امر به معروف در مجالس غیبت
پرسش :
چگونه ما جوان ها پدر و مادرمان را درخصوص مجالس غیبت امر به معروف کنیم با وجود این که از ما بزرگ تر هستند و ممکن است از دست ما ناراحت و یا حداقل رنجیده خاطر می شوند. در این مواقع اگر امر به معروف لازمه چگونه باید باشد؟
پاسخ :
امر به معروف و نهی از منکر والدین باید با رعایت ادب و احترام و انتخاب الفاظ ملایم انجام پذیرد، بنابراین رعایت موارد ذیل ضروری است:
هرگز سعی در ایجاد تغییر ناگهانی و با برخوردهای تند و عجولانه نداشته باشید.
از بحث و جدل با آنها جداً خوداری کنید.
با خدمت صادقانه و رفتار صمیمانه باید سعی در جلب اعتماد آنها نمود.
مواظب باشید تذکر دادن به آنها با فاصله انجام گیرد و به گونه ای این کار را انجام دهید که منجر به عصبانیت و از کوره در رفتن آنها نشود زیرا در این صورت تأثیر سخن از بین می رود و جوّ ناراحتی و ستیز ایجاد می شود.
سعی کنید مطالب را به نقل از روایات و سخن بزرگان و یا روحانی مسجد محله و افراد دیگری که مورد اعتماد آنهاست به آنان منتقل کنید و مستقیماً وارد عمل نشوید.
اما نکته مهمی که در خصوص نهی از منکر غیبت کننده وجود دارد و پیش از هر چیز باید نسبت به آن توجه داشت اطمینان به غیبت بودن سخنان می باشد چرا که «غیبت» دارای تعریفی خاص بوده وحتی در مواردی نیز از منظر اسلام غیبت دیگران جایز می باشد لذا بر اساس تعریف علمای اخلاق غیبت دارای چهار مؤلفه اصلی می باشد که در صورت فقدان این موارد غیبت محسوب نمی شود:
۱ – عیب، یا نقص باشد.
۲ – پشت سر فرد گفته شود.
۳ – بدانیم کسی که غیبتش می شود، از شنیدن حرفی که پشت سرش گفته شده ناراحت می شود.
۴ – کسی که غیبتش می شود، برای مخاطب، شناخته شده باشد.[۱]
با توجه به آنچه گفته شده چه بسا بسیاری از صحبت ها اصلاً غیبت نباشد بلکه برخی افراد اقدام به بیان شرح حال و اتفاقی که برایشان پیش آمده می باشد و ما به گمان اینه گمان این که غیبت است؛ نسبت به آن معترض می شویم. گذشته از این که در موارد خاصی غیبت مجاز یا واجب می گردد و این در جایی است که پای مصلحت مهم تری در کار باشد به گونه ای که حفظ آن مصلحت بر مفاسد بزرگ غیبت غالب و چیره گردد. از جمله آنها موارد زیر است:
در مورد دادخواهی و رفع ظلم و گرفتن حق که اگر شخص مظلوم افشاگری نکند کسی به داد او نمی رسد و حق او پایمال می گردد.
در مورد بدعت گذاران و توطئه گران و کسانی که بر ضدّمصالح مسلمین نقشه می کشند که اگر کار آنها برملا و آشکار گردد مردم به پا می خیزند و جلوگیری کامل یا نسبی می کنند، غیبت این گونه افراد نیز جایز بلکه واجب است.
در مورد مسلمانی که جان یا مال یا ناموسش از سوی دیگری در خطر قرار گرفته و او آگاه نیست، افشای این خطر نیز جایز بلکه گاهی واجب است.
در مورد مشورت؛ یعنی در آنجا که کسی می خواهد مثلاً با دیگری ازدواج کند یا شرکتی تشکیل دهد و از انسان درباره شخص مورد نظرش سؤال می کند، در اینجا امانت در مشورت اقتضا می کند آنچه را می داند به مقدار لازم بازگو کند چون پرده پوشی در این گونه موارد خیانت است و خیانت در مشورت جایز نیست.
در مورد شهادت دادن در جایی که از انسان تقاضای شهادت کنند، نیز غیبت کردن جایز است چون مصلحت شهادت قوی تر است.
طرف متجاهر به فسق باشد؛ یعنی، هیچ گونه پروایی نداشته باشد که علناً به گناه و معصیتی دست بزند، که در خصوص گناه علنی او غیبت جایز است.
ممکن است فردی را برای سِمَتی نظیر نمایندگی یا ریاست قسمتی خاص، نامزد نموده و مورد بحث قرار دهند. در اینجا انسان می تواند اگر نقطه ضعفی را اطلاع دارد، به مسئولین گوشزد کند.[۲]
دفاع از غیبت شونده
باید سعی کرد از غیبت شونده که فرد مؤمنی است، به نحوی دفاع نمایید تا آبرویش حفظ شود و بدین وسیله زمینه غیبت را از بین برد.
امام باقر(علیه السلام) در این باره فرموده اند:
«مَنِ اغْتِیبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَنَصَرَهُ وَ أَعَانَهُ نَصَرَهُ اللَّهُ وَ أَعَانَهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ مَنِ اغْتِیبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَلَمْ یَنْصُرْهُ وَ لَمْ یُعِنْهُ وَ لَمْ یَدْفَعْ عَنْهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَی نُصْرَتِهِ وَ عَوْنِهِ إِلَّا حَقَّرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَه»؛[۳] «هر که از برادر مؤمنش نزد او غیبت کنند و او به برادرش کمک کند و یاریش نماید خداوند او را در دنیا و آخرت کمک کند و یاری رساند و هر که از برادر مؤمنش نزد او غیبت کنند و او برادرش را با وجود توانایی بر یاریش یاری نرساند [و از او دفاع ننماید] خداوند او را در دنیا و آخرت خوار سازد».
ترک مجلس غیبت
اگر راهکارهای گفته شده مؤثر نبود، یکی از روش های نهی از منکر آن است که موقعیت را به عنوان اعتراض ترک نمود تا باعث تنبه شود. البته نسبت بـه والدین این عمل بایـد با کمال احتـرام و ادب و ذکــر علت تـرک مجلس باشد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده اند:
«مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَلَا یَجْلِسُ فِی مَجْلِسٍ یُسَبُّ فِیهِ إِمَامٌ أَوْ یُغْتَابُ فِیهِ مُسْلِم »؛[۴] «هر کس که ایمان به خدا و روز قیامت داشته باشد در مجلسی نمی نشیند که به امام (عادل) ناسزا گفته می شود و یا از مسلمانی غیبت می شود».
پی نوشتها:
[۱] – هرچند برای کسی که غیبت شونده را نمی شناسد این عمل غیبت به حساب نمی آید اما از آنجا که در مجلس حرام حضور دارد بهتر است مجلس غیبت را ترک نماید.
[۲] – ر.ک: برای مطالعه بیشتر به کتب اخلاقی ذیل مراجعه شود:
– چهل حدیث امام خمینی، ص۳۱۵
– نقطه های آغاز در اخلاق اسلامی، ص۱۵۷
– گناهان کبیره، شهید دستغیب شیرازی، بحث غیبت.
[۳] – ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۲۵۱
[۴] – بحار الأنوار، ج ۲۳، ص۲۰۹
منبع: پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، دفتر پنجاه و هشتم، امر به معروف و نهی از منکر، تدوین: سیدحسن موسوی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف، 1394.
هرگز سعی در ایجاد تغییر ناگهانی و با برخوردهای تند و عجولانه نداشته باشید.
از بحث و جدل با آنها جداً خوداری کنید.
با خدمت صادقانه و رفتار صمیمانه باید سعی در جلب اعتماد آنها نمود.
مواظب باشید تذکر دادن به آنها با فاصله انجام گیرد و به گونه ای این کار را انجام دهید که منجر به عصبانیت و از کوره در رفتن آنها نشود زیرا در این صورت تأثیر سخن از بین می رود و جوّ ناراحتی و ستیز ایجاد می شود.
سعی کنید مطالب را به نقل از روایات و سخن بزرگان و یا روحانی مسجد محله و افراد دیگری که مورد اعتماد آنهاست به آنان منتقل کنید و مستقیماً وارد عمل نشوید.
اما نکته مهمی که در خصوص نهی از منکر غیبت کننده وجود دارد و پیش از هر چیز باید نسبت به آن توجه داشت اطمینان به غیبت بودن سخنان می باشد چرا که «غیبت» دارای تعریفی خاص بوده وحتی در مواردی نیز از منظر اسلام غیبت دیگران جایز می باشد لذا بر اساس تعریف علمای اخلاق غیبت دارای چهار مؤلفه اصلی می باشد که در صورت فقدان این موارد غیبت محسوب نمی شود:
۱ – عیب، یا نقص باشد.
۲ – پشت سر فرد گفته شود.
۳ – بدانیم کسی که غیبتش می شود، از شنیدن حرفی که پشت سرش گفته شده ناراحت می شود.
۴ – کسی که غیبتش می شود، برای مخاطب، شناخته شده باشد.[۱]
با توجه به آنچه گفته شده چه بسا بسیاری از صحبت ها اصلاً غیبت نباشد بلکه برخی افراد اقدام به بیان شرح حال و اتفاقی که برایشان پیش آمده می باشد و ما به گمان اینه گمان این که غیبت است؛ نسبت به آن معترض می شویم. گذشته از این که در موارد خاصی غیبت مجاز یا واجب می گردد و این در جایی است که پای مصلحت مهم تری در کار باشد به گونه ای که حفظ آن مصلحت بر مفاسد بزرگ غیبت غالب و چیره گردد. از جمله آنها موارد زیر است:
در مورد دادخواهی و رفع ظلم و گرفتن حق که اگر شخص مظلوم افشاگری نکند کسی به داد او نمی رسد و حق او پایمال می گردد.
در مورد بدعت گذاران و توطئه گران و کسانی که بر ضدّمصالح مسلمین نقشه می کشند که اگر کار آنها برملا و آشکار گردد مردم به پا می خیزند و جلوگیری کامل یا نسبی می کنند، غیبت این گونه افراد نیز جایز بلکه واجب است.
در مورد مسلمانی که جان یا مال یا ناموسش از سوی دیگری در خطر قرار گرفته و او آگاه نیست، افشای این خطر نیز جایز بلکه گاهی واجب است.
در مورد مشورت؛ یعنی در آنجا که کسی می خواهد مثلاً با دیگری ازدواج کند یا شرکتی تشکیل دهد و از انسان درباره شخص مورد نظرش سؤال می کند، در اینجا امانت در مشورت اقتضا می کند آنچه را می داند به مقدار لازم بازگو کند چون پرده پوشی در این گونه موارد خیانت است و خیانت در مشورت جایز نیست.
در مورد شهادت دادن در جایی که از انسان تقاضای شهادت کنند، نیز غیبت کردن جایز است چون مصلحت شهادت قوی تر است.
طرف متجاهر به فسق باشد؛ یعنی، هیچ گونه پروایی نداشته باشد که علناً به گناه و معصیتی دست بزند، که در خصوص گناه علنی او غیبت جایز است.
ممکن است فردی را برای سِمَتی نظیر نمایندگی یا ریاست قسمتی خاص، نامزد نموده و مورد بحث قرار دهند. در اینجا انسان می تواند اگر نقطه ضعفی را اطلاع دارد، به مسئولین گوشزد کند.[۲]
دفاع از غیبت شونده
باید سعی کرد از غیبت شونده که فرد مؤمنی است، به نحوی دفاع نمایید تا آبرویش حفظ شود و بدین وسیله زمینه غیبت را از بین برد.
امام باقر(علیه السلام) در این باره فرموده اند:
«مَنِ اغْتِیبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَنَصَرَهُ وَ أَعَانَهُ نَصَرَهُ اللَّهُ وَ أَعَانَهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ مَنِ اغْتِیبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَلَمْ یَنْصُرْهُ وَ لَمْ یُعِنْهُ وَ لَمْ یَدْفَعْ عَنْهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَی نُصْرَتِهِ وَ عَوْنِهِ إِلَّا حَقَّرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَه»؛[۳] «هر که از برادر مؤمنش نزد او غیبت کنند و او به برادرش کمک کند و یاریش نماید خداوند او را در دنیا و آخرت کمک کند و یاری رساند و هر که از برادر مؤمنش نزد او غیبت کنند و او برادرش را با وجود توانایی بر یاریش یاری نرساند [و از او دفاع ننماید] خداوند او را در دنیا و آخرت خوار سازد».
ترک مجلس غیبت
اگر راهکارهای گفته شده مؤثر نبود، یکی از روش های نهی از منکر آن است که موقعیت را به عنوان اعتراض ترک نمود تا باعث تنبه شود. البته نسبت بـه والدین این عمل بایـد با کمال احتـرام و ادب و ذکــر علت تـرک مجلس باشد.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرموده اند:
«مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَلَا یَجْلِسُ فِی مَجْلِسٍ یُسَبُّ فِیهِ إِمَامٌ أَوْ یُغْتَابُ فِیهِ مُسْلِم »؛[۴] «هر کس که ایمان به خدا و روز قیامت داشته باشد در مجلسی نمی نشیند که به امام (عادل) ناسزا گفته می شود و یا از مسلمانی غیبت می شود».
پی نوشتها:
[۱] – هرچند برای کسی که غیبت شونده را نمی شناسد این عمل غیبت به حساب نمی آید اما از آنجا که در مجلس حرام حضور دارد بهتر است مجلس غیبت را ترک نماید.
[۲] – ر.ک: برای مطالعه بیشتر به کتب اخلاقی ذیل مراجعه شود:
– چهل حدیث امام خمینی، ص۳۱۵
– نقطه های آغاز در اخلاق اسلامی، ص۱۵۷
– گناهان کبیره، شهید دستغیب شیرازی، بحث غیبت.
[۳] – ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۲۵۱
[۴] – بحار الأنوار، ج ۲۳، ص۲۰۹
منبع: پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، دفتر پنجاه و هشتم، امر به معروف و نهی از منکر، تدوین: سیدحسن موسوی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف، 1394.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}