است بر این واقعیت که همه انسان ها در اعماق جانشان آزادى اراده را پذیرفته اند و همیشه نسبت به آن وفادار بوده اند و حتى یک روز بدون این اعتقاد نمى توانند زندگى کنند و چرخ هاى برنامه هاى اجتماعى و فردى خود را بچرخانند.
فیلسوف بزرگ اسلامى «خواجه نصیرالدین طوسى» در بحث جبر و اختیار در یک عبارت کوتاه چنین مى گوید: «و الضرورة قاضیة باستنادافعالنا الینا» درک ضرورى و وجدان ما داورى مى کند که همه اعمال ما مستند به خود ماست».(1)
پی نوشت:
(1). کتاب تجرید العقائد، بحث جبر و اختیار.
منبع: پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى ، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، قم،1376 ه. ش، ص 123.
پرسش های مرتبط:
چه عواملى باعث سوء استفاده از مسئله جبر و اختیار شده است؟
اعتقاد به جبر و اختیار از کجا سرچشمه میگیرد؟
آیا قوانین و سنت های پایدار در حوادث تاریخی مستلزم جبر نیستند؟
أمر بین الأمرین به چه معناست؟
عقیده به «سرنوشت» از کجا بوجود آمد؟
هدف معاویه از ترویج عقیده جبر در جامعه چه بود؟
چه آیاتى در قرآن دلالت بر مختار بودن معصوم مى کند؟
دیدگاه فقهاى شیعه در مورد اختیارى بودن عصمت براى معصوم چیست؟
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}