امر به معروف و تأخیر در ظهور امام زمان (عج)!
پرسش :
بعضی ها بهانه می آورند ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وقتی تحقق می یابد که فساد همه جهان را فراگرفته باشد. پس اگر امر به معروف و نهی از منکر کنیم ظهور حضرت به تأخیر می افتد!؟
پاسخ :
امام خمینی در این باره فرموده اند:
«یک دسته ای می گفتند که خوب! باید عالَم پر معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند، گناهان زیاد بشود که فرج نزدیک بشود. یک دسته از این بالاتر بودند و می گفتند: باید دامن زد به گناهان، دعوت کرد مردم را به گناه، تا دنیا پر از جور و ظلم شود حضرت(علیه السلام) تشریف بیاورند. این هم یک دسته ای بودند که البته در بین این دسته منحرف هایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند».[۱]
«… ما باید بنشینیم دعا کنیم به صدام! هر کسی نفرین به صدام کند، خلاف امر کرده است!، برای این که حضرت دیر می آید… ما باید دعاگوی آمریکا باشیم و دعاگوی شوروی باشیم … بعد حضرت تشریف بیاورند چه کنند؟!»[۲]
شهید مطهری نیز به رابطه انتظار فرج به امر به معروف توجه داشته و در این زمینه گفته است:
«انتظار فرج دو گونه است: انتظاری که سازنده است تحرک بخش است و تعهدآور است و انتظاری که ویران گر است باز دارنده است و فلج کننده است و نوعی اباحی گری محسوب می شود.
انتظار ویرانگر این است که قیام مهدی موعود ماهیت انفجاری دارد فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعیض ها و اختناق ها و حق کشی ها ناشی می شود. بنابراین هر اصلاحی محکوم است زیرا تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی است دست غیب ظاهر نمی شود و بر عکس هر فساد و هر گناه و هر ظلم و هر حق کشی به عنوان این که مقدمه اصلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می کند پس کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار ترویج و اشاعه فساد است! این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت می نگرد زیرا آنان را تأخیر اندازان و ظهور و قیام مهدی موعود(عج) می شمارند.
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئ»؛[۳]«خداوند به مؤمنان و شایسته کاران وعده داده است که آنان را جانشینان زمین قرار دهد دینی را که برای آنان پسندیده است مستقر سازد دوران خوف آنان را به دوران امنیت کند (دشمنان آنان را نابود سازد). بدون ترس و واهمه خداوند خود را بپرستند و اطاعت غیرخدا را گردن ننهند و چیزی در عبادت و یا طاعت شریک حق نسازند».
لذا می بینیم هیچ یک از دانشمندان و فقیهان شیعه تکلیف امر به معروف و نهی از منکر را در عصر غیبت حضرت ولی عصر (عج) ساقط ندانسته اند.[۴]
از دیگر دلایل اشتباه بودن چنین برداشتی آن است که مخالف با سیره و سنّت معصومین(علیهم السلام) می باشد چرا که اگر قرار بود برای رسیدن به عدل و قسط راهی جز گسترش فساد نباشد خود ائمه معصومین(علیهم السلام) به گسترش ظلم و جور دامن می زدند و مردم را به چنین مسیری توصیه می نکردند و حال آن که هم در گفتار و روایات متعدد به این فریضه الهی تشویق می نمودند و مورد حمایت قرار می دادند.
«انا لله و انا الیه راجعون مضی و الله مسلما صالحاً صواماً قواماً آمراً بالمعروف ناهیاً عن المنکر ما کان فی اهل بیته مثله»؛[۵] «ما از خداییم و به سوی خدا بازمی گردیم. به خدا قسم در حالی که مسلمان، صالح تر روزه دار، نماز شب گزار، آمر به معروف و ناهی منکر بود از دنیا رفت و در خانواده اش مانندی نداشت».
در نتیجه باید دانست که قرآن میزان و معیار صحت روایات است و هر روایتی اگر مخالف قرآن باشد، آن روایت اعتبار ندارد.دارد.
«إِنَّ عَلَی کُلِّ حَقٍّ حَقِیقَهً وَ عَلَی کُلِّ صَوَابٍ نُوراً فَمَا وَافَقَ کِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ کِتَابَ اللَّهِ فَدَعُوهُ»؛[۶] «هر حقی حقیقتی دارد و هر کار خوبی نوری دارد، پس هر چه موافق کتاب خدا باشد آن را اخذ کنید و هر چه مخالف کتاب خدا باشد آن را ترک نمایید».
بر همین اساس امام خمینی فرموده اند:
«ما اگر فرض می کردیم هزار تا روایت هم در این مورد داشته باشیم همه را به دیوار می زدیم برای این که خلاف آیات قرآن است اگر روایتی بیاید و بگوید که نهی از منکر نباید کرد این را باید به دیوار زد این گونه روایات قابل عمل نیست».[۷]
پی نوشتها:
[۱] – صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۴
[۲] – ر.ک: نقش امام خمینی در احیای اندیشه انتظار، نشریه جامعه شماره ۴۵ – خرداد ۱۳۸۷ صص۳۴- ۳۶
[۳] – نور (۲۴)، آیه ۵۵
[۴] – مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (قیام و انقلام مهدی(علیه السلام))، ج ۲۴، ص۴۳۶ – ۴۳۸ به اختصار.
[۵] – مقاتل الطالبیین، ص۳۸۰
[۶] – الکافی (ط – الإسلامیه)؛ ج ۱؛ ص۶۹
[۷] – صحیفه نور، ج۲۰، ص۱۹۸
منبع: پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، دفتر پنجاه و هشتم، امر به معروف و نهی از منکر، تدوین: سیدحسن موسوی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف، 1394.
«یک دسته ای می گفتند که خوب! باید عالَم پر معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری می خواهند بکنند، گناهان زیاد بشود که فرج نزدیک بشود. یک دسته از این بالاتر بودند و می گفتند: باید دامن زد به گناهان، دعوت کرد مردم را به گناه، تا دنیا پر از جور و ظلم شود حضرت(علیه السلام) تشریف بیاورند. این هم یک دسته ای بودند که البته در بین این دسته منحرف هایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف هایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن می زدند».[۱]
«… ما باید بنشینیم دعا کنیم به صدام! هر کسی نفرین به صدام کند، خلاف امر کرده است!، برای این که حضرت دیر می آید… ما باید دعاگوی آمریکا باشیم و دعاگوی شوروی باشیم … بعد حضرت تشریف بیاورند چه کنند؟!»[۲]
شهید مطهری نیز به رابطه انتظار فرج به امر به معروف توجه داشته و در این زمینه گفته است:
«انتظار فرج دو گونه است: انتظاری که سازنده است تحرک بخش است و تعهدآور است و انتظاری که ویران گر است باز دارنده است و فلج کننده است و نوعی اباحی گری محسوب می شود.
انتظار ویرانگر این است که قیام مهدی موعود ماهیت انفجاری دارد فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم ها و تبعیض ها و اختناق ها و حق کشی ها ناشی می شود. بنابراین هر اصلاحی محکوم است زیرا تا در صحنه اجتماع نقطه روشنی است دست غیب ظاهر نمی شود و بر عکس هر فساد و هر گناه و هر ظلم و هر حق کشی به عنوان این که مقدمه اصلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می کند پس کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار ترویج و اشاعه فساد است! این گروه طبعاً به مصلحان و مجاهدان و آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت می نگرد زیرا آنان را تأخیر اندازان و ظهور و قیام مهدی موعود(عج) می شمارند.
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئ»؛[۳]«خداوند به مؤمنان و شایسته کاران وعده داده است که آنان را جانشینان زمین قرار دهد دینی را که برای آنان پسندیده است مستقر سازد دوران خوف آنان را به دوران امنیت کند (دشمنان آنان را نابود سازد). بدون ترس و واهمه خداوند خود را بپرستند و اطاعت غیرخدا را گردن ننهند و چیزی در عبادت و یا طاعت شریک حق نسازند».
لذا می بینیم هیچ یک از دانشمندان و فقیهان شیعه تکلیف امر به معروف و نهی از منکر را در عصر غیبت حضرت ولی عصر (عج) ساقط ندانسته اند.[۴]
از دیگر دلایل اشتباه بودن چنین برداشتی آن است که مخالف با سیره و سنّت معصومین(علیهم السلام) می باشد چرا که اگر قرار بود برای رسیدن به عدل و قسط راهی جز گسترش فساد نباشد خود ائمه معصومین(علیهم السلام) به گسترش ظلم و جور دامن می زدند و مردم را به چنین مسیری توصیه می نکردند و حال آن که هم در گفتار و روایات متعدد به این فریضه الهی تشویق می نمودند و مورد حمایت قرار می دادند.
«انا لله و انا الیه راجعون مضی و الله مسلما صالحاً صواماً قواماً آمراً بالمعروف ناهیاً عن المنکر ما کان فی اهل بیته مثله»؛[۵] «ما از خداییم و به سوی خدا بازمی گردیم. به خدا قسم در حالی که مسلمان، صالح تر روزه دار، نماز شب گزار، آمر به معروف و ناهی منکر بود از دنیا رفت و در خانواده اش مانندی نداشت».
در نتیجه باید دانست که قرآن میزان و معیار صحت روایات است و هر روایتی اگر مخالف قرآن باشد، آن روایت اعتبار ندارد.دارد.
«إِنَّ عَلَی کُلِّ حَقٍّ حَقِیقَهً وَ عَلَی کُلِّ صَوَابٍ نُوراً فَمَا وَافَقَ کِتَابَ اللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ کِتَابَ اللَّهِ فَدَعُوهُ»؛[۶] «هر حقی حقیقتی دارد و هر کار خوبی نوری دارد، پس هر چه موافق کتاب خدا باشد آن را اخذ کنید و هر چه مخالف کتاب خدا باشد آن را ترک نمایید».
بر همین اساس امام خمینی فرموده اند:
«ما اگر فرض می کردیم هزار تا روایت هم در این مورد داشته باشیم همه را به دیوار می زدیم برای این که خلاف آیات قرآن است اگر روایتی بیاید و بگوید که نهی از منکر نباید کرد این را باید به دیوار زد این گونه روایات قابل عمل نیست».[۷]
پی نوشتها:
[۱] – صحیفه امام، ج۲۱، ص۱۴
[۲] – ر.ک: نقش امام خمینی در احیای اندیشه انتظار، نشریه جامعه شماره ۴۵ – خرداد ۱۳۸۷ صص۳۴- ۳۶
[۳] – نور (۲۴)، آیه ۵۵
[۴] – مجموعه آثار استاد شهید مطهرى (قیام و انقلام مهدی(علیه السلام))، ج ۲۴، ص۴۳۶ – ۴۳۸ به اختصار.
[۵] – مقاتل الطالبیین، ص۳۸۰
[۶] – الکافی (ط – الإسلامیه)؛ ج ۱؛ ص۶۹
[۷] – صحیفه نور، ج۲۰، ص۱۹۸
منبع: پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، دفتر پنجاه و هشتم، امر به معروف و نهی از منکر، تدوین: سیدحسن موسوی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف، 1394.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}